اعتراضات اجتماعی فراگیر که میتوان آن را شورشهای مردمی نیز نامید، همچون زلزله یا سایر بلایای طبیعی غیر قابل پیشبینیاند. گرچه بستر این اعتراضات پس از تجمعات کمتعداد اما پربازتاب مالباختگان موسسات مالی اعتباری، رکود اقتصادی، گرانی اجناس، تحرکات پنهانی مخالفان دولت برای فراهم ساختن زمینه سقوط آن، تحرکات محمود احمدینژاد و همکارانش علیه قوه قضائیه و نهایتا سیاستهای محتاطانه حسن روحانی در مقابل چینش کابینه و محققنشدن برنامههای صد روزهاش برخلاف وعدههای تند انتخاباتی، تا حدودی فراهم شده بود.
در حال حاضر که این یادداشت نگارش میشود، اعتراضات به صورت پراکنده در سراسر کشور در جریان است. پس از سخنان حسن روحانی، متاسفانه عزم نیروهای امنیتی برای سرکوب اعتراضات بیشتر شده و گزارشهایی از راهپیمایی نیروهای هوادار نظام در برخی شهرها رسیده است. سرکوبی که خطر سوریهایشدن ایران را تشدید میکند. با این حال همچنان پیشبینی آنکه سرانجام این اعتراض گسترده چه خواهد بود کار دشواری است.
دولتیها و برخی از اصلاحطلبان معتقدند که جرقه اولیه این اعتراضات را مخالفان دولت در مشهد زدند. اما این آتش به یکباره به سراسر کشور سرایت کرده. برخی از ناظران و نیروهای امنیتی نیز معتقدند عوامل خارجی در دامنزدن به این اعتراضات نقش اصلی را ایفاء کردهاند. از اینرو اینترنت در ایران برخلاف وعده های روحانی محدود و شبکههای اجتماعی فراگیر در ایران مسدود شدهاند.
با بررسی بیش از یکصد ویدئوی منتشر شده در فضای مجازی و تحلیل شعارها و مطالبات مطرح شده، یک واقعیت به روشنی قابل فهم است. اکثریت شعارها شخص آیتالله علی خامنهای، رهبر ۷۸ ساله جمهوری اسلامی را هدف قرار داده. ویدئوهای بسیاری از شهرهای عمدتا کوچک و محروم نشان میدهد که مردم بنرهای خامنهای را پاره و زیر پای خود له میکنند. دقیقا همان کاری که در سال ۵۷ با تصاویر محمدرضا پهلوی کردند. شرایط اکنون در کشور به گونهای شده که دیگر این خواص مخالف نیستند که مخالفت خویش را با رهبری آیتالله خامنهای ابراز میکنند، بلکه عوام نیز حضور وی در قدرت را عامل همه مشکلات کشور میدانند. این اعتراضات همچون رفراندمی نشان داد که مردم عادی کوچه و بازار نیز یک نه بزرگ به آقای خامنه ای دادند؛ همانها که روزی با رای خویش و در سایه حمایتهای پشت پرده بیت رهبری احمدینژاد را در سال ۸۴ به قدرت رساندند.
بیشتر بخوانید
یادداشت
تب عبور از نظام در سراسر ایران | تاملاتی دهگانه در اعتراضات دو روز اخیر
آیا اعتراضها ادامه خواهد داشت؟
«آخوندا» در سه اپیزود | حسن یوسفی اشکوری
جمهوری اسلامی نمیخواهیم؛ شعار یا استراتژی؟ | فرزانه بذرپور
جهانگیری و سه خط قرمزی که مردم از آن عبور کردند | فرزانه روستایی
این یک جنبش است | سعید رضویفقیه
اعتراضات دی ۹۶ چه آیندهای دارد؟ | رضا علیجانی
کدام لحظه؟ کدام جرقه؟ | ملیحه محمدی
پنج ویژگی جنبش خودجوش گذر از نظام | جمشید اسدی
خیزشِ نان و لرزشِ ایمان | حسن فرشتیان
مقایسه ای بین راهپیمایی سکوت و خیزش های اخیر | حسین علیزاده
راهکاری برای فضای بازتر | محمدرضا سرداری
گزارش
شورش نان یا تجمعهای سازمانیافته؟ | مهدی تاجیک
از مشهد تا مشهد؛ ۲۵ سال شورشهای اقتصادی | مهسا محمدی
آن تجمع از شهرستان آمد | سینا پاکزاد
روحانی ۹۶؛خاتمی ۷۸ | فائزه مهرابی
تردیدی نیست که نقشآفرینی زیر مجموعه دستگاه رهبری در بسیاری از مفاسد سیاسی و اقتصادی آشکار است. بسیاری از منصوبین و حتی منسوبین وی در فسادهای گسترده سیاسی، اقتصادی و حتی اخلاقی غوطهورند و این حجم فساد گسترده امروز فضای سیاسی و اقتصادی کشور را قفل کرده، طوری که کلید حسن روحانی نیز دیگر در آن قفل نمی چرخد.
با این حال اصلاحطلبان و هواداران جنبش سبز نیز که هشت سال پیش اعتراضات گسترده خیابانی را علیه فساد سیاسی دولت به راه انداختند، تا کنون موضع مشخصی درباره روند این اعتراضات اتخاذ نکردهاند. بخشی از آنان یا همچنان سکوت کرده اند یا با مواضعی مبهم و کلی معترضین را به آرامش دعوت کرده و حتی برخی آنرا اعتراضی بیریشه خوانده اند؛ مواضعی که بعید است از سوی تودههای شورشی شنیده شود، زیرا مردمی که امروز کف خیابانها حضور دارند فاقد نماینده یا سخنگو برای مذاکره هستند.
اصلاحطلبان پس از سخنان حسن روحانی با فرصت تازهای روبرو شدهاند. آنان میتوانند با استقبال از سخنان روحانی که گفت انتظارات مردم تنها نان و آب نیست، بلکه آنان فضای بازتری میخواهند، راهکاری عملی برای باز کردن فضای سیاسی کشور و استقرار آزادی های اساسی ارائه کنند. در این میان راهکار اولیه برای خروج از این بحران رفع حصر و کنارهگیری مسئولانی است که در فساد سیاسی و اقتصادی نقش اساسی ایفا کرده اند. امروز وقتی است که اصلاحطلبان میتوانند رودربایستی را کنار گذاشته و با استناد به شرایط فعلی کشور صدای خویش را برای برکناری آیتالله خامنهای بلند کنند.
این اعتراضات چه ادامه یابد چه به صورت موقت متوقف شود، یک پیام روشن دارد و آن مطالبه عمومی مردم ایران برای کنارهگیری شخص آیتالله خامنهای از قدرت است. جمهوری اسلامی همچنان قدرت بازسازی خویش را دارد اگر عاقلانه رفتار کند، به ترمیم ساختار جمهوریت خویش همت گمارد و نگاه نواندیشانه اسلامی را حاکم سازد. با رفتن خامنه ای جمهوری اسلامی نمیرود، اما او اگر نرود این جمهوری اسلامی است که خواهد رفت.