زیتون-نازنین نامدار: صدای رسا و واحدی از سراسر دنیا در محکومیت دستور رییسجمهوری آمریکا برای ممنوع کردن ورود پناهجویان و شهروندان ۷ کشور از جمله ایران به گوش میرسد.
صدایی در نوع خود منحصر به فرد که افرادی با گرایشهای سیاسی کاملا متضاد را با یکدیگر همنوا ساخته است. رهبران قدرتهای اروپایی همچون آنگلا مرکل٬ فرانسوا اولاند و نخست وزیر انگلیس از یکسو و چهرههایی چون محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران و مقتدی صدر رییس گروه جیش المهدی در محکومیت دستور دانلد ترامپ با هم اشتراک نظر دارند. در داخل آمریکا هم علاوه بر طیف وسیعی از دموکراتها و حامیان آنها٬ صدای اعتراض شخصیتهای بسیار محافظهکاری چون دیکچینی و جرج بوش پسر نیز از تصمیم رییسجمهوری جدید این کشور بلند شده است.
مخالفان مبهوت
انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که نمایشی مایوسانه از قدرتیابی یک پوپولیست تمام عیار با اندیشههای شبه فاشیستی در قالب یک نظام دموکراتیک بود حالا به ترامپ این اجازه را داده تا در راس مرکز تصمیمگیری قدرتمندترین کشور جهان بنشنید. لیبرالهای مخالف او اینک با نگاهی مبهوت به دستوراتی مینگرند که یکی پس از دیگری صادر میشود. رسانههای جریان اصلی که ترامپ نشان داده تا چه اندازه با آنها سردشمنی دارد عملا به او اعلام جنگ کردهاند و به نظر میرسد که قصد کوتاه آمدن ندارند. تهییج جامعه مدنی آمریکا و بسیج افکار عمومی برای مقابله با طرحهای ترامپ در اولویت قرار دارد. راهپیمایی بزرگ زنان یک روز بعد از تحلیق ترامپ و حالا تظاهرات در فرودگاههای مختلف آمریکا برای مخالفت با دستور ترامپ درباره مهاجران مسلمان از یک جنبش رو به رشد علیه رییسجمهوری تازه آمریکا حکایت دارد. فضای پر از خشم در رسانهها کاملا قابل رصد و ردیابی است. تحلیلگران حیرتزده روبروی دوربینها قرار میگیرند و درباره آخرین تصمیمهای غیرمتعارفی صحبت میکنند که توسط ترامپ گرفته شده است. هیچچیز عادی نیست و همه این نگرانی را دارند که چنین اوضاع نابسامانی بر همه دنیا اثر بیثبات کننده خود را خواهد گذاشت.
فریادهایی که باید شنید
آمریکاییها همیشه مفتخر بودهاند به این که نظام انتخاباتیشان در دنیا سرآمد است و سایر کشورها باید برای رسیدن به دموکراسی از آنها درس بگیرند و همان الگو را پیاده کنند. مواضع تحلیلگران مخالف ترامپ اعم از چپها و لیبرالها بعد از انتخابات اخیر تاییدی توام با سرخوردگی از معایب ساختاری این نظام انتخاباتی به ویژه از جهت تعیینکنندگی آرای الکترال و برتریاش بر آرای عمومی بود. آنها با این حال در طول چهار سال آینده هنوز چیزهایی برای نشان دادن میزان قوت دموکراسی به جهان دارند. آمریکاییها به جامعه مدنی و قدرتمند خود و توانایی کنترل دولت هم مفتخرند و اکنون دوره محک زدن این ادعا فرا رسیده است.
سوال بزرگ این است که آیا جامعه مدنی آمریکا آنقدر قدرت دارد که بتواند ترامپ را متوقف کند یا نه
دوران پیش رو برای این کشور دورهای است که این جامعه مدنی باید بتواند صدای خود را به صورتی رسا برساند و مرزهای خود را با گرایشهای شبه فاشیستی ترامپ مشخص کند. شعارهایی که در فرودگاهها توسط معترضان سر داده میشود مانند این که «اگر تو دیوار بسازی٬ ما خراباش میکنیم» یا « نه به نفرت نه به ترس؛ پناهندهها به آمریکا خوش آمدید» نشانههای همین مقاومت و مبارزه مدنی است. رفتارهای رییسجمهوری آمریکا عملا همه طیفهای جامعه مدنی را درگیر کرده و این جنبشها محدود به برخی از بخشها نمانده است. برای مثال بسیاری از فعالان محیط زیست از این که ترامپ با گرمایش زمین مخالف است و به طرحها برای سرمایهگذاری در انرژیهای جایگزین روی خوش نشان نمیدهد بسیار نگران هستند.
بعضی از این فعالان هفته گذشته از جرثقیلی در نزدیکی کاخ سفید بالا رفتند تا پلاکاردی را با عنوان «مقاومت» نصب کنند و امیدوار بودند که ترامپ این نوشته را از دفترش در کاخ سفید ببیند. تردیدی نیست که مبارزهها و مقاومتهای خیابانی در روزها و هفتههای آینده بیشتر خواهد شد و رهبرانی هم پیدا خواهد کرد.
قضاوت درباره تصویر متضاد
اکنون مردم در سراسر دنیا شاهد دو وجه متفاوت و متضاد از آمریکا هستند. وجهی که ترامپ آن را نمایندگی میکند و تفکرات نژادپرستانه٬ ضد زن٬ ضد مهاجر و مخالف جهانی شدن در آن پررنگ است و وجه دیگری که جامعه مدنی آمریکا است. درسی که مردم در سایر کشورها از انتخابات آمریکا گرفتند این بود که از دل یک نظام مفتخر به دموکراسی و رسانههای آزاد هم میتوان به رییسجمهوری رسید که به بسیاری از اصول اولیه دموکراسی در جهان کنونی بیباور باشد. وجه دیگر اما این است که جامعه مدنی و نخبه و روشنفکر آمریکا تا چه اندازه هنوز حساس است و برای مثال در ماجرای ممنوعیت مهاجران مسلمان با قدرت تمام علیه ترامپ ایستاده و اجازه نمیدهدکه او با خیال راحت فرمانهای ضدخارجیاش را اعمال کند.
در تصویری که از آمریکا وجود دارد این دو وجه از یکدیگر قابل تفکیک است و سوال بزرگ هم این است که آیا جامعه مدنی آنقدر قدرت دارد که بتواند ترامپ را متوقف کند یا نه. پاسخ این سوال نه فقط برای آمریکاییها برای همه دنیا مهم است.
یک پاسخ
متاسفانه در آمریکا هم معلوم شد که نوعی نظارت استصوابی وجو دارد. و هنوز خیلی کار دارد که دمکراسی به معنای واقعی آن پیاده شود.
دیدگاهها بستهاند.