زیتون– بهزاد نبوی٬ عضو حزب سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی٬ که پیشتر نیز بر ائتلاف اصلاح طلبان برای انتخابات پیشرو تاکید کرده بود٬ گفت: «من همچنان به ادامه ائتلاف اعتقاد دارم؛ اما کسی به حرف من گوش نمیدهد. در اوایل انقلاب آرایش قوای سیاسی ما به «لیبرال» و «خط امام» معروف شد، که با رفتن بنی صدر و کنار گذاشته شدن همفکرانش، به «چپ» و «راست» تبدیل شد؛ در واقع چپ و راست طرفدار انقلاب. از دوم خرداد به بعد، اصلاحطلب و به تدریج اصولگرا در مقابل اصلاحطلب شکل گرفت. این جناحبندی با یک سری تغییرات جزئی ادامه داشت. من معتقدم که از سال ۹۲ یا حتی ۸۸ به این سو، آرایش جدیدی در کشور در حال شکلگیری است.»
او در گفتوگوی با خبرآنلاین ادامه داد: «در سال ۸۸ عدهای مثل من به «فتنهگری» و به عدهای هم به «ساکتین فتنه» متهم شدند. این «ساکتین فتنه» عملا یک طیف جدید ایجاد کردند. به نظرم ساکنین فتنه بیشتر اصولگرایان معتدل و میانه رو بودند که حاضر نشدند علیه مهندس موسوی و اصلاح طلبها که نامشان فتنهگر شده بود، شمشیر بکشند و وارد میدان شوند.»
بیشتر بخوانید: طرح نو سعید حجاریان برای شرکت اصلاحطلبان در انتخابات
به گفته نبوی کسانی مانند آقایان ناطق نوری، لاریجانی و مطهری در زمره «ساکتین فتنه» طبقهبندی شدند. یا افرادی مانند آقای آخوندی که همیشه اصولگرا بودند، مسئول ستاد آقای موسوی شدند و عدهای از اصولگرایان از مهندس موسوی حمایت کردند. میخواهم بگویم که آرایش قوا در حال تغییر است؛ اما دوستان ما توجه ندارند.
این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ادامه داد: «در سال ۹۲ که آقای روحانی رئیس جمهور شد، به دلیل همین تغییر آرایش بود. روحانی عضو جامعه روحانیت مبارز بود و ربطی به اصلاحطلبان نداشت؛ اما بسیاری از اصلاحطلبان از نامزدی مثل آقای دکتر عارف درخواست کردند کنار برود و آقای روحانی بماند. در واقع اصلاح طلبها و اصولگراهای میانه رو و معتدل به نوعی در کنار هم قرار گرفتند و این روند در مجلس دهم خیلی روشنتر شد. در حال حاضر، من تندروی و میانه روی را یک پوشش فراتر از اصلاحطلبی و اصولگرایی میبینم.»
این زندانی سیاسی سابق گفت: «ما در حال حاضر اصلاح طلبهای تندرویی داریم که به براندازان نزدیکترند. در میان اصولگراها هم جبهه پایداری را داریم. جریان آقای ناطق نوری و آقای مطهری و حتی آقای لاریجانی را هم داریم، که هیچ شباهتی با پایداری ندارند. بنابراین آرایش قوای جدیدی در کشور شکل گرفته است که از ۸۸ آغاز و در ۹۲ تعین بیشترییافته است و روز به روز این تعین بیشتر میشود.»
بهزاد نبوی افزود: «من تندروی و میانه روی را یک پوشش فراتر از اصلاحطلبی و اصولگرایی میبینم. ما در حال حاضر اصلاح طلبهای تندرویی داریم که به براندازان نزدیکترند. در میان اصولگراها هم جبهه پایداری را داریم.»
نبوی تاکید کرد: «من در مجلس دهم به اصلاح طلبها خیلی اصرار کردم که نمایندگان اصلاحطلب با اصولگراهای معتدل یک جلسه غیر علنی بگذارند، در آن جلسه هیئت رئیسه را انتخاب کنند و هر کس بیشترین رأی را آورد، در جلسه علنی از او حمایت کنند. هشدار دادم، وقتی شما این کار را نمیکنید، اعضای پایداری با داشتن کمتر از ۴۰ نماینده در مجلس دهم، جایگاه قوی پیدا میکنند.
متاسفانه به این هشدارها توجه نشد و در اثر آخرین رقابت، آقای مطهری کنار رفت و آقای مصری جای او را گرفت. این خطای بسیار بزرگی است. من معتقد بودم و هستم که باید این ائتلاف وجود داشته باشد؛ اما متأسفانه دقت نمیشود.»
نبوی به این سوال که به نظر میرسد مردم از اصلاح طلبها بریدهاند٬ پاسخ داد: «مردم ما به آنچه بر روی زمین است نگاه می کنند. نتیجه کار و عملکرد مسئولین را، که البته بخش مهمی از آن معلول عملکرد دیگران غیر مسئول ولی صاحب قدرت است، را می بینند و ناامید و مایوس می شوند. همان طور که در سال آخر مجلس ششم این اتفاق رخ داد. مردم که با کسی با عقد اخوت نبسته اند، اگر ببیند جریانی آمده؛ اما مشکلاتشان حل نشده است، معمولا نمی روند واکاوی کنند که منشاء مشکل چیست. این مسئولین منتخب مردم و اصلاح طلبان اند که باید علل و عوامل ناکامی ها را برای مردم روشن کنند، تنها در این صورت می توان اعتماد از دست رفته را باز یافت و مردم را تا حدودی امیدوار کرد.»
2 پاسخ
بنظر من اقای نبوی صغرا کبرا میبافه” از اول انقلاب تعریف میکنه تا حالا که چپ و راست چطوری اسمهاشون عوض شده و در حال حاضر اسمهای جدیدشون چی قراره بشه ! اخرش میگه بیائید برای مردم یه داستان شبه منطقی ببافیم برای اخرین ناکامی هاشون تا اونا دوباره بیان تو انتخابات شرکت کنند” گویا چپ ایران در یک قرار مدار پنهان با راست و در یک خاله بازی تاریخی تعهد کرده اند که با جان و دل نقش اپوزیسیون رو بازی کنند فقط به یه منظور” اونهم راضی کردن مردم برای حاضر شدن سر صندوقهای رای گیری ! من هیچوقت نفهمیدم که چرا اصرار بیش از حد اصلاح طلبها برای حضور مردم در انتخاباتها فقط کنشگری فعال محسوب میشه و شرکت نکردن انفعال ! در موقعیتی که حاکمیت همه ابزارها برای اهداف تقریبا شخصی خودش رو اماده کرده که امریکا بازی و اسرائیل بازی خودش رو پیش ببره و تنها نیازش به مردم رای دادن حداکثری اونهاست چرا تحریم انتخابات کنشگری محسوب نمیشه ؟ حرف و خواسته مردم در این چهل سال گذشته این بوده که ازادی ارزوی این ملت از صد و اندی سال پیش تا الان هست و ما بخاطرش با جنگ و خونریزی با دو سلسله پادشاهی این نیاز رو فریاد زدیم و جمهوری اسلامی که الان مثل بختک رو ما افتاده سومین سلسله هستش و ما هنوز هشتمون گرو نه مونه و این یکی سلسله ادعا داره که ازادی یعنی ولنگاری ! اصلاح طلبی که با تولدش پز ازادی خواهی میداد و هنوز هم از رو نرفته تنها پیشنهادش به ما برای کسب ازادی اینه که اگه رو به قبله هم شدید باید رای بدید ! چرا ؟ حق ما رو دارن دو لپی میخورن و تبدیلمون کردن به یه مشت زباله گرد و جلوی چشممون کاخ و قصرهاشون سر به فلک کشیده و به میلیارد میگن یه تومنی! برای خط فقر رقم هفت هشت میلیون تومن در میاد و به کارگر بدبخت یک هفتم این مبلغ رو میدن و میگن تقصیر امریکاست ! شکم گرسنه باید زیر سایه جنگ زندگی کنیم و بهمون میگن چقدر خوشبختید شما و فقط خودتون خبر ندارین ! اقای نبوی رای مردم اونقدر مهمه که رهبر متکبر ما بخاطرش میاد تو رادیو تلویزیون میگه خواهش میکنم حتی از کسانیکه ما رو قبول هم ندارند بیان تو رای گیری شرکت کنند ! برادر نبوی حفظ نظام اوجب واجبات نیست در مقابل حفظ انسانیت ” رفتار حاکمیت با مردم یه رفتار حیوانیه و اون چیزی که بیش از گرسنگی مردم رو ازار میده توهین به شخصیت اونهاست ” از چهل سال پیش به اینطرف چقدر ادمهای مهم و ارزشمند در زندانهای این مفتخورها هستی و عمر و زندگی و خانواده اشان به باد فنا رفته ؟ تا نفس کشی نباشد که به این جناب فرعون بگوید خرت به چند ! این اون نظامی هست که چهل سال پیش ما بخاطرش جلوی گلوله میرفتیم ؟ اقای نبوی اینبار برو جلو و امیدوارم خدا روزیت رو جای دیگه حواله کنه .
بنظر میرسد بهزاد نبوی مثل خیلی ها کمی پخته تر شده وروی زمین فکر میکند.
اصلاح گام به گام بجای تند روی و رادیکالیسم و پادوئی اجنبی.
دیدگاهها بستهاند.