جناب آقای دکتر عارف
باسلام و احترام
به شما تبریک می گویم که در سال ۹۲ با انصراف شخصی و امسال با ائتلاف جمعی محاسبات ستاد مهندسی انتخابات را به هم زدید و راه را برای میزان ماندن رأی ملت باز نگه داشتید. شما و دیگر دست اندرکاران این ائتلاف راه گشا نشان دادید که از مخاطرات دین و دولت برانداز تکفیری گری، تمامت خواهی و حرام خواری آگاهید، به اوضاع اسفناک اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی میهن اشراف دارید، حساسیت و شکنندگی شرایط منطقه را درک می کنید و مؤثرترین روش مقابله با تنگ تر شدن حلقه مدیریت کشور را گستردن دایره همکاری ها و ائتلاف های انتخاباتی می بینید. شما و دیگر تدبیرگران ائتلاف امیدبخش ۹۴ توانستید در یکی از حساس ترین مقاطع حیات این ملت، تهدیدی بزرگ علیه جمهوریت نظام را به فرصتی بزرگ برای گذار آن به دموکراسی تبدیل کنید، سناریوی «اکثریت پایداری – اقلیت حامی دولت» را در مجلس آتی در هم بشکنید، از برجام آفرینان قدردانی نمائید و برجام ستیزان را سرجای خود بنشانید.
دکتر عارف عزیز
من همه نامزدهای پیشنهادی را نمیشناسم ولی چون رقمزنندگان این ائتلاف تاریخساز را میشناسم و مطمئنم که با مصلحت اندیشی و همه جانبه نگری کوشیدهاند تا شایسته ترین ها را شناسایی و کاندیدا کنند، به همه آن ها رأی می دهم تا جبهه پایداری، این اشبه الاحزاب بالداعش، خانه ملت را در چنگ خود نگیرد و با رفتار و گفتار به ظاهر ضد امریکایی همان بلایی را سر ملت ایران و نیز شیعیان جهان وارد نیاورد که دار و دسته ابوبکر بغدادی بر سر مسلمانان و بلکه بر بشریت فرود آورده اند و بیشترین سود را به واشنگتن و بالاتر از آن تل آویو رسانده، اسلام هراسی را به گفتمان غالب جهان تبدیل کرده اند. به هر رو من به هر ۳۰ نامزد ائتلاف برد – برد ۹۴ رأی می دهم تا:
با تشکیل مجلس مستقل، مقتدر و مردمی اما همراه و یاور دولت، توافق هسته ای تثبیت شود و دلواپسان هم سو وهم صدا با نتانیاهو، جناح جنگ افروز امریکایی و جنگ سالاران آل سعود امکان نیابند که برجام را لغو کنند و دور تازه ای از تحریم ها و تهدیدها را به ایران و ایرانی تحمیل نمایند.
نامزدهای مخالف جنگ و حامی صلح و همزیستی مسالمت آمیز به خانه ملت راه یابند نه داوطلبانی که ورود ارتش عربستان به سوریه را، هم چون سردار جعفری، بد نمی بینند و در حقیقت از گسترش جنگ در این منطقه آشوب زده استقبال می کنند.
ایران بتواند روابط خود را با جهان توسعه دهد تا استعداد، هوش، دانش و خلاقیت ایرانیان در پیوند با سرمایه، علم و تکنولوژی جهانیان، به بهره وری بهینه از ذخائر و منابع ملی بینجامد، به اقتصاد میهن رونق دهد و معیشت و رفاه مردم را بهبود بخشد و نامزدهای هم فکر سردار نقدی نتوانند با طرح های ماقبل قرون وسطایی «دیوار کشیدن به دور کشور» مانع گسترش روابط ایران و جهان شوند، سفر مقامات به اروپا را خنجر زدن به اقتصاد مقاومتی بخوانند و شعار دهند که هیچ آدم عاقلی در ایران سرمایه گذاری نمی کند.
جبهه ای در مجلس اکثریت نیابد که آگاهانه می کوشد با تحریک احساسات و عواطف غربی ها، به ویژه آمریکایی ها، تنش بین تهران – واشنگتن را افزایش دهد و به پیروزی نامزد نژادپرست و جنگ طلبش در انتخابات ریاست جمهوری آن کشور یاری رساند.
به جنتی و یارانش که با رد صلاحیت های غیرقانونی به بیت امام بی حرمتی، به مراجع شیعی دهن کجی، به شعور ایرانیان توهین و به مصالح ملی، اعتبار شورای نگهبان و حیثیت کشور لطمه وارد کردند تا اکثریت کرسی های مجلس را به هر قیمت به خود و هم جناحی هایشان اختصاص دهند، نه بگویم.
ستاد مهندسی انتخابات سرانجام بفهمد که هزینه حرام خواری سیاسی و رد صلاحیت های غیرقانونی داوطلبان رقیب، به مراتب بیشتر از سود آن است. پس آن روش را ترک کند.
حزبی بر خانه ملت سیطره نیابد که وجود لباس شخصی های سازمان یافته و به ظاهر خودسر را به سود کشور می داند و مستقیم و غیرمستقیم از اقدام های قانون شکنانه ایشان علیه امنیت، حیثیت و منافع ملی پشتیبانی نکند.
نامزدهایی پاک دست به پارلمان راه یابند، نه کسانی که شعار شفافیت و مبارزه با رانت خواری می دهند اما نه تنها اسامی ۱۷۰ کاندیدایی که از رحیمی و ۱۵۰ تا ۱۸۰ نماینده ای را که از مرتضوی پول گرفتند، اعلان نمی کنند. بلکه تعدادی از آن ها را در فهرست انتخاباتی خود قرار می دهند. گروهی که شعارهای ضد فسادش گوش فلک را کر کرده اما تنها وزیری را که استیضاح نمود، فرجی دانا، قهرمان مبارزه با رانت خواری در امر بورسیه های غیرقانونی نورچشمی ها بود.
مقدرات مردم ملعبه دست چند مداح درباری نشود تا هر وقت اراده کنند کام ملت را تلخ نمایند و به عکس سرنوشت کشور به کسانی سپرده شود که شیرینی برجام را در کام مردم با کلید زدن برجام ۲ یا برجام ملی دوچندان کنند.
فضای بسته و پلیسی جای خود را به فضای باز و شاد دهد و گفت و گوهای ایرانی – ایرانی بر مبنای راهبرد برد – برد آغاز شود تا همه ایرانیان، نه فقط یک اقلیت ۱۵ درصدی از امکانات و فرصت های ملی بهره مند گردند.
نقد و نقادی نهادینه شود و به همه مقامات، موضوعات، نهادها و قوا تعمیم یابد و اداره مجلس به دست جناحی نیفتد که نقد دولت و نفی برجام را مفید بلکه واجب می داند اما نقد نهادهای منصوب رهبر را عملی مجرمانه می خواند.
آزادی مطبوعات و اطلاع رسانی گسترش یابد و فیلترینگ شبکه های مجازی و اجتماعی از دستور کار مجلس خارج شود.
شرایط برای خاتمه دادن به بازداشت خانگی غیرقانونی شخصیت های محبوب مساعد شود و کسانی رأی نیاورند که از اعدام موسوی و کروبی به سبک دادگاه های صحرایی دفاع می کنند. (جنتی) برای تکه پاره کردن هاشمی و خاتمی مجوز مصباح را انتظار می کشند. (آقا تهرانی) و مترصدند که به محض شکست برجام، به سیمان کاری ظریف و صالحی بپردازند. (حسینیان)
فرهنگ و مناسبات شاهنشاهی احیا نشود و فردی به دلیل آن که یک آقازاده دامادش شده است، به ریاست مجلس نرسد، آن هم به روش های شبه ماکیاولی. همو که در انتخابات مجلس ششم رأی نیاورد اما با رانت و زور جنتی، به جای علیرضا رجایی بر کرسی نمایندگی نشست.
هم چنان انتقاد از اعضای شورای نگهبان ممکن باشد اگر باز هم صلاحیت بزرگانی چون سیدحسن خمینی، موسوی بجنوردی، دستغیب شیرازی، حجتی کرمانی، سروش محلاتی، امجد، عباسی فرد و … را در خبرگان و دکتر معین، اشرفی، رهامی، حبیبی، راکعی، امانی، اشرف بروجردی و … را در مجلس رد کنند و اعتراض به اقدام مزبور خیانت به کشور خوانده نشود یا اگر شد، پیگیرد قضائی به دنبال نداشته باشد.
اصولگراهای عاقل و منتقد عملکرد دین و دنیا سوز جبهه پایداری تقویت شوند تا از تکفیر و تفسیق دیگران دست بردارند، حقوق رقبا را پایمال نکنند و به رعایت قانون تن دهند.
حرام خواری سیاسی و دوپینگ انتخاباتی خاتمه یابد. مقابله علمی و عملی با فسادهای مالی، اقتصادی گسترده و سیستماتیک اتخاذ شود.
نگرش طالبانی طرد شود تا کنسرت موسیقی چه به طور کلی و چه در شهرها و یا مراکز خاص، حرام یا ممنوع نگردد و تفکیک جنسیتی اتوبوس های گردشگری را در برنگیرد.
با تثبیت استقلال دانشگاه ها، دست دانشگاهیان به ویژه دانشجویان در تشکیل انجمن های صنفی، علمی، پژوهشی، فرهنگی، انتشار نشریه، برپایی مراسم و انجام دیگر فعالیت های دانشجویی باز شود.
سپاهیان بر تمام عرصه های سیاسی، انتخاباتی، رسانه ای، فرهنگی، هنری، اقتصادی، دانشگاهی و … یکی پس از دیگری سلطه نیابند و جا بر نیروها و نهادهای مدنی، بخش خصوصی و کارآفرینی تنگ نشود.
از حقوق زنان ایران زمین دفاع شود و میهن و مردم از مشارکت روزافزون آنان برای حل مشکلات و پیشرفت امور بهره برند.
نیروی انتظامی مجبور شود نیروها و امکانات خود را بر وظایف ذاتی پلیس در هر کشور متمرکز کند نه این که در خیابان دنبال زنان چکمه پوش، در فرودگاه در تعقیب تی شرت، در بیمارستان دنبال کراوات و در روز ولنتاین در پی بازداشت خریداران و فروشندگان گل و هدایا باشد.
با حمایت از اسلام رحمانی و مدنی، اسلام زوری و تحمیلی به انزوا رود، اسلامی که دروغ گفتن، هتاکی کردن و بهتان زدن را برای رسیدن مومنان به قدرت و از میدان به در کردن رقیبشان جایز می خواند، به ریاکاری، دورویی و نفاق ورزی میدان می دهد و مردم را فوج فوج از دین خدا خارج می سازد.
دلواپسان وطنی با تجاوز به حقوق شهروندان و ترسیم چهره ای غیردموکراتیک، خشونت پرور و بی منطق از جمهوری اسلامی بر ایران هراسی دامن نزنند و منافع ملی را به آتش نکشند. ایران به وضعیت ونزوئلا دچار نشود و تورم در آن سه رقمی نگردد.
صدا و سیمای انحصاری و امپراتوری رسانه ای تک صدای سپاه متوجه شوند که عصر تبلیغات تخریبی به شیوه حزب توده به سر آمده است و نمی توانند با اخبار، گزارش ها و تحلیل های یک سویه و جانبدارانه به چالش با رسانه های فارسی زبان خارجی بپردازد و جناح اقلیت را به پیروزی رسانند.
زبان پارسی پاس داشته شود و واژه ها از معانی خود تهی نگردند و کسانی که دموکراتیک سخن می گویند و در عمل استبداد را تقویت می کنند، تضعیف شوند.
جناب آقای عارف
از حمایت اکثر قاطع رأی دهندگان تهرانی از فهرست پیشنهادی ائتلاف بزرگ توسعه خواهان اطمینان دارم. امیدوارم تک تک آنان اسامی ۳۰ تن نامزد معرفی شده برای مجلس و ۱۶ تن کاندیدای خبرگان مردم را در برگه های رأی بنویسند تا پیروزی کامل شود. اما نتیجه انتخابات هرچه باشد، ائتلاف کنندگان از هم اکنون پیروز اخلاقی، سیاسی و استراتژیک این میدان هستند. من در این بند انفرادی جز دعاگویی برای شما کاری از دستم ساخته نیست.
از خداوند متعال برای همه شما عزیزان پاداشی شایسته مسئلت دارم که گامی بزرگ به سود میهن و آئین و میهن و مردم برداشتید.
سیدمصطفی تاجزاده
اوین
۳۰ بهمن ۱۳۹۴
منبع: کلمه