زیتون ـ فرهاد حکیمی: بالاخره روز رویارویی ترامپ و بایدن فرا رسید و آنچه پس از مناظره در رسانههای جمعی انعکاس یافت تیترهایی بود با مضامین بینظمی، هرج و مرج، هتاکی و چیزهایی که بطور معمول نباید نسبتی با جایگاه ریاستجمهوری قویترین دمکراسی دنیا داشته باشند اما ترامپ ثابت کرده که هیچ ابایی ندارد از انجام اعمال و گفتن سخنانی که دون شأن جایگاه ریاستجمهوری است.
زمان نود دقیقهای مناظره، مسابقه فوتبال را به ذهن متبادر میکرد اما این مسابقه از جنس مسابقات لیگ برتر انگلیس، لالیگا و یا بوندسلیگا نبود، بلکه بیشتر به بازی در زمین باتلاقی شبیه بود با بازیکنانی که مدام خطا میکردند و داوری که کنترل بازی را از دست داده بود. این بازی اگرچه به تساوی ختم شد اما این نتیجه دقیقا همان چیزی است که بایدن به آن نیاز دارد. او ماههاست که تقریبا در تمام نظرسنجی های معتبر از ترامپ جلوتر است و برای رسیدن به کاخ سفید تنها به تساوی نیاز دارد. با این حال انتقادها از او کم نبود چون در شبی که میتوانست پیروز میدان باشد به تساوی رضایت داد.
مالیاتهای پرداخت نشده ترامپ و فرصت از دست رفته بایدن
افشاگری روزنامه نیویورک تایمز درباره فرار مالیاتی دونالد ترامپ، آنهم تنها ساعاتی پیش از مناظره، موقعیت خوبی را برای بایدن فراهم آورده بود که البته وی نتوانست در این مناظره از آن بهره چندانی ببرد، هرچند که این مساله میتواند در روزهای آتی برای ترامپ مشکلات جدی بوجود بیاورد. صرفنظر از برخی طرفداران ترامپ، که انگار هیچ اتفاقی در دنیا نمیتواند از علاقه آنان به رییسجمهور فعلی بکاهد، عموما مردم آمریکا نسبت به پرداخت مالیات توسط سیاستمداران حساسیت به خرج میدهند چون خودشان بخش بزرگی از درآمد خود را به دلیل مالیاتهای سنگین از دست رفته میبینند.
افشاگری روزنامه نیویورک تایمز درباره فرار مالیاتی دونالد ترامپ، آنهم تنها ساعاتی پیش از مناظره، موقعیت خوبی را برای بایدن فراهم آورده بود.
به گزارش نیویورک تایمز، دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۷ تنها ۷۵۰ دلار مالیات پرداخت کرده است و حدود ده سال نیز اصلا مالیات پرداخت نکرده است. ترامپ در مناظره مثل همیشه از دادن پاسخ طفره رفت و گفت که دوست ندارد مالیات بدهد، بعد هم گفت که میلیون ها دلار مالیات داده است و در آخر هم وعده داد که به زودی سند پرداختهای مالیاتی خود را منتشر می کند، وعدهای که چهار سال پیش هم داده بود و هنوز خبری از انجام آن نیست.
تبلیغاتی که به ضرر ترامپ کار کرد
از هفتهها قبل، یکی از موضوعاتی که توسط ترامپ و کمپینش مورد هدف قرار گرفت، مساله سن و سال جو بایدن بود. پرزیدنت ترامپ او را به لقب خوابآلود مفتخر کرد و طرفدارانش از هیچ تلاشی فروگذار نکردند تا بایدن را پیرمردی کندذهن جلوه دهند که در مقابل ترامپ بهسادگی درهم خواهد شکست. شب مناظره، آنچه هواداران پرشور رییس جمهوری انتظار دیدنش را داشتند یک پیروزی قاطع و راحت بود. این سناریو اما آنچیزی نبود که اتفاق افتاد.
پیرمرد پابهپای ترامپ پیش رفت و نه تنها هیچکدام از ضربات ترامپ را بیپاسخ نگذاشت بلکه رکوردهایی هم برجای گذاشت از جمله اینکه ترامپ را دلقک خطاب کرد، به او گفت که حرف دهانش را نمیفهمد، به او لقب بدترین رییسجمهور تاریخ آمریکا را داد، بارها او را استهزاء کرد، وی را عروسک خیمهشببازی پوتین خواند و در آخر هم به رییسجمهور که مکررا سخن او را قطع میکرد گفت «میتونی دهنت رو ببندی؟». بسیار بعید است که پیش از این کسی در یک مناظره رسمی و در مقابل صدها میلیون بیننده با رییسجمهور آمریکا اینگونه صحبت کرده باشد.
بایدن و نگاه به دوربین
کرونا که حالا تبدیل به یکی از بزرگترین چالشهای ترامپ شده، در مناظره نیز یکی از اولین مسایلی بود که مطرح شد و ترامپ درحالی مجبور به دفاع از عملکرد خود شد که این ویروس تاکنون بیش از دویستهزار آمریکایی را به کام مرگ فرستاده است. رییسجمهور ناگزیر این ادعا را مطرح کرد که اگر اقدامات او نبود تعداد قربانیان میتوانست بسیار بیش از این تعداد باشد و اضافه کرد که اگر بایدن به جای او رییسجمهور بود همه چیز بدتر می شد.
بایدن: «عده زیادی تاکنون جان خود را از دست دادهاند و عده زیاد دیگری هم خواهند مرد مگر اینکه او (ترامپ) خیلی باهوشتر و خیلی سریعتر باشد.»
بایدن اما به جای آنکه به ترامپ پاسخ دهد، مستقیم به دوربین نگاه کرد و از بینندگان پرسید که آیا واقعا میتوانند این حرفها را باور کنند. وی سپس خطاب به دوربین گفت: «عده زیادی تاکنون جان خود را از دست دادهاند و عده زیاد دیگری هم خواهند مرد مگر اینکه او (ترامپ) خیلی باهوشتر و خیلی سریعتر باشد.» البته نتایج نظرسنجیها نیز موید نظر بایدن است و نشان می دهد که اکثر آمریکاییها معتقدند ترامپ در مقابله با ویروس کرونا اقدامات لازم را انجام نداده است.
طرفداران برتری نژاد سفید و تایید ضمنی ترامپ
ترامپ همواره متهم به هواداری از گروههای معتقد به برتری نژادی بوده و رفتارش هم به گونهای بوده که به نظر نمیآید چندان از این اتهام دلخور باشد. با این وجود در انتخابات پیش رو، به دلیل نزدیک بودن رقابت در تعداد زیادی از حوزهها، کمپین ترامپ باید سیاست جذب حداکثری آراء را دنبال کند و واقعیت این است که در برخی ایالتها حتی اضافه یا کم شدن تعداد اندکی از آراء به نفع هریک از طرفین میتواند سرنوشت انتخابات را تغییر دهد. گروههای تندرو طرفدار برتری نژادی از آن دسته از رایدهندگانی هستند که انتظار میرود تحت هر شرایطی به رییسجمهور فعلی رای دهند و بنابراین طبیعی است که کمپین ترامپ به دنبال جذب آراء اقلیتهای نژادی دیگری باشد که دست بر قضا جزو قربانیان همان گروههای نژادپرست هستند.
در طول مناظره این فرصت برای ترامپ پیش آمد که با محکوم کردن برتری نژادی، دستکم نشان دهد که برای جذب این اقلیتها تلاش میکند اما وی در مقابل، یکی از این گروهای راست تندرو را پسران سرافراز خطاب کرد و از آنان خواست که عقب بیستند و آماده باشند. سخنانی که بار منفی بسیار داشت و حتی به این تعبیر شد که ترامپ میخواهد در صورت شکست در انتخابات، از این گروهها برای مخالفت با نتیجه انتخابات و نپذیرفتن شکست استفاده کند.
چهار سال در مقابل نیم قرن
ترامپ همواره خود را فردی معرفی کرده است که به وعدههایش وفادار است و کارها را به اتمام میرساند. در مناظره دیروز نیز ترامپ این موضوع را دستمایه فخرفروشی قرار داد و بایدن را متهم کرد که در مدت تقریبا نیم قرن فعالیت سیاسی موفق به حل هیچ مشکلی نشده است. وی خطاب به بایدن گفت: «کارهایی که من در ۴۷ ماه انجام دادهام از کارهایی که تو در ۴۷ سال انجام دادهای بیشتر است.» پاسخ بایدن هم البته این بود که در این ۴۷ ماه ما ضعیفتر، بیمارتر، فقیرتر، متفرقتر و خشنتر شدهایم.
ماموریت غیرممکن و مجری مناظره
اجرای مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری در زمانی نه چندان دور، برای مجری آن افتخار و اعتبار بسیاری به همراه داشت، از آن شانسهایی که نصیب هرکسی نمیشود و اگر هم بشود فقط یکبار در زندگی رخ مینماید و مانند همای سعادت میشود برای آن مجری. مناظره دیشب اما اگر موجب نقصان اعتبار نشده باشد بعید است که چیزی بر اعتبار کریس والاس مجری برنامه (از فاکس نیوز) افزوده باشد.
تقریبا همه، از کاندیداهای شرکت کننده گرفته تا طرفدارانشان و رسانههای متعدد خبری، نسبت به ناتوانی والاس در اداره جلسه مناظره معترض هستند که البته نگاهی دوباره به مناظره نشان میدهد که حق با آنهاست. اما آنچه منتقدان از والاس میخواهند انجام ماموریتی غیر ممکن است. او در واقع تلاش بسیاری برای کنترل ترامپ انجام داد و گاهی اوقات به نظر میرسید که به جای بایدن، او طرف مناظره با ترامپ است. به گفته آلن شرودر تحلیلگر شبکه الجزیره اگرچه والاس در کار خود موفق نبود اما مشکل بتوان تصور کرد که فرد دیگری میتوانست این کار را بهتر انجام دهد.
یک پاسخ
عبدالرضا داوری از منظری دیگر ماجرا را بررسی میکند و معتقد است که آنچه کیهان امروز را شکل داده پیشینهی آن است. او میگوید: «استخوانبندی روزنامهی کیهان در عصر پهلوی را جریان نزدیک به حزب توده گذاشت. بخصوص در سال ۵۷ میبینید که رحمان هاتفی که مسئول سازمان مخفی نوید -که از سازمانهای تحت پوشش حزب توده بود- بوده است، سردبیری کیهان را بر عهده داشته؛ اینها نشان میدهد که اصلا گفتمان کیهان پیش از انقلاب توسط جریان نزدیک به حزب توده بنیان گذاشته شده است. حزب توده فضای گفتمان روشنفکری ایران را شکل داده و در حوزهی سیاسی اصلا پایهگذاری پرونده سازی، ورود به مسائل شخصی و انگ زدن و برچسب زدن که به این بگویند «لیبرال» و… همگی از فرهنگ رسانهای حزب توده وارد فضای رسانهای ما شده است. سبقهاش اصلا به آقای شریعتمداری و … بازنمیگردد. بروید نشریاتی مثل آهنگر و نوید و… را مطالعه کنید میبینید که اصولا ادبیات پروندهسازی و ورود به حوزه خصوصی زندگی آدمها -چه روشنفکران و چه اصحاب قدرت- را در ایران حزب توده پایهگذاری کرد.»
آقای حسن شایانفر هم که آنموقع در زندانهای قزلحصار و اوین فعالیت میکرده و توابها را جمع میکرده است. من خاطرم است که سال ۸۵ در روزنامهی کیهان آقای شایانفر انتهای راهرو اتاقی داشت که توابها میآمدند و آنجا مطلب مینوشتند. مثلا یادم است یک روشنفکر تودهای بود و عضو سابق کانون نویسندگان، بریده بود -آقای احمد اللهیاری- بعدازظهرها میآمد و مینوشت و مطالبش در نیمه پنهان منتشر میشد. یا جذب آقای پیام فضلینژاد؛ که از طریق دادستانی و آقای سعید مرتضوی به روزنامهی کیهان معرفی شد و در کیهان مستقر شد. یا یکی از خانمهای فعال در حوزهی ادبیات، سابقهی چریک فدایی داشت. کیهان یک مدرسهی توابسازی است. یعنی این فضای امنیتی و رجوع به گذشتهی افراد که بیایند و علیه گذشتهی خود بنویسند یک روند بود. یکی-دو نفر از بهاییت هم آنجا بودند. این فضا در زمان آقای شریعتمداری سازمانیافته شد. قبل از او هم بود؛ هم زمان آقای یزدی، هم خاتمی و هم اصغری، منتها آنموقع سازمان نداشت. در دورهی آقای شریعتمداری با تدبیر و تجربیات آقای شایانفر، این مسائل سازمان پیدا میکند.»
دیدگاهها بستهاند.