زیتون- یلدا امیری: گرچه هیچ تاریخی را بدون در نظر گرفتن جغرافیا نمی توان نوشت اما می توان گفت که ملت ها بیش از آنکه اسیر جغرافیای خود باشند اسیر تاریخ خود هستند، چرا که جغرافیا با مهاجرت قابل تغییر است، اما تاریخ همواره با ما می ماند. سی و نه سال پیش در هوای سرد پاییزی مثل همین روزها در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ تعدادی از فعالان دانشجویی با عنوان دانشجویان پیرو خط خمینی (امام) به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و ۶۶ دیپلمات آمریکایی را به مدت ۴۴۴ روز گروگان گرفتند اقدامی که به یکی از مهمترین بحران های بین المللی تبدیل شد و روابط ایران و آمریکا را تا به امروز تیره و تار کرد.
حالا پس از ۳۹ سال، معصومه ابتکار، یکی از شناختهشدهترین این دانشجویان، در مصاحبهای در مورد فیلم کوتاهی که امسال از او پخش شد و تحصیل فرزندش در آمریکا مورد سوال قرار گرفته، بار دیگر از تسخیر سفارت آمریکا سخن گفته است.
معصومه ابتکار که در زمان تسخیر سفارت به دلیل تسلط به زبان انگلیسی سخنگوی دانشجویان بود، ضمن دفاع از حمله به سفارت آمریکا گفته است: «مردم ایران در سال ۵۸ از تسخیر سفارت آمریکا دفاع کردند، یعنی تعبیر نشود به اینکه چند دانشجو این کار را انجام دادند و چند دانشجو دفاع کردند. این خطی است که عامدا دارد از آن طرف القا میشود که یک اتفاقی بود که چند دانشجو این اقدام را کردند. میخواهم بگویم ما درباره واقعه ۱۳ آبان واقعیتها را بدانیم. واقعیتی بود که اگر مورد حمایت عظیم و گسترده مردم و امام قرار نمیگرفت، اصلا تبدیل به یک انقلاب دوم نمیشد. ۴۰۰ دانشجوی طراز اول دانشگاههای کشور در این واقعه شرکت داشتند که همه آگاهانه مشارکت کردند و از هیچ جایی خط نگرفتند. علت تسخیر سفارت هم بیاعتمادی مکرری بود که بعد از انقلاب درباره آمریکاییها پیش آمد. مصادیقی از آمریکاییها به دست آمد که مداخله در امور داخلی ایران بود؛ از همه مهمتر ورود شاه به آمریکا اتفاق افتاد. اینکه بعد از ۳۹ سال هنوز ما متهم میشویم، باید بگویم در این ۳۹ سال تحولات زیادی رخ داده است.»
این سخنان معصومه ابتکار دور از واقعیت نیست، چرا که آیت الله خمینی چند روز پس از اشغال سفارت آمریکا از این اقدام حمایت کرد و آن را «انقلاب دوم ایران» نامید و گفت که اهمیتش از انقلاب اول بیشتر است. و همانگونه که ابتکار گفته قشر مذهبی تندرو کشور با این اتفاق موافق بودند.
ابتکار در بخش دیگری از سخنانش می گوید: «دانشجویان در اعتراض به ورود شاه به خاک آمریکا این کار را انجام دادند. دانشجویان تحلیلشان این بود که آمریکا در ایران کودتا کرده و احتمال اینکه دوباره کودتا کند خیلی بالاست. چهار پنج سال پیش در شیلی و همان موقع در پامانا داشت کودتا میکرد. از آن روز تاکنون هم چهل پنجاه کودتا در کشورهای مختلف انجام داد و در امور آنها دخالت کرد بنابراین اتفاق عجیبی نبود. این واقعیتها را اگر جوانان بدانند، آن وقت میتوانند قضاوت درستی کنند. البته دانشجویان هم شاید موافق بودند یک جاهایی زودتر میشد هزینهها را کم کرد. بعد از ۴۴۴ روز تمام این افراد به سلامت آزاد شدند و سالم به خانهشان برگشتند. یعنی ذرهای آسیب به یک نفر از گروگانها در طول این مدت وارد نشد. اینکه دورهاش طول کشید تصمیم مجلس و امام بود. بعد از شکلگیری مجلس، دانشجویان دیگر کارهای نبودند.»
استعفای دولت مهدی بازرگان، نخست وزیر وقت، علت دیگری بود که باعث طولانی شدن مدت گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی و وارد شدن صدمات غیر قابل جبران به رابطه دیپلماتیک ایران و آمریکا شد. حمله دانشجویان پیرو خط امام به سفارت آمریکا بازرگان را به این نتیجه رساند که اختیار چندانی در اداره کشور ندارد. بازرگان از این اقدام به عنوان نقض قوانین بینالمللی یاد کرد و خواستار آزادی فوری و بیقید و شرط گروگانها شد. اما حمایت تندروها و خصوصا آیتالله خمینی از اقدام دانشجویان و عدم ترک سفارت با وجود دستور نخست وزیر باعث شد بازرگان دو روز بعد استعفا دهد و استعفای او شکستی برای نیروهای ملیگرا و میانهرو و پیروزی بزرگی برای دانشجویان و تندروها بود.
ابتکار، در بخشی از مصاحبه در دفاع از تحصیل فرزندش در آمریکا می گوید: «فرزندم سی و خردهای سالش بود، اینجا درس خواند و کارشناسی ارشد گرفت. دنبال این بود که بتواند ادامه تحصیل بدهد، در رشتهای که دلش میخواست پذیرش گرفت. انتخاب خودش و خانوادهاش بود که برای ادامه تحصیل به آنجا برود. خیلیها میروند. فکر میکنم قبل از ترامپ سالی سه چهار هزار نفر، حتی جایی نوشته بود، یکی دو سال ده پانزده هزار نفر برای ادامه تحصیل به خارج کشور میروند. تحصیل در آمریکا تأیید خوی سلطهگری آمریکا نیست. در آمریکا تحصیل کردن از قدیم بود. خیلیها رفتند آمریکا تحصیل کردند اما لزوما تحصیل در آنجا به معنای تأیید سیاستهای دولت آمریکا نیست. در واقع استفاده از یک فرصت برای تحصیل است. یک جوانی حق انتخاب دارد و میتواند انتخاب کند. نفاقی هم در آن نمیبینم. ضمن آنکه ممکن است دیدگاههای جوانان صد در صد در راستای والدینشان نباشد. ممکن است اقدامی که انجام میدهند مفهومش نقض یا رودرویی هم نباشد. او حق دارد که برای زندگی خودش تصمیم بگیرد.»
ابتکار در پاسخ به سوالی که از او در مورد اعدام انقلابی گروگانهای آمریکایی پخش شده، می گوید: «این هم باز کار آنور آبیهاست، ساخته و پرداخته جریان سلطنتطلب بود ولی در داخل یک عده خیلی خوب این اسبهای زینکرده را سوار شدند. این مصاحبه برای ۳۹ سال پیش بود. من ۱۷ سال داشتم. در مصاحبه، خبرنگار خیلی سعی دارد موضوعی را القا کند. مصاحبه خیلی مفصل است اما حدود یک دقیقه و نیم آن را بریدند. خبرنگار آن روز با اصرار یک سوالی را از من پرسید: «اگر اینها واقعا آمریکاییها حمله نظامی کنند دانشجویان چه کار میکنند؟» اما پاسخ من را براساس استراتژی جنگ روانی و نفرتپراکنی با تقطیع تحریف کردند که اصلا دروغ است.»
معصومه ابتکار در بخش پایانی مصاحبه اخیرش ضمن محکوم کردن اقدامات آمریکا در چهار دهه گذشته و با تاکید بر اینکه دانشجویان به گروگان ها هیچ آسیبی نزدند، گفته است: ما امروز روی پای خودمان ایستادهایم و سرفرازیم اما خیلی از کشورهای منطقه زیر چکمههای ترامپ هستند و متأسفانه امنیت و زندگیهایشان نابود شد. مشکل داریم و نمیتوانیم انکار کنیم. حتما اتفاق ۱۳ آبان ۵۸ هزینه داشت ولی هزینهاش کمتر از فایدهاش بود.
اینکه خانم ابتکار که در بیشتر سال های پس از انقلاب در دولت بوده، واقعیات امروز جامعه ایران از گرانی و اعتصاب کارگران صنایع ورشکسته تا شرکت ها و صنایعی که در معرض ورشکستگی هستند را نادیده میگیرند و می گویند که ما روی پای خودمان ایستادهایم و سرفرازیم، چیز عجیب و جدیدی نیست. چرا که سیاستمداران این روزها ناچار به بیان این حرفهای تکراری هستند. اما توجه به این نکته که دولت ترامپ با وجود انعقاد قرارداد برجام، تاریخ بازگشت مجدد تحریمهای ایران را ۱۳ آبان امسال تعیین کرد نشان میدهد که زخمهای و اشتباهات تاریخی به سادگی قابل ترمیم نیستند.
5 پاسخ
ترس از کودتا و پناه دادن به شاه و از این دست بهانه ها اگر کمی تا قسمتی هم حقیقت داشته باشه مطمئنا همه ماجرا نیست و این لفافیست که دارند روی انگیزه اصلی اشان میکشند که طرز فکر بچه گانه خود را رو نکنند ” واقعیت این بود که چپیها در ایران داعیه دار مبارزه با امریکا بودند و ادعای این را داشتند که امام حرف نوئی با انقلابش بهمراه نیاورده و خیلی پیش از او این ما بودیم که امریکا را مسبب همه نابسامانیهای جهان معرفی کرده ایم ” این ادعا به مذاق دانشجویان مذهبی خوش نمی امد و برای اینکه در این رقابت یک قدم جلو بیفتند به این تردستی و شیرینکاری متوسل شدند که کاری کنند که تا بحال هیچکس در دنیا نکرده یعنی تسخیر سفارت خانه امریکا ! البته حرف چپیها را با اینکه هیچوقت همراهشان نبودم قبول دارم و به واقع افرادی مثل فریدون گیلانی در بینشان بود که دائره المعارف از اعمال امریکا در سراسر جهان بود نه فقط ایران و چنان نگاه و تحقیقات عمیقی در این باره داشت که کم نظیر بود ” در مقابل اگر به تاریخچه مذهبیها مخصوصا در دوران مصدق رجوع کنیم خواهیم دید که شخصی مثل ایت الله کاشانی چطور خودش رو تو بغل امریکا ولو کرده و چشمش به دست دهنده اونها خیره مونده که خیانت به مصدق براش مثل اب خوردن بوده ” همین چند وقت پیش بود که اسناد تازه منتشر شده سی ای ا نشون داد که ادعای خیانت کاشانی به مصدق غرض ورزی و تهمت نیست و حقیقت داره ” ما ملت باید تاوان بی صداقتیهای خودمون رو بدیم ” هیچکس در این مملکت برای یکبار هم که شده حاضر نمیشه از خودش بگذره و حقیقت یا واقعیت رو اونجوری که هست به زبون بیاره تا راهگشای دیگران برای وارد شدن به فصل نوئی در حیات یک ملت باشیم ” و تا انروز نرسه اش همین و کاسه هم همین خواهد بود.
وقتی که دانشجویان سفارت امریکا را تسخیر کردند، با حمایت همه جانبه ملت روبرو شدند.
روحانیون از آنها جانبداری کردند. امام راحل فرمودند. ما رابطه با امریکا را میخواهیم چه کنیم
جبهه ملیها و مصدقیها از اینکه انتقام ۲۸ مرداد را گرفته اند سر را پا شعف شدند
چپیها و تودهای ها، مجاهدین، چریک و غیرو از اینکه پوزه امریکا را به زمین مالیدیم جشن گرفتند
هیچ کس بفکر ایران نبود. هنوز هم همان است. بچهها در امریکا (و نه البانی یا کوبا) و والدین در ایران اسلامی مشغول اتش زدن پرچم امریکا.
ما فقط با سیاستهای امریکا مخالف نیستیم، ما قرار است کاخ سفید را طویله کنیم.
هزینه طویله کردن کاخ سفید را ایران میپردازد. کشوری در حال نابودی. با تشکر از همه ملتی که در نابودی آن سهمی دارند.
ابتکار از یک نظر درست می گوید : نسل انقلاب کرده ایران، اعم از مذهبی و غیرمذهبی به قول معروف “ضدمپریالیست” بودند. تقریباً همه گروه های سیاسی(غیر از لیبرال های نهضت آزادی و جبهه ملی) از حمله به سفارت و گروگانگیری دفاع کردند. اما همه با طول کشیدنش، آن هم به مدت ۴۴۴ روز، موافق نبودند.اما آنچه ابتکار از گفتن آن سر باز می زند، دفاع رژیم از منطق حمله به سفارتخانه های خارجی در همه این ۴ دهه گذشته و تکرار آن در مورد سفارتخانه های کشورهای دیگر(بریتانیا، دانمارک و عربستان) است. اگر ترس از دخالت آمریکا و کودتا بود، رژیم انقلابی می توانست مانند عرف همه دنیا، از آمریکا بخواهد که ظرف ۴۸ یا ۷۲ ساعت سفارت خودرا در ایران نعطیل کند و کارکنان خودرا ار ایران خارج کند.
همین رفتار خودسرانه باعث شد که سرانجام یک دولت سختگیر آمریکا پس از ۴۰ سال گریبان جمهوری اسلامی را بگیرد و سخت ترین تحریم های اقتصادی وسیاسی را علیه رژیم و مردم ایران به اجرا گذارد. بی تردید مردم آن روز ایران نقشی مهم در این سیه روزی کنونی خود و فرزندان و فرزندان فرزندان شان داشته اند و… برای آن نیز دارند تاوان سنگینی هم پس می دهند، تاوانی که ممکن است نابودی و فروپاشی ایران را ، درصورت ادامه سیاست های داخلی و خارجی کنونی رژیم، در پی داشته باشد. چنین مباد!
صحبتهای خانم ابتکار دو تا اشکال بزرگ داره: اولا بجای گروگانگیری می شد حکم اخراج دیپلماتها رو داد. دوم وقتی مردم ایران این همه هزینه بابت اشغال سفارت (که ایشان هم در اون مشارکت داشتند) دادند چرا فرزند ایشان باید با راحتی بره از مزایای درس خوندن در امریکا بهره ببره
معلومه خوب وضع خانوم ابتکار و آقای ظریف خوبه نه حقوقشون عقب می افته نه مشکل اجاره خونه و خرج و مخارج و هزار درد بی درمون دیگه دارن بچه هاشونم ک به انتخاب خودشون تو آمریکا دارن پله های ترقی رو طی میکنن چرا نباید راضی و سرافراز باشن
خاک بر سر ما مردم ایران من خودم به شخصه دو جا کار میکنم از ۶ صبح میزنم بیرون تا ۱۲ شب میدوم ک شرمنده زن و بچم نباشم
اگه اون دنیایی باشه به شخصه از هیچ کدومتون نمیگذرم
دیدگاهها بستهاند.