رسانههای گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده میکنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوامفریبی رسانهای کاربرد
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401
4 پاسخ
بنظر من دکتر سروش. به تبلیغ شخص پرستی ( محمد ص یا مولوی …) بجای خدا پرستی میپردازند
شخص پرستی و بت پرستی در طول تاریخ صورتهای رنگارنگی داشته است و در عصر جدید با رنگ (رویا و محمدی که پرازخداشده! ) نمایان میشود .
دکتر سروش بهتر از همه واقفند که شرک ورزیدن از (بی خدایی) حاصل نمیشود بلکه اتفاقا از افراط در اختلاط خدا به غیر خدا( مانند اختلاط خدا با رسولش) حاصل میشود .
متاسفانه هر موقع به سخنان دکتر سروش گوش میدهم ایشان را مولوی پرست. و در مواردی محمد پرست
حس میکنم.
سلام
آیا اینکه در کتابی یا کتابهایی دست نوشته انسان (مثنوی یا دیوان شمس یا هر کتابی دیگر) ضمایر در هم خلط میشوند و معلوم نمی شود که چه کسی دارد سخن میگوید دلیل میشود که در قرآن نیز ضمایری را که خطاب به پیامبر است آنها را خطاب از خود پیامبر به خودش بدانیم؟ چرا هر تغییر ضمیری را از روی حکمت و دلیل ندانیم و بدنبال این حکمت نباشیم؟ دنبال کردن حکمت با رعایت اتصال آیات است…
دیگر اینکه در سوره الاسراء میفرماید اگر انس و جن جمع بشوند نمی توانند مانند قرآن بیاورند:
قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن یَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا (۸۸)
پس چطور قرآن میتواند حاصل کار خود رسول الله (که از طایفه انس هستند) باشد؟ اگر حقیقت داشت خود رسول الله را استثنا میکرد.چرا که حقیقت بزرگی می بود.چنانکه استثناء نمودن رسول الله سابقه دارد.
قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَکْبَرُ شَهَادهً قُلِ اللّهِ شَهِیدٌ بِیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَکُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللّهِ آلِهَهً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِی بَرِیءٌ مِّمَّا تُشْرِکُونَ (۱۹) انعام
همینطور بنابر آیه سوره الاسراء ارسال قطعات قرآنی (قبلا موجود) و نزول تدریجی در کنترل خود شخص پیامبر نیست:
وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِیلًا (۱۰۶)
این ناقض عملکرد مستقل پیامبر در تدارک قرآن خواهد بود…
والسلام
مناظره دکتر سروش ومهندس بازرگان مرا بیاد مباحث دانشمندان کلیسایی در هنگام حمله عثمانیان به قلب اروپا می اندازد. آنان با یکدیگر مناظره داشتند که آیا میخ صلیب به بدن جسمانی یا روحانی مسیح فرو رفت، ولی توجهی به آنکه مسیحیت از طرف رقیب خود(اسلام) در پرتگاه نابودی است نداشتند. کنکاش در باره شناخت ماهیت وحی موضوع جدیدی نیست. این مسئله سالها ذهن دانشمندان مسلمان را بخود جلب کرده است. بحث و مناظره درباره آن متعلق به جلسات خصوصی تر و اکادمیک است. در روزگاری که بیش از یک میلیارد و نیم مسلمان در معرض تجاوز، قتل، نهب، اسارت و،،،، هستند و گروهی به نام دفاع از اسلام به بدنام کردن آن و راندن نسل جوان از آن کمر بسته اند چنین مباحثی در رسانه های عمومی مشکلی را حل نمیکند.
آیا بهتر نیست که گفتار قرآن را در گوش جان شنیده و به امید پیدایش خوابگذار ناظر فقر، سوء اخلاق، و بدبختی خویش آسوده ننشینیم، و با اعتقاد به اینکه آنجه در قرآن هست شفای دردها و رحمت برای بشریت است از قرآن الهام بگیریم
سلام
بنظر بنده دو عبارت “متشابهات” و “ما تشابه منه” به یک منظور و هدف خاص اشاره نمیکنند.
“متشابهات” آیاتی هستند که درباره عوالم غیبی و موضوعات مربوط به آنهاست که شامل شبیه سازی های بهشت و جهنم میشوند…
“ماتشابه منه” آیاتی هستند که خواندن آنها برای افراد مریض القلب ایجاد “اشتباه” میکنند.اما اگر این افراد به تسلیم برسند و به افراد راسخ (با شرطی برای آنها که در ادامه می آید) در علم رجوع کنند این اشتباهات بر طرف میشوند…
بنابراین تمام آیات متشابهات نیستند و البته تمام آیات محکمات هم نیستند.صرف اینکه در باره آیات اختلاف هست نشان نمی دهد اینها محصول رویا ها هستند الا آیات مربوط به وضو و غسل و…اتفاقا در این موارد هم اختلافات وجود دارد…
اما روش صحیح یعنی همان روشی که راسخان در علم مورد نظر رعایت میکنند و اشتباهات را رفع میکنند روش کلیت بخشی و ارتباط دادن آیات است.
چون این روش در مسائل مهم سیاسی و اقتصادی منتج به نتایجی میشود که باب طبع قدرتمندان نیست فلذا با انواع حیل و به کمک عالمان ضعیف بر طبل برداشت های کج و معوج کوبیده میشود و ایجاد اختلاف در تمام آیات میکنند تا قرآن را کلا تضعیف کنند و عالمان تلاشگر را نیز به سرگردانی دچار نمایند…
میگویند چون آیات مختلف و متفرق نازل شده اند بنابراین ما ارتباط آیات را نمی توانیم درک کنیم و ببینیم … و چیدمان آیات را معتبر نمی دانند…
اما در مورد تغییرات بسیار و سریع ضمایر در آیات قرآن مثلا در سوره قدر باید عرض شود که نزول اولیه قرآن بعنوان تفصیل مجموعه “احکمت آیاته” توسط روح القدس برای تمامی عوامل دخیل در این برنامه عظیم الهی اقتضای این تغییرات ضمایر را دارد…
چرا به این نیاندیشیم که عوامل دخیل در اجرای آخرین رسالت متعدد بوده و از حوزه دسترسی حتی روح القدس نیز خارج است و این احتیاج به اذن الهی در سطوح کامل خلقت دارد…
والسلام
دیدگاهها بستهاند.