7 پاسخ

1. در نهایت استدلال جنابتان نیز خواستگاه و انجامی جز فاشیزم و شوونیزم ندارد. سیاست های چندین ساله جمهوری اسلامی گزیری جز گریز از مرکز برای حاشیه نشینان باقی نگذاشته و اینکه حداقل در افق جمهوری اسلامی دستیابی به توسعه دموکراتیک محال می نماید.

2. حرف آقای قدیانی بسیار درست است. در واقع نه تنها خامنه ای جرات پذیرش مسولیت اقدامات خود را ندارد روحانی هم همین طور است و سران سپاه پاسداران هم جرات پذیرش ذلت کشتار مردم بی گناه را ندارند

3. آقا یا خانم ناشناس، شما خودت رو افشا کردی. شما برای تغییر در ایران به نیروی مردم اعتقاد نداری و طرفدار حمله و دخالت نظامی امریکا برای حمله نظامی هستی. تازه عراق و افغانستان و سوریه را هم به رخ مردم میکشی که از برکت جنگ و مداخله خارجی لابد بنظر شما گل و گلستان شدن. شما بیش از همه به شعور خودت داری توهین میکنی

4. جناب ناشناس این حربه مجاهدین دیگر از کار افتاده که صدای هر مخالفی را با انگ مامور و افسر حکومت در گلو خفه می کردند (حتی اگر مجاهد هم نباشید، اصلاح طلب یا ملی مذهبی باشید، به همان حربه متوسل شده اید).
   جناب ناشناس از برنامه های اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات چیزی شنیده اید یا اینکه خودتان در راستای همین کشورگشایی شمشیر بدست گرفته اید؟
   نوشته اید در ۵۰ سال اخیر هیچ کشوری تجزیه نشده، چه استدلال کودکانه ای! یعنی علیرغم همه دسیسه های مشهود در قبال ایران، آسوده خاطر بکناری لمیده و اجازه دهیم آل سعود و اسرائیل با کمک فرقه رجوی و پسرک شاه فراری و یا تجزیه طلبان هر بلایی خواستند سر ایران بیاورند؟ از آن گذشته شرایط حاکم بر عراق، سوریه و یمن مطلوب شماست؟ می خواهید ایران هم به وضع آنها دچار شود؟
   شما در نوشته من تنها به بخش سیاست خارجی آن پرداخته اید، ای کاش موضع خود در قبال سیاست های اقتصادی حکونت را هم در میان می گذاشتید تا ببینیم کی سرباز کدام حکومت است. پشت بد وبیراه به جمهوری اسلامی نمیتوانید پنهان شوید. نعره های افسر و سربازان گمنام از همه اتفاقا بلندتر است.

5. جناب آقای برزو
   در ابتدای یادداشتتان چیزهایی گفته اید تا خواننده را ترغیب کنید، ولی در انتها متاسفانه بوی افسری جنگ نرم از شما و کلامتان به مشام می رسد؟ ادعا کرده اید که دشمنان جمهوری اسلامی فقط در پی سرنگونی دیکتاتوری خونخوار مذهبی با نام جعلی جمهوری نیست بلکه “برای ایران در تمامیت خود خواب های شومی دیده اند” لطف کرده و این ادعای کذایی را ثابت کنید، چرا یک چنین حرف بی ربطی می زنید؟ آیا جز این است که برای حفظ نظام آدمخوار جمهوری اسلامی به بهانه حفظ وطن دست به جعل چنین دروغی زده اید؟ کدام کشور منطقه در ۵۰ سال اخیر تجزیه شده که ایران دومی آن باشد؟ عراق؟ افغانستان؟ یمن؟ لیبی؟ سوریه؟ بله در عده ای از ین کشورها قدرت مرکزی ضعیف شده ولی تجزیه نشده اند و بطور رسمی هیچ کشور دیگری بخشهای کمتر تحت نظر قدرت مرکزی آنها را بعنوان کشور مستقل به رسمیت نشناخته است.
   بس کنید دیگر با این لات و الات، پول می گیرید افسر جنگ نرم هستید نظامی و بله قربان گو هستید و در تمامی سایتها و فضاهای مجازی سوسه می کشید، بکشید ولی مخاطبان را احمق فرض نکنید، یک کلمه بگویید می دانند با افسر طرف هستند و هدف افسران ونظامیان ایجاد جنگ روانی و توجیه استبداد است. توجیه نمی شوند و نمی شویم، می گویید نه؟ پاسختان را خوب گرفتید در اعتراضات آبان ۹۸.

6. آقای قدیانی محترم، خامنه ای در جایگاهی نشسته که اگر شما هم در آن می نشستید، همین می کردید. یا کروبی یا هر کس دیگری. نظام ولایت فقیه نظامی استبدادی است. شما کافیست در حافظه خود گریزی به دوران طلایی امامتان بزنید. امامتان در سنگدلی دست خامنه ای را از پشت بسته بود.
   اما یک فعال سیاسی باید در درجه اول از خود بپرسد که این استبداد برای چیست و در خدمت کیست؟ استبداد خامنه ای ناشی از بیماری روحی وی نیست. بدون این رویه وی قادر به حفظ نظامش نخواهد شد. این نظام نه در خدمت دین است و نه خدا و نه خلق خدا. این نظام در خدمت یک اقلیت یک درصدی است که سرمایه های کشور را تصاحب کرده و از اکثریت مطلق جامعه سلب مالکیت کرده اند. حکومت که برای حفظ آن منافع نامشروع و گسترش آنها مردم را می کشد و زندان و حصر و سرکوب می کند، نیازمند یک برنامه است، که دارد. همان برنامه ای که اوایل دهه هفتاد بعد از قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ و برپایی سکوتی گورستانی در جامعه توسط خامنه ای و بهمراه رفسنجانی بشکل شوکی اقتصادی به جامعه تحمیل شد، یعنی برنامه تعدیل ساختاری (یا سیاست های نولیبرالی). در همان زمان هم که مردم در شیراز، مشهد، قزوین و اسلام شهر بپاخاستند، بشدت هر چه تمام تر سرکوب شدند. بر فرض خامنه ای در آن زمان ریاکارانه پشت رفسنجانی پنهان شده و به دروغ ژست دفاع از محرومان را می گرفت.
   اتفاقا از اینکه خامنه ای مجبور شد این ماسک را از صورت خود کنده و تمام قد از دستورات صندوق بین المللی پول دفاع کند، باید خوشحال بود.
   تمام این مقدمه را عرض کردم تا بشما بگویم که نه شما و نه دوستان اصلاح طلبتان با تمام فریاد های منحرف کننده و اشاره به سوریه و لبنان و یمن و … قادر نخواهید شد در نهایت توجه مردم را از مسائل اصلی تر (سیاست های اقتصادی نظام) منحرف کنید. انگیزه شما بر من روشن نیست، اما امیدوارم این حدس من درست نباشد که شما نیز با این سیاست ها موافق می باشید. چون اگر چنین باشد، یقین بدانید که شما هم با مردم همان خواهید کرد که خامنه ای کرده و می کند. همانطور که نولیبرال ها در شیلی و کلمبیا و بولیوی و مصر و … چنین می کنند.
   حضور نیروهای ایران در سوریه، لبنان یا یمن از سر میهن دوستی و یا ماهیت ضد امپریالیستی خامنه ای و اطرافیانش نیست، بلکه تنها بخاطر حفظ نظامش است. اما در عمل این حضور ناخواسته به نفع تمامیت ارضی ایران نیز می باشد. دشمنان ایران در منطقه و جهان تنها به جمهوری اسلامی کاری ندارند، برای ایران در تمامیت خود خواب های شومی دیده اند. عقب نشینی ایران از منطقه برابر است با پیشروی عربستان، اسرائیل و امریکا در منطقه است. اگر شما این سه کشور را صلح دوست و طرفدار روابط برابر حقوق با دیگر کشورها می دانید، لطف کنید و با ذکر دلیل و شواهد تاریخی، آن را علنا اعلام کنید. وگرنه خواهش می کنم با فریادهای بی پشتوانه خاک توهم به چشم مردم و نسل جوان نپاشید.

7. با عرض سلام. الان نو اندیشان دینی، چپ گرا ها، و فمینست‌های اسلامی به شما اعتراض خواهند کرد که چرا تمام تقصیرات را به گردن نظام و رهبر آن انداخته اید. در نوشته کوتاه شما از مرگ بر این و آن، نفرین و نکوهش دیگران نشانه‌ای نیست. مسلما دوستان این گونه مقالات را دوست ندارند چون به قول جناب جواد ظریف، این همان نوع زندگی است که ما (همه ما) انتخاب کرده ایم و میخواهیم با همه دشمن باشیم. این دوستان میگویند خون ریخته شده نهال انقلاب را ابیاری میکند. هیچ جوابی این گونه افراد را راضی نمیکند.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.