زیتون-نازنین نامدار: با وجود اینکه دولت حسن روحانی از روزهای ابتدایی شروع بهکارش در کنار روبرو شدن با انتقادات رسانههای اصولگرا تحت فشارهای پشت پرده برای انتخاب وزرا و مدیران میانی نیز قرار داشت اما از بهمن ماه سال گذشته مرحله تازهای از این فشارها را از سوی مخالفان و منتقدانش تجربه میکند.
رقابتهای انتخاباتی دور دهم مجلس محلی بود برای بسترسازیِ این فشارها و محتوای نشستهای خبری کاندیداهایی همچون علیرضا زاکانی، مهرداد بذرپاش، محمد سلیمانی و… از جمله علامتهایی بودند که جهتگیری پیکان حملاتشان را نشان میداد. آنها در فاز اول حمله به دولت در یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری آینده٬ افکار عمومی را آماده پذیرش اتهامی مبنی بر گستردهتر بودن فساد اقتصادی در سالهای اخیر نسبت به دولت احمدینژاد میکنند. موضوعی که در کانون حساسیت افکار عمومی هم قرار دارد.
در حال حاضر میتوان از اتاق فکرهای سازمان یافته و به تعبیری سازمانی و محافلی «خودجوش» که بیشتر در زمینه اقدامات عملیاتی علیه دولت کار میکنند نام برد. طرفه آنکه این دو ساختار در ارتباط مستقیم با ارگانها و نهادهای رسمی کشور از جمله مدیران بلندپایهای در دستگاه قضائی و فرماندهان سپاه و بسیج هستند.
نمونهای از حلقههای یک زنجیره ضددولتی
محمد سلیمانی، نماینده تهران در مجلس نهم در آخرین روز بهمنِ سال گذشته گفته بود: «متاسفانه در دولت یازدهم سر و کله افرادی پیدا شده که پیش از این در جریان فعالیت های اقتصادی یا پرونده داشتند و یا محکوم شدند.» دو روز پس از آن مهرداد بذرپاش در نشستی خبری گفت: «همه داراییام را میدهم؛ در عوض سرمایه صرافی نزدیکان رئیس جمهور بین مردم شهرری توزیع شود.» حمید رسایی نیز تاکید کرد که «برادر رئیس جمهور در کار ارز و اینها هم هستند که صرافی ایشان مجوز ندارد.» در همین روز خبرگزاری دانشجو نوشت: «گفته میشود یکی از بزرگترین بدهکاران نظام بانکی، یک ساختمان ۶ طبقه را جهت استقرار ستاد تبلیغاتی در اختیار حسین فریدون قرار داده است.»
چند روز پس از آن، علیرضا زاکانی بعد از شکست در انتخابات، گفت: «در دولت باندهایی فعالیت میکنند که بر خلاف قوانین و سیاستهای مصوب کشور به دنبال غارت اموال و داراییهای کشور هستند.»
شاید در ایام بهمن و اسفند این مواضع از کاندیداهای مجلس و روزهای بعد از آن بهعنوان رجزخوانیهای انتخاباتی یا عصبانیت از شکست در تهران تلقی میشد اما اکنون حلقه این اظهارنظرها به مقامات رسمی دستگاه قضائی رسیده تا جایی که قاضی سراج، رئیس سازمان بازرسی رسما از حسین فریدون بهعنوان فردی نام برده که در ارتباط با شبکه فساد بانکی قرار دارد و یا موسی غضنفرآبادی، رییس دادگاه انقلاب تهران نیز میگوید: «اخباری وجود دارد حاکی از ارتباط حسین فریدون با شبکه فساد بانکی است.»
حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات پیشین این روزها با کمک همکاران سابقش در این وزارتخانه مشغول تهیه و تدارک مستنداتی است که بتوان از آنها برای تضعیف دولت استفاده کرد
فارغ از درستی یا نادرستی اینگونه اتهامات٬ میشود ردپای ارتباط مخالفان و منتقدان دولت را با مسئولان که در نهادهایی غیردولتی فعال هستند بهروشنی دریافت. این تنها یک نمونه از مواردی بود که نشان میدهد طراحیهای منسجمی از سوی اتاق فکرها علیه دولت صورت گرفته که اطلاعات و مواد اولیهاش بهصورت سیستماتیک در بین نیروها و رسانههای همسو قرار میگیرد تا کار بر روی آن را شروع کنند. طرفه آنکه اگر در نمونههای مختلف ذرهبین دقیقتری بهدست بگیریم بدون آگاهی از اخبار پشت پرده میتوانیم متوجه ساز و برگ قدرتمند مخالفان دولت و اتاق فکرهای تحت نظرشان بشویم.
سرحلقهها چه کسانی هستند و اتاق فکرها چگونه اداره میشوند؟
عمدتا ترکیب اتاق فکرهای مخالف دولت را عناصر امنیتی، نمایندگان سابق مجلس، برخی اساتید دانشگاهی، دانشجویان و پژوهشگران بسیجی و شماری از مسئولان سابق تشکیل میدهند که در اینجا به تعدادی از آنها اشاره میکنیم. شیوه کار آنها غالبا تخصصی است و هر اتاق فکری بسته به ترکیب خود بر روی یک و نهایتا دو یا سه حوزه کار میکند.
هر کدام از این اتاقها گروههایی برای مانیتورینگ مواضع دولت و حامیانش، تحلیل عملکرد دولت، ارائه پیشنهادات و فرضیههایی در باب اقدامات آینده دولت و مدافعان آن در اختیار دارند. همچنین هر یک از آنها دارای چندین رابط هستند که از مهمترینشان میتوان به رابطهای رسانهای و مرتبطان با برخی دستگاهها و نهادها اشاره کرد.
حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات پیشین این روزها با کمک همکاران سابقش در این وزارتخانه مشغول تهیه و تدارک مستنداتی است که بتوان از آنها برای تضعیف دولت استفاده کرد. سعید زیباکلام، استاد دانشگاه تهران با همراهی شماری از اساتید بسیجی سایر دانشگاهها بهویژه دانشگاه علامه طباطبایی و همراهی برخی دانشجویان بسیجی در زمینه دیپلماسی دولت و نقاط ضعف برجام کار میکند. سعید جلیلی نیز با همکاران سابقش در تیم مذاکرهکننده در کنار برجام بر روی مسائل اقتصادی نیز تمرکز کرده است. علی باقری، مهدی محمدی، سیدیاسر جبرائیلی از جمله افراد شناخته شده تیم وی هستند.
علیرضا زاکانی و الیاس نادران نیز با همراهی دیگر نمایندگان سابق مجلس همچون سیدمحمود نبویان، محمد سلیمانی، مهرداد بذرپاش، سیدحسین نقوی حسینی و… در زمینه سیاست خارجی، اقتصاد و مسائل فرهنگی فعال هستند.
علیرضا زاکانی در یکی از جلسات این حلقه گفته است: «اگر ما نتوانیم گزینه رأی آوری در مقابل روحانی شناسایی کنیم حداقل توانِ شکستن آرای وی را خواهیم داشت. از این گذشته اگر فرض بگیریم که روحانی دوباره رای می آورد، توانایی لازم وجود دارد که از همین حالا کار را شروع کنیم تا افکار عمومی نسبت به وی و دولتش بی اعتماد شوند و از طرفی با توجه به خیانتهایی که در این سه سال صورت گرفته دست و بال دولت را برای انتخاب مدیران ببندیم. اینطوری دولت دست و پا شکسته حرکت میکند و عملا مسلوبالاختیار میشود. الان ما دنبال جاه طلبی نیستیم دنبال جلوگیری از خیانتها و انحراف از انقلابیم.» هر چند این سخنان زاکانی در حال حاضر نیز تا حدی دارای مابهازای بیرونی است اما مشخص است که مخالفان دولت برای ماههای آینده تدارک ویژهتری در این راستا دیدهاند. مثالِ ملموس فعلی این عبارت نماینده سابق مجلس مبنی بر «مسلوب الاختیار» شدن دولت٬ لغو کنسرتهایی است که دارای مجوز دولتی بوده و عملا با ملغی شدن آن٬ حکم دولتی بی اعتبار جلوه داده میشود.
در کنار این اتاق فکرها، محافلی «خودجوش» نیز وجود دارند که بیشتر در خارج از تهران و در دیگر استانها و شهرستانها فعالاند. از این محافل بیشتر میتوان بهعنوان «محافل عملیاتی» نام برد. آنها البته در ارتباط با برخی سازمانها و نهادها و همچنین اتاق فکرها هستند و کمتر میشود به شکل خودسرانه عمل کنند.
بهعنوان نمونه سال گذشته در ماجرای نشست اصلاح طلبان در ورامین با حضور وزیر کشور دولت اصلاحات این ارتباط مشهود بود. زمانی که در حضور نقوی حسینی، نماینده ورامین به عبدالواحد موسوی لاری حمله شد و سخنرانیاش بههم خورد. پخش شبنامه و برهم زدن کنسرتها و جلسات سیاسی نیز از دیگر حوزههای فعالیت «محافل عملیاتی» افراطیون بهشمار میرود. در ادامه مثال لغو کنسرتها اگر پس از انتشار اخبار اینچنینی به سایتهای محلی استانی که کنسرتی در آنجا لغو شده مراجعه کنیم مشاهده خواهیم کرد که اخباری مبنی بر اعتراض بسیج آن استان یا شهرستان، ائمه جمعه و یا برخی خانوادههای آن منطقه به برگزاری کنسرت درج شده است که پیش زمینهای برای ورود دادستانی یا نهادهای دیگر برای ملغی کردن برنامه کنسرت میشود. در این بین براساس شنیدهها٬ گروههایی که تحت نظر حمیدرضا مقدمفر و محمدحسین صفارهرندی فعالیت میکنند برخلاف دیگر اتاق فکرها که تمرکزشان بر روی حوزههای کمتری است، تمامی حوزهها را در نظر گرفتهاند. این دو در کنار اتاق فکر تحت مدیریت سعید جلیلی از بیشترین امکانات مالی، فنی و اطلاعاتی برای پیشبرد اهداف مخالفان دولت برخوردارند.
2 پاسخ
نامدار نازنین! زیاد نگران نباشید. خیلی خبر خاصی نیست. دعوا زرگری ست. هدفش این است که سبزها و اصلاح طلبان از ترس اینکه شمر ابن ذی الجوشن سرکار بیاید کماکان بی قید وشرط پای انتخابات بیایند و حرفی از مطالباتشان نزنند و جناب روحانی را در ریاست جمهوری نگاه دارند. تا خیال حکومت راحت باشد. این حکومت ما تخصص بی نظیری در خرج کردن از کیسه مهمان دارد. ببینید جناب رفسنجانی در مورد حقوقهای نجومی چه سکوت معناداری اتخاذ فرموده اند! غرض این بود که جناب جنتی جای جناب یزدی بنشینند روی صندلی ریاست خبرگان و جناب کدخدایی با رای مجلس اصلاح طلبان تشریف ببرند شورای نگهبان با خیال راحت رد صلاحیت بفرمایند که شکر خدا حاصل شد. جناب یزدی مختصر ارتباطی با علمای سنتی داشت که یک ایپسیلون به او استقلال رای می داد ایشان باید تشریف ببرند جایشان را به جناب جنتی بدهند که تمام حیثیت شریفشان را از خدمت به ولایت دریافت می فرمایند و زیر این آسمان کبود جز بیت یک ستاره ندارند.
انشاء الله که موید باشد این اطاق فکر ، تا مردم ایران بفهمند که ، سگ زرد برادر شغال است و عقرب هم سیاه و سفید ندارد و باید فکری کرد اساسی .
دیدگاهها بستهاند.