زیتون ـ نیلوفر سعیدی: نظام جمهوری اسلامی ایران در شرایطی وارد چهل سالگی شده که نام ایران در بسیاری از رسانهها و محافل سیاسی جهان٬ برابر است با کشوری که داعیهی مبارزه با آمریکا و نابودی اسرائیل را دارد٬کشوری دارای منابع غنی نفت و گاز که ۸۱ میلیون نفر جمعیت دارد و با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند.
هنوز هم پس از چهل سال٬ در ادبیات سیاسی ایران «انقلاب» کلمهای کلیدی است و حاکمان جمهوری اسلامی معتقدند که انقلاب ادامه دارد و فازهای بعدی آن٬ صدور این پدیده به کشورهای دیگر جهان است. یکی از ابزارهای تداوم این انقلاب در داخل ایران و صدور آن به خارج، «رسانه» است .
ایرانِ اسلامیِ چهل سال پس از پیروزی انقلاب در حوزهی رسانه و مطبوعات٬ چه کارنامهای دارد؟ رهبران حکومت اسلامی فعلی و موثران انقلاب پیش از این، قبل از پیروزی٬ در مورد مطبوعات٬ رسانه و آزادی بیان چه وعدههایی دادند و شرایط کنونی ایران، در حوزه آزادی بیان، تریبون دادن به منتقدان و وضعیت خبرنگاران و روزنامهنگاران تا چه اندازه با این وعدهها منطبق است؟
« شما هم دلتان نسوزد»
در روز دوم مهر ماه سال ۱۳۵۸ و در شرایطی که انقلاب ایران به قول آیتالله خمینی مانند یک طفل شش ماهه بود٬ اوریانا فالاچی، روزنامهنگار صاحب نام ایتالیایی برای مصاحبه نزد او رفت. او در مورد اعدامها٬ بسته شدن روزنامهها٬ احتمال ظهور فاشیسم و مسائلی از این دست٬ از رهبر وقت جمهوری اسلامی سوالاتی کرد و پاسخهای کوتاهی گرفت.
سوال آخر فالاچی که درباره حجاب بود آیتالله خمینی را برافروخته کرد و او بعد از دادن پاسخ سربالایی گفتگو را ترک کرد. فالاچی پرسید:« این چادر، آیا صحیح است که این زنها خود را در زیر چادر مخفی کنند؟» خمینی در پاسخ میگوید:« اولًا این که این یک اختیاری است برای آنها، خودشان اختیار کردند. … ما زنهای جوانی که وقتی ایشان آرایش میکنند و میآیند، یک فوج را دنبال خودشان میکشند، اینها را داریم جلوشان را میگیریم. شما هم دلتان نسوزد.» (جلد ۱۰ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۹۱ تا صفحه ۱۰۴)
در آن گفتگو فالاچی در مورد مسائل مختلفی از آیت الله خمینی سوال کرد، اما پاسخ بنیانگذار جمهوری اسلامی به صورت اجمالی و کوتاه٬ این بود که اساسا تعریف از دموکراسی٬ آزادی بیان٬ مطبوعات و دیگر مفاهیم مرتبط با این حوزه٬ از منظر اسلام و انقلاب اسلامی به شکلی «دیگر» است و با مفاهیم دنیای «غرب» تفاوت دارد.
دیدگاه آیتالله خمینی در مورد مطبوعات٬ قبل و بعد از انقلاب
نظرات آیتالله خمینی اما در سالهای پیش از پیروزی انقلاب درباره آزادی مطبوعات تا حدی متفاوت بود. او در ۱۸ شهریور سال ۱۳۴۳ در سخنرانیای در جمع مردم قم گفت: «ای دانشجوهای بیچاره! اسلامی که به شما معرفی از رادیو بشود که اسلام نیست؛ اسلامی که از روزنامهها شما خواندید که اسلام نیست. آن اسلامی که به شما معرفی شده است یک چیزی است عقب افتاده؛ یک مطلبی است که هیچ مسلمانی زیر بار آن نمیرود…به ما هم که مجال نمیدهند که اسلام را معرفی کنیم. آقا در این مملکت تلویزیون آزاد و دست یک اسرائیلی است. او در ادامه از نداشتن تریبون و رسانه گلایه کرده و گفت: «به ما هم یک دستگاه فرستنده بدهید؛ اجازه بدهید مسلمینْ خودشان یک دستگاه فرستنده درست کنند، من ضامن میشوم که بر خلاف صلاح شما- خیلی- نباشد.» ( جلد ۱ صحیفه خمینی از صفحه ۳۷۳ تا صفحه ۳۹۵.)
آیتالله خمینی همچنین در ۱۵ خرداد ۱۳۴۳ هم به مدیر روزنامه اطلاعات توصیههایی کرده و به او گفت که اگر از طرف دربار تو را مجبور به نشر برخی مطالب میکنند٬ «شغلت را عوض کن.» و تاکید کرد: «خوب آقا! آقایی که دیروز گفتی که کهنهپرستی را جلو میگیریم، این کهنهپرستی نیست که شما جلوی مطبوعات را میگیرید؟ تحمیل میکنید به روزنامه اطلاعات؟ سند داریم. » ( جلد ۱ صحیفه خمینی از صفحه ۲۸۵ تا صفحه ۳۰۸)
یکی از گلایههای اصلی آیتالله خمینی در مورد رسانه در دوران پیش از انقلاب این بوده که گروه انقلابی و اسلامی طرفدار او رسانه در اختیار ندارند و او مجبور شده با استفاده از نوار کاست و اعلامیه انقلاب را هدایت کند.
چنان که از این گفتهها برمیآید٬ یکی از گلایههای اصلی آیتالله خمینی در مورد رسانه در دوران پیش از انقلاب این بوده که گروه انقلابی و اسلامی طرفدار او رسانه در اختیار ندارند و او مجبور شده با استفاده از نوار کاست و اعلامیه انقلاب را هدایت کند و به همین دلیل صدها نفر به خاطر انتشار این شبه رسانهها به دست ساواک دستگیر و شکنجه شدند.
با وجود این زمانی که جمهوری اسلامی بنیان نهاده شد، دیری نپایید که علیرغم وعدهها، در بر پاشنه پیشین چرخید و رسانه در جمهوری اسلامی در خدمت نظام تکصدایی حکومت نوین به کار گرفته شد.
آیتالله خمینی در ۲۸ تیر ۱۳۵۸ در جمع کارکنان صدا و سیما گفت: «الآن که یک مملکتی شده است آزاد و کسی نمیتواند به دیگری تعدی بکند و شما آزادید در اینکه تبلیغات بکنید و همه آزادند که در روزنامهها و در رادیوها و در همه جا تبلیغاتشان را بکنند، باید به فکر این معنا باشید که این دستگاه را متحول کنید.» (جلد ۹ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۱۵۳ تا صفحه ۱۶۱)
انقلابیون از سال ۵۸ و فضای باز سیاسی و مطبوعاتی آن همواه به عنوان یک سال رویایی در تاریخ انقلاب اسلامی یاد میکنند. همه گروهها اعم از مذهبی و مارکسیست نشریات خود را آزادانه میفروختند. هر چند تنشهایی در همان فضا هم وجود داشت اما هنوز برنامهای برای بگیر و ببند و سانسور سیستماتیک رسانهها وجود نداشت. اما این گشادهدستی چندان به طول نیانجامید.
آیتالله خمینی: « شمایی که الآن لشکر کفر بهتان حمله کرده… نباید به خودتان بیایید که دیگر توی روزنامهتان این غلطها را نکنند؟! … چرا جلوی روزنامهها را نمیگیرید؟ مکرر من گفتهام به آنها، چرا نمیگیرند جلوی روزنامهها را؟ من بگیرم جلویش را؟»
آیتالله خمینی در جریان اختلافات داخلی ایران در ۲۵ آبان ۱۳۵۹ و تاثیر نشریات و رونامههای نزدیک به هر کدام از این جریانات در این اختلافات گفت: «این روزنامهها نمیفهمند یا فهمیده عمل میکنند. چرا باید این روزنامهها دامنبزنند به این طور اختلافات؛ اختلافی که اشخاصی طرحریزیاش را میکنند که اگر این اشخاص پیش ببرند، نه تو روزنامهنگار را و نه آن رئیس روزنامه را نخواهند گذاشت؛ تمامتان را از بین خواهند برد؟» «رهبر انقلاب» در ادامه از تهدید هم فروگذار نکرد و تاکید کرد :« شمایی که الآن لشکر کفر بهتان حمله کرده… نباید به خودتان بیایید که دیگر توی روزنامهتان این غلطها را نکنند؟! … چرا جلوی روزنامهها را نمیگیرید؟ مکرر من گفتهام به آنها، چرا نمیگیرند جلوی روزنامهها را؟ من بگیرم جلویش را؟» (جلد ۱۳ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۳۴۵ تا صفحه ۳۵۵)
میتوان چند نکته محوری را از تغییر لحن آیتالله خمینی درباره رسانهها و تهدیداتش در آن سالها استخراج کرد. از جمله شناسایی روزنامه ها به عنوان محلی برای «توطئهگری» و برجسته کردن مسئله جنگ و شرایط بحرانی کشور و دعوت روزنامهها به سازش و سکوت به این دلیل. در نهایت هم بهکارگیری زبان تهدید و مستقیم وارد عمل شدن خود خمینی و ربط دادن اعتقادات دینی و اسلامی و معاد با ضرورت برخورد با روزنامهها.
او در ۱۵ مرداد ۱۳۵۹ در یک پیام رادیویی گفت: «روزنامههایتان را جلویش را بگیرید. آقایان روزنامههایی که به آنها مربوط است، جلویشان را بگیرند.» سپس با لحنی تهدیدگرانه ادامه داد: «باید خود آقایان جلویشان را بگیرند قبل از اینکه ملت جلویش را بگیرد، قبل از اینکه خود ملت بیاید و بیملاحظه از کسی، تمام این روزنامهها را خفه کند خودشان جلویش را بگیرند.» (جلد ۱۳ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۷۲ تا صفحه ۸۲)
نخستین تجارب جمهوری اسلامی در برخورد با رسانههای مخالف٬ در همان اوایل انقلاب روی داد. در همان زمانی که انتظار میرفت که تکثر و چندصدایی در فضای سیاسی و اجتماعی ایران دیده شود، نخست با حمله به روزنامه آیندگان و سپس با توقیف رسانههای متعلق به جریانات چپ و مجاهدین٬ فضا را تنگ کردند و حرکت به سوی نظام تکصدا آغاز میشود. انقلابیون فقط به بستن روزنامههای مخالف و دستگیری و بایکوت اکتفا نکردند. این مسیر به سمت حذف فیزیکی کسانی مانند صادق قطب زاده که «حزباللهیها» احساس میکردند به اشتباه به ریاست این رسانه حساس گماشته شده پیش رفت و قطب زاده، رئیس وقت صدا و سیما به اتهام تلاش برای ترور آیتالله خمینی٬ اعدام شد.
صادق قطبزاده در سال ۶۱ به اتهام تلاش برای ترور آیتالله خمینی اعدام شد
آیتالله خمینی در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۹ خطاب به شمس آل احمد سردبیر رزونامه اطلاعات گفت: «قلم آزاد است، اما هر قلمی؟! بیان آزاد است، اما هر بیانی؟! یک بیان است که یک مملکت را به دامن ابرقدرتها میاندازد. آیا این بیان آزاد است؟! این را ما بگوییم آزادی، که مملکت ما را به فساد بکشید؟! یک قلمی است که با صهیونیسم و امثال اینها روابط دارد.» او سپس آل احمد را به حذف روشنفکران منتقد تشویق کرده و افزود: «شما با قدرت عمل کنید و این عناصری که بر ضد مسیر نهضت و انقلاب و مصالح کشورند تصفیه و پاکسازی نمایید.» (جلد ۱۲ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۲۹۸ تا صفحه ۲۹۹)
مدتی پس از استعفای صادق قطبزاده ، تقی فراحی به مقام ریاست صدا و سیما رسید٬ فراحی در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۹ به دیدار آیتالله خمینی رفت. او در این دیدار خطاب به فراحی گفت:« شما موظفید؛ هم وظیفه شرعی و هم وظیفه قانونی دارید که دستگاه رادیو- تلویزیون را از گروههایی که منحرف هستند، و یا ارتباط با رژیم سابق داشتهاند و در خدمت آنها بودهاند تصفیه کنید، و اشخاصی که فاسد هستند که موجب فساد میشوند را هم تصفیه کنید. شما باید اینها را با کمال قدرت بدون هیچ ملاحظهای از رادیو و تلویزیون تصفیه کنید.»(جلد ۱۲ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۲۹۰ تا صفحه ۲۹۳)
دهم شهریور ماه سال ۱۳۶۴ هم رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با مسئولین سه روزنامهی کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی که حالا دیگر میشد آنان را حکومتی خواند، گفت که «من میل ندارم رادیو هر وقت باز میشود اسم من باشد، مدتهاست که از این جهت متنفرم، این کار غلطی است، به اندازه متعارف نسبت به همه خوب است، زیادیاش مضر است.» (جلد ۱۹ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۳۶۱ تا صفحه ۳۶۳)
هاشمی٬ خامنهای و میراث خمینی
پس از حذف ملی – مذهبی ها٬ تصفیه مجاهدین و تودهایها٬ منزوی کردن روشنفکران مستقل و دگراندیش٬ فضای رسانهای اوایل انقلاب یکدست شد.
در کنار روزنامههای ثابت کیهان٬ اطلاعات و جمهوری اسلامی٬ تاسیس روزنامه رسالت هم تغییری در فضا ایجاد نکرد. در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی هم صدای مخالف به شکل جدی بلند نشد و هاشمی٬ آشکارا در خطبههای نماز جمعه٬ به روزنامه سلام که نزدیک به اصلاحطلبان بود حمله میکرد.
آیتالله خامنهای در مقام رهبر و آیتالله هاشمی رفسنجانی در مقام رئیس جمهور٬ تمایلی به گشودن فضا نداشتند و میراث و مکتب آیتالله خمینی را در نگاه به رسانهها دنبال کردند. تلاشهای کوچکی همچون مجله زن و مجلات دیگر هم نتوانستند فضا را تغییر دهند و دلخوشی محدود جامعهی روشنفکری مستقل٬ به روشن ماندن چراغ نشریاتی همچون گردون٬ دنیای سخن و تکاپو بود، که البته اغلب نویسندگان و مرتبطین این نشریات٬ بعدها مورد غضب قرار گرفتند. بسیاری از آنان همچون فرج سرکوهی٬ عباس معروفی و دیگران٬ از ترس جان٬ جلای وطن کردند.
در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی هم صدای مخالف به شکل جدی بلند نشد و هاشمی٬ آشکارا در خطبههای نماز جمعه٬ به روزنامه سلام که نزدیک به اصلاحطلبان بود حمله میکرد.
در دوران اصلاحات اما با ایجاد فضای باز سیاسی، به یک باره فنر آزاد شد و فضای رسانهای ایران٬ یکی از متنوعترین و پربارترین دوران خود را سپری کرد.
در آن دوران٬ دهها روزنامه٬ مجله و هفتهنامه در سپهر رسانهای ایران ظاهر شدند که نه تنها از نظر محتوا و گفتمان فکری و سیاسی٬ بلکه از منظر حرفهای٬ شکل و شمایل٬ صفحهآرایی و ظاهر٬ با مطبوعات پیش از آن دوران٬ تفاوت اساسی داشتند. روزنامههای نشاط٬ خرداد٬ جامعه٬ توس٬ صبح امروز٬ فتح٬ پیام آزادی، گزارش روز٬ مشارکت٬ آبان٬ هفته نامه راه نو و چندین روزنامه و مطبوعات دیگر٬ همگی در آن دوران درخشیدند.
با این وجود تندروها با در اختیار داشتن ابزارها و نهادهای مهمی همچون قوه قضائیه و گروههای فشار٬ با تعطیلی فلهای روزنامهها٬ دستگیری روزنامهنگارها و تهدید٬ با این روند٬ مقابله کردند.
شرایط امروز٬ شلنگ نفت وامپراطوری رسانههای دولتی
امروزه در ایران٬ بر اساس نص قانون اساسی٬ امکان ایجاد شبکههای رادیویی و تلویزیونی برای بخش خصوصی وجود ندارد.
صدا و سیما٬ با صدها شبکهی رادیویی و تلویزیونی سراسری٬ استانی و برونمرزی و هزاران میلیارد تومان بودجه و اعتبار٬ تنها نهاد رسانهای رسمی کشور است. نهادی حاکمیتی که ریاست و معاونتها و دیگر پستهای کوچک و بزرگ آن بین راستیها تقسیم شده و مبلغ اندیشهها و عقاید ایدئولوژیک و سیاسی حاکمیت است٬ نزدیک به حکومت و دور از مردم٬ بدون رقیب٬ بدون ناظر و بدون نگرانی از اقبال یا عدم اقبال مخاطب.
از دیگر سو٬ در ایران٬ در حال حاضر دهها خبرگزاری و صدها سایت خبری در کنار دهها روزنامه٬ فصلنامه٬ ماهنامه٬ هفتهنامه و مجله در حال فعالیت هستند که هر کدام از آنها به یکی از نهادهای حاکمیتی و دولتی تعلق دارند. همهی آنها از بودجه عمومی استفاده میکنند و آنها هم مانند صدا و سیما٬ به هیچ نهاد و مرجعی٬ حساب پس نمیدهند.
مدیرکل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی: در حال حاضر ۹ هزار و ۳۰۰ رسانه در کشور در حال فعالیت هستند که از فرهنگ و ارشاد مجوز دارند. در ایران تعداد خبرگزاریهای فعال از کل اتحادیه اروپا نیز بیشتر است.
به گفته محمدرضا دربندی مدیرکل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی «در حال حاضر ۹ هزار و ۳۰۰ رسانه در کشور در حال فعالیت هستند که از فرهنگ و ارشاد مجوز دارند.» همچنین ۲ هزار و ۳۰۰ خبرگزاری و پایگاه خبری در سطح کشور وجود دارد که از این تعداد ۱۰۰۰ مورد غیرفعال بوده و هزار و ۳۰۰ خبرگزاری و پایگاه خبری فعالیت دارند. دربندی با تاکید بر اینکه در ایران تعداد خبرگزاریهای فعال از کل اتحادیه اروپا نیز بیشتر است، افزود: «همچنین تعداد نشریات مکتوب نیز ۷ هزار نشریه است که از این تعداد ۳ هزار و ۸۰۰ نشریه فعال و ۳ هزار و ۲۰۰ نشریه غیر فعال است.»
در ایران٬ از بیت رهبرجمهوری اسلامی گرفته تا قوه قضائیه٬ سپاه٬ بسیج٬ ستاد اقامه نماز٬ بساری از وزارتخانهها٬ نهادهای دینی و حاکمیتی و بسیاری از سازمانها و گروه های دارای بودجه عمومی٬ شهرداری ها٬ استانداریها شورای شهر و روستا و دیگر ادارات٬ دستی هم بر آتش رسانه دارند.
سپاه به تنهایی چندین خبرگزای و رسانه دارد. مانند فارس٬ تسنیم٬ خبرگزاری بسیج٬ مجموعهی رسانه ای گستردهی اطلس میدیا ٬سایتهای خبری متعددی همچون مشرق٬ تبیین٬دیدبان٬ برهان٬ روزنامه جوان٬ شبکه تلویزیونی افق٬ تلویزیون اینترنتی فارس پلاس . سازمان تبلیغات٬ علاوه بر خبرگزاری مهر٬ چندین رسانهی دیگر همچون شفقنا و تبییان دارد. قوه قضائیه با خبرگزاری میزان به میدان آمده است٬ حسن خمینی، نوه آیتالله خمینی در مقام متولی آرامگاه پدربزرگش٬ سایت جماران و زیرمجموعههای آن را مدیریت می کند٬ شهرداری تهران٬ روزنامه همشهری را اداره میکند و صدا و سیما روزنامهی جام جم را چاپ می کند و اینها فقط مشتی از خروار است.
این بال قدرت و به عبارتی دیگر این ماشین رسانهای و تبلیغاتی عظیم٬ هزاران نفر نیرو٬ صدها باب ساختمان و هزاران میلیارد تومان هزینه بر دست کشور میگذارند و این در حالی است که بخش قابل توجهی از مردم ایران٬ اخبار خود را از کانالهای مجازی رسما غیرمجاز اینترنتی و شبکههای تلویزیونی ماهوارهای خارج از کشور دریافت میکنند و ابزارهایی همچون بردن ممنوعیت نصب ماهواره٬ ارسال پارازیت و فیلترین گسترده٬ آنها را از ادامهی این راه٬ منصرف نکرده است.
3 پاسخ
محصولات این پدیده که عبارت است از آقازاده ها و دلارهای غارت شده طبق وعده به کشورهای غربی صادر میشود ، امام راحل عظیم الشان هم از کشور خاصی برای صدور انقلاب نام نبردند !
دیدگاهها بستهاند.