حسن روحانی گو تمایل ندارد تبیین شاخصهای یک گفتمان دوباره احیاشده، انحصاری باقی بماند؛ او تلاش میکند تبصرههای مهم و موثری بر این گفتمان الصاق کند؛ «گفتمان انقلابی بودن».
بهمن ماه سال ۹۱، چهارماه پیش از انتخابات ریاستجمهوری، در حالیکه بعدتر مشخص شد با اجازه رهبری، در همان روزها ایران و آمریکا در حال مذاکره پنهانی و مستقیم برای تفاهم سر پرونده مذاکرات هستهای بودند، آیتالله خامنهای در دیدار با فرماندهان و جمعی از کارکنان نیروی هوایی ارتش، با تاکید بر اینکه «مذاکره هنگامی معنا پیدا میکند که دو طرف با حسن نیت، با شرایط برابر و بدون قصد فریب، گفتوگو کنند»، گو از اراده تازه خود در حوزه گفتمانسازی، پرده برداشت و گفت: «من دیپلمات نیستم؛ انقلابیام.»(۱)
آیتالله خامنهای به خصوص طی یک سال گذشته، به موازات اصرار بر وجود خطر «نفوذ»، بارها در دیدارهای مهم خود خواستار تقویت گفتمان انقلابیگری بوده است؛ اسفندماه سال گذشته بعد از شکست لیست اصولگرایان در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در پایتخت، در دیدار با اعضای این مجلس گفت: «مجلس خبرگان باید انقلابی بماند»(۲)، این در حالی بود که پیش از انتخابات از مردم خواسته بود: «به فهرستی اعتماد کنیم که از سوی افراد متدین و انقلابی معرفی شده باشد.»(۳) سه ماه بعد در دیدار نمایندگان مجلس تاکید کرد: «مجلس شورای اسلامی باید ضمن دمیدن روح آرامش در کشور، «انقلابی» باشد و در قانونگذاری انقلابی عمل کند»(۴)، ماه بعد به مقامات قوه قضاییه گفت: «تبلیغات مغرضانهی رسانههای بیگانه و تهاجم به قوهی قضائیه، در دورهی کنونی افزایش بیشتری پیدا کرده که دلیل آن مواضع انقلابی، ارزشی و صریح رئیس دستگاه قضائی و مسئولان عالی این قوه است.»(۵)
آیتالله خامنهای در این مدت به تبیین شاخصهای انقلابیگری هم اهتمام ویژهای نشان داده است؛ از آن جمله در دیدار خرداد امسال اعضای مجلس خبرگان با وی، بعد از آن که مبانی و نهادهای انقلاب را به ترتیب سپاه پاسداران، شورای نگهبان، جوانان حزباللهی و روحانیون انقلابی عنوان کرد، تقوا، شجاعت، بصیرت، صراحت به وقت لازم، نهراسیدن از سرزنش دیگران و شناخت صحیح و دقیق از جبههی دشمن و سازوکارهای آن را نیز از ملاکهای اصلی انقلابی بودن برشمرد.(۶)
همه اینها در حالی صورت گرفته، که حسن روحانی، رییس جمهوری، به بهانه و در مناسبتهای مختلف، از فرصت تعیین شاخصهای انقلابی و انقلابیگری، به سهم خود، عدول نکرده است.
او شهریور سال گذشته در جمع فرماندهان سپاه گفت: «انقلابی بودن به این معنا نیست که ما در سخن و بیان انقلابی حرف بزنیم اما در عمل نتوانیم از منافع مردم خود به خوبی دفاع کنیم»(۷)، سپس در سخنرانی ۲۲ بهمن، «انقلابی» بودن را بیشتر توصیف کرد؛ «باید زبان انقلاب را روزآمد کنیم. ما اهل گفتگو، منطق، مذاکره و تفاهم هستیم و انقلابی در عصر ما یعنی اهل مشارکت انقلابی، مدارا، مقاومت و یعنی اینکه کالای کشورش در بازار جهانی توان رقابت داشته باشد و یعنی اهل امید، نشاط و سازندگی … هر کس امروز خطری را از کشور دور کند و برای وحدت و پیشرفت کشور قدمی بردارد و تلاش کند، او انقلابی است»(۸). روحانی سه ماه بعد در مراسم بزرگداشت روز معلم هم گفت: «اسلام انقلابی معنایش این است که ما اصل را به انقلاب و مبارزه میدهیم و بخشی از اسلام را قبول داریم که ما را دعوت به جهاد و مبارزه میکند، یکی از مشکلات ما قبل از پیروزی انقلاب در برابر برخی گروهکها و حتی بعد از پیروزی انقلاب در برابر آنها این بود که انقلاب اسلامی را نپذیرفته بودند و اسلام انقلابی را قبول داشتند … همین امروز ما این مشکل را داریم و همین امروز باید کتاب مطهری را بازخوانی کنیم و معلمین ما باید برای جوانان ما تشریح کنند که ما انقلاب اسلامی داریم و ما در پی اسلام انقلابی نیستیم، همانهایی که معتقد به اسلام انقلابی بودند قاتل آن معلم بزرگوار و همان گروهکها بودند که ایشان را به شهادت رساندند.»(۹) رییس جمهوری سه ماه بعد، این بار در همایش پنجاهمین سالگرد تاسیس شرکت ملی گاز گفت: «انقلابی بودن به معنای آزادی ملت و آزادی اندیشه، بیان و انتقاد است»(۱۰). آخرین بار روحانی در افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات از انقلابیگری گفت و با حملهای تلویحی به دولت اصولگرای پیشین، اظهار کرد: «اگر بتوانیم در کشور رونق اقتصادی ایجاد کنیم، انقلابی هستیم. با رشد منفی و اشتغال خالص ناپایدار و تورم افسار گسیخته ۴۵ درصدی، انقلاب معنایی ندارد.»(۱۱)
به طور روشنی، حسن روحانی به مقابله با انحصار در گفتمانسازی پرداخته است. او زیرکانه «انقلابی» بودن را ستایش میکند ولی همزمان روی زوایایی از آن نور میتاباند که در سوی دیگر، شواهد نشان میدهد علاقهای به تاکید و پرداختن به آنها وجود ندارد یا حتی گاهی بین شاخصهای انقلابیگری از منظر استانداردهای رهبری و رییسجمهوری، وجود تعارضهایی زیرپوستی احساس میشود. واکنشهای علنی و فوری رهبری علیه برخی رویکردهای روحانی، و مهمترینشان رد “برجام ۲” تنها ساعاتی بعد از طرح آن از سوی رییسجمهوری، از ناخرسندی رهبری نسبت به استقلال نسبی «نهاد ریاست جمهوری» خبر میدهد؛ یک ناخرسندی ناشی از نگرانی بابت آینده رهبری نظام که شاید دلیل دمیدنهای مکرر اخیر بر کوره گفتمان «انقلابیگری» هم بوده باشد؛ آن چیزی که نشانه آن را در جمع فرماندهان ارشد سازمان نظامی-اقتصادی وفادار به خود بروز داد وقتی که در جمع فرماندهان سپاه آشکارا گفت: «باید آنچنان پایههای انقلاب و فکر انقلابی در اینجا مستحکم باشد که مُردن و زنده بودن این و آن و زید و عمرو، تأثیری در حرکت انقلابی این کشور نگذارد؛ این وظیفهی اساسی نخبگان سپاه و همهی نخبگان انقلابی این کشور است.» (۱۲)
منابع:
۱) http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=21987
۲) http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941220000541
۳) http://farsi.khamenei.ir/others-report?id=31982
۴) https://goo.gl/6N6GwJ
۵) http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=33645
۶) http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=33189
۷) https://goo.gl/mJDiqs
۸) http://president.ir/fa/91939/printable
۹) https://goo.gl/csfkdc
۱۰) http://president.ir/fa/94502/printable
۱۱) http://president.ir/fa/96233
۱۲) http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=30791
یک پاسخ
معنایی که در عمل از انقلابی بودن نشان داده شده یعنی ، چماق زدن و از قبل آن بردن و خوردن !
دیدگاهها بستهاند.