زیتون ـ مهسا محمدی: هنوز مدت زیادی از شانزدهمین جشن سینمایی حافظ و انتشار سرمقاله «دیوث کیست؟» در نشریه یالثارات نگذشته بود که این هفته نامه با انتشار «گزارش گونه»ای با عنوان «سونامی کثیف آلبالوهای جنسی چگونه به سینما آمد؟!» به زعم خود به افشای «ماجراجوییهای نامشروع و کثیف» سینماگران شناخته شده ایران پرداخت. بعد از گذشت حدودا دو هفته از انتشار این یادداشت و سکوتی نسبتا طولانی، مانی حقیقی، یکی از افرادی که در این یادداشت مورد حمله قرار گرفته بود، شامگاه یکشنبه ۲۸ شهریور در دهمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی طی سخنانی اعلام کرد که؛ به همراه ترانه علیدوستی و اصغر فرهادی علیه هفتهنامه یالثارات٬ ارگان رسانهای انصار حزبالله؛ شکایت کردهاند.
نویسنده یالثارات در گزارش مذکور، شکل گرفتن «سونامی جنسی آلبالویی» در سینمای ایران و ساخته شدن فیلمهایی با مضامین خیانت و تجاوز را ناشی از « زندگی هنری-ذهنی فیلمسازان» و «بازتابی از زندگی خود خالقان» این آثار دانست و در ادامه با خلق قصهای با شخصیتهایی به نام «فرهاد» ، «شهرزاد» و «قباد» که نشانههایی روشن از اصغر فرهادی، ترانه علیدوستی و مانی حقیقی را به خواننده میداد ، به بیان منظور خود پرداخت. داستان به طرز اعجاب آوری حاوی هرزهنگاری بود و نویسنده با وارد کردن اتهام ارتباط نامشروع به زعم خود به شرح « مثلث عشقی و کثیف سه تن از اهالی سینما» پرداخت.
انتشار با وجود لغو پروانه
این یادداشت در حالی منتشر شد که یالثارت پیش از این در پی هتاکیهای خود به شهیندخت ملاوردی، معاون امور زنان رئیس جمهور و همچنین به هنرمندان، لغو مجوز و بعد لغو پروانه شده بود اما بعد از آن در کمال تعجب هفته نامه به انتشار خود ادامه داد.
وزیر ارشاد ضمن اشاره به تخلفات و لغو پروانه هفته نامه در توضیح دلیل انتشار آن گفت: «با وجود لغو پروانه دادگاه حکم داده است که هفته نامه به طور موقت منتشر شود.» محمد باقر الفت، معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه نیز در این باره گفت:«دادگاه تصمیم گرفته این نشریه فعالیت کند و شماره جدید آن نیز به همین دلیل منتشر شده است. روی تصمیمات دادگاه نمیتوانیم تحلیلی داشته باشیم.»
تا چندین روز پس از انتشار یادداشت «سونامی آلبالوهای جنسی»، به جز در شبکههای اجتماعی و از سوی دوستداران این هنرمندان٬ عکسالعملی دیگری به این یادداشت دیده نشد، تا سرانجام ترانه علیدوستی، در توئیتر خود ضمن انتشار عکس اصغر فرهادی و مانی حقیقی چنین نوشت: «از شبی که برادرم از این دنیا رفت، تا روزی که دخترم به این دنیا آمد کنارم بودهاید. تا عمر دارم شما خانواده من، و عزیز منید. » هر چند علیدوستی در توئیت خود اشاره مستقیمی به این مطلب نشریه یالثارات نکرد، اما به نظر میآمد این یادداشت در پی تصمیم این سه نفر برای شکایت رسمی از این نشریه نوشته شد.
در ادامه، موجی از واکنشهای هنرمندان به این یادداشت شکل گرفت؛ ابراهیم حاتمی کیا کارگردان صاحب نام گفت که نویسندگان این نشریه « حرمت قلم » را از بین بردند و اگر به این مطالب واکنش صحیحی داده نشود، «عین بیغیرتی» است. داوود میرباقری کارگردان سینما و تلویزیون هم شرایطی که این نشریه به وجود آورده را «شرم آور» توصیف کرد و خواستار ورود « بزرگان و مسئولین» به این جریان شد.
غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه، گفت که لغو مجوز یالثارات «قانونی» نبوده و شکایت به دادگاه حقوقی «موجب لغو پروانه نمی شود»
عبدالله اسفندیاری (بازرس خانه سینما) ، پیمان معادی و مریلا زارعی هم از دیگر افرادی بودند که به این یادداشت واکنش نشان داده و خواستار پیگیری آن شدند. جالب اینجاست که این بار آش به قدری شور بود که حتی صدای روزنامه نگاران اصولگرا نیز درآمد و این روزنامه نگاران با انتشار نامهای از نشریه یالثارات انتقاد کرده و خواهان برخورد قوه قضاییه با این نشریه شدند.
فقط دو سه مورد
تنها بعد از گسترده شدن دامنه واکنشها بود که بالاخره این هفته نامه مجبور به عکسالعمل شد و از بین تمام اظهارنظرها به نامه «خواهران و برادران دینی» خود پاسخ داد. روابط عمومی این نشریه در پاسخ به بعضی از «سوتفاهم ها و هتاکی ها» بیانیهای منتشر کرد. در این یادداشت چون «امضاکنندگان ذیل توبیخنامه را برادران محترم و خواهران محترمه خویش پنداشته»اند بعضی از «انتقادات به حق عزیزان » را که ناشی از خطاهایی «از سر غفلت و یا سهوغیرعمدی » بود، پذیرفتند. اما در ادامه به نقد منتقدانشان پرداختند و آنان را به « سکوت توجیه ناپذیر» و محافظه کاری در برابر ساخت یکی از« فیلمهای فسادخیز و شرمانگیز» زمان (اشاره به فیلم فروشنده) متهم کردند.
درباره « تهمت اوج گیری ادبیات سخیف و غیر دینی » در این نشریه هم، مدعی شدند که « دوستان غفلتاً از کوه کاهی ساختهاند» و حتی «به فرض اثبات جز دو سه مورد بیش نبوده» و گفتند آنچه که گفته شده نسبت ناروا به «هنرمند» نبوده است چرا که «مگر بهره گیری از اسامی غیرواقعی بازدارنده از تحقّق نسبت به شخص معین در عرف روزنامه نگاری نیست؟». در نهایت نیز این اطمینان را دادند که قوه قضائیه با وجود حجم «پروندههائی که سرنوشت اقتصاد و معیشت مردم و آبروی انقلاب در گرو دادرسی مجدّانه و وقتبر آن است» بعید است به این زودی به طی مراحل دادرسی یالثارات برسد.
در پی این کش و قوسها٬ حسین نوشآبادی، سخنگوی وزارت ارشاد بار دیگر بر انتشار بدون مجوز یالثارات تاکید کرده و گفت:«هفته نامه یالثارات لغو مجوز شده و در فهرست نشریات دارای مجوز قرار ندارد.» این در حالی است که غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه، گفت که لغو مجوز یالثارات «قانونی» نبوده و شکایت به دادگاه حقوقی «موجب لغو پروانه نمی شود».
با نگاهی به سابقه این هفته نامه و ارگان حامی آن و میزان رواداری قوه قضائیه در برخورد با موارد قبلی تخلف هایشان، به نظر میرسد اطمینان آنان برای این که به این زودی زمان جواب پس دادن فرا نمیرسد، کاملا بجاست. روندی که درباره تخلفات بسیار جزئیتر نشریات دیگر معمولا از چنان سرعتی برخوردار است که حتی اجازه تصحیح و عذرخواهی به آنان داده نمیشود. احتمالا اطلاع از چنین مصونیت و خلل ناپذیری بود که مانی حقیقی را ابتدا به استمداد از «همه ایرانیان» و بعد در صورت امکان از «وزارت ارشاد و رئیس قوه قضاییه» مجاب کرد.
3 پاسخ
ازقــدیم گفتــه اند جواب ابلهان خاموشی است،
اینــان وزیر زده اند ،انگشت وزیرشکسته اند، سخنرانی ها برهم زده و دراصل سـرها شکسته اند.، کی محاکمه شده اند…؟! هنــرمندان ما خودشــان را زیاد درگیــر اینــان نکننــد ملت هنــرمنـدان خودش را دوست میـدارد وبا فحش وناسـزاگوئی اینـان این دوست داشتــن ها هم زیادتر میشــود…! ولی افسـوس که خواننــدگان این نشـریه وامثالهم بسیــار اندک انــد،.
معلم شما جناب آقای شهروند عزیز چه زیبـا جمله ای گفت که البته ازفرهنگی های عزیز انتظاری غیرازاین نیست…
واما در دوران سربازی ام درهمان دوران ستمشاهی…! افســر شهربانی ای که فرمانده گروهان ما بود گفت:ســایه دیوار کوچک هیچوقت به سایه دیوار بزرگ نخواهـد رسیــد…!
ودر توجیع حرفش میگفت همین حالا که شما در حال تمرین آموزشی و خاک خوردن هستیــد، بسیاری از همسن وسالانتان که دارای قدرت وثروت بودند معافی گرفته ودرپی پول درآوردن هستنــد،.
هرچند که بعید است شکایت علیه عملجات چماق زنی در کف خیابان به جایی برسد و جای شاکی و متهم در دستگاه عدل ولایی عوض نشود ، ولی باز هم دم هنرمندانی که اقدام به شکایت کرده اند گرم .
معلمی داشتیم در دوران ستمشاهی ! که بارها میگفت ، چرا وقتی توی سرمان میزنند یک آخ هم نمیگوئیم ، چه میشد اگر چند میلیون نفر با هم میگفتند آخ .
دیدگاهها بستهاند.