زیتون-مهدی تاجیک: قطع رابطه ناگهانی عربستان سعودی و برخی متحدانش با قطر بر نگرانیها نسبت به بیثباتی منطقهای افزوده و آرایش نیروها را پیچیدهتر از قبل کرده است.
عربستان مدعی شده که قطر از تروریسم حمایت میکند و به همین دلیل هم نه تنها ارتباطهای دیپلماتیک با این کشور کوچک را قطع کرده بلکه حتی سفر شهرونداناش به قطر را منع کرده و برای آن مجازات حبس سه ساله درنظر گرفته است. امارات٬ مصر٬ بحرین و یمن در حال حاضر مهمترین کشورهایی هستند که در همراهی با تصمیم ریاض اقدام به قطع روابط با دوحه کردهاند.
جرقهای در انبار
در بیانیه منتشر شده توسط عربستان سعودی برای توضیح چرایی قطع ارتباط با دوحه آمده است که این کشور از «گروه های تروریستی مانند اخوان المسلمین و القاعده و نیز گروه حکومت اسلامی حمایت می کند.» و قطع رابطه «در راستای حفظ تمامیت ارضی که قوانین بینالمللی آن را تضمین کردهاند، و نیز حفاظت از امنیت ملی در برابر خطرات ناشی از تروریسم و بنیادگرایی صورت گرفتهاست.»
بلافاصله پس از این بحران منطقهای٬ انبوهی از تحلیلها درباره زمینههای ایجاد تنش و پیامدهای آن منتشر شده است. نقش ایران در ایجاد گسست میان ریاض و دوحه هم از نقاط کانونی تحلیلهاست. اغلب تحلیلگران یکی از زمینههای این بحران را به توییتهایی نسبت میدهند که دو هفته پیش در اکانت امیرقطر منتشر شد و در آن از ایران به عنوان قدرتی بزرگ و ضامن امنیت منطقه یاد شده و حماس هم نماینده فلسطینیها خوانده شد.
وزیر خارجه قطر به فاصله کوتاهی پس از انتشار این توییتها گفت که اکانت امیرقطر هک شده بوده و انتشار این اظهارات را «توطئه» عنوان کرد اما ادعای هک شدن اکانت تمیم بنحمد آل ثانی مورد قبول عربستان قرار نگرفت و به نظر میرسد که این ماجرا جرقهای بر انبار باروت بوده است.
روابطی که ریاض را خشمگین کرد
مقامهای قطری این بحران دیپلماتیک را نقص حق حاکمیت خود عنوان کرده و گفتهاند که تصمیم به قطع روابط بر اساس ادعاهای دروغین و بی اساس انجام شده است. عربستان٬ امارات و بحرین البته پیشتر هم اختلافهایی علنی با قطر بر سر مواضع این کشور در قبال مسائل منطقهای داشتهاند و در سال ۱۳۹۲ نیز پس از بالا گرفتن تنش درباره گروههای مورد حمایت قطر در مصر و سوریه کار به فراخواندن سفرای این کشورها از دوحه کشید.
در شرایط فعلی اما به نظر میرسد که موضوع ایران و نگرانی از نزدیکی مواضع تهران و دوحه بر سر بحران سوریه از دلایل اصلی ترغیب ریاض به قطع رابطه با قطر بوده است. نزدیکی مواضع از محتوای تماس تلفنی هفته گذشته میان حسن روحانی و شیخ تمیم حمد آل ثانی نیز مشهود بود و روحانی در این تماس با تاکید بر حل مشکلات منطقهای، «فرقهگرایی را از آفتهای بزرگ» و «برهم زننده امنیت منطقه» توصیف کرده بود. اشارههای روحانی به طور مشخص رفتار عربستان سعودی را هدف گرفته بود که در ادبیات دیپلماتیک مقامهای جمهوری اسلامی مدام با تعابیری نظیر نظام «فرقهای» و «قبیلهای» مورد حمله قرار است.
پیامهای دیپلماتیک تهران
ایران در واکنش به بحران ناشی از قطع روابط عربستان و متحدانش با قطر یک موضع بینابینی اتخاذ کرده است و دستکم در ظاهر خود را از ورود به دایره آتش دور نگه داشته است. بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در نخستین واکنش به این اتفاق گفت که اختلاف فعلی «تنها از طریق روشهای سیاسی و مسالمت آمیز و گفتوگوهای شفاف و صریح” قابل حل است.»
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران هم در توییتر خود نوشته است: «همسایهها ماندنی هستند؛ جغرافیا تغییر نمیکند. زورگویی به هیچوجه راه حل نیست. گفتوگو ضروری است، به خصوص در ماه مبارک رمضان.» لحن و محتوای پیامهای صادر شده از سوی مقامهای ایران در واکنش به قطع روابط برخی کشورهای عربی با قطر بیش از هر چیز بیانگر آن است که تهران از تندتر شدن آتش بحران استقبال نمیکند.
ایران گرچه اکنون با ریاض به مرحله دشمنی آشکار رسیده است ولی نمیخواهد با حمایت از قطر در برابر عربستان عملا موضع حاکمان عربستان را تقویت کند و به آنها این فرصت را بدهد که با دستی بازتر اتهامهای خودشان را درباره حمایت ایران از تروریسم تکرار کنند.
پیامدهای نامعلوم
هنوز مشخص نیست که آیا قطع روابط با قطر یک اقدام موقتی به قصد سربراه کردن حاکمان دوحه و نشان دادن ضربه شصتی به آنها برای تغییر مواضعشان است یا این که باید آن را یک راهبرد جدید در سیاست خارجی ریاض دید. اگر این بحران ادامهدار شود باید در انتظار تنشهای بیشتر منطقهای بود و به طور مشخص تاثیر آن را در تحولات سوریه و بحرین و یمن مشاهده کرد.
تصمیم تهران هم در این زمینه مهم و کلیدی خواهد بود و اگر جمهوری اسلامی تصمیم به نزدیکی با قطر علیه عربستان بگیرد این گرههای تنش باز هم محکمتر میشود. وزارتخارجه ایران در روز نخست بحران نشان داد که میخواهد با احتیاط و دوراندیشی این ماجرا را دنبال کند ولی مساله این است که همه تصمیمهای جمهوری اسلامی درباره بحرانهای منطقهای در اتاقهای وزارتخارجه گرفته نمیشود و ممکن است دخالت سپاه قدس در این بحران به تغییر اوضاع بیانجامد.
در وضعیت کنونی با پیچیدگیهای زیادی که وجود دارد عملا تشخیص آینده این بحران غیرممکن است ولی این موضوع قابل پیشبینی است که قطر به دلیل جغرافیای خود و بسته شدن تنها مرز خاکیاش با عربستان اکنون تبدیل به یک جزیره شده است و نمیتواند در شرایط کنونی برای مدت زیادی دوام بیاورد.
یک پاسخ
احتیاط ظاهری، موضعی عاقلانه است. اما بهتر است در خفا از این فرصت، ایران حداکثر بهره را ببرد و روابطش با قطر را تعمیق بخشد.
البته جناب ظریف خودش استاد است!
دیدگاهها بستهاند.