زیتون- فرمانده سپاه پاسداران در زمان جنگ ایران و عراق گفت که نیروهای ایرانی بعد از «آزاد شدن خرمشهر» نباید وارد خاک عراق میشدند.
فرمانده اسبق سپاه پاسداران شب گذشته (شنبه شب) در برنامه «تیتر» از شبکه خبر حضور پیدا کرد و گفت قصد دارد برخلاف گذشته درباره «جعبه سیاه» جنگ ایران و عراق سخن بگوید.
رضایی سخنانش را با اشاره به «کارآزموده نبودن مسئولین حکومتی» آغاز کرد و گفت: «در ایران ما یک سال و نیم تجربه حکومت داشتیم. مسوولانمان و یا فرماندهان جنگمان تجربه حکومتداری نداشتند. برادران عزیز ارتش ما در هیچ جنگی شرکت نکرده بودند. حالا یک جنگ بزرگ در ابتدای حکومتداری حاکمان و فرماندهانمان اتفاق میافتد. یکی از دلایلی دشمن فکر میکرد صد در صد موفق میشود، همین بود.»
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ورود نیروهای ایران به خاک عراق را ناشی از «بیتجربگی» مقامهای ایرانی دانست و افزود: «اگر دوباره برگردیم حتما بر سر مرز خرمشهر و بصره حتما میگویم که باید فرصت داد.»
فرمانده وقت سپاه در پاسخ به مجری برنامه در مورد اینکه «آیا در جنگ عملیاتی بوده که بهتر بود انجام نشود؟» گفت: «قطعا چنین عملیاتی بوده است. والفجر مقدماتی را به جای چند مرحله، فقط یک مرحله اش را انجام میدادیم، کافی بود. در کربلای چهار هم باید گردانهای کمتری را وارد میکردیم.»
رضایی درباره نقدهای خود به اقدامات انجام شده در این جنگ نیز توضیح داد: «بعد از خرمشهر نباید وارد خاک عراق میشدیم، بلکه باید اعلام میکردیم اگر دولت عراق به خواستههای ما عمل نکند، وارد خاک عراق میشویم.» به گفته رضایی اگر دوباره آن فرصت تکرار میشد، در مرز جنگ را متوقف و «خواستههای ایران را در مورد قرارداد الجزایر و خسارات مطرح» میکرد.
به گفته دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ماندن در مرز و اعلام خواستهها از عراق «شاید به لحاظ عملی تاثیری نداشت» اما «به لحاظ سیاسی تاثیرگذار بود و ایران میتوانست به آن استناد کند.»
2 پاسخ
اگر همان موقع خیلی ملایمتر از این کسی نصیحت می کرد اعدامش می کردند
خوب است سند نهضت آزادی را در زمینه پایان جنگ بعد از آزادی خرمشهر می خواندن و شرمسار می شدند
۲زاری جناب ســردارچقــدر دیر افتـاد،
ایکاش جناب سـردار ودیگرمسئـولیـن محتــرم درآن موقع به نصیحتهای دلسـوزان متعهـد کشور گوش فرا میـدادنـد،
ایکاش جناب سـردار! ودیگرمسئــولین نظام به پیشنهادهای دلسوزانه بزرگانی چون مرحوم بازرگان، سحابی پـدر وپســر گوش میدادنـد،
یادمان نرفتــه جوجــه انقلابی های آن زمان و چماق دارانی همچون
ده نمکی ها، الله کرم ها…به خاطر همیـن نصیحت ها افردی چون مرحوم بازرگان ، مرحوم سحابی پـدر وپسـر، دکتــر یزدی وبسیــاری از دلسـوزان به این آب وخاک را آمریکایی می نامیــدنـد،
بچشــم خود دیـدم درخیابان مطهری ودرجلـودفتــر نهضت آزادی ۲-۳ نوجوان بسیجی چگونه با مشت به ســرمرحـوم مهنـدس بازرگان و و دکتــرسحابی می کوبیـدنـد وچگونه آن دو پیـرمرد مسلمان و وطن دوست را به باد مشت ولگـد گرفتنــد،
وقتی آن روز را مجســم میکنــم…بی اختیــار در دل ام خطاب به آن چماقـدارها میگویم: لعنت خــدا و رســول خــدا برشما که انسان نبودیـد…!
دیدگاهها بستهاند.