اگر اصلیترین دغدغه آدمیان در هستی و زندگی را مسئله “چگونه زیستن” بدانیم به جرئت میتوانم بگویم که علیرضا رجایی پاسخ آنرا برای خود یافته و زندگیاش را بربنیاد آن سامان داده است، و از اینرو در این مسیر هر درد و رنج و هزینهای را با آرامشی مثالزدنی تحمل و بلاموضوع کرده است.
با وامگیری از این کلام امام حسین(ع) سالار شهیدان که فرمود: “بهراستى که مردم بنده دنیا هستند و دین بر سر زبان آنهاست و مادام که براى معیشت آنها باشد پیرامون آناند، و وقتى به بلا آزموده شوند دینداران اندکاند.” رجایی از آن اندک دیندارانی است که به انواع بلا آزموده شده و سرفراز از آن بیرون آمده، و هیچگاه امید خود را به انجام اصلاحات و آینده بهتر کشور و جامعه را از دست نداده است. مقاومت و صبر و توکل به خدائی را از خود در رویاروئی با مصائب نشان داده است که میتوان «رجایی و امید» را اسوهای مجسم و سرمایهای ناب در زمانه پربلای کنونی برای راهگشائی جامعه و نسل سرگردان دانست.
در زمانهای که حب جاه و مقام و دنیاطلبی و معیشت در کشور ما، دین را لقلقه زبان غالب افراد ساخته و نامداران بسیاری را به زیر کشیده است، ماندن امثال رجایی بر خط استوار دینداری و آزادگی “چگونه زیستن” را معنا میکند و به زندگی آدمی جان میدهد تا دریابد در این دریای هستی با همه نامرادیها و نامردمیها و دردها و رنج ها میتوان انسان زیست و برای تسکین آلام و تقلیل رنج و مرارت دیگر انسانها، همه بلایا را به جان خرید و حتی در بدترین شرایط به زندگی لبخند زد و امید را به جامعه تزریق کرد.
«رجایی و امید» جوهری اکسیری است که من از این یار دیرین دریافته و آموختهام.