زیتون: کمتر از ۲۴ ساعت مانده به جلسه بررسی صلاحیت منصور غلامی نامزد حسن روحانی برای نشستن بر صندلی وزارت علوم٬ فضای حاکم بر مجلس پر از ابهام است.
به جز برخی اظهارات جسته و گریخته از نمایندگان، هنوز رأی تشکیلاتی اعضای فراکسیون امید مشخص نشده است.
این ابهام البته تا حدود زیادی به سوابق کاملا متضاد غلامی در دو ریاست بر دانشگاه بوعلی همدان بر میگردد؛ جایی که به قول اکبر موسوی خوئینی دبیر پیشین ادوار دفتر تحکیم وحدت، این رییس دانشگاه در دوره دولت اصلاحات، «همکاری بسیار سازندهای در جهت کاهش تنشها و رفع اختلافها میان ۲ طیف انجمن و عضو تحکیم داشت»
از آن سو اما تجمعهای دانشجویی برگزار شده در دانشگاههای پلی تکنیک و چند دانشگاه دیگر کشور٬ نشان داده نیمهای خالی و شاید حتی تاریک هم در سوابق غلامی هست که موضعگیری علنی در این مورد را برای نمایندگان مجلس و به ویژه اصلاح طلبان سخت کرده است.
با اکبر موسوی خویینی دبیر پیشین ادوار تحکیم وحدت، نماینده اصلاح طلب دور ششم مجلس و پژوهشگر فعلی دانشگاه، ساکن ایالت مریلند آمریکا درباره عملکرد فراکسیون امید در بررسی صلاحیت منصور غلامی نامزد وزارت علوم تحقیقات فناوری، احتمال رأی آوری و نیز پیشبینی آینده این وزارت درصورت نشستن او بر کرسی ریاست، به گفتگو نشستیم.
آقای خویینی٬ پیش بینی شما از سرنوشت رای اعتماد به غلامی وزیر پیشنهادی علوم چیست؟
با توجه به ترکیب کنونی مجلس و آرایش فراکسیونها برآوردم این است که به احتمال قوی ایشان رای خواهد آورد، مانند دکتر اردکانیان برای وزارت نیرو.
عملکرد فراکسیون امید را درباره شفافسازی موضع خود در قبال غلامی چگونه ارزیابی می کنید؟
به نظرم عملکرد فراکسیون امید از آغاز مجلس دهم ضعیف بوده و چنانچه پشتیبانی بی جهت و یا رودربایسیهای بزرگان اصلاحات نبود٬ ضرورت داشت که در ریاست فراکسیون امید و همه ارکان فراکسیون بازنگری شود.
نباید سرنوشت مردم امید بسته به اصلاحات در همکاری با جریان اعتدال به مدیریت ضعیف عناصر سست عنصر سیاسی گره زده شود و باز هم فرصتسوزی صورت گیرد.
خنده آور است اگر وزیری به مجلس آن هم توسط دولت همکار و تا حدودی همراه به مجلس معرفی شود و تا شب قبل از رای گیری٬ فراکسیون امید نتواند به جمع بندی رسیده و آن را اعلام کند.
راهی که دکتر ظریفیان و دکتر خانیکی ۲ چهره ارزشمند دانشگاهی وزارت علوم هم توصیه کردهاند٬ مراقبت و مشاوره و پاسخگو نگهداشتن دکتر غلامی در انتصابات خواهد بود
متاسفانه چنین مشکلی را به شکل دیگری در مجلس ششم شاهد بودیم؛ موقع رای اعتماد به دکتر فرجی دانای عزیز٬ اعضای فراکسیون قوی و پر تعداد «دوم خرداد» و «مشارکت» به دو دسته مخالف و موافق تقسیم شدند و دکتر فرجی دانا که امروز دانشجویان آرزوی وزارت ایشان را داشتند با عدم رای اعتماد مجلس ششم روبرو شد.
یعنی فرضا دکتر پورنجاتی به تشخیص خود به عنوان مخالف پرسر و صدای کاندیدا٬ صحن علنی مجلس را بهت زده کرد و البته هر کسی به تشخصیص خود عمل کرد. بنده هم به تشخیص خودم به ایشان رای دادم که معلوم شد به دلیل انفعال فراکسیون در اقلیت بودهام .
انتظار از فراکسیون امید در قضیه رای اعتماد به آقای غلامی نیز آن بود که نه تنها خود منسجم عمل کند بلکه با فراکسیون «رهروان ولایت» با مسولیت آقای کاظم جلالی (همکار مجلس ششم) که خود عضو دانشگاه است و از لطف و حمایت لیست امید در تهران برخوردار بوده٬ برای عقب راندن جبهه فرمان کنده پایداری وارد تعامل شوند.
متاسفانه دکتر عارف بخاطر توهمات ریاست مجلس و رقابت با دکتر علی لاریجانی از ابتدا این جریان را نیز به سمت پایداری سوق داده یا اقلا ارتباط مناسبی با رهروان برقرار نکرده است. در نتیجه در این زمینه هم باعث عرض اندام و وارد شدن جبهه پایداری و چهرههایی مانند حاج بابایی شدهاند.
در فراکسیون امید اما اگر از عملکرد ضعیف دکتر عارف بگذریم، انصاف آن است که تک چهرههایی مانند دکتر صادقی همچنان کورسوی امید هستند؛ به ویژه آنکه ایشان دانشگاهی بوده و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هستند و مسوولیت و اشراف مضاعف دارند.
از سخنان ایشان و آٍقای مازنی چنین بر میآید که آقای دکتر غلامی با توجه به ریشه و سابقه همراهی با اصلاحات در دوران آقای خاتمی و عملکرد مثبت آن دوره (که بنده هم خاطرات مثبتی در داوران دانشجویی و فعالیت دفتر تحکیم وحدت از وی در ریاست دانشگاه همدان زمان دکتر معین دارم)، همچنان به رغم عملکرد ضعیفاش در دوره کنونی٬ ناچار به حمایت مشروط از وی هستند و شخصا هم برای درک ایشان اعتماد و احترام قایلم.
با توجه به این که آقای خامنهای نظارت سنگینی بر انتخاب وزیر علوم داشت آیا راه دیگری را برای دولت و مجلس غیر از انتخاب گزینهای مانند غلامی متصور هستید؟
خیر. بنده هم نظر آقای دکتر صادقی را قبول دارم و همچنین نظر آقای مازنی نماینده دیگر تهران را که از این به بعد تمرکز و حساسیت اصلی باید روی ترسیم حداقل پرنسیبها و تیم انتصابات دکتر غلامی به خصوص معاونتهای حساس مانند دانشجویی -فرهنگی -حراست و روسای دانشگاهها باشد.
چرا که به نظرم هر کاری و اقدام پیشگیرانهای برای معرفی وزیری قویتر، میبایست قبل از این مدت وقفه طولانی صورت میگرفت؛ چه در مجلس و چه دولت و دانشگاه و احزاب.
البته اعتراضهای اخیر دانشجویی هم کاملا به جا بوده چرا که عملکرد دکتر غلامی در دوره جدید برعکس دوره اصلاحات، حتی با معیارهای دولت اعتدالی روحانی هم در تضاد بوده است.
نمونه آن انتصاب معاونت فرهنگی دانشگاه همدان در دوره تازه که چهرهای عضو بسیج اساتید است که در خلاف جهت سیاستهای دولت در برنامه هستهای٬ امضایش پای نامههای ضد دولت وجود دارد و نیز احکام انضباطی و محدودیتها علیه دانشجویان گواه آن است.
در این زمینه نیز البته توجیه دوستان قابل تامل است که فضای همدان با دخالتهای آقای حجازی (پدر آقای حجازی بیت رهبری) که میزبان آقای خامنهای در دوران تبعید وی به همدان در زمان شاه بودهاند کار را برای مدیریت دانشگاه سخت کرده است؛ ولی طبعا اشکال به وزیر علوم ( دکتر فرهادی) هم وارد است که رییس دانشگاه قویتری منصوب نکرده است.
آقای خامنهای هم که اشاره کردید چنین نظارت و یا بهتر عرض کنم دخالتی را از دهههای قبل روی وزارت علوم داشتهاند و چالشهای جلساتشان با دکتر معین و حتی بعد از آن تا کنار گذاشتن دکتر فرجی دانا و جلوگیری از انتصاب افرادی مناسبتر و قویتر بر همگان روشن است.
آنچه که روشن نیست عدم انسجام در مجلس٬ داخل فراکسیون امید و عدم تعامل با فراکسیون اعتدالی آن به مسولیت آقای جلالی در به عقب راندن جریان پایداری مجلس است.
راهی که دکتر ظریفیان و دکتر خانیکی ۲ چهره ارزشمند دانشگاهی وزارت علوم هم توصیه کردهاند٬ مراقبت و مشاوره و پاسخگو نگهداشتن دکتر غلامی در انتصابات خواهد بود و اینکه هر عضو فراکسیون امید صرفا رای مشروط بدهد و از روز آغاز بکار وی٬ مرتب در مورد شاخصههای مختلف از جمله افزایش رضایتمندی دانشجویان و گزینشها٬ ایشان را پاسخگو و همراستا با شعارها و اهداف دولت و اصلاحات نگه دارند.
نمایندگان دو طیف کاملا متضاد از نظر سیاسی در مجلس، از رای اعتماد به غلامی حرف زدند؛ آقایان حاجی بابایی و صادقی! این وحدت نشانه چیست؟
همانگونه که در سوالهای قبلی اشاره داشتم٬ این وحدت جریان فرمان بریده (پایداری) و اصولگرای معتدل (رهروان) در درجه اول نشانه بیعرضگی ریاست فراکسیون امید است که از آغاز مجلس شخصا چنین شکاف بزرگ و ایجاد شدهای را با اصرار به کاندیداتوری و صف آرایی مقابل دکترعلی لاریجانی پرکرد!
بعد از آن نیز تلاش چشمگیر و موثری در نزدیکی مجدد به جریان معتدل اصولگرا (رهروان) نکرد٬ اما در این فرصت اندک تنها امیدم به افراد موثر دیگری در کمیسیون آموزش و تحقیقات مانند دکتر صادقی است که همانطوری که گفتهاند نباید با اشتباه دیگری وزیر جدید علوم به دامن جناح تندرو سوق داده شود و تاکتیک ایشان و دوستان حزب اتحاد و چهرههایی مانند دکتر ظریفیان و دکتر خانیکی را کارآمدتر میدانم.
در عوض شاید در صورت رای آوری دکتر غلامی، جریان امید بتوانند از حمایت آن جریانها (به خصوص رهروان) هم فرصتی در تثبیت تغییرات تدریجی مثبت در دانشگاهها و فضای آموزش عالی کشور بسازند (ازطریق تعامل بیشتر با فراکسیون رهروان). در نتیجه میتوانند با درایت این عزیزان در روز رای گیری و فردای رایگیری در پاسخگو نگه داشتن وزیر بعدی همت گمارند.
جدا از فراکسیون امید، احزاب اصلاحطلب مانند اتحاد ملت نیز به صورت غیر رسمی از غلامی حمایت کردند. عملکرد این گروهها را چگونه میبینید و فکر میکنید این شکل موضع گیری چه تاثیری بر بدنه اجتماعی آنها خواهد گذاشت؟
این که در عمل، ۲ چهره شناخته شده مرتبط با خود در حوزه وزارت علوم و مورد احترام دانشجویان و جریانات دانشگاهی -دکتر ظریفیان و دکتر خانیکی- را راهی اقدامهای مشاورهای و تسهیل اقدامات سازنده و عملگرایانه در این خصوص کردهاند٬ نشانه مثبتی است.
با این حال انتظار میرفت نظر علنی صریح و روشنتری به طور رسمی در این خصوص اتخاذ کرده و به ویژه نمایندگان مرتبط با خود در فراکسیون امید را آگاه و فعالتر کنند تا عملکرد و تاکتیک مناسبتری اتخاذ شود و اجازه ندهند جبهه نحیف پایداری در مجلس بر اکثریت نمایندگان معتدل و اصلاحطلب در زمینه انتخاب وزارت علوم عرض اندام کنند.
با این حال همچنان فرصت چنین هماهنگی برای پیگیری این استراتژی در صورت رای آوری دکتر غلامی پیش روی دوستان احزاب اصلاح طلب خواهد بود.
درباره دکتر غلامی گفته شده که احکام انضباطی و تحت تعقیب قرار گرفتن دانشجویان در دوره ریاست ایشان به دلیل فضای سیاسی حاکم بر دانشگاهها و البته استانها میتواند باشد. آیا این توجیه را برای عقب گردها در دوره غلامی منطقی میدانید؟
همانگونه که در سوالات قبلی عرض شد، مواردی مستند از ضعف عملکرد دکتر غلامی با توجه به شرایط امنیتی همدان و عقبه ضعیف وی ازسوی دکتر فرهادی وزیر علوم وجود دارد که انکار ناپذیر و غیرقابل توجیه است و موارد اشارهتان ازهمین قبیل است.
شخصا آقای دکتر غلامی را در دوران ریاست وی بر دانشگاه همدان زمان وزارت دکتر معین به یاد داشته و با روحیات وی تا حدی آشنایی دارم. خاطرم هست که بعد از ۲ خرداد ۷۶ زمانی که عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بودم و مسول روابط عمومی آن، به اتفاق دیگر عضو شورا برای ایجاد صلح میان ۲ گروه از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه بوعلی سینای همدان عازم دانشگاه شدیم تا از انشعاب جلوگیری کنیم. در آن زمان با همه مقامهای اصلی دانشگاه و حتی نماینده ولی فقیه (که الان مرحوم شدهاند) و معاونتهای دانشجویی و حراست و…دانشگاه و ۲ طیف درگیر ملاقات داشتم. شخص دکتر غلامی و اعضای تیم مدیریتی ایشان بسیار همکاری سازندهای در جهت کاهش تنشها و رفع اختلافها میان ۲ طیف انجمن و عضو تحکیم داشتند.
شخصا امیدی به مدیریت رییس فراکسیون امید ندارم اما به صداقت و کارآمدی چهرههای فراوانی در مجلس و دولت و دانشگاه و احزاب موجود اصلاح طلب واعتدالی همچنان ایمان دارم
حتی به گونهای بود که نماینده ولی فقیه در دانشگاه (مرحوم رازینی به عکس رازینی معروف و تندرو) که انصافا از استثناهای خوب و میانهرو همکار با آقای محسن قمی بودند نیز همکاری خوبی داشتند .
بخشی از این همدلی و کمک به جلوگیری از فروپاشی انجمن و انشعاب در آن٬ به مدیریت و نگاه اصلاحجویانه دکتر غلامی برمیگشت چرا که انجمن دانشگاه بوعلی سینای همدان از اعضای مهم اتحاد دفتر تحکیم وحدت در سطح دانشگاههای غرب کشور بود و رییس دانشگاه مخالف دفترتحکیم وحدت و انجمن همسوی آن میتوانست به تسریع در انشعاب و فروپاشی آن کمک کند. خلاصه دانشجویان آن زمان و مجموعه اضلاع مدیریتی آن دانشگاه خاطره مثبتی داشته و الان نیز از ایشان علنا و مشروط حمایت کردهاند.
در دوران احمدی نژاد هم ایشان از ریاست دانشگاه کنار گذاشته شد که باز هم نشان عدم رضایت خاطر جریان تندرو از ایشان به خاطر همراهی با برنامههای دوران اصلاحات است.
دردوران روحانی اما چنین نبوده و عملکرد ضعیفتر توام با خطاهایی داشتهاند ولی با این وجود به اعتبار ارزیابی وشناخت دقیقتر همکاران شناخته شده آموزش عالی و دانشجویان، انتصاب وی برای وزارت علوم را بهتر از دکتر فرهادی وزیر کنونی قلمداد میکنند.
در زمینه انتصابات٬ فکر میکنید آقای غلامی چگونه عمل کند؟
طبعا انتظار وجود دارد که بهتر از دکتر فرهادی عمل کند. با توجه به سیاستهای دولت روحانی به خصوص آنکه ازمحیط بسته و امنیتی همدان خارج شده و به کابینه راه مییابد احتمال میرود که انتصابهایش حداقل از پرنسیبهای جریان مشترک اصلاح طلبی واعتدالی خارج نشوند.
به نظرم بخش مهمی از تحقق این شرایط، بستگی به تداوم مطالبه گری دانشگاه و جامعه مدنی از سویی و نظارت دقیق نمیاندگان و چهره های موثر فراکسیون امید مانند دکتر صادقی ومطهری و دیگران دارد.
چرا که شخصا امیدی به مدیریت ربیس فراکسیون امید ندارم اما به صداقت و کارآمدی چهرههای فراوانی در مجلس و دولت و دانشگاه و احزاب موجود اصلاح طلب واعتدالی همچنان ایمان دارم.
با همه این اوصاف باید انتظارات واقعیتر و متناسب با شرایط وجغرافیای کنونی روند دموکراتیزاسیون در کشور را درنظر گرفت و نمیتوان انتزاعی فکر کرد.