زیتون- مهسا محمدی: این روزها بحث بر سر تداوم اجرای «مدل ایرانی» تهیه کلیه یا حذف آن، در محافل علمی و بعضی خبرگزاریها بالا گرفته است. این مدل که عبارت است از؛ دریافت کلیه از سوی افراد زنده غیرفامیل، از آن روی ایرانی نام گرفته است که نخستین پیوند کلیه غیرفامیل ژنتیکی با انجام پیوند کلیه بین یک زوج٬ ۳۰ سال پیش در بیمارستان شهید لبافی نژاد در ایران انجام شد. در دنیا کلیه مورد نیاز بیماران کلیوی معمولاً از سه طریق تامین میشود: بیماران مرگ مغزی، اهداکنندگان خیرخواه و از طریق مبادله کلیه (کلیه در برابر کلیه نه در مقابل پول) . علاوه بر این روشها در حال حاضر در ایران تنها بازار قانونی خرید و فروش کلیه در جهان وجود دارد.
در این بازار قانونی خرید و فروش اما و اگرهایی وجود دارد که آن را در بسیاری از کشورها به قیمت سالها در صف انتظار ماندن بیماران و یا حتی مرگ در این انتظار، ممنوع نگاه داشته است. محمد اکبرپور دکترای اقتصاد از دانشگاه استنفورد در یادداشتی در روزنامه تجارت فردا بخشی از استدلالهای مخالفان و موافقان عرضه کلیه در بازار آزاد را ارائه کرده و نوشته است:« از نظر گری بکر، اقتصاددان مشهور دانشگاه شیکاگو از آنجایی که تمامی ما دارای دو کلیه هستیم که بدون یکی از آنها نیز میتوانیم زندگی کنیم، عملاً یک «مازاد عرضه کلیه» در جهان وجود دارد که باید در بازار آزاد ارائه شود. پیشنهادی که فقط در ایران عملی شده است و هیچ کشور دیگری در جهان خرید و فروش کلیه را مجاز نکرده است. در مقابل اما مخالفان معتقدند شکلگیری چنین بازاری اول از همه به معنی استثمار فقرا توسط ثروتمندان است چرا که اصلیترین گروهی که حاضر به فروش کلیه خود خواهند بود، فقرا هستند. دلیل دیگری که برای مخالفت طرح میشود این است که خرید و فروش کلیه، عمل اهدای کلیه را از یک عمل انساندوستانه اخلاقی به یک عمل تجاری تقلیل میدهد و زیبایی آن را نابود میکند. »
با چنین استدلالهایی در همه کشورها به غیر از ایران همچنان بر اعمال این ممنوعیت پای میفشرند. به طوری که در کشوری مانند ترکیه در حدود ۲۰ هزار نفر با نوبتهای ۵ تا ۱۰ ساله در انتظار دریافت کلیه برای پیوند هستند که این صف به دلیل ممنوعیت انجام پیوند کلیه از اهداکننده زنده٬ چنین طویل شده است. همچنین بنابر اظهار رئیس قطب ارولوژی و پیوند کلیه کشور، لیست انتظار پیوند کلیه در آمریکا از مرز یکصد هزار تن عبور کرده و در یکسال ۴ هزار نفر در لیست انتظار پیوند جان خود را از دست دادهاند، قبل از اینکه به کلیه پیوندی مورد نظرشان برسند.
فروشندگانی که اکثرا از شهرستان میآیند در صورتی که به سراغ سازمانها و انجمنهای دولتی نروند تا از آن طریق به گیرنده وصل شوند به دام دلالانی می افتند که در این میان بیشترین سود را ازاین معامله میبرند
در تیرماه سال جاری دکتر ناصر سیم فروش رئیس قطب ارولوژی ایران در مقاله علمی که در اختیار تسنیم قرار داد درباره اهدای کلیه از افراد «زنده غیرفامیل» خاطرنشان کرد: «کمبود کلیه برای پیوند در بیماران دیالیزی یک بحران جهانی بوده و روز به روز بر شدت آن افزوده میشود و ثروتمندترین کشورها که دارای پیشرفته ترین سیستم بهداشتی درمانی هستند از جمله آنهایی که حمایت کامل از برنامه پیوند از مرگ مغزی دارند نتوانستند نیاز به پیوند از اهداء کننده زنده را حذف کنند.» به عقیده دکتر سیمفروش کسانی که عقیده دارند «پیوند فقط از دهنده مرگ مغزی» انجام شود، نسبت به مرگ هزاران بیمار دیالیزی که در لیست انتظار پیوند هستند بیتفاوت هستند.
هدیه کلیه یا تجارت آن؟
از سوی دیگر اما، نگاهی به بازار داغ خرید و فروش کلیه و دلالان فعال در این بازار و تبلیغات گستردهای که از خیابان ولیعصر تا کانالهای تلگرام را درنوردیده، نشان میدهد که این «مدل ایرانی» چندان که از سوی مسئولین ادعا و تلاش میشود نه«اهدا»ی کلیه که «خرید و فروش» آن است. خرید و فروشی که نه دولت، بلکه بازار و میزان ابتلای بیمار و وضعیت اقتصادی دهنده کلیه قیمت آن را مشخص میکند که نوسانی بین ۶ تا ۵۰ میلیون تومان دارد.
فروش کلیه در ایران برای کسانی که به لحاظ مالی در مضیقهاند تبدیل به راهی برای تامین هزینههایشان شده و مطمئنا وقتی به این پول چنان محتاجند که بخشی از وجودشان را برای آن میفروشند به تعرفهای که از سوی وزارت بهداشت اعلام میشود پایبند نمیمانند و میزان اضطرار، شرایط قیمت را معین میکند. یکی میفروشد که «مغازه ای در شهرستان اجاره کند» و دیگری «برای اینکه سقفی بالای سر داشته باشد». بر اساس اظهارات رئیس فقید انجمن حمایت از بیماران کلیوی: «اکثر کسانی که برای اهدای کلیه مراجعه میکنند، بیکارند و هزینههای زندگی به آنها فشار آورده است. از میان مراجعین٬ شهرستانیها خیلی بیشتر با همین هزینه دولتی راضی به دادن کلیه میشوند. چرا که بیکاری در شهرستانها بیشتر است.»
حال در این میان فروشندگانی که اکثرا از شهرستان میآیند در صورتی که به سراغ سازمانها و انجمنهای دولتی نروند تا از آن طریق به گیرنده وصل شوند به دام دلالانی می افتند که در این میان بیشترین سود را ازاین معامله میبرند. معامله ای که در حالت خوشبینانه قرار بود یکی را از مرگ و دیگری را از فقر نجات دهد.
یک گیرنده به ازای هر ۴ دهنده کلیه
این بازار اما داستان دیگری هم دارد و آن این است که در سالهای اخیر عرضه بر تقاضا پیشی گرفته است به طوری که به گفته رئیس فقید انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی:« به طور میانگین به ازای هر بیمار کلیوی که در انتظار پیوند است، صرفنظر از گروه خونی، حداقل ۴متقاضی فروش وجود دارد و این امر سبب شده بعضی از فروشندهها در گروههای خونی کم طرفدار نظیر+A حاضر به فروش کلیه خود با قیمتی حتی کمتر از شش میلیون تومان باشند.»
در نرخگذاری رسمی کلیه به گفته هاشم قاسمی، مدیر عامل این انجمن:«در طی سالهای ۹۲ و ۹۳ هیچ افزایش قیمتی نداشتیم٬درحالی که تیم کارشناسی انجمن، متشکل ازکارشناسها و اقتصاددانهای دانشگاه صنعتی شریف و کارشناسهای مربوطه وزارت بهداشت در سال ۹۲ و بر اساس نرخ رشد تورم و سایر شاخص های اقتصادی، این مبلغ را ۱۸میلیون تومان در نظرگرفته بودند اما با توجه به مشکلات شدید مالی اکثر بیماران دیالیزی و در آستانه پیوند کلیه، سرانجام هیئت مدیره انجمن بیماران کلیوی تصمیم گرفت هیچ افزایش مبلغی در این راستا اعمال نشود. سرانجام در سال ۹۴ و بر اساس تصمیم اتخاذشده تیم کارشناسی، هیئت مدیره این انجمن مصوب کرد هدیه این ایثار بزرگ از ۱۰ میلیون به ۱۵ میلیون تومان افزایش یابد. لذا، در حال حاضر بیماران نیازمند پیوند از اهدا کننده زنده غیرفامیل، برای دریافت کلیه می بایست ۱۴میلیون بابت هدیه ایثار و فداکاری و هزینه های آزمایش قبل و پس از اهدای کلیه بپردازند و مبلغ یک میلیون تومان هدیه ایثار نیز از سوی دولت پرداخت می شود.»
از آنچه که گفته شد به نظر میرسد که در واقع نظارت دولت و اطلاق نام اهدا به این معامله منجر به جلوگیری از تجاری شدن خرید و فروش این عضو در ایران نشد. هر چند این روش لیست انتظار در ایران را تبدیل به کوتاهترین لیست دنیا کرد اما به نظر میآید که همچنان باید برای کنترل این بازار و تعیین سقف و کف قیمت در آن چاره ای اندیشید که آسیب به طرفین را به حداقل برساند.
یک پاسخ
شما لازم نکرده به فکر پیشگیری از آسیب باشید. مداخله دولت گند خواهد زد به یک زمینه ای که دارد کار می کند و هر ساله جلوی مرگ هزاران دیالیزی را می گیرد. کسی مردم را مجبور نکرده کلیه شان را بفروشند. وقتی خودشان راضیند که چنین کنند شما معلوم نیست چه کاره اید که بخواهید ایراد بگیرید.
دیدگاهها بستهاند.