سلطان جائر کیست؟
سلطان جائر یک اصطلاح رایج در فقه شیعه است. آیتالله سروش محلاتی در یک سخنرانی، سه تعریف موجود از سلطان جائر را این گونه بر میشمارد «اول: جائر به معنای فاسق در برابر عادل، به معنای کسی که ملکه تقوی و خودداری از گناه ندارد. دوم: کسی که حق حکومت ندارد و حکومتش مشروع نیست. در این تعریف سلطان جائر همان سلطان غاصب است که به ناحق، حکومت را تصاحب کرده است. اما تعریف سوم سلطان جائر را حاکمی میداند که در حق مردم ظلم میکند.»
این مجتهد شیعه بر این باور است که «مساله اصلی امام حسین(ع) در نهضت عاشورا را مقابله با سلطان جائر است». او میگوید «ما میبینیم برخی میخواهند مسائل دیگر مانند مسائل عرفانی، اخلاقی یا اجتماعی را در نهضت حسینی برجسته کنند.»
در مقابل سلطان جائر چه باید کرد؟
آیتالله خمینی(ره)، در یک سخنرانی در خارج کشور، قیام علیه سلطان جائر را تکلیف شرعی الهی میداند. در این سخنرانی که در وبسایت آیتالله خامنهای هم منتشر شده است،او به نقل از امام حسین (ع) و پیغمبر اسلام (ص) میگوید کسی که در مقابل سلطان جائر سکوت کند با او محشور میشود: «کسی که ببیند یک سلطان جائری حلال میشمرد حُرُماتِاللّه را، چیزهایی را که خداوند حرام کرده است این آزاد میگذارد، و مخالف سنت رسولاللّه عمل میکند و عهد خدا را میشکند، اگر کسی دید یک سلطان جائری این کارها را میکند و مع ذلک ساکت شد و تغییر نداد با قول خودش، با عمل خودش این انحرافی که سلطان جائر پیدا کرده است تغییر نداد، خدای تبارک و تعالی حتم کرده است، حتم است بر او که این آدمی که ساکت شد در مقابل این سلطانی که حرمت احکام خدا را نگه نمیدارد، مخالف سنت رسولاللّه عمل میکند و عهد خدا را میشکند، این ساکت بشود در مقابل یک همچو سلطانی و قولاً و عملاً تغییر ندهد مسیر این سلطان جائر را، حتم است بر خدای تبارک و تعالی که جای او را هم جای همان سلطان جائر در آخرت قرار بدهد»
سلطان جائر را چگونه میشود شناخت؟
آیتالله محسن کدیور وظیفهی تشخیص سلطان جائر را بر عهدهی «خواص جامعه» میگذارد. او در پاسخ سوالی در این باره، نوشته است «جور، مخالفت عمدى با احکام شرع و موازین عقل و میثاقهاى ملى است که در قالب قانون در آمده باشد; و کسى که متولى امور جامعه است و بدین گونه مخالفت مىورزد جائر و ولایتش جائرانه است ; و تشخیص چنین ولایتى در درجه اول بر عهده خواص جامعه یعنى عالمان دین آشنا و مستقل از حاکمیت و اندیشمندان جامعه و حقوقدانان و آگاهان از قوانین مىباشد که هم به احکام و موازین عقل و قوانین حاکم آشنایند و هم با قرائن و شواهد اطمینان آور به مخالفت عمدى با آنها پى برده و مىتوانند آن را مستدل کنند.»
«سلطان جائر» در زمانهی ما کیست؟
تا جایی که مشهور است، سیدعطاالله مهاجرانی، نخستین فردی بود که به صورت علنی و در یک رسانهی سراسری آیتالله خامنهای را مصداق سلطان جائر دانست. او در سال ۸۸ به خبرنگار بیبیسی گفت «اولین شرط رهبری، عدالت است. خامنهای از مدار عدل خارج شده و از رهبری ساقط است و بر خبرگان است که او را عزل کنند. بر علمای قم است که در مقابل سلطان جائر خاموش ننشینند.».
عطاالله مهاجرانی در یک بیانیه به همراه دکتر عبدالکریم سروش، آیتالله محسن کدیور، مهندس عبدالعلی بازرگان و آقای اکبر گنجی این موضوع را رسما تکرار کرد. در این بیانیه آمد:«گفتمان توطئه دشمن که ولیّ جائر در طول ۲۰ سال گذشته ترویج و از طریق آن دشمن سازی و ایجاد تفرقه میان ملت می کند (مثل: مطبوعات پایگاه دشمن اند، روشنفکران مزدوران دشمن اند، جنبش سبز توطئه رنگی دشمنان برای براندازی است)، بخش عظیمی از ملت را به جبهه ی دشمن تبدیل کرده که سازمان های سرکوب باید تکلیف آنان را یکسره کنند.»
جهاد اکبر یا اعظم چیست؟
برخی علما جهاد اکبر را جهاد با نفس دانستهاند اما در حدیث مشهوری از پیغمبر اسلام (ص) آمده است : بالاترین جهاد، گفتن سخن حق یا عدل در برابر سلطان جائر است. در حدیث آمده است: أفضَلُ الجِهادُ کَلِمَهُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ ، أفضَلُ الجِهادِ کَلِمَهُ حُکمٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ .[کنز العمّال : ۵۵۷۶.]
آیتالله محمود امجد چه گفت؟
آیتالله محمود امجد، استاد اخلاق حوزه علمیه قم، در سخنانی که ویدئوی آن در اینستاگرام منتشر شد، گفت که دیگر نباید در برابر آیتالله خامنهای سکوت کرد. او رهبر جمهوری اسلامی، را مسئول تمام جنایتها و کشته شدگان از سال ۸۸ به بعد خواند و از او خواست که توبه کند. ایشان در بخش دیگری از سخنانش به آیتالله خامنهای گفت «مسئول همه این کارها و اعمالی که شده شخص شما هستی به خاطر استبداد رای و تا از این استبداد رای دست نکشید کار خطرناک خواهد بود.»
آیتالله محمود امجد، جهاد اکبر و سلطان جائر
آیتالله محمود امجد گفته است که ترجیح میدهد «در داخل کشور به جهاد اکبر، احقاق حق و ابطال باطل توفیق یابم». او تاکید کرده که از «سکوت و مماشات» توبه کرده است. جهاد اکبر یا افضل، همان شکستن سکوت و احقاق حق در برابر سلطان جائر است.
واکنش عطاالله مهاجرانی به «جهاد اکبر» در برابر «سلطان جائر» چه بود؟
خبرگزاری تسنیم از واکنش تند دکتر سیدعطالله مهاجرانی خبر داده است. دکتر مهاجرانی از سخنان بسیار تند و ساختارشکن آیتالله محمود امجد بهتزده شده و نوشته است «آیتالله خامنهاى رمز اقتدار و عزت ملى و سربلندى ملت و نظام جمهورى اسلامى ایراناند. مىتوان خیرخواهانه از بسیارى از امور اجرائى و قضایى و مجلس و سپاه انتقاد کرد. اما ساختارشکنى و انکار انقلاب و نظام امر دیگرى است. به تعبیر امیرمؤمنان: لقد صرت جسرًا لمن حارب الله و رسوله.»
من چه واکنشی دارم؟
انگشت بهدهان میگزم و منتظر توضیح دکتر سید عطاالله مهاجرانی میمانم!
*نام نویسنده نزد زیتون محفوظ است. «زیتون» مسئولیت انتشار یادداشتهای با نام محفوظ را میپذیرد.
19 پاسخ
سلام
۱. آیا در زمان پیغمبر در حجاز لغت سلطان در زبان عربی بمعنی حاکم بود؟
۲. آقای مهاجرانی در دهه ۶۰ و ۷۰ حزب الهی بود. کارنامه حزب الله این حکومت است با کارنامه پرخیانت و پرجنایت.
۳. مهاجرانیبا سروش و عبدالعلی و گنجی آن اعلامیه را امضا کرد ولی چند سال پیش هم گفت در زندگی خامنه ای نقطه خاکستری نیست !
هربار هم از او دفاع میکند، آنهم در این روزگار که آه و ناله های مردم از بیداد و فساد حکومت او به آسمان رسیده.
این گونه آدمها آبرو ندارند.
“دکتر! من تو را به این دلیل نمیکُشم که گناهکاری؛ دلیلش این است که اصلا ابراز ندامت نکردهای.
من فقط میتوانم کسی را ببخشم که واقعا پشیمان باشد؛ که در میان آدمهایی که در حقشان ظلم کرده، بلند شود بایستد و بگوید من این کار را کردم، من این کار را کردم و دیگر دست به چنین کاری نمیزنم.»
مرگ و دختر جوان
آریل دورفمان
من گمان میبردم اقای مهاجرانی از گردانندگان این سایت است پس مطلب را چرا برای خودش نمیفرستید یا او را دعوت به مصاحبه نمیکنید. آن مرد شریف حتما توضیحاتی دارد یا شاید اشتباه از ایشان نقل شده است
من یکراست میروم سراغ کامنت نویسان و همدلی انها با نویسنده مقاله، گویی عقده ها در گلو مانده بود تا فرصتی یافته شود و زبان به درازی بگشایند، اپوزیسیون اینچنینی بدرد همین کارها می اید و لاغیر!
دریغ از یک سوال و جواب صادقانه و پاسخ طلبیدن یکراست از کسی که در عمرش بارها پاسخگو بوده است، و البته این عرایض بمعنای طهارت و عدم اشنباه کسی نیست!
تبریزی جان شما از جنس جمهوری اسلامی هستی و اصلا خودش هستی و به همین دلیل میفهمی و خودت را به نفهمیدن میزنی!
پس چون خودت را بخواب زده ای من با چشمان باز به چشمان بسته ات نگاه میکنم. و با تو حرف میزنم که آزرده شوی تا نه تو که دیگران شاید تلنگری بخورند:
شما اتهام نگارنده به مهاجرانی را دور می زنی؟؟ می گویی دریغ از یک پرسش ! اصل این مقاله یک پرسش از مهاجرانی ست. شما اصل مطلب مقاله را رها کرده ای و آنده ای به سراغ کامنتها؟
اگر کسی نداند شما پای کدام کامپیوتر نشسته ای عقلش پاره سنگ بر میدارد. اما عموم هواداران جمهوری اسلامی هم مانند تو ناشیانه بازی می کنند.
صدام تا وقتی طناب دور گردنش رفت هم از استبدادش به نام دین دفاع کرد! وقتی قذافی دقیقه های آخر عمرش را به چشم می دید بدترین تعرض های جسمی -جنسی به او می شد و او از دین و اعمال خداناپسندانه حرف زد! تا چند ماه قبل از آن، آنها دنبال نامهای مستعار اپوزیسیونشان بودند که به بند بکشند. اما اندکی بعد آقای قذافی جلاد ( معمر) خود را در کانال آب پنهان کرد ،حال و روز آقای حسین خون ریز ( صدام) هم بهتر از او نبود وقتی از زیر زمین بیرونش کشیدند و دندانهایش را شمردند !
شکی نیست که اینجا و آنجا تکریتی هایی بودند که زیر علم صدام بروند و ما هم تبریزی هایی داریم که سنگینی علم جمهوری اسلامی را بدوش بگیرند ، اما عاقبت صدام ها یکیست !
اما اگر تکریتی ها این شانس را داشتند که داعشی در آینده عراق بسازند امثال تو هیچ دسیسه ای در آینده ایران نمی توانند بکنند. اگر مثل دوستانت جمهوری اسلامیت گوشه ای از دنیا راهی و چاهی برای خودت ساخته ای که لذت کامنت بازیت را ببر، وگرنه قربانی اندر قربانی هستی.
نام آقای مهاجرانی در رابطه با وزارت ارشاد
من هم در آن مجموعه در روزنامه کیهان اینترنشنال و خبرگزاری پارس/ جمهوری اسلامی بودم ،
ما واکثر دوستان ،
خط استقلال وتمامیت ارضی ،
آزادی بیان واقعیتها
و عدالت سیاسی،اجتماعی، و اقتصادی
را سخت دنبال میکردیم.
ولی حال که ممکن است انتظار دارم
ایشان کارهایی را در راه توسعه و رشد
ازادیها و عدالت انجام داده اند را
بیان نمایند.
بطوریکه من سرانجام نتایج کار را
در این دو مورد ازادیها و عدالت
رضایت بخش ندیدم و به آمریکا آمدم
و ایشان هم الان در انگلیس اند.
ایشان فردی با سواد اند.
ولی حول موضوع ازادیها و عدالت ،
جمهوریت، دمکراسی من چیزی از ایشان ندیده ام.
وتغییر موضع شان هم نیازمند توضیح است.
سپاس یزدان را
درود بر ایرانیان
پاینده ایران
من سایت زیتون و برخی از مخاطلبین کامنت نویسش را «کمابیش بی اخلاق و تمامت خواه» می دانم و معتقدم ار این حیث روی دیگر سایتهایی از جناح راست است . شما خیلی راحت می توانستید متن گفتار فعلی مهاجرانی و توصیفات او را بدون برخود شخصی ، به لحاظ منطقی نقد کنید . اما چه می توان کرد که ظاهرا شما هم اهل «بگم بگم و » . «پرونده خوانی » و «لجن مال کردن مخالف» هستید. اگر آن ژست اولیه بیان مغالطات منطقی در ابتدای فعالیت زیتون را در کنار برخوردهای اینچنی شما قرار دهیم ، جالب توجه خواهد بود ! مهاجرانی اگر کماکان به فلانی بد و بیراه می گفت، برای شما محترم بود. از تناقض هایش چشم پوشی می کردید و شاید سیئاتش را هم آمرزیده می دانستید . عزیزان ! آنکه وفاندارد شماها هستید که به همراهان سابق خود هم رحم نمی کنید و تحمل متفاوت بودن و برگشت احتمالی یا قطعیِ اشخاص از مواضعِ سابقشان را ندارید . متأسفانه شما هم به لحاظ خُلق و خو شبیه بسیاری از مخالفینتان هستید!
من هم یک سری غریبه آشناهایی که هم سر در توبره و هم دست در آخور دارند را و هم زمان جلوه های روشن فکری دارند را مایه مضحکه و خنده میدانم ، آنها که نه پیداست سیاست بازند یا فیلسوف، شاعرند یا قصه گو ! حکومتی اند یا مخالف، معاندند یا مشاور . مشکوک اند ، مشکوک اند ، مشکوک !
قضیه ساده است او دوست دارد به قول تو تغییر روش و فکر دهد ، این هم از همان حق استفاده می کند که نقدش کند . آیا خرد حداقلی برای فهمیدن چنین امر بدیهی ئی یافت می نشود؟؟؟؟
یعنی محترمانه تر از این می شود نقد کرد و ارجاع داد و پاسخی نشنید
مهاجرانی از اخوند […]که دستشان برای مردم ایران رو شده مثل خامنه ای بد تر است زیرا به هیچ اصولی پای بند نیست
۱- نویسنده محترم عنوان ” آیت الله” را به آقای محسن کدیور که خود لباس روحانیت را کنار گذاشتند داده اند که تصور میکنم حتی شخص ایشان هم به داشتن چنین عنوانی رضایت ندارند. بگذریم از جمهوری اسلامی که به هر دستار بندی که در راستای منافعش باشد عنوان ” آیت الله “میدهد
۲- در مورد مهاجرانی سایر خوانندگان به خوبی حق مطلب را ادا کرده اند. این مرد […] به قدری از عکس العمل مردم وحشت دارند که در توئیتر اجازه نمیدهند کسی ذیل توئیت هایشان اظهار نظر کند. بنا بر این انتظار پاسخ از ایشان انتظار بیهوده ای است
شما دیدگاهتان از اول اشتباه بوده در مورد مهاجرانی
او فردی است که برای کسی وفا نداشته است حتی به نزدیکترین فرد زندگی […] توقع دارید به مردم ایران خیانت نکند؟؟؟؟؟
من تردیدی ندارم اگر روزی متوجه شود نانش در تجزیه طلبی است خاک ایران را به توبره می کشد. او نه به دینی که دارد وفا کرده نه به مردمی که به او رای دادند نه به […] که زندگیش را نامش را و شهرتش را از او و خانواده خاندان خوشنام کدیور دارد . شما تصور میکنید با فردی بااخلاق رو به رو هستید. اما او سابقه معامله با دشمنان ایران را هم دارد. برای پسرش از عربستان بورس کرفت. خودش کارمند نهادی در اتریش شد که عربستان تاسیس کرده بود نهادی در مورد گفتگوی ادیان. تنها حایی که او هنوز معلوم نیست دستش رو نشده باشد اسراییل است که اکر در فردا ها بگویند او برای اسراییل کار میکرد هر کس تعحب کند … است
آقای مهاجرانی، فقط یک انسان خوش بیان و یا خوش سخنران است وبهترین سخنرانی ایشان در دفاع از خودش در مجلس و قصر رفتن از استیضاح در زمان وزارت دوران آقای خاتمی بود، ولی درعالم سیاست وعلوم اجتماعی چیزی در چنته ندارد!
طرفه آن که عطالله مهاجرانی دو سه کتاب در باره عاشورا و قیام امام حسین دارد و از پیام اپردعاشورا نوشته است. قیام عاشورا قیام علیه سطان جائر بود و مهاحرانی اکنون به مداقع سلطان جایر شده و آبرویش را هم فدای او کرد. می گویند به خاطر زندان نرفتن پسرش این کار را کرده است باورم نمی شود مگر می شود هزاران فرزند ایران را قربانی یک پسر ناخلف کرد؟ مرگ کشته های ابان پدر و مادر نداشتند؟ مگر دراویش پدر و مادر نداشتند؟
دوست بسیار عزیز
سلام و درود خداوند بر شما
شکی نداشته باشید که مهاجرانی پاسخی برای شما نخواهد داشت. بیاید با هم افسوس بخوریم که مهاحرانی و مهاجرانی ها حرفشان با به اسم خدا و پیامبر خدا مزین میکنند وگرنه این نوع کلاهبرداریها و بهره برداری های سیاسی نزد این قوم بسیار رایج است. میدانم شما هم مثل من فریب خورده اید و البته فریب مهاحرانی ها را نخورده اید فریب نام خدا و اسم خدا که در کلام اینها جاری است. شناختن احمدی نژادها کار سختی نبود یکسال کافی بود تا همه بدانند با چه کسی روبرو هستند اما شناختن مهاحرانی کار یک دهه است. اینها حرفه ای کلامان را برداشتند برادر. بیا با هم بگرییم بر اینده ایرانی که مهاحرانی ها ویرانش کردند. تکه تکه و نابودش کردند. منافع ملی اش را به بندبازی فروختند. خاکش را معامله کردند. تاریخش را خواندند و اینده اش را حراج کردند.
این است : نان را به نرخ روز خوردن
جائر و جبار بودن حضرت آقا دیر زمانی ست که بر آحاد مردم آشکار است و علمای اسلام و آیات عظام نخبگان امور چنانچه در قول و فعل التفاتی به آن فجور ندارند، یا از سیاست ورزی ست یا از جبن جان و مال از قصور !
حال اگر از سیاست است که نشان از سکولار بودن دارد یعنی راه دین را از حکومت جدا کرده اند اما از کیسه ی حکومت خوردن را خوش دارند حالی در امور دیگر جز این فقره دین و سیاست را یکی می انگارند تا آنجا که پای خودکامگی حضرت آقا در میان بیاید آنجاست که چشم در پرده و زبان به کام می گیرند تا اجر خوش خدمتی از کف ندهند. و چنانچه آن انفعال از جبن و خوف جان است از گزند حاکم ، که باز بد از بدتر است و ای بسا خریدن درجات اشد سکرات مرگ است به جان خویشتن !
یحتمل با التفات به شبهاتی اینگونه و امان از تبعات اخروی این فسق است که آیت الله امجد زبان به ابراز حق و اعلام برائت گشوده اند، و انشاالله که نیکو و مختوم به خیر است. البته زاویه ی ایشان با حاکمیت از همان غائله انتخابات خبرگان و عدم تمکین به آزمون و سنجش حکومتی از فهم اجتهاد نمایان بود. او در حضور کسانی به تلمذ نشسته و درس پس داده است و از عهده رنج بحث و مشق فحص بر آمده که مرور نام هاشان به تنهایی بر درایت و وجاهت او کفایت می کند !
باری اخوی یا اخت باجی نگارنده …
انگشتی که شما با چشمان منتظرِ پاسخ به دندان می گزید را بسیاری از هنگام دادگاه دکل نفتی در دهان دارند تا هنوز !
مخلص کلام آنکه حب فرزند و حب الدنیا چیز عجیبی ست اما اقلا هنگامی که آدمی در امان است از حداقل های آزادگی یکی ان است که زبان به حق بگشاید ! و بداند که
“حب الدنیا راس کل خطیئه”
و از یاد نباید برد که عاقبت محتوم چنین کسانی جز 《فاولئک هم الخاسرون》نخواهد بود !
خدا عاقبت همه ما را بخیر متمایل کند .انشاالله .
با سلام
در این نوشته گفته می شود یکی از نشانه های سلطان جائر این است که از شرع تخطی کند. می خواهم بگویم که این گفته بر ساخته ای فقهی است و ملاک و معیار سلطان جائر در قرآن این نیست. در قرآن در همۀ موارد گفته می شود: سلطان جائر کسی است که مردم او را سلطان جائر بدانند.
نظر به این که سلطان جائر یعنی حکومت و حکومتگر ظالم موارد زیر را خاطر نشان می کنم:
۱/ قرآن می گوید فرعون ظالم بود. او خود را متولی دین می دانست. می گفت آدمهایی چون موسی مفسد فی الارض اند. گفته بود جوانان مردم را ـ که آنان را تهدید بر علیه حکومت خود می دانست ـ بکُشند. قرآن می گوید: فرعون به سخن ایستاد و گفت: آنچه مرا وامی دارد تا موسی [و امثال او را] بکُشم دغدغۀ دین است. نگرانم موسی آسیب به دین شما برساند و سبب بروز فساد گردد. «وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسَى وَلْیَدْعُ رَبَّهُ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یُبَدِّلَ دِینَکُمْ أَوْ أَنْ یُظْهِرَ فِی الْأَرْضِ الْفَسَادَ.» [آیۀ ۲۶ سورۀ غافر]
۲/ قرآن جای دیگر می گوید: مردم [زن و مرد و فرزندانشان نیز] دست به دعا برداشتند و گفتند: خدایا ما را از دست این حکومت ظالم برهان. [… الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا …]
۳/ قرآن جای دیگر می گوید: کار مردم به سبب ظلمی که به آنان می شد به جنگ کشید. «… یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ.»
۴/ بخارایی می نویسد: هنگامی که پیامبر معاذ را به یمن می فرستاد به او گفت: بترس از این که مردم از ظلمت به فغان آیند که نزد خدا خانه خراب خواهی شد. «اتَّقِ دَعوَهَ الَمظلُوِمِ. فَإنَّهَا لَیسَ بَینَهَا وَ بَینَ اللّهِ حِجَابٌ.» (صحیح بخاری؛ حدیث ۲۴۴۸ )
۵/ در تحف العقول از قول عیسی مسیح گفته می شود: آتش را در خانۀ اول ـ پیش از آن که دامنگستر شود و به خانه های دیگر سرایت کند و منجر به ویرانی گردد ـ خاموش کنید. همین کار را با ظلم و نخستین نشانه های ظلمش روا دارید. دستِ دراز او را در گام های اول کوتاه کنید تا شر بخوابد. [و کار به فرزند و نوه اش نکشد.]
عربی: «إنّ الحَریقَ لَیَقَعُ فی البَیتِ الواحِدِ فلا یَزالُ یَنتَقِلُ مِن بَیتٍ إلى بَیتٍ حتّى تَحتَرِقَ بُیوتٌ کَثیرَهٌ ، إلاّ أن یُستَدرَکَ البَیتُ الأوَّلُ فیُهدَمَ مِن قَواعِدهِ فلا تَجِدَ فیهِ النّارُ مَعمَلاً ، و کذلکَ الظّالِمُ الأوَّلُ لَو یُؤخَذُ على یَدَیهِ لَم یُوجَدْ مِن بَعدِهِ إمامٌ ظالِمٌ فیَأتَمُّونَ . کما لَو لَم تَجِدِ النّارُ فی البَیتِ الأوَّلِ خَشَبا و ألواحا لَم تُحرِقْ شَیئا .» [تحف العقول ـ ص ۸۱۰]
در ادامه گفته می شود: همین که دیدید ماری بر آن است تا نیشش را در پای همنوعتان فرو برد بانگ برآرید. نکنید مسئولید! همین که دیدید همنوعتان به راه خطا می رود بانگ بر آرید. نکنید مسئولید. همین که دیدید ظالم دست ظلم از آستین بیرون آورد بانگ برآرید. نکنید مسئولید. اگر در جامعه ای ظالم در امان بزید و کسی جلویش را نگیرد و به او بایست نگوید آوار فلاکت و ویرانی بر سر همگی تان فرو خواهد ریخت. نگویید من خودم دستم به ظلم دراز نیست. هشیوار باشید تا دست هیچ کس به ظلم دراز نباشد. آنجاها که جوامع بر اثر ظلم ظالمان منهدم شده اند آوار انهدام به سر همه و هر کس ریخته است. در چنین جوامعی هیچ کس هیچ مصونیتی ندارد.
عربی: «مَن نَظَرَ إلَى الحَیَّهِ تَؤُمُّ أخاهُ لِتَلدَغَهُ و لَم یُحَذِّرْهُ حتّى قَتَلَتْهُ فلا یَأمَنْ أن یَکونَ قَد شَرِکَ فی دَمِهِ ،و کذلکَ مَن نَظَرَ إلى أخیهِ یَعمَلُ الخَطیئهَ و لَم یُحَذِّرْهُ عاقِبَتَها حتّى أحاطَت بهِ فلا یأمَنْ أن یَکونَ قَد شَرِکَ فی إثمِهِ. و مَن قَدَرَ على أن یُغَیِّرَ الظّالِمَ ثُمّ لَم یُغَیِّرْهُ فهُو کفاعِلِهِ ، و کَیفَ یَهابُ الظّالِمُ و قَد أمِنَ بَینَ أظهُرِکُم لا یُنهى و لا یُغَیَّرُ علَیهِ و لا یُؤخَذُ على یَدَیهِ ؟! فمِن أینَ یُقصِرُ الظّالِمونَ أم کَیفَ لا یَغتَرُّونَ ؟ ! فحَسِبَ أن یَقولَ أحَدُکُم : لا أظلِمُ و مَن شاءَ فلْیَظلِمْ ، و یَرَى الظُّلمَ فلا یُغَیِّرُهُ ! فلَو کانَ الأمرُ على ما تَقولونَ لَم تُعاقَبوا مَع الظّالِمینَ الّذینَ لَم تَعمَلوا بأعمالِهِم حِینَ تَنزِلُ بِهِمُ العَثرَهُ فی الدُّنیا.» [تحف العقول ص ۸۱۰]
با احترام
داود بهرنگ
منبع:
تحف العقول عن آل رسول (ص) ـ تألیف ابومحمد حرّانی ـ ترجمۀ محمد مهدی سازندگی ـ قم ـ نوید اسلام ۱۳۸۸
دیدگاهها بستهاند.