زیتون– عبدالله ناصری٬ فعال سیاسی اصلاح طلب٬ خبر از آن داد که او و محمدرضا خاتمی در اعراض به نحوی مدیریت محمدرضا عارف از شورای عالی اصلاح طلبان خارج شدهاند.
او در رابطه با نحوی مدیریت محمدرضا عارف توضیح داد: «باور خود من این است که هنوز بحث نامزد شدن و کاندیداتوری عارف برای ریاست جمهوری از ذهن ایشان و مشاوران حلقه اولیهشان پاک نشده است.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه افزود: «در واقع این هسته اصلی یا به تعبیری اصلاح طلبان اصلی که به ماندگاری نظام سیاسی وفادارند، اما به طور جدی به تغییرات بنیادین و ساختاری هم معتقد هستند، متفاوت با گذشته است. نگاه امروز یک واقعیت را نشان میدهد که آن هسته اصلی اصلاحات، به همان میزان که به صندوق رای و به دست گرفتن کرسیهای انتخابی فکر میکنند، نسبت به مطالبات جامعه مدنی دغدغه دارند.
در کنار اینها افرادی در جبهه اصلاحات و حتی در درون شورای عالی سیاستگذاری هستند که بدون تعارف به هیچ چیز جز حضور در صحنههای قدرت فکر نمیکنند که این نگاه در واقع همان دو گانه اصلاحطلبان جامعهمحور و قدرتمحور را شکل میدهد. امروز تا حدود زیادی خود شورای عالی سیاستگذاری تجلی این دوگانه و این دو نگرش است.»
عبدالله ناصری در گفتوگو با وبسایت انتخاب٬ در این رابطه توضیح داد: «من فقط دوره اول در شورای سیاستگذاری بودم و دوره دوم و سوم کنارهگیری کردم. دلیل اصلی کنارهگیری هم این بود که عملا هیچ نوع رفتاری که بیانگر اعمال مدیریت قاطع و در عین حال مدیریت سیاسی در شورای عالی سیاستگذاری از سوی آقای عارف باشد، ندیدم. این شیوه مدیریت نه تنها موجب کنارهگیری من شد بلکه افرادی همچون آقای محمدرضا خاتمی هم به این دلیل از شورای کناره گیری کردند. این نقطه ضعف واقعیتی است که نمیشود کتمان کرد، اما البته این هم واقعیتی است که فعلا ریاست شورای عالی با آقای عارف است.»
او ادامه داد: «آقای عارف باید در رفتار مدیریتی خودش به طور جدی تغییر ایجاد کند، در غیر اینصورت حاشیههایی که برای لیست مجلس دهم و شورای شهر ایجاد شد، کماکان ادامه خواهد داشت. آقای عارف باید در رفتار مدیریتی خودش یک قاطعیت و صراحتی به خرج دهد -که البته همه میدانند این کارها در مدل کار هزینهبردار است- و یا این که ایشان به آن وجه پررنگ تر خودشان یعنی وجه غیرسیاسی بازگردد. پیشنهاد سومی جز این دو راه به ذهنم نمیرسد.»
5 پاسخ
اولوالامرند کارداران
از پیمانند بار داران
چنین بود عهدشان
امت دهد امرشان
امام دارد هر امت
کز رب دارد نبوت
پس تنازع با کاردار
ناروایست یک کارزار
مگر لافد خود ربم
یا نبیی نک استم
بدون این اصلاحات
بدان یک از محالات
این محمد رضا خان عارف هم نتوانست نانی که کناره گیری از انتخابات ریاست جمهوری در سفره اش گذاشت را هضم کند !
کار درستی کردند.اصلن از اول اعتماد به عارف اشتباه بود او موفق شد با کمک فرصت طلبان نفوذی در بین اصلاح طلبان این جریان سیاسی را نزد مردم بی اعتبار کند.
اصلاح طلبان باید صبغه دینی قرآنی قوی داشته باشند….قوی تر از آنچه در صف مقابل از مذهبی ها وجود دارد….
در کل باید گفت همه باید به مبانی و معیار مورد اعتماد خود از دین و آئین استناد کنند…با چنین روشهایی هم باور خود و دیگران را به محک میزنند و هم باور طرف مقابل را و هم راه و روش برای جوانان مومن آشکار میگردد….البته اگر هر دو طرف به باور و ایمان دینی ملبس هستند….
مثلا اصلاح طلبان باید معیار ولایت مطلقه فقیه را بطور جدی و آشکار و با مبانی مستدل به نقد بکشانند…
حتی از کشیده شدن مباحث به مبانی شیعه و سنی نهراسند…
تا مبانی اعتقادی به بحث گذاشته نشوند راه و چاه مسائل و مشکلات اجتماعی بطور اساسی حل نخواهند شد… بازبینی های دقیق در برداشت از آیاتی که مبنای اعتقادی طرف مقابل قرار دارد بیان شود…
اصلاح طلبان بسبب سابقه عملکرد خود باید بتوانند در جلسات تحقیاتی و آموزشی بطور آشکار در مبانی ولایت مطلقه فقیه کنکاش کنند…
بطور مثال آیه اولی الامر در سوره نساء و مانند آن موضوع مباحث دقیق در جلسات اعم از عمومی و خصوصی قرار گیرد…آیاتی که مبنا را بر حکم الهی و شورا اعلام میکنند و اختلاف نظر و رجوع مجدد به رسالات الهی را برسمیت میشناسانند…
نتیجه اینکه اگر این دستجات و گروه های اجتماعی بر ولایت مطلقه فقیه اتفاق نظر داشته باشند اصلاح طلبان آب در هاون میکوبند….اصلا به وجود اصلاح طلبان احتیاجی نیست…همه سیاهی لشکر ولایت مطلقه فقیه هستند…
دیدگاهها بستهاند.