زیتون ـ آرش فروغی: نخستین مراسم عزاداری ثبتشده برای عاشورا مربوط به سال ۳۵۳ ق. در شهر بغداد است.
عزالدین ابن اثیر در کتاب الکامل فیالتاریخ نقل میکند که معزالدوله دیلمی دستور داد: « مردم در روز عاشورا دکانهایشان را ببندند، خرید و فروش در بازارها را لغو کنن، زاری کنند، گنبدها و مزارها را آماده کنند، زن ها موهایشان را چاک کنند و سر روی رخت سیاه پوش کنند… و این نخستین روزی بود که برای حسین زاری شد.» بعد از دوره دیلمیان عزاداریهای محرم از عرصههای اجتماعی کنار رفت.
رونق عزاداری
با ظهور صفویه و اعلام شیعه به عنوان دین رسمی ایران محرم و عزاداریهای مربوط به آن در ایران رونق گرفت، «گسترش تعزیه در ایران را میتوان تا حدی مدیون کتاب روضه الشهدا دانست. این کتاب که در قرن نهم هجری وسیله ملا حسین واعظ کاشفی که تالیفات فراوان دارد تدوین شد و یکی از کاملترین کتابها در مقتلنویسی است که واقعه غم انگیز کربلا و حوادث وابسته بدان را نیز در بردارد… بعد از مدتی این کتاب نقل مجالس دینی شد و کسانی که صوتی خوش و لحنی سوزناک و غم انگیز داشتند با صدایی بلند آنرا تقریر میکردند و شنوندگان زیر تاثیر آن میگریستند. کم کم لحن تقریر تغییر کرد و دگرگونی در آهنک خواندن متن و اشعار آن بوجود آمد و نام روضه خوان و روضه خوانی جاری شد.»
از جمله کارکردهای سیاسی عزاداری برای شاهان صفوی استفاده از «مقاتلخوانی» و «روضه خوانی» در برابر «فضایلخوانی» بود.
چنانچه صادق همایونی در کتاب تعزیه و تعزیه خوانی میگوید؛ در فضایل خوانی کرامات و بزرگواریها و جنگها و رشادتهای سه خلیفه را ضمن حماسههای مذهبی برای شنوندگان بازگو میکردند. او میافزاید در همین دوره است که با حمایت حکومت صفوی روضهخوانی و عزاداری جنبه تشریفاتی و عمومی به خود گرفت و راه را برای مراسمی چون تعزیه، سینهزنی، نوحه و ندبه ضمن روضهخوانی و براه انداختن دستهجات برای سینهزنی در کوی و برزن و بالاخره حرکت دادن و حمل کردن علایم مختلف چون علم و کتل و اسب و نعش و طبل و… هموار کرد.
تا پایان دوره صفوی مراسم عزاداری محرم برگزار میشد. ولی با آمدن نادر شاه افشار سنی مذهب، تمامی آنها به یکباره متوقف شد.
در سایه کریمخان زند اما دوباره آرام آرام عزاداری به عرصه عمومی باز میگردد. آنطور که ویلیام فرانکلین، افسر انگلیسی در کتاب مشاهدات سفر از بنگال به ایران مینویسد: «از روز اول محرم آخوندها و پیشنمازها به منبر میروند و به ذکر واقعه میپردازند …عزاداری با صدای موقر و آرام و محزونی شروع میشود و حقیقتا روی انسان تاثیر عمیقی می گذارد و این زبان شیرین و رسای فارسی است که میتواند از عهده انجام چنین کاری بربیاید. بین دو نوحه خوانی، مردم با دست های خود محکم به سینههایشان میکوبند و در عین حال گریه میکنند و جملاتی نظیر وای حسین و حیف از حسین را ادا میکنند. قسمتهایی از واقعه نیز به شعر است که با آهنگ محزونی خوانده میشود.»
با آغاز سلطنت قاجاریه و تثبیت و گسترش تشیع در ایران و علاقهمندی پادشاهان قاجار به مذهب و امامان شیعه عزاداری محرم وارد مرحله دیگری از گسترش و تثبیت خود میشود.
ناصرالدین شاه بعد از بازگشت از سفر فرنگ دستور ساخت تکیه دولت را به تقلید از سالنهای اپرا اروپایی برای اجرا تعزیه میدهد.
علی بلوکباشی در کتاب درباره تعزیه و تاتر در ایران که به کوشش لاله تقیان گردآوری شده در اینباره مینویسد:« فتحعلیشاه که مردی مذهبی بود به تعزیهخوانی علاقه داشت و در رواج این سنت مذهبی در میان مردم و همگانی کردن آن در جامعه، کمابیش نقش مهم و موثری داشت. او سرپرستی و نظارت بر امور مربوط به مراسم عزاداری و تعزیهداری دربار و دولت را در ماه محرم به بزرگان و رجال دربار خود سپرده بود و در بعضی از مجالس تعزیه، به خصوص مجالس تعزیه تاسوعا و عاشورا حاضر میشد. رجال درباری و اعیان و اشراف مملکت هم که تعصبات مذهبی داشتند و به سنتهای آبا و اجدادی خود پایبند بودند هر یک به نوبه خود در دهه محرم در تکیهها یا حیاطهای بزرگ خانههایشان، مجالس سوگ و تعزیهخوانی به پا میکردند. انگیزههای این جماعت در تعزیهداری محرم با هم یکسان نبود. بعضیشان به نیت ادای دین مذهبی یا به جا آوردن نذر و سبک کردن بار مصیبت و تلطیف روح، بعضی دیگر برای حفط ظاهر به دست آوردن اعتبار اجتماعی و تحکیم و تقویت نفوذ مذهبی میان عامه مردم، گروهی به قصد رقابت، هم چشمی با همپالکیها و رقیبان و به نمایش گذاشتن مکنت و ثروت خود و بالاخره دستهای هم برای سرگرمی و تلذذ به این کار دست می زدند.»
این مراسم در دوره قاجار گسترش قابل ملاحظهای یافت و تا جایی که ناصرالدین شاه بعد از بازگشت از سفر فرنگ دستور ساخت تکیه دولت را به تقلید از سالنهای اپرا اروپایی برای اجرا تعزیه میدهد.
از دیگر رسومات که این دوره مرسوم است قمهزنی ،زخم زنی، سنگزنی، زنجیرزنی ،شمع آجین کردن و قفل آجین کردن است. مراسم محرم تا پایان دوره قاجار ادامه مییابد. با آغاز حکومت رضا شاه آرام أرام محدودیتهایی برای این مراسم گذاشته می شود تا اینکه در سال ۱۳۱۶ به طور کامل هرگونه مراسم عزاداری محرم ممنوع می شود.
زوال تعزیه
به گفته صادق همایونی در دورهی پهلوی دیگر از تکیهی دولت یادگار دوران شکوه تعزیه دوره قاجاری خبری نیست، تعزیه به همان سرعت که به وجود آمده بود رو به زوال گذاشت و دستههای بازیگران برای تأمین معاش مجذوب ارزش تجاری شدند، دستهها برای بدست آوردن بهترین جاها برای نمایش با هم در نزاع بودند. افرادی که هزینههای تعزیه را متقبل میشدند کم و کمتر شدند، بنابراین هنگام اجرای تعزیه بازیگران به جمع آوری پول از تماشاچیان میپرداختند، در حساسترین موقع، تعزیه قطع میشد. هم چشمی میان دستههای حرفهای یا نسبتاً تجاری و کارهای آنان از جمله دزدیدن نسخ خطی از یکدیگر و افزوده شدن تعزیهخوانان روی تعزیه تاثیر بدی گذاشت.
از همین پرونده بخوانید:
همهگیری در محرم با ایران چه کرد
گلی زواره در کتاب مرثیه تا تعزیه، پایان دوران شکوه تعزیه را اینگونه توضیح میدهد: «دست اندر کاران این نمایش، شهرها را رها کرده و روانه ی روستاها و نقاط دور افتادهی کشور شدند، به کارهایی مانند دست بردن در نسخه های اصیل، دگرگون نمودن متن تعزیهها و ایجاد تحریف در برخی صحنهها به منظور تأمین اهداف خوانین و حکمرانان محلی پرداختند. گرچه تعزیه از شهرها دور شد و از فرهنگ شاهی و سنت های درباری مصون ماند ولی در روستاها گرفتار مطالب موهوم و فرهنگ های عامیانه گردید.»
او یه دوران برآمدن نسبی دیگر تعزیه را بعد از روی کارآمدن محمدرضا میداند که دوباره تعزیه در محافل شهری خود را برمیکشد اما به هر روی به دوران شکوه عصر ناصری بازنمیگردد. «در این دوره ( پهلوی ) با به اجرا درآمدن مجلس تعزیه ی عبدالله عفیف در سال ۱۳۴۴ ه.ش درتهران و نیز برگزاری چند تعزیه در شیراز ، تعزیه در شهرهای بزرگ دیگر متداول گردید اما هرگز به رونقی که شایسته باشد دست نیافت.»
بعد از انقلاب ۵۷ و بر سر کارآمدن روحانیون شیعه در ایران به نظر میرسید که همه این مناسک بتوانند این بار با کمکهای سیستماتیک دولتی و حاکمیتی بتوانند خود را دوباره بازسازی کنند. اما چنانچه زواره هم تاکید دارد« تعزیه بر همان روش قبل و روال آفتزای خود برگزار گردید و حتی پاره ای از مرکز فرهنگی به انتشار متنهای مخدوش آن روی آورده اند و به بهانهی نشر میراث ملی و هنرهای مردمی و حمایت از سوگواری های سنتی و بومی در این راستا به تلاش های پرداختند.»
«سنتِ» نو
در برابر بعضی از مراسمهای سنتی محرم که هیچگاه بازیابی نشد، «سنت»های جدیدی ساخته شد.
اربعین که در منابع تاریخی ردپای چندانی از آن یافت نمیشود و مانند شام غریبان از خرده مراسمهای حاشیهای مراسم اصلی و تاسوعا و عاشورا بود، در سالهای اخیر به یکی از ایکونها اصلی محرم در ایران و عراق بدل شد و یک محمل مذهبی برای سیاست منطقهای جمهوری اسلامی گردید. به طوری که حالا گروهی از هوادارن مذهبی حکومت به راهپیمایی به گفته آنان میلیونی ایرانیان که با صرف هزینه زیاد و و برنامهریزی پیچیده از ایران به عراق انجام میگیرد ارزش عبادیـ سیاسی معادل سفر حج میدهند.
بیشتر بخوانید:
چرا روحانی «بازار محرم» را تعطیل نکرد؟
اربعین در شکل امروزی آن به زمان سقوط صدام حسین در عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی، ۱۳۸۲ شمسی یعنی ۱۷ سال پیش برمیگردد. بنابر آمار منابع دولتی در ایران زائران اربعین به ۲۰ میلیون نفر میرسند که سه میلیون نفر را ایرانیان تشکیل میدهند.
این آمار البته مربوط به سال گذشته، سال ۹۸ است و به نظر میرسد که امسال با توجه به همهگیری کرونا و مخالفت دولت عراق با برگزاری این مراسم، این راهپیمایی برگزار نخواهد شد.
یک پاسخ
سابقه ی عزاداری برای حسین ع به بسی بیش از تاریخ ادعا شده در این گزارش بر میگردد. تاریخ مقدس و کتاب مقدس اشاراتی به ان دارد و داشته که فعلا مجال ان نیست.
پیام حسین ع بر انسانیت و ازادگی و اگاهی انسان مبتنی است.
طرح درست مباحث, هم برای عوام مفید و راهگشاست و هم خواص و تحصیل کردگان و به اصطلاح روشنفکران و فرهیختگان.
و معنویت اصیل و معنا دار و مبتنی بر حق و شناخت واقعی هستی, گمشده ی بشر است در همه ی اعصار. و شناخت درست امام حسین ع و مراسمش راهی برای این مسیر است.
دیدگاهها بستهاند.