بزرگترین و خطرناکترین دشمن بشریت و حیات و سیاست و اقتصاد و … در شرایط حاضر «کرونا» است.
در این شرایط بحرانی که همهگیری ویروس کرونا، نه تنها سیاستمداران، که جهان پزشکی را هم گیج کرده است، بدیهی است که آدم و دولت عاقل با سیاستورزی، محافظهکاری و احتیاط، حواس دشمنان سابقاش را به جایی دیگر مشغول، و همه توش و توان و حواسش را جمع دفع این خطر و دشمن کند.
لجبازترین دولتها هم در شرایط فعلی دست از لجبازی برداشته و رفتاری عقلانی با محافظهکاری شدید در برابر دشمنان و در تعامل با دوستان پیشه ساختهاند.
زیانهای وحشتناک اقتصادی ناشی از زمینگیرشدن مشاغل از یکطرف و افزایش هزینههای مقابله به همهگیری ویروس کرونا از طرف دیگر، دولتها و افراد را محکوم و مجبور به رعایت نهایت صرفهجویی و رفتار اقتصادی کردهاست.
هرگونه هزینههای فانتزی و تجملاتی از طرف دولتها و افراد در شرایط حاضر حذف شده تا جایی که مناسک و برنامههای ویژه دفن اموات و برگزاری مراسمهای ترحیم آن، حذف و آیینهای تشییع جنازه با حضور کمترین افراد برگزار میشود.
مناسک مذهبی و اماکن مذهبی معتبر ادیان بزرگ از جمله حج ابراهیمی و اجتماع در خانه کعبه که متعلق به مسلمانان جهان است و همچنین اجتماع در کلیساها و برنامههای مخصوص واتیکان نیز تعطیل شده است.
بر این سیاهه بسیار میتوان افزود که سایه سیاه کرونا چه بر سر دنیا آورده و دوراندیشان جهان، چه تمهیداتی را اندیشیده و چه وسواس و ظرافتی را برای مهار بیماری و عبور ایمن از این مرحله سرلوحه رفتارهای خود قرار دادهاند.
میشود به عینه دید که عقلای دنیا اکنون به این حس مشترک رسیدهاند که دنیا حکم یک کشتی را دارد که سوراخکردن هر نقطه از آن، به غرقشدن همه آن میانجامد، بنابراین مسالمتجویی، ترک مخاصمه، حفظ آرامش و فاکتورهایی از این دست در رفتار عقلای جهان حرف نخست را میزند.
در چنین شرایطی فقط دیوانهها به دنبال ماجراجویی و زندهکردن خصومتهای دیرین و تنش و التهاب میروند. تنش و التهابی که به سادگی میتواند زنگیان مست را مسلح به تیغی کند که کمترین نتیجه رفتارشان سوراخکردن «کشتی انسانیت» و غرقشدن همه انسانها و البته نخست؛ آنها که در کنارههای فقر و سیاهبختی نشستهاند و نهایتا هم تختهپارهای نصیبشان نمیشود، باشد.
ماهواره نظامی به فضا فرستادن از طرف کشوری که طی دو ماه گذشته تمام امور درمانی آن با مشارکت مردم اداره شده و دولت رسما اعلام کرده از عمل به وظایف ذاتی خود بهخاطر فقر اقتصادی عاجز است، دقیقا مصداق چنین دیوانگیی است.
همه شواهد و قرائن نشان میدهد که دیوار آهنینی که ۴ دهه پیش به دور ایران کشیده شد، ایران را به یک کشور منزوی و عقبافتاده در همه زمینهها خصوصا در حوزه علمی و به تبع آن نظامی در حوزه نرمافزار و تسلحاتی تبدیل کردهاست.
تمام رجزخوانیهای نظامی و ادعاهای ایران تحت عنوان دستیافتن به سختافزار پیچیده نظامی و موشکهای نقطهزن و …جنبه تبلغاتی داخلی، و برای ارضای غرور ملی جمع اندکی سادهلوح که نمیخواهند واقعیت را بپذیرند کاربرد داشته است.
این رجزخوانیها البته در سطح جهانی بهترین بهانهها برای اعمال فشار و تحریم و شکنجه مردم ایران را به دست کشورهای بزرگ و نهادهای بینالمللی میدهد.
شوربختانه تاوان این تحریم و فشار و شکنجه را زنگیان مستی نمیدهند که رجز میخوانند و اسباببازی موشک و ماهواره هوا میکنند. تاوان این رجزها را مردم نگونبخت ایران میدهند که اینروزها علاوه بر نگرانی از کرونا باید نگران بلایی باشند که سپاهیان شیرینعقل برایشان تدارک میبینند.
اما اینکه کاربرد تبلیغاتی این ماهوارهپرانی، بهجز تلاش برای به فراموشی سپردن کرونایاب تاریخی- در این شرایط گیج و مات و مبهم چیست، و سود این دیوانگی و تیغ به دست زنگیان مست سپاه دادن به جیب چه کس یا کسانی میرود! پرسشی است باید برای یافتن پاسخ دقیق آن اندکی صبر کرد.
نام نویسنده نزد زیتون محفوظ است.
7 پاسخ
نوشتاری بسیار سطحی و ضد ملی بود؛ حیف فرصتی که برای مطالعه اش صرف شد.
شورشیان ۵۷ اگر تاب و توان تحمل یک سیستم نظامی Pragmatisme و Classified را میداشتند که نود درصد بغض و کینه و باصطلاح خودشان شور انقلابی شان را بر سر افسران فوق فرهیخته و دنیا دیده و خبره ارتش کشور خالی نمیکردند!
در کمال تاسف در مملکت ما امروز برخلاف آن چیزی که در اصل ۱۴۳ تا ۱۵۱ قانون اساسی دست نوشته خود ملایان آمده و قرار بوده سپا صرفا بعنوان کمک کار ارتش در مواقع بحرانی عمل کند ؛ تقریبا مشابه رابطه سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده با نیروی دریایی امریکا ؛ امروز این ارتش است که خار و خفیف پاسداران شده!
با درود
قبل از ورود به مطلب میخواهم خدمتتان عرض کنم که سپاه را باید به عنوان یکی از بازو های آقای خامنه ای در نظر گرفت. مثل بسیاری از نهاد های دیگر رژیم که تحت اختیار مستقیم یا غیر مستقیم اوست. بنا بر این عنوان مقاله شما را باید «بازی آقای خامنه ای با ایران» خواند.
اینجانب بار ها در مقالات مختلف در باره «اشتباهات» آقای خامنه در فلان و فلان موضوع خوانده ام و هر بار فکر میکنم نویسنده به جای اینکه خود را به جای آقای خامنه ای و در پوست او بگذارد به عکس آقای خامنه ای را به جای خود میگذارد و طبیعتاً از نظر او فلان تصمیم ایشان به نفع ایران، یعنی آن واحد جغرافیائی – سیاسی که ما میشناسیم، در آن زندگی میکنیم و در اندیشه بهروزی و آینده اش هستیم نیست.
اما اگر ایدال و پروژه دراز مدت آقای خامنه ای (و قبل از او آقای خمینی) را در نظر بگیریم، اگر دنیای فکری آنان را و اینکه چه در سر میپرورانند، چه آرزویی دارند و چه رسالتی برای خود قائلند را در نظر بگیریم شاید به روشنی ببینیم که آنها در همه آن مواردی که به نظر ما ایرانیان اشتباهات بزرگ تاریخی به حساب آمده و میآیند نه فقط اشتباه نکرده اند که گاه درست ترین و نبوغ آمیز ترین راهها را انتخاب کرده اند. زمانی آقای خمینی میگفت «جنگ یک نعمت الهی است». هوادارانش آنرا به در و دیوار شهر ها مینوشتند. ما این جمله را «ابلهانه» و جنگ طلبانه قلمداد میکردیم و یا آنرا به سخره میگرفتیم غافل از آنکه خونهای بیگناه ریخته شده در آن جنگ هشت ساله باطل علیه باطل ریشه های رژیم آقای خمینی را آبیاری کرد. ما در آنزمان از اینکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کلمه «ایران» را یدک نمیکشید تعجب میکردیم چون هدف اصلی آنرا نمیشناختیم. اما امروزه پس از «تخم گذاری» سپاه در تمام کشور های منطقه و اقصی نقاط عالم شاید روشن بین ترین ما به ابعاد فاجعه ای که درنتظار ما و منطقه است پی برده باشند اما دیگر از کسی کاری بر نمیآید مگر به هزینه گزاف.
با توجه به این مقدمات باید خدمتتان عرض کنم که زمانی که نهاد های بین المللی و قدرتهای بزرگ بویژه «شیطان بزرگ» گرفتار بلایی جهانی و ناشناخته اند بهترین موقع برای حرکات ایذائی در عراق و خلیج فارس، و بویژه انجام پروژه های خطیر استراتژیک و «جهش تولید» ست. بویژه که مسئولین آن قدرت های بزرگ باید، حد اقل برای انتخابات آینده، برای تلفات و عواقب اقتصادی بیماری به نهاد ها و افکار عمومی شان پاسخگو باشند. حد اقل. اما تعداد تلفات داخلی بیماری و سایر تبعات اقتصادی و اجتماعی آن «تحت کنترل اکید» است. و خیال رهبر عظیم الشأن راحت. چون ایشان منتخب الله اند و ماموریتشان مادام العمر.
بنا بر این اگر فردا سپاه اولین انفجار اتمی با موفقیت، یعنی آن رویای گرانقیمت دهها ساله، اش را اعلام کرد اینجانب تعجب نخواهم کرد.
شما هم تعجب نکنید.
با سلام. من گمان نمیکنم که این بحث به مذاق دین دارن مسلمان و نو اندیشان دینی خوش آید. در همین سایت محترم زیتون خواندیم که چگونه از تروریست خطاب کردن سپاه دلخور شدند و هوار کشیدند ما امروز همه سپاهی هستیم. نگاه دگری باید کرد ، واژهها را باید شست. سپاه و بسیج عضو جدا نشدی از پیکر یک مسلمان شیعه است.
دوست عزیز آقای علی سون
من فکر میکنم شما در حق مسلمانان شیعه کشورمان کم لطفی میکنید. باید دانست که بویژه آن بخشی از آنان که جان و مال و رویاها و آینده خود را وقف انقلاب و پیدایش این رژیم کردند امروزه از من و شما سرخورده تر و مایوس ترند. چه در میان توده مردم و چه در بین روشنفکران مذهبی که بخشی از آنان در این سایت فعالند.
از این گذشته اگر ما آرزوی آینده ای دمکراتیک و آزاد برای ایران داشته باشیم (البته با فرض اینکه ایران ما آینده ای داشته باشد) باید در نظر بگیریم که اکثریت جمعیت کشور همان مسلمانان شیعه هستند. منتها از تجربه زیانبار و خانمان سوز جمهوری اسلامی بیش از من و شما خسارت دیده اند و در مقابل ایدئولوژی های رمانتیک آرمانشهری بهتر واکسینه شده اند. و بنا براین عنصر اصلی نیرو هایی خواهند بود که درمقابل آرمانهای مطلق گرا و تام گرا قد علم خواهند کرد.
وجود همین سایت زیتون دلیلی بر گفتمان من است.
با درود
با سلام و سپاس از شما. اجاز بدهید که نظرم را توضیح دهم. مهم این است که هر کسی هر دینی میخواهد داشته باشد (و یا اصلا نداشته باشد) و به دیگری و یا جامعه تحمیل نکند. تا آنجا که من متوجه شدم (و حاضرم که نظرم را تصیح کنم) برخی از نو اندیشان و روشنفکران دینی دنبال یک جمهوری اسلامی بهتر میگردند و نه یک حکومت دمکراتیک و سکولار. این چیزی است که ته مانده خون من پیر را به جوش می اورد چون یک بار گول همین آقایان خوش زبان را خوردیم و به این نکبت افتادیم. در سلامت باشید.
سلام اینها متکبر ، خود بزرگ بین ، خیالباف هستند که هیچ دین وایمانی ندارند . اینها همان زمان عمل دشمن باکری وهمت وردانی پور وخرازی بودند واصلا مرد میدان جنگ نبودند یاؤه سرایی وشعار با پیشانیهای پینه بسته و آدمهای دچار توهم و باعث ریخته شدن خون هزاران جوان بی گناه … خدا بفریادشان برسه بقول شهید باقری حتما فردا در پیشگاه خدا جواب دارند بدهند من که جوابی ندارم .
دیدگاهها بستهاند.