زیتون-سینا پاکزاد:«شهرستانی» بودن شاید مهمترین ویژگی تجمع های اخیر در ایران باشد. برخلاف همه تجمعها و اعتراضات مشهور از جمله تجمعهای سال ۷۸ و ۸۸ که از تهران آغاز شده بود،این تجمع نه تنها از تهران آغاز نشده بلکه تجمع در تهران به نسبت جمعیت و شرایط کم رونقتر از تجمعها در شهرهای دیگر ایران بوده است.
پیش از این سابقه نداشته که تجمعی در شهری به جز تهران آغاز و در کل کشور فراگیر شود. تجمعهای گسترده دانشجویان در سال ۷۸ و پس ازحمله به کوی دانشگاه تهران تنها به تهران و تبریز محدود شد و در بقیه شهرهای تجمعهای گستردهای رخ نداد. هر چند که تعطیلی دانشگاهها دراکثر شهرها میتوانست دلیل این اتفاق باشد. یک سال بعد نیز تجمعها پس ازحمله به اردوی دفتر تحکیم وحدت در خرم آباد تنها به این شهر محدود شد و حتی به دیگر شهرهای استان لرستان هم نکشید.
در سال ۸۸ نیز هر چند تجمعهایی در شهرهای بزرگ ایران رخ داد اما این تجمعها به اندازه تجمعهای روزهای اخیر فراگیر نبود؛ به گونهای که دخالتنکردن گسترده برخی از شهرها از جمله تبریز برای تحلیلگران سئوال برانگیز شده بود. برخی تحلیلگران دلیل این موضوع را سرکوب گسترده معترضان در تجمع اعتراض به کاریکاتور روزنامه ایران در سال ۸۵ میدانستند.
هیچیک از این تجمعهای سیاسی، اجتماعی و هویتطلبانه اما گستره کشوری نداشته و به همین استانها محدود شده است. فراگیر بودن مطالبات مطرح شده در تجمعهای اخیر، وجود شبکههای اجتماعی و رسانههای خارج از کشور میتواند از جمله دلایل فراگیر شدن تجمعهای اخیر باشد.
پس از انتشار کاریکاتوری در روزنامه ایران مشهور به کاریکاتور «سوسک » شمار زیادی از ترکهای ایران این کاریکاتور را توهین به خود تلقی کرده و تبریز و ارومیه به عنوان دو شهر بزرگ ترکنشین ایران و چند دانشگاه این کشور صحنه تظاهرات اعتراضآمیز شد.
این تجمعها توسط ماموران امینی شدیدا سرکوب شد به گونهای که اکبر اعلمی، نماینده تبریز، در سئوال خود از مصطفی پورمحمدی، وزیر کشور، گفت: «متأسفانه پاسخ بعضی از مأموران و مسؤولان تحت امر شما به این اعتراضات مسالمتآمیز، هتاکی، ضرب و شتم با قمه و غداره و زنجیر و چوب و چماق و در شدیدترین وجه آن تیراندازی بسوی مردم بود. همین امر باعث تجری هرچه بیشتر مردم و تسری این اعتراضات به سایر اقشار و نقاط دیگر شد و متأسفانه برخی از افراد موسوم به یگان ویژه نیروی انتظامی و نیروی مقاومت معترضین را به بدترین شیوه سرکوب و عدهای را به خاک و خون کشیدند».
تجعات هویتطلبانه دیگری نیز درسالهای اخیر در استانهای ترکنشین ایران برگزار شده است. از جمله سال ۹۵ پخش برنامه طنزآمیز «فیتیله» از تلویزیون ایران با انتقاد و اعتراضهای گسترده ای مواجه شد.
تجمع درباره وضعیت دریاچه ارومیه نیز از جمله تجمعهای سالهای اخیر در استانهای ترکنشین بوده است.
تجمعهای هویتطلبانه تنها محدود به ترکها نبوده و سال ۹۲ نیز شهروندانِ بختیاری در شهرهای مختلف ایران از جمله اصفهان، دزفول، اندیمشک، ایذه، شهرکرد و الیگودرز، به پخش سریالِ «سرزمین کهن» که به گفته آنان به ایل بختیاری و سردار اسعد بختیاری «توهین» شده بود، اعتراض کردند و در نهایت پخش این سریال متوقف شد.
بیشتر بخوانید
یادداشت
- تب عبور از نظام در سراسر ایران | تاملاتی دهگانه در اعتراضات دو روز اخیر
- آیا اعتراضها ادامه خواهد داشت؟
- «آخوندا» در سه اپیزود | حسن یوسفی اشکوری
- جمهوری اسلامی نمیخواهیم؛ شعار یا استراتژی؟ | فرزانه بذرپور
- جهانگیری و سه خط قرمزی که مردم از آن عبور کردند | فرزانه روستایی
- این یک جنبش است | سعید رضویفقیه
گزارش
- شورش نان یا تجمعهای سازمانیافته؟ | مهدی تاجیک
- از مشهد تا مشهد؛ ۲۵ سال شورشهای اقتصادی | مهسا محمدی
- آن تجمع از شهرستان آمد | سینا پاکزاد
درسالهای اخیر نیز تجمعها در استان خوزستان در اعتراض به طرحهای انتقال آب و پدیده ریزگردها گستردهتر شده است.
هیچیک از این تجمعهای سیاسی، اجتماعی و هویتطلبانه اما گستره کشوری نداشته و به همین استانها محدود شده است. فراگیر بودن مطالبات مطرح شده در تجمعهای اخیر، وجود شبکههای اجتماعی و رسانههای خارج از کشور میتواند از جمله دلایل فراگیر شدن تجمعهای اخیر باشد.
تجمع در شهرهای کوچک اما همیشه نسبت به تهران و شهرهای بزرگ سختتر بوده است. معترضان در شهرهای کوچک سریعتر شناسایی میشوند و اخبار برخورد با آنان کمتر منتشر میشود. این ویژگیها باعث میشود که تجمع در شهرهای کوچک سریعتر سرکوب شود. تجمعهای روزهای اخیر به هر سرنوشتی که دچار شود، میتواند مدلی جدید در تاریخ تجمعهای ایران باشد؛ تجمعهایی با مبدا جدید، شعارهای جدید و معترضان جدید. «تجمعهای شهرستانی» در مقایسه با «تجمعهای تهرانی».