زیتون ـ یلدا امیری: آیتالله خامنهای علاقه زیادی به ایجاد یک تمدن اسلامی بزرگ دارد، به شرط آنکه ایران پایهگذار این تمدن و شخص او رهبر این جریان تمدنی باشد. او به هر بهانهای مسلمانان جهان را به وحدت در برابر مستکبرین دعوت میکند. البته این حرفها تنها شعار نیست و جمهوری اسلامی بالاخص در سالهای اخیر تلاش کرد تا در سوریه، لبنان، فلسطین، عراق و یمن به بهانه یاری «برادران دینی»، عمق استراتژیک خود را گسترش دهد و میخهای تمدنیاش را بکوبد.
وحدت با چاشنی غربستیزی
رهبر جمهوری اسلامی روز گذشته، ۸ مرداد در پیامی به مناسبت فرارسیدن ایام حج گفت که «حج، رزمایش قدرت در برابر مستکبرانی است که کانون فساد و ظلم و ضعیفکشی و غارتگریاند و امروز جسم و جان امت اسلامی از ستمگری و خباثت آنان آزرده و خونآلود است.»
آیتالله خامنهای حج، فریضهای که به قدمت تاریخ اسلام است را متناسب با اهداف تازهاش به روز کرده و «رزمایش قدرت» مینامد. قطعا منظور او از امت اسلامی مردم مسلمان کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیست، چون مستکبرانی که او از آنها یاد میکند یعنی آمریکا و کشورهای غربی متحدان این کشورها در منطقه هستند.
او در بخش دیگری از سخنان خود به کشور عربستان سعودی توصیه کرد که به جای رضایت آمریکا خشنودی خدا را برگزینند و گفت: «حج، نمایش تواناییهای سخت و نرم امت است. این، طبیعت حج و روح حج و بخشی از مهمترین هدفهای حج است؛ این همان است که امام راحل خمینی کبیر، آن را حج ابراهیمی نامید؛ و این همان است که اگر متولیان امر حج که خود را خادم حرمین مینامند، صادقانه به آن گردن نهند و به جای خشنودی دولت آمریکا، رضای الهی را برگزینند، میتواند مشکلات بزرگی از جهان اسلام را حل کند.»
دولتمردان جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب تا به امروز شعار وحدت مسلمانان جهان را سر دادهاند، اما وحدتی که آنها به دنبال آن بودند عملا نه پایههای ایمانی و مذهبی که محرکهای سیاسی داشت.
دولتمردان جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب تا به امروز شعار وحدت مسلمانان جهان را سر دادهاند، اما وحدتی که آنها به دنبال آن بودند عملا نه پایههای ایمانی و مذهبی که محرکهای سیاسی داشت و ایران را به برزخهایی چون سوریه و حمایت از دیکتاتوری بشار اسد کشاند.
آیتالله خامنهای در سخنرانی روز گذشته با با ادبیاتی تند در این مورد گفت: «امروز مانند همیشه و بیش از همیشه، مصلحت الزامی امت اسلامی، در وحدت است؛ وحدتی که ید واحده در برابر تهدیدها و دشمنیها پدید آورد و بر سر شیطان مجسم، آمریکای متجاوز و غدار و سگ زنجیریاش رژیم صهیونیستی، رعدآسا فریاد کشد و در برابر زورگوییها، شجاعانه سینه سپر کند.»
از بهار عربی تا بیداری اسلامی
از ماههای نخست اعتراضات در کشورهای خاورمیانه در دهه اخیر این اعتراضات به «بهار عربی» شهرت یافت، اما آیتالله خامنه ای اصرار داشت که این اعتراضات را «بیداری اسلامی» بنامد. او در سخنان اخیر خود تعریف جدیدی از بیداری اسلامی ارائه داد و گفت: «امروز بیداری اسلامی به معنی توجه نخبگان و جوانان مسلمان به داراییهای معرفتی و معنوی خود، یک حقیقت انکار نشدنی است.»
رهبر جمهوری اسلامی با اشاره به شکل نظام کشورهای مختلف دنیا گفت: «امروز لیبرالیسم و کمونیسم که در صد سال پیش و پنجاه سال پیش برجستهترین ارمغانهای تمدن غرب شمرده میشد، بکلی از جلوه افتاده و عیوب درمانناپذیر آنها آشکار شده است؛ نظام مبتنی بر آن یک، فروپاشید، و نظام مبتنی بر این دیگری هم درگیر بحرانهای عمیق و در شرف فروپاشی است.»
البته مشخص نیست که منظور آیتالله خامنهای از تاختن به کمونیسم شامل چین هم میشود یا نه، چون مقامات جمهوری اسلامی چین را شریک خوب ایران مینامند و بعضی گزارشها حاکی از آن است که بزودی قراردادی ۲۵ ساله ای میان دو کشور تنظیم میشود.
سابقه قرارداد ۲۵ ساله میان ایران و چین به سفر «شی جین پینگ» رییس جمهوری چین در بهمن ماه سال ۹۴ به تهران، باز میگردد. در دیدار رییس جمهور چین با آیتالله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی تاکید کرده بود: «دولت و ملت ایران همواره به دنبال گسترش روابط با کشورهای مستقل و قابل اطمینان همچون چین بوده و هستند و بر همین اساس، توافق روسای جمهوری ایران و چین برای یک روابط استراتژیک ۲۵ ساله، کاملا درست و حکمتآمیز است.»
مشخص نیست که منظور آیتالله خامنهای از تاختن به کمونیسم شامل چین هم میشود یا نه، مقامات جمهوری اسلامی چین را شریک خوب ایران مینامند.
در این میان به نظر نمیرسد اقلیت اویغورهای مسلمان چینی جایی در میان امت واحده آیتالله خامنهای داشته باشند. مسلمانانی که در ایالت شرقی شین جیانگ زندگی میکنند. دولت چین یک میلیون مسلمان اویغور را در اردوگاههای اجباری نگهداری میکند و با وجود انتقادهای شدید جهانی به این رفتار دولت چین، رهبر جمهوری اسلامی تاکنون سخنی از آنها به میان نیاوردهاست. وزارت امور خارجه ایران هم مصوبه مجلس نمایندگان آمریکا جهت تحریم مقامات چین بهخاطر سرکوب مسلمانان اویغور را محکوم کرد.
پکن نیز مدعی است که این کمپها را با هدف پیشگیری از افراطیگرایی اسلامی و مبارزه با تروریسم بر پا کرده است.
رفتار با معترضان
رهبر جمهوری اسلامی از به چالش کشیده شدن تمدن غرب نیز سخن گفت: «امروز کم نیستند نخبگانی در جهان اسلام که با گردن برافراشته و باافتخار و سربلندی، همه ادعاهای معرفتی و تمدنی غرب را به چالش میکشند و جایگزینهای اسلامی را با صراحت نشان میدهند. امروز حتی برخی متفکران غربی که پیش از این، لیبرالیسم را مغرورانه، پایان تاریخ معرفی میکردند، بناچار آن ادعا را پس گرفته و به سرگردانی نظری و عملی خود اعتراف می کنند.»
آیتالله خامنهای در حالی از دره عمیق طبقاتی و شکنجه و قتل در آمریکا سخن میگوید که در اعتراضات آبان ماه ۱۳۹۸ بر اساس گزارش رویترز ۱۵۰۰ نفر و بر اساس اعلام رسمی مقامات جمهوری اسلامی ۲۲۵ نفر کشته شدند.
او با اشاره به قتل جورج فلوید، مردی آفریقایی-آمریکایی که در حین دستگیری در مینیاپولیس آمریکا توسط یک افسر پلیس سفیدپوست کشته شد، گفت: «نگاهی به خیابانهای آمریکا، به رفتار دولتمردان آمریکا با مردم خود، به دره عمیق فاصله طبقاتی در آن کشور، به حقارت و بلاهت کسانی که برای مدیریت آن کشور انتخاب شدهاند، به تبعیضنژادی هولناک در آن، به قساوت مأمور موظف آن که یک غیرمجرم را در خیابان با خونسردی و در برابر چشم رهگذران با شکنجه به قتل میرساند، عمق بحران اخلاقی و اجتماعی تمدن غربی و اعوجاج و بطلان فلسفه سیاسی و اقتصادی آن را آشکار میکند. رفتار آمریکا با ملتهای ضعیف، نسخه بزرگشده رفتار آن پلیس است که زانوی خود را بر گردن یک سیاهپوست بیدفاع گذاشت و آن قدر فشرد تا جان داد. دولتهای دیگر غربی هم هر یک به اندازه وسع و امکان خود نمونههای دیگر از این وضعیت فاجعهبارند.»
آیتالله خامنهای در حالی از دره عمیق طبقاتی و شکنجه و قتل در آمریکا سخن میگوید که در اعتراضات آبان ماه ۱۳۹۸ که به دلیل گرانی بنزین در بسیاری از شهرهای ایران برپا شد، بر اساس گزارش رویترز ۱۵۰۰ نفر و بر اساس اعلام رسمی مقامات جمهوری اسلامی ۲۲۵ نفر کشته شدند.
رهبر جمهوری اسلامی کشته شدن جورج فلوید را الگوی رفتار آمریکا با ملتهای ضعیف میداند، اما از کشتار صدها هزار سوری توسط حکومت بشار اسد و حمایت ایران از اسد سخنی به میان نمی آورد. سخنان او تناقضات آشکاری دارد. فاصله شعار تا عمل در سخنان مقامات جمهوری اسلامی هر روز بیشتر میشود و این فاصله در سخنان آیتالله خامنهای کاملا روشن است.
6 پاسخ
تمدن اسلامی برای ایران وایرانیان فقر و کشتار و اعتیاد و بیکاری و انحطاط اخلاقی و فرهنگی به ارمغان آورد و برای دنیا کشتار و فقر در عراق و لبنان و یمن .
جنون قدرت دیکتاتور ، مملکت ویران ایران را آباد می انگارند و چوالدوزی که به اقتصاد ومعیشت مردم وارد کرده را نمی بیند چون خودشان از هر نعمتی بهره مند هستند و لی یک سوزن کوچک را در کشورهای دیگر بسان یک میل گرد می بیند.
بار خدایا ما از این حقه یاسین بده نجات
ارزش پیام گذاشتن نداره همه چیزو آشکار و عریان میشه تو جامعه دید، از فقر و فحشا و دزدی و فساد لجام گسیخته سران نظام بی نظم و پس انداخته های بی مصرفتر از خودشان ،گرانی گورخوابی و کلیه فروشی و کاهش ساعتی ارزش پول ج اسلامی وووو این سیاست داخلی، سیاست خارجی که واویلا اگر یکماه جیره همین امت اسلامی که بصورت نامشروع بقول خودتان از جیب ملت ستمدیده ایران است بهشون پرداخت نشه ، تف هم حروم مسئولان نمیکنند، چه برسه حمایت و اتحاد ، از چین و روسیه لعنتی هم چیزهایی که عیان است واقعا باعث شرمساری و هفت من مثنوی…
اقای خامنه ای با همین مقدار قدرتی که بدست اورده دچار توهم شده” این مقدار قدرت درست است که میتواند فی المثل برای امریکا تا حدی دردسر افرین باشد اما به هیچ وجه نمیتواند باعث شکست او شود !
وقتی امروز به وضعیت فلاکت بار مردم ایران نگاه میکنیم میبینیم که این مقدار دردسر افرینی برای امریکا صدها میلیارد دلار خرج داشته که از جیب ملت ایران پرداخت شده و حاصلش شده مقادیری اسلحه که امریکا توانسته از راه تحریمها و محاصره اقتصادی اسلحه های این اقایان را از حیز انتفاع خارج و قادر است تا سالها به همین فشار ادامه دهد!
پس از چهل سال که این راه و روش طی شده و به اینجا رسیده ایم مردم فهمیده اند که ادامه این مسیر اشتباه” تلف کردن عمر و سرمایه و نهایتش ضرر و خسران است اما اختیار ادامه یا توقف با مردم نیست!
یکی از تاکتیکهای جنگی ایشان گرفتن قدرت از دست مردم و نشان دادن ان به امریکاست که یکوقت خیال نکنی میتوانی مرا از قیام مردم بترسانی ” من اگر لازم باشد دست بکشتار میلیونی مردم میزنم!
با سلام
من این جا مایلم عارضۀ «یک بام و دو هوایی» حکومت و مقامات حکومتی ایران را در پیوند و پیوست با تاریخ تکوین و تطور عقل بشر شرح دهم.
در این کاری که می کنم نخست مایلم توجه تان را به این نکته جلب کنم که تاریخ بشر در بر دارندۀ شرح چگونگی تکوین و تطور عقل بشر نیز است و آنگاه به شناسایی مرحلۀ تاریخی عقل « حکومت و مقامات حکومتی ایران» بپردازم و هم از این جنبه روشن کنم که چرا و چگونه است که «حکومت و مقامات حکومتی ایران» که مصداق «اُفٌّ لَکُم» بنیانگذار اسلام یعنی حضرت ابراهیم اند نمی توانند مسلمان باشند.
ساموئل کرایمر ـ سومر شناس نامی ـ در کتاب «الواح سومری» خود که بیانیۀ او در تعیین سومر به منزلۀ خاستگاه تمدن بشر ـ در معنای تاریخی ـ است می نویسد: [در میان هزاران لوح بدست آمدۀ سومری اما حتی یک لوح که در بردارندۀ چیزی به اسم تاریخ ـ در معنای متعارف ما ـ باشد نیست.] چون که مورخ سومری [در ۴ تا ۵ هزار سال پیش] رویدادهای تاریخی را از پیش تعیین شده می دانست. همه عالم را ـ و نیز همه سرزمین ها و شهرها (و مزارع و باغات را نیز) در وجود آمده از پیش می دانست. این ها را بنا به باور او خدایان پس از آغاز خلقت در وجود آورده بودند. (ص ۲۹) او هرگز تصور نمی کرد که سرزمین سومر روزی نبوده و عبارت از زمین خشک و بایر و باتلاق بوده است. [مورخ سومری این درک را نداشته که سومر زمانی پدید آمده و پدیدار گشته و] پیشرفت آن تدریجی بوده است.] (ص ۲۹) [برای نمونه] در متن یکی از الواح گفته می شود: «پس از آفرینش جهان و تعیین سرنوشت سومر و شهر اور درخور اعتناترین خدایان سومر ایزد بانوی ماه را به فرمانروایی اور برگزیدند و وی آنگاه اورنمو را به منزلۀ جانشین زمینی خود به فرمانروایی در اور برگماشت.» (ص ۴۴) کرایمر در ادامه می نویسد: اندیشمند سومری [به این ترتیب] توانمند به تعریف و تعمیم و یعنی «Definition and generalization» نبوده است. مباحث دستور زبان در الواح سومری دیده می شود. استناد به نظم و قاعده اما در آن نیست. جداول ریاضی و مسائل ریاضی و راه حل آن ها هم دیده می شود؛ حکم عمومی اما [و یعنی قضایا و اصول ریاضی را] کم دارد. (ص ۳۰) [شاید به این دلیل است که] اسامی درختان و گیاهان و جانوران و سنگ ها ـ تک تک ـ در الواح نوشتاری سومری ـ فهرست وار ـ مندرج آمده است (و دسته بندی و گروه بندی و تعاریف عمومی ندارد.) (ص ۳۰) می نویسد: “حیرت انگیز است” که آنان قانون دارند؛ اما آرای حقوقی ندارند. [هیچ لوح نوشتاری ـ در هر مورد ممکن ـ نیست که مندرجات آن پیرو نظم و قاعده و قانون باشد.] این ویژگی اما در نوشتار عبری و یونانی [این جا و آنجا] به چشم می خورد. (ص ۳۰)
حرف من در پی این استناد بلند بالایی که به نوشتۀ کرایمر کرده ام این است که [در ادامه نوشتۀ او] بگویم که از الواح سومری تا نوشتار عبری و یونانی دست کم هزار و پانصد تا دو هزار سال فاصلۀ تاریخی است. و بگویم که هلا! هوار! فرق میان نوشتار عبری و یونانی با مندرجات الواح سومری در این است که عقل عبری و یونانی ـ در ادامۀ عقل سومری ـ تطور یافته تر است. بشر از آغاز عقل نداشته و عقلش در نتیجۀ تکوین و تطور در وجود آمده و درخور اعتنا گشته و [از جمله] ویژگی تعریف و تعمیم و یعنی «Definition and generalization» نشانگر این معناست.
نظر آنانی را که با متون دینی ـ کتاب اوستا و کتاب مقدس قدیم و جدید و قرآن ـ آشنایند به این نکته این جا و در این باره جلب می کنم که یکی از برجسته ترین [و شکوهمندترین] تفاوت های اساسی قرآن با سایر کتاب های دینی در جنبۀ تعریف و تعمیم یعنی «Definition and generalization» قرآن است. تنها در قرآن است که گفته می شود: «هر کس چنین کند ـ حتی پیامبر این دین ـ چنان می شود.» در سایر کتاب های دینی گفته می شود «هر کس ـ جز ما ـ چنین کند چنان می شود.» سبب آن است که قرآن ـ در ادامۀ کتاب های دینی پیشین ـ تطور یافته تر است. عقل مسلمانِ پیرو قرآن ـ که در بردارندۀ مفهوم روشنی از تعریف و تعمیم و یعنی «Definition and generalization» است تطور یافته تر است. این است که پیامبرش رک و صریح می گوید: من بیش از شما بیمناک امر آخرت ام: «قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ»
من بر این گمانم که بر اساس آنچه اکنون این جا در میان نهادم توانستم که روشن کنم چرا آخوند «یک بام و دو هوا» ست. یعنی توانستم که بگویم: چون که عقلش تطور نایافته است و ترم تعریف و تعمیم یعنی «Definition and generalization» را ندارد.
با احترام
داود بهرنگ
منابع:
الواح سومری ـ نوشتۀ ساموئل کریمر ـ ترجمۀ داوود رسائی ـ شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ـ ۱۳۸۳ تهران ـ چاپ دوم [چاپ نخست: ۱۳۴۰]
با عرض سلام. این آیت الله عمامهای در ایران، و آن آیت الله کت شلواری در ترکیه هر دو بدنبال ایجاد تمدن اسلامی مورد نظر خودشان، یکی شیعه، و یک سنی هستند. نه رفاه مردم، نه آزادی مردم و نه نابودی کشور و نه ملیت برایشان مهم است. مرگ بزرگترین هدیه اسلام این بزرگواران است.
دیدگاهها بستهاند.