زیتون- سینا پاکزاد: در حالیکه حاکمیت ایران بحرانیترین روزهای خود را از لحاظ مشروعیت، کارآمدی و شرایط اقتصادی سپری می کند، دو گفتمان اصلاحات و براندازی در مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند. اولی با بهکارگرفتن واژه «امید» در سطوح مختلف سعی دارد سیستم را از رکود و سقوط نجات دهد و دومی به تحولات بنیادی معتقد است که با جمهوری اسلامی مسیر نیست.
گفتمان اصلاحات سعی دارد با درک شرایط موجود، به ارایه راهکار برون رفت از بحران بپردازد. در عین حال، این گفتمان نقدهایی را نیز به خود وارد می داند که مسیر اشتباه اصلاحات و از بین رفتن اعتماد مردم به سیاستمداران این جریان فکری از جمله آنهاست.
به همین دلیل، در ماه های اخیر تلاش های بسیاری از سوی اصلاح طلبان صورت گرفته تا شرایط موجود را بهبود بخشند. بیانیه ۱۵ فعال اصلاح طلب در پی اعتراضات سراسری دی ماه ۹۶، که در آن به مسائل اقتصادی و اجتماعی کشور پرداخته شده بود، نامه جمعی از فعالان سیاسی اصلاحطلب که خردادماه امسال به مناسبت بیست و یکمین سالگرد اصلاحات به سید محمد خاتمی، رییس جمهور اصلاحات نوشته شد، راهکارهای ۱۵ گانه سیدمحمد خاتمی، رییس جمهور اصلاحات و نامه ای که ۱۶ مرداد با عنوان «راهکارهای اصلاحطلبانه در شرایط موجود کشور» منتشر شد، بخشی از این تلاش هاست که در جهت تئوریزه کردن اصلاحات صورت پذیرفته است.
اصلاح طلبان، چنانکه بیش از یک دهه است نسبت به خطر تجزیه ایران هشدار می دهند، در این بیانیه نیز نگرانی های خود را نسبت به دچار شدن ایران به سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی ابراز داشته اند. همچنین به اعتقاد آنها، اصرار بر پیگیری اهداف بلندپروازانه و تقابل و چالش با جهان سرنوشتی مشابه کره شمالی را برای کشور رقم خواهد زد.
توصیف واقع بینانه شرایط موجود و ارایه راهکارها
در بیانیه اخیر که به امضای بهزاد نبوی، محمد سلامتی، صادق نوروزی، محسن آرمین، مصطفی تاجزاده، فیضالله عربسرخی، محمد کیانوشراد، عبدالله ناصری، جواد امام و علی باقری رسیده، ضمن تشریح شرایط موجود، به راهکارهای برون رفت از آن اشاره شده است.
آمار و اطلاعاتی که در این بیانیه آمده، از جمله مبلغ ۶۰ الی ۶۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری تنها برای برای حفظ اشتغال در سطح کنونی کشور لازم است، حکایت از وخامت اوضاع اقتصاد ایران دارد.
گفتمان اصلاحات سعی دارد با درک شرایط موجود، به ارایه راهکار برون رفت از بحران بپردازد. در عین حال، این گفتمان نقدهایی را نیز به خود وارد می داند
این ۱۰ عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به تاثیر تدریجی نبود فراست و درک صحیح از مصالح کشور، از دست رفتن فرصت هایی از جمله ثروت افسانها ی نفت اشاره کرده و ادامه داده اند: «در چنین شرایطی استفاده از ظرفیتهای اجتماعی و جلب مشارکت و همکاری مردم در کاستن از شدت بحرانها و کنترل نتایج مشکلات میتواند تا حدود زیادی چاره ساز باشد .اما ضعف مدیریت، مصلحت اندیشیهای غیر واقعبینانه و به ویژه عدم برخورد شفاف با جامعه از یک سو و اصرار برخی بخشهای حاکمیت به روشهای گذشته و بی توجهی به مطالبات اجتماعی از سوی دیگر بر حجم نارضایتیها میافزاید.»
در این بیانیه با اشاره به کاهش اطمینان و امید مردم نسبت به کارآمدی روشهای اصلاح طلبانه و استفاده از سازوکارهای مسالمت آمیز قانونی نظیر انتخابات برای تغییر وضع موجود و رفع مشکلات، اظهار داشته اند: «افراطیون داخلی این روند را به علت کاهش اقبال جامعه به اصلاح طلبان مثبت ارزیابی کرده بر شدت مواضع رادیکال برای زمین گیر کردن دولت میانه رو میافزایند، غافل از آن که نا امیدی و کاهش اقبال جامعه به اصلاح طلبان عملاً به معنای ناامیدی از امکان و فایدهٔ راهکارها درون نظام برای حل مشکلات و تأمین مطالبات اجتماعی است.»
نویسندگان این بیانیه ضمن بیان اینکه حل مشکلات ملی نیازمند نگاه و رویکرد ملی است و نمیتوان با رویکردهای حزبی و جناحی به توفیق در این مسیر امید بست، بر گفتمان «آشتی ملی» که از سوی سیدمحمد خاتمی مطرح شده صحه گذاشته اند: «در این میان آن چه موجب امیدواری است همگرایی و وحدت نظر بخش وسیعی از نیروهای سیاسی و اجتماعی از اصلاح طلبان گرفته تا اعتدالیون و اصولگرایان معتدل (که بخش وسیعی از این طیف را تشکیل میدهند) و تا همه نیروهای منتقد معتقد به استقلال، تمامیت ارضی کشور و روشهای مسالمت آمیز و قانونی در ارزیابی وضعیت بحرانی کنونی و ضرورت گفت و گو و همبستگی ملی برای عبور از آن است.»
آمار و اطلاعاتی که در این بیانیه آمده، از جمله مبلغ ۶۰ الی ۶۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری تنها برای برای حفظ اشتغال در سطح کنونی کشور لازم است، حکایت از وخامت اوضاع اقتصاد ایران دارد
در بخش دیگری از این بیانیه درباره روابط بین المللی ایران آمده است: «اجماع جهانی که تا پیش از امضای توافقنامه برجام علیه ایران شکل گرفته بود، امروز به سبب سیاستهای یک جانبه و آمرانه کاخ سفید به سود ایران و علیه آمریکا تغییر یافته است. شکاف و اختلاف مواضعی که امروز میان اتحادیه اروپا و آمریکا به وجود آمده است، در تاریخ سالهای پس از جنگ جهانی بی سابقه است. اتخاذ مواضع عاقلانه و دقیق برای استفاده از این فرصت مغتنم در جهت منافع ملی و کاهش بحرانهای اقتصادی یک مسؤلیت ملی است و عدم بهای لازم و یا از دست دادن آن همچون فرصتهای گذشته لطمههای جبران ناپذیری را بر منافع ملی کشور در پی خواهد داشت.»
در این بیانیه ضمن تاکید بر اینکه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید در جهت نزدیکی متوازن هرچه بیشتر به اروپا، روسیه و چین باشد، تاکید شده است: «نباید تصور کرد که تهدید این کشورها به خروج از برجام آنان را ناگزیر از دادن امتیازاتی به ایران خواهد کرد.»
به رسمیت شناختن وزارت امور خارجه به عنوان تنها مرجع انتشار مواضع و پایان دادن به به موازی کاریها و دخالت نهادهای غیر مرتبط به ویژه نهادهای نظامی امنیتی از پیشنهادات مطرح در این بیانیه است
اصلاح طلبان در ادامه بیانیه خود هشدار داده اند که ایستادگی اروپا در قبال یک جانبه گرایی آمریکا و تلاش برای حفظ برجام، نه به خاطر ایران، بلکه به خاطر حفظ هویت و استقلال خویش در برابرآمریکا است. بنابراین تهدید ایران به خروج از برجام نه تنها سودی برای ما ندارد، بلکه این دولتها و حتی روسیه و چین را که امکانات محدودی برای ایستادگی در برابر آمریکا دارند تحت فشار مضاعف قرار خواهد داد و مواضع آنها را در حمایت از برجام تضعیف خواهد کرد. همچنین اظهاراتی نظیر تهدید به بستن تنگه هرمز و … در شرایطی که ایران نیازمند حمایت افکار عمومی جهانی در برابر سیاستهای زورمدارانه آمریکاست، موجب تضعیف موضع اروپا در برابر آمریکا در حمایت از ایران شود.
امضا کنندگان این بیانیه، تهدید به بستن تنگه هرمز را تهدیدی برای متحدان اروپایی ایران و چین دانسته اند چون بخش مهمی از نیازهای نفتی آنها از این منطقه تامین می شود: «بی شک آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی از این گونه اظهارات از سوی ایران استقبال میکنند. از این رو همزمانی حمله موشکی به کشتی سعودی در تنگه باب المندب با این اظهارات را باید اقدامی تأمل برانگیز تلقی کرد.»
بیانیه مذکور با این توصیه ادامه یافته است: «جمهوری اسلامی ایران باید از فرصت مناسبی که تک روی آمریکا در سطح جهان بوجود آورده حداکثر بهره را به سود خود ببرد و در جهت محکومیت جهانی آمریکا در خودسری و نقض پیمان تلاش کند. تعامل فعال با نهادها و سازمانهای بین المللی نظیر سازمان ملل، آژانس بین المللی انرژی هستهای، غیر متعهدها، سازمان همکاریهای اسلامی و … و تلاش برای عضویت در سازمانهایی نظیر سازمان همکاریهای شانگهای به ویژه پس از عضویت هند و پاکستان» باید مدنظر قرار گیرد.
از موارد دیگری که در حوزه بین الملل به آن اشاره شده، بهبود روابط با کشورهای عرب همسایه، لابی گری و تاثیرگذاری بر تصمیمات دولت آمریکا، به رسمیت شناختن وزارت امور خارجه به عنوان تنها مرجع انتشار مواضع و دیدگاه های جمهوری اسلامی و پایان دادن به به موازی کاریها و دخالت نهادهای غیر مرتبط با سیاست خارجی به ویژه نهادهای نظامی امنیتی است.
در بخش اقتصادی نیز راهکارهای از جمله توسعه سرمایه گذاری، شفاف سازی عرصه فعالیت اقتصادی، مبارزه قاطع با فساد و رانت خواری در این عرصه، خروج کامل نهادهای نظامی و امنیتی از حوزهٔ فعالیتهای اقتصادی و ایجاد امنیت در فضای کسب و کار اقدامات مبرم و عاجلی هستند که ضمن ترغیب بخش خصوصی به سرمایه گذاری در بخشهای تولیدی اشاره شده و آمده است: این اقدامات زمینه را برای گام دوم یعنی ورود سرمایههای خارجی در بخشهای مختلف اقتصادی کشور فراهم میکند.
در این بیانیه با اشاره به این که اقداماتی نظیر دستگیری فعالان محیط زیست، صدور احکام علیه دانشجویان معترض، معلمان، کارگران، فعالان مدنی و رسانهای نه تنها سودی برای کشور و نظام ندارد بلکه موجب فرسایش ظرفیت و توان ملی در مقابله با مشکلات و تهدیدها میشود تصریح شده است: «از جمله مهمترین اقدامات برای جلب اعتماد جامعه و تقویت حس همبستگی ملی اعلام عفو عمومی چهرههای مورد احترام ملت است.»
در پایان این بیانیه، ضمن تاکید بر «لزوم تقویت کادر مدیریت اجرایی کشور» پیشنهاد شده که به «شعور و قدرت تشخیص جامعه» احترام گذاشته شود: «نهانکاریهای محافظه کارانه، خلاف گوییهای مصلحت اندیشانه و تکذیبهای بی پایه از بیم ایجاد تشویش و نگرانی در جامعه و یا به انگیزهٔ پنهان کردن قصورها و تقصیرها آن هم درحالی که مردم مشکلات و نابسامانیها را به وضوح تمام لمس میکنند، سبب خشم و عصبانیت جامعه و بیاعتمادی به صداقت مسؤلان میشود.»
واکنش های تندروانه به بیانیه های اصلاح طلبانه
بیانیه اخیر به طور گسترده در رسانه ها منتشر نشده و هنوز نمی توان نسبت به واکنش هایی که در پی داشته اظهارنظر کرد. تجربیات گذشته نشان داده که جریانات تندرو با واکنش های تند نسبت به این بیانیه ها، بخصوص درباره پیشنهاداتی که اصلاح طلبان در حوزه روابط بین الملل دارند، سعی دارند این پیشنهادات را به جریان های منحرف وابسته به خارج نسبت دهند. بارزترین این واکنش ها، صحبت های آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران بود که در واکنش به پیشنهاد «آشتی ملی» خاتمی گفت: « مردم با هم متحدند؛ چرا میگویید آشتی؟ مگر مردم با هم قهرند؟»
جربیات گذشته نشان داده که جریانات تندرو با واکنش های تند نسبت به این بیانیه ها، بخصوص درباره پیشنهادات اصلاح طلبان در حوزه روابط بین الملل، سعی دارند این پیشنهادات را به جریان های خارج از کشور نسبت دهند
در بیانیه پیشین که همزمان با ۲۱ امین سالگرد دوم خرداد صادر شد و در آن جمعی از فعالان سیاسی اصلاحطلب در نامهای به سید محمد خاتمی خواستار اصلاح اصلاحات شدند، آمده بود: «امروز اما جریان اصلاحات از هر سو در تنگنا و فشار قرار گرفته است. شدت این فشارها از یک سو و برخی ناکارآمدیهای درونی جریان اصلاحات از سوی دیگر منجر به آن شده است که در میان بخشهایی از مردم این تصور ایجاد شود که اصلاحات دیگر توان ایجاد تغییر در زیست اجتماعی ایشان را نداشته و باید در جستجوی راههای دیگری برای تغییر بود. راههایی که به زعم ما در این شرایط پرمخاطره داخلی و خارجی احتمالا هزینههای فراوانی را به ملک و ملت تحمیل خواهد کرد.»
این بیانیه هشدار داده بود: «بروز اختلافات و مشکلات جدی در شیوه تهیه فهرست نامزدهای انتخاباتی در انتخابات پنجمین دوره شوراهای شهرنشان داد که عملکرد این شورا و ساختار و ترکیب آن دچار ضعفها و نقایص جدی است که در صورت بیتوجهی به آنها بیم آن میرود که حتی نام و اعتبار جنابعالی نیز دیگر برای جذب آرای مردم موثر نیافتد. بنابراین انتظار می رفت که در فرصت کافی باقیمانده تا انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰، این نقایص با هدف افزایش فراگیری، کارایی و دموکراتیکتر کردن این نهاد و تقویت رویکرد جبههای آن مرتفع شود، اما شوربختانه اخباری که شنیده میشود حاکی از حکایت دیگری است.»
در واکنشی تند به این نامه، مشرق نیوز نوشت: «حالا میتوان گفت که فشار برای محدود و محصور کردن ایران در خاک خود از طریق طرحهای چون FATF و.. و مقابله با توان دفاعی و موشکی ایران یک نوع تقسیمکار علنی بین آمریکا و برخی کشورهای اروپایی است.»
این رسانه که نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شناخته می شود افزود: «با نگاهی به تاریخ معاصر ایران میتوان نتیجه گرفت که همواره نقش کاتالیزورها (تسهیلکنندگان) در بزنگاهها موثر و حتی تعین کننده بوده است؛ گرچه عناوینی چون “روسوفیل” و “انگلوفیل” (روسوفیل طرفداران سیاست روسیه در ایران و انگلوفیل طرفداران سیاست انگلیس در ایران) در تاریخ ایران میتواند با عناوینی چون خائن، وابسته و یا در خوشبینانهترین حالت ممکن، جاهلانی در خدمت بیگانگان تعریف شود اما امروز این نقش در حالت به روز شدهاش برای مذاکره با ترامپ در حالت بهروز شدهاش رونمایی شده است.»
در مقابل گروهی از فعالان سیاسی معتقدند که تلاش های اصلاح طلبان برای تغییر وضعیت تغییری نخواهد داشت.
از جمله فرج سرکوهی نوشته که« بن بست نظام ساختاری است و جز با گذر از آن حل نمیشود».
6 پاسخ
اخیرا”دریکی از شبکه های ماهواره ای یک مسندی به نمایش گذاشتند بنام نفت ثروت یا بلای جان(نقل به مضمون)
دراین مستند نشان داده میشود که پادشان قاجار درمقابل دریافت مبلغی ناچیز چطور سرمایه های کشور را به اجنبی ها بخشیدند!
متاسفانه کم و بیش این مستند با حقیقت همخوانی دارد چون همین مطالب را میشود در روایات تاریخی پیدا کرد،
درنتیجه دیری نیست که ۶۰-۵۰ سال دیگر تاریخ درمورد زمامداران کنونی واز بیسوادی و طمع کاریشان بنویسد که چگونه برای ماندن در قدرت دریای خزر را به چه شکلی بخشیدن به پوتین روسیه وچگونه این همه پول نفت به جیب گدازاده هایی که به ناحق آقازاده معروف شدند ریخته شد و ملت هم هرکدامشان ساز خود زدند!!
چه بخواهیم وچه نخواهیم تاریخ دیدگاه خود را می نویسد وحتما” هم خواهد نوشت،.
مسؤلین اصلی کشور هنوزیک راه دارند وآن اینکه به فرمایش حضرت امیر(ع) گوش فرا دهند وبا بستن چشم بیت المال را از تمام کسانیکه به جیب زده اند به خزانه برگردانند و فرقی هم نمیکند بیت المال تو جیب لاریجانی های اصولگرا رفته باشد یا حسین فریدون برادر رئیس جمهور اعتدالگرا ویا…فرزند محمدرضا عارف اصلاحطلب گرا !!!!
چون از دیدگاه مولی علی(ع) هیچ فرقی نیست بین فاسد اصولگرا و اصلاحگرا… دزد دزد است،
درحال حاضر وضع کشور به شکلی شده است که هرکسی صبح که از درب منزل بیرون می آید ناهنجاری را میتواند در جستجوگران سطل اشغال ببیند که چگونه پیروجوان زن ومرد در سطل اشغال بدنبال یک تکه غذا میگردند وازهمان موقع هم لعنت شروع میشود… به هنگام
هیشکی نه و فرج سرکوهی! کس دیگری نبود؟
یکی از این اصلاح طلبان در باره این “اشتی ملی” توضیح بدهد ، اگر منظور این است که ملت از دزدیها و جنایات نظام مقدس چشم پوشی کنند و صلوات بفرستند که این آشتی ملی نیست و ماله کشی است ، تاره بعدش چه ، اگر قرار شود که بساط بخور بخور منابع ملی جمع شود که دیگر کسی دور و بر مقام عظام باقی نمی ماند، حتی نورچشمی مجتبی و پدر زن رئیس فرهنگستانش ، مگر به این امید که جایی ندارند که بروند !
این درد بی درمان است !!
چرا به نامه ۳۸ اقتصاددان به روحانی اشاره ای نکردید؟ آن نامه که خطاب به ملت و رئیس دولت نگاشته شده، حاوی راهکارهایی اصولی و کاملا به نفع منافع اکثریت جامعه است. تعجب میکنم که سایت وزین زیتون هم در این زمینه کوتاهی کرده!
از این حرفها گذشته. نه این آقایان قابل اعتمادند و نه حرفهایشان. راه حل اساسی هم پیشنهاد نکرده اند.
حکومت دو راه در پیش دارد که هر دو یک نتیجه اما دو سرنوشت را برای آن رقم می زند:
۱- تسلیم شدن در خارج که در نهایت به تلاشی نظام و متواری شدن یا محاکمه مسئولانش فارغ از وابستگی به جناح ها توسط دادگاهی دست نشانده امریکامی انجامد؛ در اینجا حاکمیت در قامت بازنده ای بد که از روی حماقت کشتی را با همه سرنشینانش قرق می کند، نقش آفرینی می کند.
یا ۲- تسلیم شدن در برابر مردم که باز هم حکومت بازنده است اما تر و خشک با هم نخواهند سوخت. چیزی مثل آفریقای جنوبی که اکثریت جامعه سرنوشت کشور را بدست بگیرند با این تفاوت که قطعا حاکمیت نمی تواند سعه صدری در حد سیاه پوستان افریقای جنوبی را از مردم انتظار داشته باشد و بر خلاف افریقای جنوبی باید به خلع قدرت سیاسی و اقتصادی تن دهد اما لا اقل زنده مانده و هر کس باندازه مسئولیتش پاسخگو باشد.
دیدگاهها بستهاند.