این روزها خبرهای عجیب و غریبی در تهران شنیده میشود. عجیب و غریب نه از این نظر که خبرهای منحصر بهفردی است و در هیچ جای دیگر جهان اتفاق نیافتاده است، از این رو که رخدادن آن تاسفبار است و نشانه شکلگیری طبقهای که هیچ هویت روشنی ندارد و به شکلی اغراق شده به نمایش خود میپردازد.
خبر اول: یک همبرگر فروشی همبرگرهای لوکس یا بهقول رایج در میان گروه مورد نظر « لاکچری» عرضه میکند. تلفظ کلمه « لاکچری» و « برند» با تلفظ خاص و کجکردن دهان در حال حرفزدن اهمیت ویژهای دارد. قیمت این همبرگرها حدود ۲۵۰ هزار تومان است. موسس این فروشگاه در تهران توضیح داده که علت گران بودن این همبرگرها « لاکچری» بودن آنها نیست، بلکه این همبرگرها منحصر بهفرد هستند و خیلی سریع و راحت هضم میشوند و مواد اولیه آن از جمله خاویار و تخم ماهی کاملا تازه است و همان روز تهیه میشود و به همین دلیل برای مصرف آن باید از یک روز قبل همبرگر رزرو کرد. طبیعی است که این توضیحات نامربوط است؛ اصولا خاویار و تخم ماهی را نمیتوان در همان روز تولید کرد و اصولا ربطی به همبرگر ندارد. در هیچ قبرستانی همبرگر با خاویار ترکیب نمیشود. اما افرادی که از چنین فضایی استقبال میکنند اصلا به این توضیحات کاری ندارند، آنها فقط دوست دارند دیده بشوند و نزدیکترین راه برای این دیده شدن پول سرگردانی است که در مناسبات ده پانزده ساله اخیر بهخاطر فساد اقتصادی در اختیار این طبقه نوکیسه قرار گرفته است. البته همین رفتار در بورلی هیلز و پاریس و لندن هم کمابیش دیده میشود، ولی در آنجا دلایلی دارد، دلایلی از این دست که آدمهای پولدار دنبال برند و مارک میروند و میخواهند لوکس زندگی کنند، اما این کار را با همبرگر نمیکنند، بلکه با یک غذای لوکس میکنند.
خبر دوم: به نوشته یکی از سایتهای خبری اولین خودروی لامبورگینی هوراکان وارد جزیره کیش شد و خبرش چنان مورد استقبال همانهایی که همبرگر ۲۵۰ هزار تومانی میخورند قرار گرفت که اگر یک انسان فرنگی ایرانینشناس آن استقبال خجسته را ببیند، تصور میکند که علت خوشحالی هموطنان این است که خودشان آن لامبورگینی را ساختند و از این خلاقیت خشنودند. وبسایتهای گوناگون خبر ورود میمون و خجسته این لامبورگینی را با همه مشخصاتش منتشر کردند و در حال حاضر جمعیت همبرگرخور رستوران لاکچری منتظر قدوم مبارک راننده خوشبخت این خودرو هستند که با او سلفی بگیرند و همه نداشتههایشان را با افزودن اموالی به مالکیتشان جبران کنند. نوع استفاده این خودرو هم استفاده ویژهای است. قرار است این خودرو را به مسافرانی که به کیش میروند اجاره بدهند تا آنها سوار آن بشوند و عکس سلفی بگیرند و در اینستاگرام منتشر کنند.
خبر سوم: همزمان با اعلام کاندیداتوری رئیسی تصاویر گوناگونی از دخترهایی که قاعدتا بدحجاب خوانده میشوند، منتشر شد که در دست خود برگهای داشتند که روی آن نوشته بود «رئیسی بیا»، و البته این عکسها فقط مربوط به دخترها نبود و پسران هم چنین حضوری داشتند. استفاده ابزاری از زنان و دختران البته در انتخابات ایران وجود داشته، اما نخستین باری است که به این شکل تابلو و مشخص و دقیقا به شکل استفاده ابزاری از زنان اتفاق میافتد. میگویم استفاده ابزاری و میدانم که پیش از این در میان حامیان خاتمی، موسوی و روحانی دختران زیبا و پسران خوشتیپ کم نبودند، اما در آن موارد همه چیز اختیاری بود و چنان عکسهایی با رضایت خودشان و توسط خودشان یا خبرگزاریها گرفته و منتشر شده بود. اما عکسهای مورد استفاده توسط رئیسی دقیقا عکس تبلیغاتی بود و به شکلی سازماندهی شده صورت گرفته بود. توجه به آن عکسها و شیوه تبلیغاتی پشت آنها رابطه رئیسی را با لامبورگینی و همبرگر نشان میدهد. در واقع این تبلیغات هم با استفاده از یک گروه اجتماعی و هم برای یک گروه اجتماعی انجام گرفته بود. گروه « نوکیسه» هایی که حاصل یک دوره فساد گسترده مالی هستند و فرزندان دوره احمدی نژاد به شمار میآیند.
اگر در میان حامیان خاتمی و موسوی و روحانی دختران بدحجاب و زیبای کشور حضور دارند، این گرایش مربوط به بخش معمول و طبقه متوسط و تحصیلکردهای است که اهل زندگی و زیبایی و تحصیل به سیاست هم به عنوان بخشی از زندگی اجتماعی نگاه میکنند و غالبا اهل فکر و هنر و مطالعهاند. اکثر این دختران و پسران در جنبش اصلاحات کوشش کردند و برخی از آنان کتکخوردههای جنبش سبزند و غالبا جزو رهبران میانی جنبش سبز-اصلاحات-بنفش محسوب میشوند، اما آن طبقه دیگر که معمولا یا بهخاطر منافع مالی و یا به دلیل نادانی سیاسی و اجتماعی بازیچه تبلیغات قرار گرفتهاند، در این فضاها حاضر شدهاند تا یا از گروه اجتماعی خودشان حمایت کنند، یا نظر آنها را جلب کنند. که به احتمال غالب حالت دوم درستتر به نظر میرسد.
فهم ماهیت و شیوه عمل گروه نوکیسهها برای هرکسی که در فضای اجتماعی و رسانهای و بخصوص رسانههای اجتماعی حضور دارد مهم است. شباهت ظاهری دو گروه نباید باعث شود که ما آنها را در یک حوزه ببینیم. نوکیسهها برآمده از جریان فساد مالی هستند و غالبا در فضای فرهنگی بسته دوران احمدی نژاد تربیت شدهاند. دپلیتیزاسیون و عافیت طلبی خصلت حاکم بر آنهاست و به شکلی شگفتانگیز در تعارض بیرون و درون خود بهسر میبرند. اغلب آنان تقریبا از هیچ سوادی در هیچ زمینهای جز تحصیلات رایج دانشگاهی برخوردار نیستند. آموختهاند که برای بهرهمندی از لذتهای زندگی باید هیچ حساسیتی در مورد هیچ چیز بهخصوص سرنوشت خودشان نداشته باشند. از فکر و کتاب و روشنفکران و سیاست متنفرند و «دیگر دوستی» نزد آنان بیمعنی است. حوصله شنیدن و خواندن ندارند و از هر چیزی که وضعیتشان را تغییر دهد متنفرند. البته آنها از وضعیتشان هم ناراضیاند و دوست دارند بیشتر و بیشتر حال کنند.
نوکیسهها ایران را دوست دارند، چون خوش میگذرد و از همان ایران متنفرند چون باعث میشود بیش از این خوش نگذرد. از هر آزادی جز آزادی بیان و اندیشه خوششان میآید و دوست دارند از همه چیز لذت ببرند. تفریح تا سر حد مرگ بقول راجر واترز ایدئولوژی آنهاست و هیچ پرنسیپ اخلاقی ندارند. آنها دوست دارند « چیز» داشته باشند و دائما در حال خریدن و افزودن چیزها به خودشان هستند. دورو هستند و حضور در رسانههای اجتماعی و زندگی نهان روش رسانههای اجتماعی دوروترشان هم کرده است. همه این مشکلات با حضور رسانههای اجتماعی بیشتر و بیشتر شده است. اما بیش از هر چیز حضور این گروه اجتماعی در سیاست حائز اهمیت است. آنها محافظه کارند، اما طرفدار انقلاب هستند. آنها با کل حکومت مخالفند ولی طرفدار رهبری هستند.آنها از انقلاب و انقلابیون دوره انقلاب متنفرند، اما طرفدار انقلابیون فعلی هستند. آنها علیه آمریکا فحش میدهند ولی عاشق همه چیز غرب هستند. آنها از نماز و روزه و تفکر دینی بدشان میآید اما از سینهزنی و نذر و اسفند دود کردن خوششان میآید و عاشق زیارت هستند. آنها از سرمایه داری بدشان میآید ولی دایم مصرف میکنند. آنها موسیقی راک و پاپ و مدرن را دوست دارند، اما فقط نوع تقلبیاش را میپسندند. بخش بزرگی از آنها چپهای تندرویی هستند که علیه اصلاح کشور موضع دارند، اما عاشق احمدی نژادند. آنها عکس فقرا را به اشتراک می گذارند، اما عاشق لوئیویتان و گوچی هستند. گوچی را هم به این دلیل دوست دارند که وقتی آن را انتخاب کنند دیگر لازم نیست برای انتخاب کردن فکر کنند.
نوکیسه ها دوست دارند وضعیت فعلی حفظ شود، چون معتقدند که این وضعیت بهترین شکل برای ادامه روحیات و حالشان است. نوکیسهها در این انتخابات حضوری چشمگیرتر از گذشته خواهند داشت. آنها طرفدار رئیسی هستند، چون طرفدار حفظ همین وضع هستند، وضعیتی که در آن هر نوع فسادی با شکلی اخلاقی باقی میماند و حفظ میشود. به این گروه باید توجه کرد. آنها مهماند چون سلبریتیهای رسانهای هستند و قدرت عکس روز به روز از کلمه بیشتر میشود.
4 پاسخ
این موضع چپی یا رهبانانه تاریخ گذشه که ضدیت با هر چیز لوکس یا گران فی نفسه دارای بار ارزشی مثبت است فقط مختص کشورها و انسانهای توسعه نیافته است. اینکه کسی بتواند ۲۵۰ هزار تومان بابت یک همبرگر بدهد ولی ندهد هیچ چیز از دارایی او کم نمی کند، موجب تولید اشتغال نمی شود، به دارایی های دیگر شهروندان نمی افزاید و اصولا در حوزه ای است که ربطی به دیگران ندارد. اگر به دنبال عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه منابع و فرصت ها هم که باشیم راه آن ضدیت با دارایی و داراها و نیز هزینه های لوکس نیست. در سوسیالیست ترین کشورهای اروپایی هم مردم دارا هزینه های لوکس بسیاری دارند. اتفاقاً از طریق خرج کردن است که تولید رخ می دهد، فرصت کاری پیش میاید و از طریق مالیات بازتوزیع ثروت در جامعه رخ می دهد. این دیدگاه افراطی فقط بسوی توزیع عادلانه فقر می رود. ایرانی ها باید یاد بگیرند بجای حسادت به داراها، اگر شهوت ماتریالیستی هم دارند به آنان غبطه بخورند و برای برخورداری بیشتر قدری به خود فشار بیاورند. این امر هیچ منافاتی با مطالبه عمومی مبارزه با فساد که عامل مهمی در فاصله درآمدها در کشور ماست ندارد.
و اما اینکه ۴ تا دختر خانم از ابتکار نه چندان نوی به اصطلاح اصلاح طلبان بهره برداری کنند و برای تبلیغ انتخاباتی گروهی دیگر “داوطلبانه” عکس بندازند هم چندان جای فغان ندارد. نه آقای خاتمی مخترع دوربین عکاسی بوده و نه حزب مشارکت بنیانگذار بهره برداری از زیبا رویان برای تبلیغ چیزی بوده است. اگر ایرادی هست به همه جناح های درون حاکمیت اسلامی بر می گردد که ما شاءالله همگی بی پرنسیب هستند و هر وقت پایش برسد و رسیدن به مناصب اقتضا کند بر خلاف اینکه همگی بر اسلامیت خود عصبیت می ورزند، حاضرند با بیکینی پوشان هم در عرصه های اجتماع حاضر شوند و شعارهای کذب بدهند ولی در هنگام بلع و اتلاف بیت المال مسلمین با سایر جناح ها گردهم می ایند. نمونه آن دزدیدن دکل نفتی توسط آقازاده اصلاح طلب با کمک دار و دسته احمدی نژاد بود.
آیا واقعا نوکیسه ها طرفدار رییسی هستند؟!
این تز چقدر با واقعیت میدانی سازگار است؟
آقای نبوی به جای جامعه شناسی سیاسی طنز را ادامه بدهند بهتر است.
نه بنده و نه آقای نویسنده و نه اغلب خوانندگان این متن به رییسی رای نخواهیم داد اما در شناخت نوکیسه ها و جریان سیاسی منشا و مولد ایشان و نیز حامیان رییسی نباید اشتباه کنیم.
جالب بود! نوکیسه ها! معمولا مالی هستند.
اما بد نیست راجع به نوکیسه های سیاسی و یا رسانه ای و مطبوعاتی هم بنویسید. آنها که فکر میکنند هر چه بیشتر شعارهای تند و رادیکال بدهند، شیک ترند و اگر دم از اصلاح و مصالحه و آشتی و…بزنند، ترسو و ارتجاعی و بی عرضه اند.
برای کسانی که غدای خانه پدرشان ابدوغ خیار بوده و هر از گاهی هم سیراب شیردون ، همبرگر غذای لوکسی است ، بویژه همبرگر ۲۵۰ هزار تومانی !
دیدگاهها بستهاند.