کاربران شبکههای اجتماعی مخصوصاً تویتر، چنان نکتههای ظریفی را در نامهی عذرخواهی مرتضوی دیدهاند و یادآوری کردهاند که برای حاکمان و سیاستمداران ایرانی میتواند بسان یکترم سیاسی آموزشی بکار آید و بدانند بر چه کسانی دارند حکومت میکنند. میشود گفت نکته ناگفتهای در متن نمانده است که کاربران نکتهسنج از آن گذشته باشند. [نگارنده می خواهد نکته ای اضافه کند که شاید هم توسط دیگران گفته شده باشد و من ندیده باشم ]
در متن عذرخواهی، دو مورد غلطگیری (اصلاح) وجود دارد. مورد اول با لاک سفید غلطگیری انجام شده است و صرفاً میتوان حدس زد که ممکن است مشخصات فردی سعید مرتضوی باشد. اما مورد دوم خطخوردگی است و بهوضوح میتوان عبارتی را که خطخورده و از متن کنار گذاشتهشده است خواند.
احتمالاً فردی که مورد دوم را اصلاح و غلطگیری کرده است، همان فردی نیست که مورد اول را حذف کرده است چون در آن صورت طبیعی بود که از همان لاک غلطگیر استفاده میکرد که تمیزتر و مطمئنتر میتوانست متن را اصلاح کند.
عبارت دومی که حذف شده است، برخلاف عبارت اول، هم معنادار است و هم میتوانست ارزش حقوقی داشته باشد. مرتضوی در این عبارت نوشته است که «هیچ نقشی» در وقوع فاجعه کهریزک نداشته است. اگر این عبارت را به متن برگردانیم، اساس عذرخواهی و طلب بخشش و شرمندگی مرتضوی، بیمعنا میشود، چهبسا راز دل مرتضوی را نیز افشا میکند (مرتضی کاظمیان نیز به این نکته در سایت شما [زیتون] اشارهکرده است)
بیاید فرض را بر این بگذاریم که این عبارت را خود مرتضوی حذف نکرده باشد. یعنی دستکم فرد دومی نیز نامه را پیش از انتشار عمومی آن خوانده است و صلاح را در حذف آن عبارت دانسته است. این احتمال بالا میگیرد وقتی میبینیم این فرد قاعدتاً با حذف این عبارت، نمیخواسته است به مرتضوی خدمتی بکند چون تنها عبارتی است که مرتضوی میتوانست در این متن از آن سود ببرد. این فرد بعید است که از وکلا یا بستگان مرتضوی باشد؛ بلکه برعکس چنین مینماید که میخواسته است که اگر این متن واسطهای یا سندی برای حکمی یا دستوری با بخششی قرار گرفت، بهطرف دیگر دعوا خسارتی معنوی وارد نکند.
اگر این فرض و استدلال درست باشد، آنگاه گمانهی یک توافق یا دستور برای عذرخواهی مرتضوی را تقویت کرده و میتواند نشانهای جدی برای فرضیه فرمایشی بودن آن باشد.
ممکن است گفته شود که معلوم است فشاری برای عذرخواهی وجود داشته است، معمولاً همیشه چنین است و فرد مقصر وادار به عذرخواهی میشود و این امر تازهای نیست. اما نگارنده مقصود دیگری دارد!
نکته اینجاست که اگر فردای نهچندان دور، سعید مرتضوی و به استناد همین قلمخوردگی مدعی شد که متن نهایی و یا اساساً متن از او نیست و صرفاً برای حفظ مصلحت نظام و یا رهایی از تهدیدی خاص، این کار را قبول کرده است، پر بیراه نگفته است. در آن صورت جایگاه عذرخواهی مرتضوی اگر یک عوامفریبی حکومتی نباشد، در بهترین حالت به یک کنش سیاسی (معطوف به قدرت) تبدیل میشود و کمترین ارزش اخلاقی با تاریخی صرف ندارد.
امیدوارم مخاطبان اصلی، یعنی کسانی که این عذرخواهی را (ولو مشروط) میستایند و آن را فرصتی برای «اصلاح امور» میدانند مقصود نگارنده را دریافته باشند.
توضیح: این مطلب «صرفاً» بیانگر دیدگاه «خوانندگان زیتون» است. مطالب این ستون غالباً بدون اصلاح و ویرایش منتشر میشوند. شما هم میتوانید مطالب خود را به زیتون ارسال کنید. تماس با ما
2 پاسخ
لطفا دست از این همه داستان سرایی وحساب احتمالات و فرضیه سازی بردارید. کمی صبر کنید، فرصت دهید، وقایع بعدی ابهام هایی را رفع خواهد کرد.
لازم نیست اینطور دست پاچه، همه تحلیل و تئوری صادر کنند. بگذارید چند روزی مزه ی یک امر مثبت را بچشیم، بعد اگر تو زرد در امد، رسوایش کنیم. این شیوه های بازجویی و تحلیل نویسی کیهانی را برای حسین شریعتمداری بگذارید بماند!
انچه که از مرتضوی از ریاست دادگاه مطبوعات به بعد در سمت های قضایی و اداری دیده شده است ، نشانگر آن است که او معنی شرم را نمیداند ، چه رسد به احساس شرمندگی .
این نامه که در قالب لایحه دفاعیه نوشته شده است یا به دستور و برای ایجاد زمینه عفو و برچیدن صحنه نمایش محاکمه او ست به علت هزینه ای که بر نظام تحمیل میکند ، یا اینکه احساس کرده است که دست حمایت حامی از پشت او برداشته شده است .
دیدگاهها بستهاند.