زیتون-احسان مهرابی: ۲۶ بهمن ۸۹ اولین نمایندهای بود که پشت جایگاه ناطقان مجلس رفت و شعار«مرگ بر موسوی و خاتمی و کروبی» سر داد. نماینده سابق اما اینک به پادگان بازگشته است. در دوره سرداری هم افتخارش این بوده که محمد ابراهیم همت به او میگفته «محمد کوثری،خاک بر سرت با این جنگیدنت».
فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول الله تهران از جمله مشهورترین فرماندهان سپاه پاسدارانند، به خصوص احمد متوسلیان و محمد ابراهیم همت. محمد کوثری پس از این دو٬ فرمانده لشگر ۲۷ محمد رسولالله شد و برخلاف دو فرمانده قبل زنده ماند و دوره فرماندهیاش طولانی بود. او حتی در یک عملیات شش تیر خورد اما در نهایت زنده ماند.
از همین رو در بحبوبه درگیریهای سیاسی سال ۸۸ فاطمه چهل امیرانی، همسرحمید باکری به نقل از خود و همسر محمد ابراهیم همت به شوخی و جدی نوشت که حتما «ریگی به کفش»کوثری بوده که مانند دو فرمانده دیگر کشته یا به تعبیر او شهید نشده است.
کوثری نمونهای از فرماندهان سپاه پاسداران است که با ورود به سیاست نه تنها اعتبار جدیدی کسب نکردند،بلکه اعتبار سابق را نیز در فضای عمومی از دست دادند
بعدها مراد ویسی، روزنامه نگار رادیو فردا، در صفحه فیس بوک خود نوشت که محمد کوثری همه جا با افتخار میگفته، همت فرماندهاش بوده و آن قدر به او نزدیک که در بیسیم داده میزده «ممد کوثری خاک تو سرت با این جنگیدنت».
لشگر ۲۷ محمد رسول الله یکی از لشگرهای مهم ایران بود و قاعدتا محمد کوثری به عنوان یکی از فرماندهان رابطه نزدیک با اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان فرمانده جنگ داشت. در کتاب خاطرات هاشمی چندین بار به نام او اشاره شده، از جمله اینکه کوثری «نجیبانه» از عدم هماهنگی لشکرهای سیدالشهدا و ۲۵ کربلا در یک عملیات «شاکی» بوده است.
محمد کوثری اما در دوره نمایندگی مجلس بارها به هاشمی رفسنجانی حمله کرد. به جز موضوعهای سیاسی، کینه کوثری از بازداشت چند ساعتهاش در سال ۶۸ به دلیل تخلیه نکردن یکی از املاک وزارت کشاورزی در این حملات بی تاثیر نبود. کوثری٬ هاشمی رفسنجانی را عامل بازداشت خود میداند اما هاشمی اعلام کرد که مسبب آزادی او بوده نه بازداشتاش.
پس از جنگ ایران و عراق کوثری نیز مانند تعدادی از فرماندهان سپاه پاسداران راه سیاست را در پیش گرفت٬ هر چند برخلاف برخی از فرماندهان از جمله محمد باقر ذوالقدر،یحیی رحیم صفوی و حسین نجات اظهار نظر و سخنرانی سیاسی نمی کرد، اما نامش در خاطرات مشهور حجت الاسلام محمد پروازی به عنوان یکی از حامیان گروه انصار حزب الله مطرح شده است.
پروازی بعدها در مصاحبه با روزنامه شرق گفت که محمد کوثری در دوره جنگ و زمانی که فرمانده لشکر شده بود، نیروهای مشهور به چپ را حذف کرده و به او گفته به قم بازگردد، اما بعد از مدتی به او اجازه داده در لشکر بماند.
کوثری همچنین از جمله ۲۴ فرمانده ارشد سپاه پاسداران بود که پس از حوادث کوی دانشگاه تهران در سال ۷۸ در نامه به محمد خاتمی، رییسجمهور وقت، خواستار برخورد با معترضان شدند و تهدید کردند که «کاسه صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی، بر خود جایز نمیدانیم».
محمد کوثری در فضای عمومی با ورود به مجلس هشتم مشهور شد. در مجلس اما به نام اسماعیل کوثری شناخته میشد و تنها افرادی که او را از سابق میشناختند، با نام محمد کوثری خطابش می کردند.
کوثری عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و مدتی نایب رئیس این کمیسیون بود. هر چند که مواضع سیاسیاش نزدیک به اعضای جبهه پایداری بود اما در خصوصیات فردی روحیاتش با آنان تفاوت داشت و مانند برخی از آنان از جمله روح الله حسینیان تندخو نبود.
کوثری روابط خوبی نیز با خبرنگاران داشت و حتی بر خلاف روال معمول پس از خودکشی فردی در مقابل مجلس با شبکه بیبیسی فارسی به صورت تلفنی مصاحبه کوتاه و ضبط شده انجام داد.
پس از اعتراضها به انتخابات ریاستجمهوری سال ٬۸۸ کوثری مواضع شدیدی علیه معترضان و شخصیتهای سیاسی حامی آنان گرفت.
او عضو یکی از کمیتههای تعیین شده از سوی مجلس برای پیگیری اعتراضها بود اما در گزارشهایش از نشست با هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی و کروبی تنها به آنان حمله می کرد.
یک روز پس از تجمع ۲۵ بهمن سال ۸۹ مجلس جلسه علنی داشت و نمایندگان اصولگرا در حین نطق محمدرضا خباز علیه موسوی و کروبی، دور تریبون ناطقان مجلس حلقه زده بودند. پس از این نطق٬ کوثری بالای تریبون رفت و شعار«مرگ بر موسوی و کروبی و خاتمی» سر داد. پس از آن دیگر نمایندگان اصولگرا به او پیوستند و شعار«موسوی و کروبی اعدام باید گردند» سر دادند.
کوثری با این روحیات اینک جانشین قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران و به تعبیری رئیس این قرارگاه شده، چرا که فرمانده اصلی این قرارگاه٬ فرمانده کل سپاه پاسداران است. قرارگاهی که به نوعی وظیفه تامین امنیت تهران و به عبارت سرکوب معترضان را بر عهده دارد. قرارگاهی که اکثر فرماندهان سابق آن نیز از چهرههای تندروی سپاه پاسداران بوده اند.
کوثری اینک پس از ناکامی در سیاست بار دیگر به پادگان بازگشته است. پیش از این محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه پاسداران نیز به این نهاد بازگشته بود. کوثری نمونهای از فرماندهان سپاه پاسداران است که با ورود به سیاست نه تنها اعتبار جدیدی کسب نکردند، بلکه اعتبار سابق را نیز در فضای عمومی از دست دادند.
او پیش از سمت جدیدش گفته بود که دوست دارد به سوریه برود. جنگ سوریه نمادی از ژست سیاسی سرداران سپاه است که براساس آن شعر مشهور، معتقدند«درباغ شهادت، باز، بازاست».برای محمد کوثری اما اینک تنها در بازگشت به پادگان و سرکوب معترضان حکومت جمهوری اسلامی باز شده است.
یک پاسخ
با تکرار “سرکوب معترضان” از انسانهای مخالف مشی یا تفکر سیاسی دیو نسازید. به هر حال در برابر بی نظمی، قوه نظمیه لازم است. البته باید جلو کارهای خلاف ایستاد. ولی ن با تند روی و برچسب و جوساز، بلکه با درایت و ارشاد و احسان و سعه صدر و عقل و حزم . صبر و حلم.
دیدگاهها بستهاند.