زیتون-فیروزه رمضانزاده: با وجود وعدههای حسن روحانی برای رفع حصر از میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی٬ هنوز این قفل ۶ ساله بسته مانده است. مسئولیت و دلایل این حصر غیرقانونی را هم هیچ نهادی به عهده نگرفته و در این زمینه اظهارات ضد و نقیضی از سوی مقامهای حکومتی مطرح شده است.
به مناسبت نزدیک شدن به ششمین سالگرد حصر رهبران جنبش سبز در گفتگو با حجتالاسلام والمسلمین احمد منتظری، فرزند مرحوم آیت الله منتظری به بررسی نقش و مسوولیت دولت روحانی در حل پرونده حصر رهبران جنبش سبز پرداختهایم.
متن کامل گفتگو در پی آمده است.
آقای منتظری٬ پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی انتظار میرفت که او در رایزنی با سایر قوا موفق به گشودن گره حصر شود اما او تاکنون در این زمینه دستاوردی نداشته است. ارزیابی شما از عملکرد دولت یازدهم برای رفع حصر چیست؟ دولت یازدهم تا چه اندازه در رفع حصر نقش دارد و چرا تاکنون نتوانسته در این زمینه کاری انجام دهد؟
من فکر میکنم کاری که آقای روحانی و دولتش میتواند انجام دهد شفاف سازی این مساله است. اینکه حصر چگونه به وجود آمد؟ به دستور چه کسی به وجود آمد و الان اختیار رفع حصر به دست چه کسی است؟ به نظرم بهتر است دولت آقای روحانی این نکات را شفاف سازی کند و دیگر یک مسالهای را که اختیارش را ندارد به عهده نگیرد.اختیار رفع حصر آقای موسوی و کروبی با رییس جمهور نیست. مگر اینکه بخواهد در نزد مقام رهبری چانه زنی کند. آقای جنتی آمد در نماز جمعه گفت که اینها را محصور کنید و چند روز بعد آنها را محصور کردند، ولی آقای جنتی شخصاً پایینتر از آن حدی است که چنین مسالهای را دستور بدهد و برنامه ریزی کند. مسلم است که مسئولیت آن با رهبری است و آقای روحانی که رییس جمهور و شخص دوم مملکت است، زورش نمیرسد، دقیقاً مشخص میشود که کار شخص اول است. الان رسانههای دولتی یک بار میگویند که شورای امنیت ملی حصر را به وجود آورده است، یک بار میگویند دستگاه قضایی حکم داده است، حرفهای متفاوتی میزنند، بدون اینکه راست بگویند و مشخص کنند که بله، رهبر مملکت این کار را کرده و اگر مسوولیتی هست با ایشان است و رفع حصر هم باید به دستور ایشان انجام شود.
پس از دیدگاه شما مسوولیت حصر، پیش از هر کس بر عهده رهبری است و آقای روحانی در این زمینه مسسولیت و اختیاری ندارد؟
نه اختیار ندارد و این اختیار نداشتن را باید رسماً اعلام کند. اینکه آقای روحانی قول داده و عمل نمیکند یک نقطه سیاهی در کارنامه ایشان است مگر اینکه بیاید و شفاف سازی کند.اعلام کند که رفع حصری که من قول دادم در اختیار من نبود و مسوول این کار من نبودم، یعنی به مردم راست بگوید. انتظار راستگویی از رییس جمهور مملکت انتظار زیادی نیست.بیاید و راست بگوید که این مساله رفع حصر در اختیار چه کسی است.
با گذشت نزدیک به شش سال از حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد تصور میکنید جایگاه رهبران جنبش سبز بین اذهان عمومی و اقشار مختلف مردم کمرنگ شده است؟
نه خیر، به هیچ وجه، این مساله کمرنگ نشده است. هر روز در فضای مجازی بحث رفع حصر مطرح است. خیلی وقت است که موضوع شروع حصر منتفی شده و دولتی که سبب شد این حصر به وجود آید کنار رفته و آن حرکت «رای من کو؟» که در خیابانها بود و رهبران جنبش سبز سردمدارش بودند، آن موضوع منتفی شده و الان ادامه حصر هیچ توجیه منطقی و قانونی و شرعی ندارد، حق ندارند آنها را از آزادیهایشان محروم کنند. علاوه بر این به آبروی کل نظام برمی گردد، در مملکتی که مشخص نیست چه کسی مسوول این کار است؛ بیجواب گذاشتن این مساله نشان دهنده یک نظام بیصاحب و به هم ریخته است. اینکه معلوم نیست مسوول این حصر چه کسی است. حداقل بیایند و مسوولش را مشخص کنند تا مشخص شود این مساله در اختیار چه کسی است.؟
به نظر میرسد شکاف و چنددستگی میان چهرهها و نهادهای عالی حاکمیت به ناتوانی در تصمیم گیری پیرامون این موضوع منجر شده است.
اگر حاکمیت به معنای دولت باشد- ارگانهای مختلف غیر از رهبر و وابستگان به رهبری – همه میخواهند رفع حصر صورت بگیرد. الان سپاه و روزنامه کیهان نمیخواهند رفع حصر شود. آنان میخواهند از این افراد انتقام گیری شود ولی نهادهای دیگر یعنی دولت و مجلس و حتی قوه قضاییه میخواهند رفع حصر شود و از این وضع بیرون بیاییم. حالا چرا نمیآیند رسماً اعلام کنند این یک نقطه ضعف برای آنان است ولی نظر غالب این هست که رفع حصر صورت بگیرد.
چشم انداز آینده را برای پایان این حصر غیرقانونی چگونه میبینید؟
من فکر میکنم حصر پایان میپذیرد، چون هر چه میگذرد به تعداد کسانی که طرفدار رفع حصر هستند افزوده میشود. مخصوصاً از عواملی که باعث ایجاد حصر شد فاصله میگیریم و آگاه سازی در فضای اجتماعی بیشتر میشود. در زمان حصر مرحوم آیت الله منتظری این فضای مجازی به این وسعت وجود نداشت و اطلاع رسانی به صورت شبنامه و بعضی وقتها از طریق رادیوهای خارج کشور بعد از چند ماه یک مصاحبهای انجام میشد و ما یک تظلمی میکردیم و آنها پخش میکردند. هیچ روزنامهای در داخل چه اصلاح طلب چه اصولگرا جرات نداشت در مورد این مساله حرف بزند، چون میدانستند حاکمیت حساس است و برخورد میکند. ولی الان این اطلاع رسانی در اختیار کسی نیست و در فضای مجازی این خواسته دائم تکرار میشود و مسوولان رده بالا هم غیر از مقام رهبری و بیت ایشان با رفع حصر موافق هستند. من فکر میکنم به زودی رفع حصر صورت میگیرد. واقعاٌ این انقلاب و نظام برای همه ما ایرانیان هست و همه دلمان میخواهد این مساله با آبرومندی حل شود. ما هیچ کس را غریبه نمیدانیم، همه خودی هستند، همه دوست داریم این مساله جا بیفتد که اگر کسی انتقادی کرد، کسی خیرخواهی کرد یا اگر تندروی کرد یک زمان٬ به دامان ملت بازگردد و بین همه نیروها همدلی و همزبانی باشد. مخصوصاً کسانی نظیر آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد که سرمایههای مادی و معنوی این مملکت هستند. بسیار باعث تاسف است که اینها را از جامعه جدا کنیم و نگذاریم خیرشان به دیگران برسد و نسل جوان از وجود و تجربیاتشان استفاده کنند. وقتی مملکت را یک واحد بدانیم دلمان میخواهد مسائلش هم کمتر باشد و در مقابل خارج از کشور افتخار کنیم و بگوییم مسالهای که انقدر غامض به نظر میرسید انقدر راحت حل شد و حتی رهبر کشور ما وقتی دید که این یک خواسته عمومی است رفع حصر را قبول کرد و آن را به صورت آبرومندانهای انجام داد. امیدوارم که این گونه بشود.
به دوران حصر پدر مرحومتان آیت الله منتظری اشاره کردید چه تفاوتهایی میان حصر پدر مرحومتان و حصر کنونی رهبران جنبش سبز وجود دارد؟
آن زمان، شرایط ملاقات و رفت و آمد راحتتر بود و بستگان درجه یک و دو ایشان میتوانستند نزد ایشان بروند و از این لحاظ محدودیتی وجود نداشت. الان آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد زندانیانی هستند که ملاقات مشخصی دارند، اینکه چه وقت بیایند، چه وقت بروند، بازرسی شوند، چه چیزی ببرند، چه چیزی نبرند. آیت الله منتظری تلویزیون داشتند، اینترنت در اختیارشان بود، میتوانستند بیانیههای خود را فکس کنند، ولی الان میتوان گفت حاکمیت از آن حالت، تجربه پیدا کرده که سخت گیریها را اعمال کند تا نگذارد پیام این افراد به بیرون برسد و پیامها به صورت مستقیم نمیرسد. البته به صورت غیرمستقیم میرسد و از این نظر الان، شرایط سختتر است.