زیتون- نازنین نامدار: خیلیها دارند لحظه شماری میکنند که سال ۹۵ زودتر به پایان برسد به امید این که روزهای بهتری در سال آینده چشمانتظارشان باشد. چنین امید و انتظاری هر سال در آستانه نوروز میان مردم وجود دارد٬ گویی که قرار است با تحویل سال تقدیر آنها تغییر کند. فقط هم مردم در کوچه و بازار نیستند که به حال و روزی بهتر در سال آینده دلخوش کردهاند. طلب تغییر اوضاع را در سخنان آنهایی که خود را آماده رقابتهای ریاستجمهوری میکنند نیز میشود دید.
در دستهبندی ناقص ولی رایج فضای سیاسی ایران باز هم دو تصویر کلی قابل مشاهده است که یکی زیر چتر اصلاحطلبی و دیگری در خیمه اصولگرایی گرد آمدهاندو سال ۹۶ برای آنها فراتر از یک سال معمولی است؛ سالی که نه فقط تکلیف روزهای پیش رو بلکه چشمانداز چهار سال آینده را هم مشخص میکند.
اصلاحطلبان؛ تکرار یک تاکتیک موفق
اصلاحطلبان و میانهروها قصد دارند با همان تاکتیکی به میدان رقابتهای ریاستجمهوری بروند که خرداد ۹۲ و اسفند ۹۴ آن را آزمایش کردند. تاکتیکی مبتنی بر توافق درباره یک کاندیدای واحد و ارایه لیستی واحد. هدفشان هم درباره انتخابات ریاست جمهوری از همین حالا مشخص است و جز حسن روحانی هیچ چهره قابل اعتنای دیگری که بخواهد از میان اصلاحطلبان با او وارد رقابت شود وجود ندارد.
مدتی بحث درباره این بود که چند کاندیدای احتیاطی یا به تعبیر دیگر کاندیدای پوششی اقدام به ثبت نام در انتخابات کنند تا در صورت بروز سناریوهای پیشبینینشدهای مانند رد صلاحیت روحانی یا بروز بیماری برای وی این فرصت و امکان برای اصلاحطلبان وجود داشته باشد که جبهه خود را حول کاندیدایی دیگر شکل دهند.
سناریوی کاندیدای پوششی اگر چه برای چند هفته در رسانهها موضوع بحث بود ولی در نهایت به سرانجامی نرسید و حالا مشخص شده است که حسن روحانی کاندیدای بیرقیب انتخابات ریاست جمهوری از سوی اصلاحطلبان و میانهروها خواهد بود. اعلام تمایل چهرههایی مانند مصطفی کواکبیان نماینده مجلس که گرایشی میانهرو دارد نیز تاثیری در تصمیمگیریها ندارد و در واقع هیچ چهره و کاندیدای همتراز با روحانی از سوی این جریان انتخاباتی به میدان انتخابات فرستاده نخواهد شد.
وضعیت برای اصلاحطلبان در انتخابات شوراهای شهر و روستا که همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار میشود نیز مهم است. آنها اگر بخواهند تجربه اسفند ۹۴ در انتخابات مجلس را تکرار کنند باید روی شوراها هم سرمایهگذاری دقیقی داشته باشد. بدنه اجتماعی اصلاحطلبان از این که کسانی به عنوان نمایندگان « لیست امید» در مجلس شورای اسلامی از اقدامهایی علیه دولت حمایت میکنند ناراضی هستند و بنابراین پیامشان این است که این بار باید لیستهای انتخاباتی از قوت و اعتبار به مراتب بیشتری برخوردار باشد.
اصولگرایان؛ معادله چند مجهولی
اصولگرایان هنوز نتوانستهاند از آوار شکست در انتخابات سال ۹۴ بیرون بیایند و بهم ریختگی جناحیشان آنقدر واضح و محسوس است که کار را به تنشهای کلامی هر روزه در رسانهها کشانده است. تنها نقطه قوت این جریان در فاصله دو ماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوری این است که تشکل « جمنا» یعنی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی را سامان دادهاند و این جبهه در واقع بدنه اصلی جریان اصولگرایی را نمایندگی میکند.
رییسی حضور خود در انتخابات را تکذیب کرده٬ ولی این تکذیب هم میتواند بخشی از بازی اصولگرایان برای رو نکردن دست خود تا مراحل آخر رقابت باشد
موسسان این تشکل ادعا میکنند که برای نخستین بار قرار است کاندیدای نهایی اصولگرایان در یک فرآیند دموکراتیک و از طریق رای اعضای این جبهه انتخاب شود. طبق برنامهریزیها قرار است که نام این چهره در فروردین ماه مشخص شود و هنوز گمانهزنیها و تردیدهای فراوانی درباره نام این چهره وجود دارد.
در حال حاضر مهمترین چهره اصولگرایان برای رقابت با روحانی کسی نیست جز محمدباقر قالیباف شهردار تهران. او تجربه شکست برابر روحانی را در انتخابات گذشته دارد و اکنون هم با پرونده رسواییهایی چون ماجرای واگذاری املاک به نزدیکان خود در شهرداری و همچنین اتهامهای مربوط به سوء مدیریت در بحران آتشسوزی ساختمان پلاسکو از وضعیت خوبی در افکار عمومی برخوردار نیست. افراد دیگری به جز قالیباف در لیست نامزدهای رقابتهای انتخاباتی از سوی اصولگرایان قرار دارند که مهمترین نامها «حمیدرضا بقایی» و «مصطفیمیرسلیم» و «عزت الله ضرغامی» هستند.
در میان این چهرهها نام بقایی این روزها به مراتب بیشتر شنیده میشود و ویبه واسطه نزدیکی به محمود احمدینژاد در معرض توجه بیشتری از سوی رسانهها قرار گرفته است. بقایی علیرغم هیاهوهایی که پیرامون نامزدیاش ایجاد کرده است نه تنها از شانس اندکی برای پیروزی در انتخابات برخوردار است بلکه حتی احتمال رد صلاحیتاش از سوی شورای نگهبان نیز به دلیل سابقه محکومیت زندان در یک پرونده اختلاس بسیار بالاست.
اصولگرایان البته یک کارت دیگر و سرنوشتساز برای بازی در زمین انتخابات دارند که اگر آن را رو کنند ممکن است همه معادلات را به هم بزند. ورود احتمالی ابراهیم رییسی تولیت آستان قدس رضوی به این عرصه در واقع همان کارتی است که بازی را برای روحانی بسیار سخت خواهد کرد. رییسی قابلیت ایجاد اجماع در میان اصولگرایان را دارد و این برداشت هم وجود دارد که اگر او به میدان رقابت بیاید احتمالا سپاه و بسیج دست به تلاش برای حمایت از او خواهند زد و نوعی مهندسی انتخابات مانند سال ۸۸ شکل خواهد گرفت.
بازداشتهای هفتههای اخیر از میان روزنامهنگاران و فعالان مدنی هم در فضای کنونی به عنوان پیشزمینههایی برای یک این مهندسی در نظر گرفته شده است. رییسی البته تاکنون حضور خود در انتخابات را تکذیب کرده است ولی از دید ناظران سیاسی این تکذیب هم میتواند بخشی از بازی پیچیده اصولگرایان برای رو نکردن دست خود تا مراحل آخر رقابت باشد.
بهرحال مجهولهای پازل اصولگرایان هم باید به فاصله کوتاهی پس از تعطیلات نوروز تکمیل شود و آنها باید تصمیم بگیرند که آیا حاضرند شانس خود را به یک کاندیدای شکستخوردهای چون قالیباف بدهند یا برای پیروزی دست به تلاش برای متقاعد کردن ابراهیم رییسی جهت ورود به میدان رقابتها میزنند.
یک پاسخ
رییسی سابقه ای هم در هیئت مرگ دارد که فعلا مسکوت است!
دیدگاهها بستهاند.