این یادداشت اصلا قصد ندارد به کسی اهانت کند یا کسی را در نظام سیاسی ایران برنجاند، اما این هفت هزار مامور مخفی که قرار است مردم تهران را بپایند و نتق همه را بکشند، دقیقا تکرار همان سوژه رمان مشهور ۱۹۸۴ جورج اورول هستند که در سال ۱۹۴۸ درانگلیس نوشته شده است. این رمان یکی از ده رمان مشهور قرن است که تاکنون به ۶۵ زبان ترجمه شده است. شهرت رمان ۱۹۸۴ به این است که برخی از کثیفترین رفتارهای رژیمهای توتالیتراستبدادی و رژیمهای کمونیستی را در آستانه آغاز جنگ سرد به شیوهای مدرن به تصویر میکشد. یعنی رژیمهایی که تنها چیزی که برای آنها اهمیت ندارند خواست مردم یا شهروندان است. در همه این رژیمها یک نفر در راس قرار دارد که با کمک یک حزب و یک تشکیلات بسیار گسترده و مخوف و با ترفندهایی شبیه همین استخدام هفت هزار ناظر بر مردم حکومت میکنند. استحمار تودههای مردم و مراقبت از اینکه مردم یک وقت آزادانه فکر نکنند، از اصلیترین اهداف همه این رژیم هاست.
شاید مشهورترین و وسیعترین مفهومی که رمان ۱۹۸۴ تولید کرده است عبارت برادر بزرگ (Big Brother) است. این «برادر بزرگ» همانی است که همه شهروندان را میپاید و جاسوسانش همه جا حضور دارند. او هر چه میگوید همه باید اطاعت کنند. هرگز اشتباه نمیکند و اگر مرتکب اشتباهی شد حتما دلیل هوشیارانهای داشته است یا ترفندی در کار بوده است تا دیگران فکر کنند اشتباه کرده است. البته در صورت وقوع چنین اشتباهی، روزنامهها و رادیو تلویزیون به ترتیبی یا از طریق اصلاح کتابهای درسی یا حتی تغییر تاریخ اشتباه او را اصلاح میکنند. او به قدری باهوش است که حتی اختراع هواپیما نیز از شاهکارهای اوست.
مبلغان حکومت در ۱۹۸۴، مانند دوران احمدینژاد تبلیغ میکنند که تاکنون هیچ نظامی در طول تاریخ پاکتر از این نظام وجود نداشته است و هرکس که نقدی پیرامون عملکرد حاکمیت دارد یا نفوذی دشمن است یا نادانی است که باید اورژانسی روان درمانی شود.
در نظامی که ۱۹۸۴ آن را نقد میکند موسیقی و عشق معنا ندارد. آمیزش جنسی ممنوع است و تنها زمانی اجازۀ ازدواج دارند که هدف از آن ایجاد فرزندانی برای خدمت به حزب باشد. این فرزندان در دوران کودکی تحت آموزش حزب قرار میگیرند و به جاسوسانی برای رهبر تبدیل میشوند. جاسوسانی که حتی والدین خود را هم در صورت انجام جرم به حزب معرفی میکنند.
در نظامی که جورج اورول نمایش میدهد شاید هیج چیز منفورتر از آزادی و لغت آزادی نباشد و هیچ مجازاتی شدیدتر از مجازات کسانی نیست که به آزادی فکر میکنند. در این نظامها تبلیغ میشود که آزادی عین بردگی است. جهل قدرت است. جنگ همان صلح است. هر کس که بر خلاف معیارهای حاکم فکر کرد طبعاٌ باید درمان شود تا از طریق مصاحبههای تلویزیونی و اعتراف بر همه معلوم شود که او مثلا به علت روان پریشی با نظام حاکم مخالفت میکرده است.
وقتی ایدههای رمان ۱۹۸۴ را در کشوری مانند کره شمالی مورد ارزیابی قرار میدهیم، میبینیم که همین امروز همه معیارهای جورج اورول با جزییات در مورد این کشور صدق میکند. در کره شمالی کمونیست، مردم رهبر خود را پدیدهای آسمانی میدانند که بنا بر لطف طبیعت با اسب سفیدی بر سرزمین کره نازل شده است. در این کشور تبلیغ علیه امپریالیسم آمریکا یا دشمن بیش از هر موضوع دیگری در رسانهها مورد تاکید قرار میگیرد. بر اساس تبلیغات، هر آنچه معیار در غرب وجود دارد غلط است و با هدف آسیب زدن به کره شمالی و رهبر داهی آن طراحی شده است. برای مثال، اینکه در غرب تبلیغ میشود بدن انسان به گوشت قرمز احتیاج دارد یا برای انسان مفید است یک دروغ محض است و اساسا بشر احتیاجی به خوردن گوشت ندارد و قس علی هذا.
هفت هزار ناظر در تهران
اگر جمعیت تهران را در حالت عادی روزانه ده میلیون نفر بگیریم، حدود سه دهم جمعیت ساکن تهران کودکان زیر سن ۱۴ سال هستند.در این میان اگر دو دهم جمعیت را نیز افراد مسن در نظر بگیریم حدود پنج میلیون نفر از جمعیت تهران در سن ۱۸ تا ۵۵ ساله قرار دارند، که ممکن است دست به خطایی بزنند و نیاز به ارشاد داشته باشند. در این میان اگر یک میلیون را نیز افراد مذهبی مقید در نظر بگیریم که کمتر دست از پا خطا میکنند به این ترتیب، تقریبا تهران چهار میلیون جمعیت مساله دار یا خلافکاردارد که ممکن است خطایی از آنها سر بزند که مد نظر حکومت است.
از سوی دیگر، اگر هفت هزار نفر ناظر در تهران هر کدام روزانه مراقب ۵۷۱ نفر شهروند باشند به این ترتیب همه چهار میلیون جمعیت خطر ساز تهران تحت نظارت قرار گرفتهاند. امری که بیشتر به شروع یک جنگ روانی شباهت دارد تا یک اقدام عاقلانه.
حال اگر هر کدام از این هفت هزار نفر، در ماه فقط یک و نیم میلون تومان دستمزد بگیرند، در آن صورت برای کشوری که به لحاظ اقتصادی فقط اعلام ورشکستگی رسمی نکرده است، به طور تقریبی ماهانه معادل یازده میلیارد تومان و سالانه معادل ۱۲۶ میلیارد تومان برابر با ۲۹ میلیون دلار برای دولت هزینه تراشی شده است. در شرایطی که دولت بودجه را بر اساس تقریبی نفت بشکهای چهل دلار بسته است و خزانه دولت تقریبا خالی از هر درآمدی است و صدها هزار نفر از بیکاری رنج میبرند، اختصاص ۱۲۶ میلیارد تومان در سال برای اقداماتی که منجر به جنگ اعصاب میشود، فقط و فقط بر اساس رمان ۱۹۸۴ جورج اورول قابل توضیح است.
تنبیه یک سگ از اختیاریه جنوبی
چندی پیش فیلم کوتاهی از تنبیه یک سگ از سوی خانمی که یک مهد نگهداری سگها را اداره میکند در شبکههای اجتماعی پخش شد. در این فیلم به یک سگ کوچک سفید رنگ با کلماتی که مودبانه نبود اهانت میشد و سگ بیچاره به خاطر اینکه به محلههای بالای شهر تهران تعلق نداشت تحقیر میشد و از ترس به خود میلرزید. انتشار این ویدئو چنان جنجالی را به راه انداخت که صاحب صدایی که به سگ سفید توهین میکرد، بارها از کرده خود اظهار پشیمانی و عذرخواهی کرد. حال که از ترس شبکههای اجتماعی نمیتوان حتی آزادانه به سگهای یک مهد خصوصی سگها توهین کرد، چطور میتوان شهروندان را به کنترل درآورد.
از سویی، اگر بعد از چهار دهه، با وجود این همه دستگاه کنترل و نظارت و پلیس و بسیج و گشت ارشاد و ماموران مخفی وزارت اطلاعات، و همچنین چندین کانال تلویزیونی دولتی و فیلتر همه سایتهای مشکوک، هنوز چهار میلیون جمعیت تهران احتیاج به مراقبت دارند تا از ترس ماموران دست از پا خطا نکنند، در آن صورت فقط باید رمان ۱۹۸۴ جورج اورول را یک بار دیگر با دقت خواند و «برادر بزرگ» را پیدا کرد.
به این ترتیب، باید اذعان داشت که طرح استخدام هفت هزار مامور مخفی برای پاییدن مردم تهران از ابتدا با یک ابهام مهم مواجه است. ابهام در آن است که از قبل همه کنسرتها، بسیاری از فیلمها و سینماها، کتابها، شبهای شعر و موسیقی همگی به کنترل و انقیاد درآمدهاند و طبعا رفتار مردم را نیز بیش از این نمیتوان به کنترل درآورد. مگر اینکه در تدارک طرحی هستند برای ایجاد تنش اجتماعی هرچه بیشتر به منظور ناکارامد معرفی کردن دولت به مردم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری. شاید هم یکی از سرداران سپاه خود را آماده میکند تا به جای حسن روحانی دور دوم ریاست جمهوری را آغاز کند. ظاهرا از انتخابات اخیر مجلس با نتیجه سی به هیچ هنوز درس کافی نگرفتهاند.
یک پاسخ
اگر کتاب ۱۹۸۴ ارول بیان جامعه ای کمونیستی ، کتاب قلعه حیوانات بیان حال ماست ، گویی ارول میدانسته چه جانورانی قدرت را به دست میگیرند !
دیدگاهها بستهاند.