هر چند به طور کلی گفته و تاکید مییشود که ایران متعلق به همه ایرانیان است اما در عمل میبینیم که اقوام از حقوق برابر برخوردار نیستند و جمهوری اسلامی حتی خود را ملزم به رعایت قانون اساسی که خودش نوشته است نیز نمیداند و حقوق اقوام و اقلیتها به وضوح در ایران رعایت نمیشود.
تشکیل فراکسیون اقلیت فینفسه امر پسندیدهای است اما موضوع این است که گاهی در ایران پرداختن به این مسایل صرفا یک جنبه نمایشی پیدا میکند و گویی فقط کارکرد تئاتری جلب افکار عمومی را دارند.
کار مشابهی که در سالهای اخیر در ایران انجام شد٬ انتخاب فردی به عنوان مشاور در امور اقوام ، برای اولین بار توسط آقای روحانی بود که بود که وظیفه این مشاور چنانچه از عنوانش پیداست رسیدگی به مسائل و مشکلات حوزه اقوام و قومیتهای مختلف ایران است. خب، انتظار میرود که فرد یا افرادی که در این سمت قرار می گیرند از بین اقوام انتخاب شوند، در حالی که آقای یونسی که به عنوان مشاور اقوام انتخاب شد نه کرد است، نه لر نه بلوچ و حتی شیعه هم هست در حالی که اکثر اقوام ایرانی سنی هستند.
یا یک نمونه دیگر اینکه بعد از مدتها محرومیت اقوام از تدریس و درس خواندن به زبان مادریشان، بالاخره در دولت آقای روحانی در دانشگاه سنندج زبان کردی در مقطع لیسانس افتتاح شد که این اتفاق نیز اتفاق خوبی است اما توجه داشته باشید که در ایران سالهاست که به زبان های انگلیسی فرانسه آلمانی و … تدریس میشود، . پس اضافه شدن این زبان آنهم در دانشگاه منتی بر سر اقوام کرد نیست. از سوی دیگر آنچه که در قانون اساسی برای آموزش زبان مادری آمده٬ این آموزش را در مقاطع ابتدایی مد نظر دارد نه دانشگاه.
پس چنانچه میبینید از آنچه که گفتیم برمی آید که اگر تشکیل این فراکسیون ها با هدف احقاق حقوق اقوام و توجه به آنها باشد و مقاصد نمایشی نداشته و صرفا برای جلب افکار عمومی نباشد، میتواند مثبت باشد.