یک روز پس از تائید حکم و دو روز پیش از قتلِ حکومتی روحالله زم، مطابق معمول همیشه، صدا و سیما در مقامِ بخش رسانهای و پروپاگاندای ماشینِ اعدام، گزارشی را با عنوان «زمین پست» منتشر کرد تا او را یک فرد خائن، جاسوس، مغز متفکر اپوزیسیون و نیرویی تاثیرگذار در میان مخالفانِ جمهوری اسلامی معرفی و زمینه ذهنی مخاطب را برای کشتنِ او فراهم کند.
اما نسخه کاملتر این گزارش، که آشکارا از سوی نهادهای امنیتی و عامل در اینگونه پروندهها ساخته میشود، ناخواسته نکتهای را در خصوص نحوهی دستگیری پرابهام روحالله آشکار میکند که پیش ازاین از سوی حکومت شنیده نشده و رسمیت نیافته است.
در ماجرای ربایش زم، تعدادی از دوستان و نزدیکان او بارها به نقشِ نامِ آیتالله سیستانی در این پرونده اشاره کردند و از پولهایی گفتند که به او نشان داده شد تا آز و طمعاش را برانگیزد و محاسباتش را درهم ریزد. این روایتها هیچگاه تایید نشد اما گزارش اخیر بر این نکته صحه مینهد و تردیدی باقی نمیگذارد که اگر آن نام و این پول نبود، نقشهی ربایش به سرانجام نمیرسید.
گزارشگر (در دقیقه ۴ و چهل ثانیه) میگوید :«اما مهره سرویسهای جاسوسی روی حفاظتها و حمایتهای این سرویسها حساب غلوآمیزی کرده بود. خطای محاسباتی و آز و مطامعش برای رسیدن به «دلارهای بادآورده» از یادش برد که او مدتهاست تحت نظر و در تور نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران است و ناگاه بیآنکه بداند از کجا خورده است ناباورانه توسط پاسداران گمنام امام زمان دستگیر و به ایران بازگردانده میشود.»
پیش از آنکه گزارشگر این جملات را بر زبان بیاورد، بههیچوجه بحث پول و دلار و تامین مالی در میان نیست، بلکه بریدههایی سانسور شده از ماجرای قتل یکی از مخالفان جمهوری اسلامی پخش میشود، اما گزارشگر ناگهان میگوید آنچه باعث شد زم توسط «پاسداران گمنام امام زمان» دستگیر شود، «خطای محاسباتی و آز و طمع برای رسیدن به دلارهای بادآورده» بوده است. معلوم است که تعبیر «دلارهای بادآورده» اینجا برای همان چیزی بهکار میرود که زم را به عراق کشانده و «خطای محاسباتی» هم میتواند استفاده عینی یا مجازی از نام آیتالله سیستانی و بیت او باشد.
بهنظر میرسد، روحالله زم هر چند خوشبین و ساده، بعید است به صرف دیدن آن «دلارهای بادآورده» فریب خورده باشد؛ بلکه آنچه او را دچار خطای محاسباتی هم کرده، پناه گرفتن و سوءاستفاده از نام فردی بوده که جایگاه معنوی و مذهبی او جنبهی فریبکارانهی مادی ماجرا را نیز پوشش داده و ذهن زم را فریفته است.
به بیانی دیگر، گزارش تهیه شده از سوی بخش رسانهای ماشینِ کشتار، روایتهایی را تأیید میکند که زم را به طمعِ پول به عراق کشاندهاند و او را دچار خطای محاسباتی کردهاند.
از این عبارات و این تاییدیه البته میتوان دو نکته مهم دیگر را دریافت.
نخست اینکه در خانه و حساب و کار و زندگی روح الله زم خبری از «دلارهای بادآورده» و به تبع جاسوسی و خیانت و وطنفروشی نبوده ، که اگر بود به طمع نمیافتاد.
و دیگر؛ نقش و مسئولیت آیتالله سیستانی در این ماجراست که تا اینجای کار میتواند لطمهای بر جایگاه او و مرجعیت شیعه باشد که اگر جبران نشود (که جبرانپذیر بودنش هم پس از قتلِ روحالله محل تردید است)، بهانهای به دست مخالفان دین و مذهب خواهد داد که تا همیشهی تاریخ بگویند: مگر فلان مرجع شیعه نبود که …
*نام نویسنده این یادداشت نزد زیتون محفوظ است.
4 پاسخ
آزادی بیان خون در رگها ،روح در کالبد ،عشق و ایمان در قلب ،آگاهی و شعور در مغز انسان است ،
نقد حکومت یک امر حتمی است ،
نابود ظلم ،استبداد،بردگی ،ارتجاع دینی و سکولار
با وعده مساعدت به کوفه کشانده شد و آنجا راه را بر او بستند و سرش را به باد سپردند. تعین کنید در اینجا شمر کیست و اهل کوفه کدامند؟ جواب ساده است به تفکر خیلی کمی نیاز است. مظلوم سر بر دار، هم مثل حسین بطور عجیبی از مکه ای که در ان در امنیت بود و پناهنده، راهش را تغییر زاویه داده بود بطرف کوفه .
دیدگاهها بستهاند.