یک فاجعه ای رخ داده به نام فاجعه کهریزک، فاجعهای که خود مرتضوی در نامه خود از آن به عنوان «حادثه هولناک» یاد کرده است. هرچند این حادثه، نخستین فاجعه و قتل عام سیاسی در تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی نیست، چراکه پیشتر شاهد وقوع فجایعی نظیر اعدامهای دهه شصت ، اعدامهای دسته جمعی شهریور ۶۷ و نیز قتلهای زنجیرهای بودهایم اما ای کاش این حادثه، آخرین فاجعه خونبار سیاسی باشد.
به هر روی، برای تعریف نسبت آقای مرتضوی با حادثه کهریزک باید گفت که با یک معذرت خواهی شخصی این مساله پاک نمیشود. ایشان در زمان وقوع آن حادثه دادستان تهران، یعنی صاحب منصب، صاحب رای، صاحب قدرت و نیز مجری بودند. در حقیقت، این حادثه یک دعوای خصوصی نبوده که با عذرخواهی یکی از طرفین دعوی موضوع منتفی شود.
نفس این عذرخواهی را می توان امری مثبت قلمداد کرد که ظاهرا در اثر فشار افکار عموی ،پیگیری اعضای جامعه مدنی و خانواده های قربانیان این حادثه اتفاق افتاده است . البته اعطای صفت مثبت و انسانی به این حرکت مشروط بر صداقت ذاتی فرد ابراز کننده این پوزش است. حتی اگر فرض بگیریم که این صداقت وجود دارد٬ حالا این پوزش تازه گام نخست است در راهی که ایشان مسوولیت انسانی و اجتماعی خود را ثابت کنند.
فاصله یک ماهه میان انتشار نوار صدای آیت الله منتظری و عذرخواهی آقای مرتضوی یعنی از ۲۰ مرداد تا ۲۱ شهریور، تاثیر چرخش آزاد اطلاعات بر خفتهترین حس انسانی حتی جنایتکاران است و یک بار دیگر نشان داد که آزادی بیان و انتشار صحیح و مسولانه اخبار، موجب بیداری وجدان جامعه و سبک شدن بار گناه حتی جنایتکاران خواهد شد. از سوی دیگر باید دید این عذرخواهی چه نقشی در دادگاهی شدن دیگر عاملان و مجریان یعنی مقام های بلندپایه قضایی، نظامی و امنیتی دست اندرکار در آن فاجعه می تواند داشته باشد؟ باید دید این عذرخواهی چه نقشی در حمایت از جنبش دادخواهی کلیه جانباختگان سیاسی عقیدتی ایران دارد؟ باید دید آیا این عذر خواهی منجر به حمایت حتی لفظی ایشان از خانواده آقای منتظری خواهد شد؟ عذرخواهی یک حرکت فردی است که گاه در یک دعوای خصوصی تاثیر زیادی دارد. ولی در یک جنایت بزرگ سیاسی، اجتماعی قضایی، دو حالت بر آن واقع است یا پای گذاشتن در راه صداقت و عدالت و راستی است و یا ادامه بازیهای مزورانه سیاسی برای فرار از قضاوت شدن در دادگاههای عدالت خواهی.
بنابراین اگر این عذرخواهی گام آغازینی باشد برای پاسخگویی دیگر عاملان و مجریان این فاجعه ، پس میتوان این حرکت را مثبت تلقی کرد و علی القاعده قدم بعدی، جبران مافات از طریق حمایت از خانوادههای در خطر و حضور در دادگاههای علنی است تا به شفافیت و صداقت پاسخگوی بسیاری از بازماندگان و آسیبدیدگانی باشند که فقط معصومانه پرسیدند «رأی من کو؟» و پاسخشان توحش هیولاهای مرگ و زندان و فرار و محرومیت از مزایای یک زندگی عادی بود.آقای مرتضوی درکنار این پوزش قاعدتاً میبایست بعد از این پوزش که امیدواریم برآیند بیداری حس انسانی ایشان باشد، حالا باید درمقام پاسخگویی به شاکیان کهریزک در دادگاه علنی توضیح دهد و چرایی آن جنایت را برملا کند تا شاید در کنار بخشیدهشدگان اما فراموشناشدگان جنایتهای سیاسی ایران جایی برای خود باز کند و آنگاه از مردم ایران طلب مغفرت کند.