در روزگار مرگ شجاعتهای اخلاقی، ایستادن بر سر خط منش و مبنا خود جسارتی تازه میطلبد. روزگار ما روزگاری است که به تعبیر معلم شهید هدی صابر، عشق فروکشیده، منش گمگشته و روش پر ریخته است. اما خوشمنشان و خوشمنشی کردنها را باید دید و ستود، که روزگار زیبایی و جلال خود را از صدقه سر خوشمنشان زمانه وام میگیرد.
از خوشمنشی پدر بسیار گفتهاند. از انتخاب تاریخی و ابتلای او که میان قدرت، مصلحت و حکومتی نزدیک و حقیقت، حذف و مصیبت، دومی را برگزید. در شرایطی که همه فهمیده بودند اگر سکوت کند، چند صباحی دیگر بنیانگذارِ نظام و صاحبِ تخت، جان به جان آفرین تسلیم میکند و اگر او بر تخت ولایت بنشیند، به تعبیر بسیاری، قدرت اصلاح خیلی از امور را خواهد داشت. اخلاق نتیجهگرا حکم میکرد که سکوت کند. که به گفته بسیاری اگر صبر میکرد، حسینعلی منتظری ولایت فقیهی نظام جمهوری اسلامی را در دست میگرفت و به عقیده بسیاری و با توجه به شناخت موجود از او، روزگار به اینجا نمیکشید. گرچه قدرت مطلقه بدون نظارت خود فساد آور است که از خطیبی اهل ساز و پیپ و کتاب، انسانی ساخت که با گریه و فرمان و پیش و پس پرده، خط خون را در خیابانهای شهر جاری کرد.
اما شیخ حسینعلی منتظری، فقیه عالیقدر سکوت نکرد. در جایی گفت که اگر سکوت میکرد تضمینی نبود که او پیش از آقای خمینی نمیرد. پیرمرد دغدغه خدا و فردا و وظیفه و مسوولیت داشت. اخلاق او وظیفهگرا بود. به وظیفهای رسید و عمل کرد. البته باز طریق میانه را برگزید. میتوانست در پس همان جلسهای که صدایش امروز و پس از ۲۸ سال به بیرون رسیده، در نامهای به مردم و جهان همه چیز را بگوید. اما منتظری آن روز با منتظری اوایل دهه هفتاد و آن سخنرانی اول و بعد ماه رجب سال ۷۶ و آن سخنرانی مفصل تفاوت دارد. منتظری، منتظریتر شد. منتظری هم انسان بود و جستجوگری در مسیر شدن. گام به گام در روند تکامل و رو به جلو. اما در زمان خود و در ابتلای خود تصمیم مبنایی، اخلاقی و انسانی گرفت. محبوب مردم شد و مغضوب صاحبان تخت و والیان فقیه.
اما این بار روایت پدر نیست. روایت پسر است. احمد منتظری فرزند حسینعلی منتظری. مهندس نساجی از دانشگاه پلی تکنیک تهران و روحانی و اهل حوزه در زیر سایه پدر. آیتالله زادهای که هم حوزه دیده است، هم فعال دانشجویی پیش از انقلاب بوده و هم فعال سیاسی و حتی زمانی مشغول در دولت مهندس موسوی پس از انقلاب. مجموعهای از تجربیات دانشگاه و حوزه. فعالیت سیاسی دانشجویی و حزبی و دولتی و پس از قتل برادر در ماجرای حزب جمهوری اسلامی، دست راست پدر. به سنت اغلب شیوخ و مراجع و روحانیون اهل حوزه و درس و بحث. (۱)
اما فرزند پس از ۲۸ سال دست به یک انتخاب تاریخی میزند. یک فایل صوتی مربوط به جلسه دیدار پدرش با برخی از مقامات قضایی و اطلاعاتی در خصوص اعدامهای تابستان ۶۷. (۲) میگوید که آیتالله منتظری پس از اطلاع از این اعدامها و در جهت توقف آن، علاوه بر نگارش دو نامه خطاب به روحالله خمینی، در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۶۷ دیداری با آقایان حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت)، مرتضی اشراقی (دادستان وقت)، ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان) و مصطفی پورمحمدی (نماینده وقت اطلاعات در زندان اوین) داشته (۳) و در خصوص این اعدامها که به کشتار تابستان ۶۷ ـ و یا به تعبیر برخی از فعالان، هولوکاست ایرانی ـ با آنها صحبت کرده است. فایل صوتی منتشر شده بخشی از همین دیدار است که با سخنان آقای منتظری آغاز میشود با بحثها ادامه مییابد.
اما احمد منتظری چرا چنین کرده است؟ مدتها بود که پس از فوت مرحوم آقای منتظری و محدودیتهای دفتر و حسینیه، خبر جدیدی از بیت مرحوم منتظری نبود. همسر آقای منتظری هم چندی پس از رحلت او به دیار باقی شتافته است. چرا احمد منتظری دست به انتشار این فایل صوتی میزند؟ و بعد چه میشود؟
یکی از روحانیون و شاگردان مرحوم آیتالله منتظری پس از انتشار فایل صوتی میگوید که «در تماسی که امروز با حاج احمد منتظری داشتم همه چیز را در نظر گرفتند و گفتند چند روز پیش در خیابان پایم به چیزی گیر کرد و به شدت زمین خوردم به طوری که گمان مرگ میرفت. برای همین مایل نیستم امانتی از پدر و یا مردم نزدم باشد و ناگفته و به جامانده باقی بماند و ما مدیون مردم و پدر بمیریم. بنا بر این فایل را منتشر کردم». (۴)
احمد منتظری همچنین در مصاحبه با بیبیسی فارسی با تاکید بر اصل امانتداری و گفتن واقعیتهای تاریخی به عنوان دلیلی برای انتشار این فایل صوتی میگوید: «چون دیدیم با توجه به شبکههای اجتماعی زمینهاش اکنون وجود دارد و دیدیم موقعیت مناسبی است که این حقایق منتشر شود. این فایل در واقع مهر تأییدی بر کتاب خاطرات آقای منتظری است؛ چون بسیاری با تحریف تاریخ قصد داشتند چهره دیگری از او به تصویر بکشند و انتشار این فایل خط بطلانی است بر روی این تحریفها.” (۵)
همچنین احمد منتظری در گفتوگو با رادیو فردا در این ارتباط میگوید: «این فایل صوتی تایید صحبتهای آیتالله منتظری است که در سالهای قبل منتشر شده. گفته میشود که این اسناد واقعی نیست یا اسناد درست نیست. این فایل تایید آن اسناد است. مشخصا آقای حمید روحانی در نشریه ۱۵ خرداد گفته که این خاطرات منسوب به آقای منتظری است و اقای منتظری اینها را نگفته و آنها را مخدوش اعلام کرده است. این فایل صدای آقای منتظری است. شاید این فایل اگر زودتر منتشر شده بود میان اسناد گم میشد و به این شکل مورد توجه قرار نمیگرفت. الان با گسترش فضای مجازی اثر بیشتری خواهد داشت. در حال حاضر در فضای مجازی دائم بحث بر سر این موضوع است و این فایل دلیلی متقن است که این شرایط وجود داشته و منظور آیتالله منتظری از مخالفت چه بوده». (۶)
تاکید بر امانتداری، ترس از فرا رسیدن روز پایانی زندگی و عدم انتشار این امانت و شفاف شدن مساله کشتار ۶۷ شاهبیتهای سخنانی است که از آقای احمد آقای منتظری نقل شده و یا ایشان در مصاحبه با رسانهها گفتهاند. شاهبیتهایی که خیلی زود تعبیر میشوند. محمد علی انصاری، قائم مقام دفتر نشر آثار روحالله خمینی مدعی میشود که سخنان آقای منتظری در این جلسه «پیشداوریهایی» دارد و افراد «موذی» به ایشان این سخنان را القا کردهاند. انصاری همچنین مدعی میشود که «محتوای این جلسه ناقص و مشحون از اغلاط و تحریفات منتشر شده است». (۷) محمدعلی انصاری باز هم به تکذیب آفتابی که با این فایل صوتی عیان شده ادامه میدهد.
اما وزارت اطلاعات دولت تدبیر و امید از احمد منتظری خواسته شده که فایل مذکور از سایت و تلگرام آیتالله منتظری حذف شود (۳) و همچنین «اصالت» فایل مذکور تکذیب شود. (۸) احمد منتظری هم با فرستادن پیامی در تلگرام و اعلام آن در سایت و طرح اینکه وزارت اطلاعات این را از من خواسته، توطئه را در نطفه خفه میکند. فایلی که پس از انتشار در تلگرام و سایت، حال هزاران نسخهاش در گوشیها و کامپیوترها و سایتهای اینترنتی وجود دارد را بر میدارد. طنز ماجرا اینجاست که وزارتیهای کم خبر از تکنولوژی روز حساب نمیکنند که فایل از سایت آقای منتظری حذف میشود؛ اما آیا میتوانند از تمام گوشیهای هوشمند تلفن همراه و کامپیوترها و سایتهای خبری هم آن را حذف کنند؟! استیصال و انفعال وزارت خانه دولت تدبیر و امید بسیار خندهدار و مضحک است و انگار فرض آقایان امنیتی، ایران پیش از عصر اینترنت و شبکههای اجتماعی است که با نابودی یک سند در یک جا بتوانند همه چیز را مخفی کنند!
احمد منتظری با این اعلام عمومی، امکان تکذیب اصالت فایل را عملا غیرممکن میکند.
احمد منتظری در انتشار این فایل صوتی در تابستان داغ ۹۵ و پس از اعدامهای گسترده زندانیان عقیدتی اهل سنت و بسیاری از زندانیان عادی، امنیتی و سیاسی به مانند شهرام امیری و محمد عبداللهی دست به انتخابی اخلاقی میزند و چون پدر، خوشمنشانه از پس ابتلای پیش آمده بر میآید. فایل را منتشر میکند. صداقت و صراحت و حقیقت را عیان میسازد و توطئه تکذیب اصالت فایل را با اعلام برداشتن رسمی و علنی خنثی میکند.
با انتشار این فایل به آنچه آیتالله منتظری از کشتار ۶۷ در خاطرات خود نوشته و در خاطرات خود گفته بود روح دمیده میشود. حال دیگر تنها خطوط نوشته خاطرات و صدای آرام از پس زمان مصاحبههای سالهای آخر سخن نمیگوید. صدایی با بغض، صریح و محکم سخن میگوید و از چندش شدن مردم از ولایت فقیه و خونریز، سفاک و جنایتکار خواندن بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی سخن میگوید. و این معنی حاصل نمیشد جز با شجاعت و ایستادگی و خوش مرامی مهندس احمد آقای منتظری فرزند فقیه عالیقدر.
در روزگاری که همه محاسبه میکنند، نفسها در جامعه بریده شده و دلها میان یک دورهای شدن یا دو دورهای شدن روحانی و روزمره سیاست غوطهور است و رئال پلیتیک موجود در جامعه، حداقلگرا و در بسیاری از اوقات بی مبنا و اخلاق شده، باز از بیت شجاع مرد ایستاده بر آرمان، فرزند او بر میخیزد و اعلام میکند که میتوان هنوز خوشمنش بود، مبنا دار بود، بر سر خط صداقت ایستاد و اگر تا دیروز قدری کم عمل و منفعل بودیم، امروز در پس آن سکوت، مشعلی را برای روشن شدن حقیقتی روشن میکنیم.
باید از احمد منتظری برای چنین عمل خوشمنشانه و مبناداری تقدیر کرد. آن هم در روزگاری که به قول معلم شهید هدی صابر، عشق فروکشیده، منش گمگشته و روش پر ریخته است. (۹)
ارجاعات:
http://www.tourjan.com/?tag=%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%B1%DB%8C
https://www.radiozamaneh.com/293234
https://amontazeri.com/statements/antshar-fayl-soty-dydar-ayat-allah-montazery-ba-ms-olyn-ghzayy-o-atlaaaaty-darbarh-aaadamhay-tabstan
نام ایشان نزد نویسنده محفوظ است.
http://www.radiofarda.com/a/o2-ahmad-montazeri-mass-execution/27911459.html
http://www.jamaran.ir/fa/n140205/%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B3_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C_%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86_%D8%A2%DB%8C%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%B1%DB%8C_%D8%A8%D9%87_%D8%AF%D9%88%D8%B1_%D8%A7%D8%B2_%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D9%81_%D9%88_%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87_%D8%A8%D8%A7_%D9%BE%DB%8C%D8%B4_%D8%AF%D8%A7%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D8%AA_%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF_%D8%A7%D8%B2_%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4_%DA%86%D9%87%D8%B1%D9%87_%D8%BA%DB%8C%D8%B1_%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C_%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1_%D8%A7%D9%85%20…
از کتاب «سه هم پیمان عشق» شهید هدی صابر
یک پاسخ
چرا نویسنده مقاله برای یک جمله هم که شده است به خوی درندگی اعضای این گروه ورشکسته اشاره نمی کند؟ قتل صدها رهگذر بیگناه در سالهای ۶۰ و ۶۱ و ۶۲ در خیابانهای تهران، کشتن اعضای خانواده بیگناه بر سر سفره افطار، خالی کردن گلوله به مغز فرد بیگناه در شهر ما، خیانت به مملکت در طول دفاع مقدس، گرا دادن به دشمن برای بمباران مردم بیگناه در شهرها و…. هیچکدام ارزش یک اشاره نویسنده نداشت؟ تاسف برای قلمی که به دست گیرنده آن امثال شما باشید. چه کینه ای از مردم ایران و انقلاب اسلامی به دل دارید که تمام شدنی نیست؟!!
دیدگاهها بستهاند.