زیتون- نازنین نامدار: روزنامهنگاران و فعالان صنفی که طی ماههای اخیر بازداشت شدهاند همگی در هالهای از سکوت روزهای زندان را سپری میکنند و قوهقضاییه حاضر نیست به سوالها درباره پرونده این افراد و تقاضاها برای ازادی آنها پاسخ روشنی بدهد.
فشار بر روزنامهنگاران و فعالان سندیکایی در امتداد رویه همیشگی قوهقضاییه و دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی است ولی در تضاد با وعدههایی است که حسن روحانی به هنگام کارزار انتخاباتیاش سر میداد تا حامیاناش را متقاعد کند که در دولت او فضای سیاسی و مدنی باز خواهد شد.
حبس به مثابه انتقام
رضا شهابی فعال سندیکایی که از روز ۱۷ مرداد ماه در بازداشت به سر میبرد بعد از ۵۱ یک روز اعتصاب غذا در روز چهارشنبه هفته گذشته(۵ مهر ) حاضر شد به صورت مشروط اعتصاب خود را بشکند. سندیکای اتوبوسرانی که شهابی یکی از بنیانگزاران آن است در اطلاعیهای گفته که پایان اعتصاب غذای این زندانی در پی قول یک مقام ارشد امنیتی برای رسیدگی سریع به خواستهاش و درخواست خانواده و تشکلهای کارگری در ایران و خارج اتقاق افتاده است.
شهابی با این حال هشدار داده که اگر به دادخواهی اش در بازه زمانی معقول رسیدگی نشود٬ دوباره اعتصاب غذا خواهد کرد. شهابی نخستین بار در روز ۲۲ خرداد سال بازداشت شد و ۱۹ ماه را در انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین گذراند و دادگاه در نهایت برای او حکم شش سال زندان، پنج سال محرومیت از فعالیتهای سندیکایی و پرداخت ۷٫۵ میلیون تومان جریمه نقدی صادر کرد.
او بعد از گذراندن ۴ سال از حبس خود به دلیل حاد شدن بیماریاش با سپردن قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد اما طی یکسال گذشته از سوی دستانی تهران تهدید میشد که در صورت عدم مراجعه به زندان، ملک وثیقهگذار ضبط خواهد شد و به تازگی هم دستور ضبط وثیقه صادر شده بود.
بازداشت او با موجی از واکنشها در بین فعالان مدنی مواجه شده که اقدام قوهقضاییه را نوعی انتقامجویی و کینهتوزی میدانند. علی مطهری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی هم اعلام کرده وظیفهاش به عنوان نماینده این است که موضوع را به نهادهای مربوطه منتقل کرده و از آنها بخواهد که در این رابطه توضیح بدهند و سختگیری نکنند.
اعتصاب غذا به عنوان آخرین گریزگاه
نام سهیل عربی حالا در صدر خبرهای مربوط به زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران است و خانواده او بیم دارند که اعتصاب غذای این زندانی منجر به مرگ او شود. عربی در آذرماه سال ۱۳۹۲ توسط سپاه پاسداران بازداشت شد و در بند ۲ الف تحت فشار و شکنجه بود.
او ابتدا با اتهام «سبالنبی و توهین به مقدسات» به اعدام محکوم شد اما در تیرماه ۱۳۹۴ یکی از شعبات دیوان عالی کشور حکم اعدام او را نقض کرد. روز شنبه(۸ مهرماه) وصیتنامه وی در پی ۸ روز اعتصاب غذا منتشر شد که در آن خطاب به همسر و دخترش آمده بود:«بدرود زندگی. نسترنم باور کن هر آنچه را لازم بود انجام دادم که بازگردم و زندگیمان را از نو بسازیم اما… به روژانا بگو پدر به جرم اندیشیدن و روشنگری جان سپرد. عاشقتان بودم. اکنون که وصیتنامه مینویسم و ثروتی برای بخشیدن ندارم، از رویتان شرمسارم. مرا ببخشید که تنهایتان میگذارم. ۱۳۸۸ روز محبوس بودن، به خصوص این ۸ روز آخر که [اعتصاب غذای خشک] کردم، بسیار دشوار بود.»
ایران بر اساس آخرین ردهبندی سازمان گزارشگران بدون مرز یکی از پنج زندان بزرگ جهان برای روزنامهنگاران است و طبق اطلاعات موجود در حال حاضر ۲۸ روزنامهنگار در زندان به سر میبرند
او در وصیتنامه خود از شنیده نشدن فریاد دادخواهیاش نوشته و گفته «دیگر تحمل این همه ظلم را ندارم؛ از این تنها جنگیدن و فریاد زدن خسته شدم. هیچکس نیست که من را یاری دهد تا فریادی بر سر ظالمان شویم. سهیلی که در قفس باشد و نتواند کار کند با یک مرده تفاوتی ندارد. من رفتم اما شک ندارم روزی از شر ظالمان رها میشویم؛ پرونده من را میخوانید و ایمان میآورید که حتی یک روز زندان بودن حق من نبود.»
قوهقضاییه هنوز هیچ واکنشی به نگرانیهای نسبت به سلامت جسمی این زندانی عقیدتی نشان نداده و همین باعث تشدید نگرانی خانواده و نزدیکان او شده است. فشارهای نهادهای بینالمللی حقوقبشری بر ایران جهت تجدیدنظر در این پرونده هم تاکنون به بنبست خورده است.
زندان بزرگ روزنامهنگاران
بازداشت ساسان آقایی و یغما فشخامی هم پس از گذشت حدود یکماه و نیم بدون هیچ توضیح مشخصی از سوی قوهقضاییه تداوم یافته است. خانواده ساسان آقایی روز دوشنبه(۳ مهرماه) توانستند برای نخستین بار با او در زندان اوین ملاقات کنند و طبق گزارشها او برای هفتهها در انفرادی قوه قضاییه بدون بازجویی و بلاتکلیف رها شده است. یک منبع نزدیک به خانواده یغما فشخامی هم به وبسایت «دیدهبان حقوق بشر» گفته است که خانواده وی هر روز « راهی دادگاه شدهاند، اما هنوز نمیدانند او با چه اتهاماتی روبهرو است»
در همین حال شش مدیر کانالهای تلگرامی که پیش از انتخابات ریاستجمهوری شده بودند نیز توسط شعبهی پانزده دادگاه انقلاب به زندانهای سه تا پنج سال محکوم شدهاند. برخی از نمایندگان مجلس و همچنین محمود علوی وزیر اطلاعات نسبت به بازداشت این افراد به صورت علنی موضع گرفته بودند اما قوهقضاییه بدون توجه به اعتراض آنها٬ اقدام به صدور حکمهای سنگین کرده است.
احسان مازندرانی و آفرین چیتساز نیز از جمله دیگر روزنامهنگارانی هستند که علیرغم وضعیت نامناسب جسمی و نیاز فوری به رسیدگیهای پزشکی کماکان در زندان به سر میبرند. ملیحه حسینی همسر احسان مازندرانی هفته پیش در صفحه توییتر خود خبر داده بود که «پزشکان دستور اعزام احسان مازندرانی به کمیسیون سه نفره پزشکی قانونی برای تحمل یا عدم تحمل کیفر دادند اما مقامات مربوطه از اعزام جلوگیری کردند.
ایران بر اساس آخرین ردهبندی سازمان گزارشگران بدون مرز یکی از پنج زندان بزرگ جهان برای روزنامهنگاران است و طبق اطلاعات موجود در حال حاضر ۲۸ روزنامهنگار در زندان به سر میبرند. فشارهای امنیتی و قضایی در کنار سانسورهای رسمی و غیررسمی باعث شده که رکود در رسانههای ایران به شکل فزایندهای ظاهر شود.
حسین انتظامی معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز ۱۹ تیرماه گفته بود که در حدود ۲۰۰ روزنامه داریم که مجموع تیراژ آنها کمتر از ۹۰۰ هزار نسخه است. آمار اعلام شده از سوی وی٬ به خوبی وضعیت تراژیک رسانهها و روزنامهنگاران در ایران را به نمایش میگذارد.