زیتون: «کلابهاوس در زیتون» ستونی است روزانه که به اتاقهای سیاسی این شبکه اجتماعی سرک میکشد…
***
اساسا نمیتوانیم بدانیم چقدر میتوانیم تزریق کنیم!
از نیمههای شب گذشته اتاقهایی با موضوع پروژه جدید سوپرلیگ در مورد جدایی ۱۲ تیم باشگاهی قدرتمند فوتبال از یوفا و پیوستن به یک لیگ جدا تحت عنوان کودتا علیه یوفا و فیفا مورد توجه کاربران قرار گرفت. اتفاقی که میتواند تاریخ فوتبال را به بعد و قبل از آن تقسیم کند. صبح کلاب هاوس به همین علت کاملا فوتبالی شروع شد. پس از آن وضعیت قرمز کرونا مورد توجه کاربران قرار گرفته بود و در اتاقهای مختلف در مورد آن صحبت میشد. «قرنطینه فوری سراسری و واکسن همگانی رایگان» اتاقی بود که با حضور افراد مختلف مانند محمدرضا واعظ مهدوی، مدیرعامل صندوق بیمه به مدیریت محمدرضا جلایی پور و پوریا موسوی روزنامهنگار راه اندازی شده بود.
در این اتاق در پاسخ به چرایی عدم قرنطینه بر روی هزینهبر بودن قرنطینه سراسری تاکید شد. در عین حال این هم عنوان شد « که اگر از فرصت طلایی نوروز استفاده میکردند، لااقل صد هزار میلیارد تومان صرفه جویی میشد» و اینکه قرنطینه باید با کمک هزینه مستقیم همراه باشد. اگر به همه ۱۸ هزار خانواری که امروز کمک هزینه میگیرند؛ حتی برای دو هفته قرنطینه مبلغ یک میلیون تومان تحویل بدهد، در نهایت ۱۸ میلیارد تومان خواهد بود که در مقابل هزاران جانی که از بین میرود، به صرفه است بخصوص در صورت استفاده از صندوق ذخیره ارزی.
محمدرضا واعظی مهدوی، مدیر عامل صندوق بیمه اجتماعی اما سعی کرد تا از سیستم وزارت بهداشت دفاع کند و آن را با کشورهای پیشرو در این زمینه مقایسه کند و گفت: «امور بهداشت و درمان امروز بسیار پر هزینه است و امروزه همه کشورهای دنیا با چالشهای بودجهای مواجه شدند و مهمترین موضوع عدالت در سلامت است. یعنی هیچ کسی نباید به دلایل مالی سطح سلامتی پایینتر از دیگران پیدا کند…اینکه واکسن را به صورت آزاد به فروش برسانیم، عدالت در سلامت زیر سوال میرود. در مورد شفافیت هم باید این را بگویم که این کار ستاد کرونا نیست. اگر شناسنه سلامت و پایگاه سراسری سلامت شکل گرفته بود، تزریق واکسن و گروههای پرخطر مشخص شده بود. این کار ۱۷ سال است که برعهده وزارت بهداشت قرار گرفته اما متاسفانه هنوز انجام نشده است.»
او در پاسخ به سوالی در مورد ظرفیت واکسیانسیون ایران در صورت تامین واکسن، و یا به عبارت بهتر در پاسخ به این سوال که هر روز چقدر میتوانیم واکسن تزریق کنیم؟ گفت: «مشکل ما ساختار بهداشت است. این سیستم با این ساختار ظعیف، تنها حسنش شبکه مویرگی ارائه خدمات بهداشتیاش که با توجه به شرایط اقتصادی کشور تنها با کوبا قابل مقایسه است.
اما پروژه مدیرت کرونا هفت جز اصلی دارد: پیشگیری و قوانین محدودیت کننده، حمایت اقتصادی از افراد آسیب پذیرتر، یکی تشخیص قربالگری تست و رشد، درمان، تست، واکسن و دارو، اطلاعرسانی و آگاهیسازی.
به گفته او ما تنها در بخش درمان که کادر درمان جان بر سر کار گذاشتند و در بخش اطلاعرسانی به دلیل حضور چشمگیر رسانههای ضعف نداشتیم. به جز این دو مورد در پنج جز دیگر کاملا فشل هستیم. ما در عمل همه این هفت رکن را روی وزارت بهداشت سوار کردیم. در حالی که کنترل بحران نهاد جداگانه میخواهد. اما در مورد عدد تزریق واکسن، ما اساسا نمیتوانیم بدانیم چقدر میتوانیم تزریق کنیم، عددی نداریم. در راس وزارت بهداشت هم که بیشترین تلاش برای مداحی صورت گرفته است.
به گفته مهدوی در بهترین شرایط در ایران در طی یک سال بیشتر از ۱۵ میلیون واکسیناسیون صورت نگرفته است. که این همه به معنای ۱۵ میلیون نفر نیست، ممکن است به یک فرد سه نوع واکسن تزریق شده باشد. میبینیم طی ماههای گذشته یک و نیم میلیون الی دو میلیون دوز واکسن تهیه شده و در نهایت تا امروز بین ۸۰۰ تا ۹۰۰ هزار تا یک میلیون دوز آن وارد شده. درست است که ما باید برای وارد واکسن تلاش کنیم، اما بهتر است از امروز روی لزوم شبکه توضیح و تزریق واکسن تاکید کنیم. عرض کنم که نظام بهداشت و درمان ما «واقعا نظام ساختارمند» است مانند انگلیس و کانادا.
او البته همزمان اعلام کرد که عملا از واکسن ایرانی ناامید شده و روی آن حسابی باز نمیکند: «اما نمی توانیم به واکسن داخلی اطمینان داشته باشیم و احتمال میدهم واکسن به سرنوشت داروهای کرونا دچار شدند. داروهایی که به قیمتهای گران خریداری شدند اما در نهایت مشخص شد که نتیجهای نداشتهاند به همین دلیل باید روی واردات هر چه سریعتر واکسن کرونا تاکید شود. اما با شرایط امروز اگر ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم بدهد ممکن است تا یک سال دیگر همه مردم ایران واکسینه شوند.»
تاکید بر رییسی؛ نه اسلامی و نه اخلاقی
به موازات بحث مرگ و زندگی در این اتاق در اتاقهای موازی و بالاخص میان اصولگرایان اما بحث انتخابات داغ بود. پیش فرض یکی از این اتاقها کاندیداتوری رییسی، ظریف و لاریجانی بود، سه نفری که البته هنوز به صورت رسمی اعلام کاندیداتوری نکردهاند. یکی از افراد حاضر در اتاق «رقیب اصلی رئیسی، ظریف یا لاریجانی؟» معتقد بود رقیب اصلی رئیسی، تصمیم نظام است، تصمیم حضور حداکثری یا حداقلی. این فرد معتقد بود در نظرسنجیها دو نفر اصلی صحنه انتخابات ۱۴۰۰ رئیسی و احمدینژاد هستند. اگر احمدی نژاد رد صلاحیت شود، رو به روی رئیسی، جواد ظریف است که با توجه به مذاکرات وین در صورت به دست آمدن یک توافق حداقلی ظریف و اصلاح طلبان میتوانند بسیار موفق عمل کنند.
یکی دیگر از اصولگریان این گروه اما معتقد بود در سال ۱۴۰۰ برای مردم گذر از وضع موجود مهم است و گفت: «اینکه ما را متهم میکنند که چرا مانند اصلاح طلبان عمل نمیکنیم و وحدت نمیکنیم، اشتباه است. اصلاح طلبان برای قدرت است که ائتلاف میکنند. ما برای برگشتن گفتمان کشور به گفتمان انقلاب ۵۷ است که ائتلاف نمیکنیم. به نظر من هر کسی که میخواهد بیاید باید یک پاسخ قاطع به مردم بدهد که چطور میتواند از وضع موجود خارج شد و به گفته او «به ریل اصلی برگشت.»
یکی از اعضای اتاق اما در پاسخ به این سوال روی نقد را به سوی رئیسی برگرداند و گفت که « رقیب اصلی خود رئیسی است. چرا که باید به این سوال پاسخ بدهد که اگر نیت خدمت بود، چرا در همان قوه قضاییه خدمت نکردند.» او همچنین معتقد بود « ما باید تلاش کنیم ظریف بیاید که یک رقیب گفتمانی شود برای لاریجانی تا سبد رای اصلاح طلبان شکسته شود و رای نامزد نهایی اصولگرایان اضافه شود.» «جریان انقلاب» از نظر این کاربر فقط از طریق دست گذاشتن « روی یک گزینه قوی دارای گفتمان انقلابی، پاک دست و سالم» میتواند به پیریوزی برسد. اما او نگفت که در غیاب رقیب جدی چرا فکر میکند که اساسا «جریان انقلاب» با چالشی برای پیروزی مواجه است.
از دیگر کاربران این صفحه هم بحث این روزهای «جناح انقلاب» را بحث کارآمدی دانست و تاکید کرد که « گزینه اصلی جناح انقلاب به اشکال مختلف اثبات همین کارآمدی هستند. رئیسی، جلیلی، محمد، قاسمی، ضرغامی و قالیباف.»
این در حالی است که به عقیده او گفتمان روبهرو (احتمالا اشاره به اصلاحطلبان و اعتدالیون) نماد تحقق عدم کارآمدی است. تنها کسی که ممکن است کار آمدی داشته باشد لاریجانی است که توانست توافق نامه چین را به نتیجه برساند. ظریف اما تنها یک چهره دیپلماتیک است و حتی اگر بتواند وین را به سرانجام هم برساند نیز نمیتواند در حد اندازه رییس جمهوری ظاهر شود و نماد ناکارآمدی است.
کلابهاوسهای قبلی را هم دریابید:
آرامش بعد از طوفان؛ سیاست امروز کشور
خاتمی و موسوی؛ از شعار حداکثری تا مقاومت حداکثری
خیز رئیسی و نیمخیز مجتبی خامنهای برای رهبری
ظریف از نظر یکی دیگر از کاربران اما اساسا وارد انتخابات نخواهد و در مقایسه لاریجانی و رییسی هم از نگاه او «رئیسی به شدت توانمندتر از لاریجانی است. علیرغم همه تخریبها هم محبوبتر است و هم کاریزماتیک.» به نظر او رئیسی یک چهره ملی و حتی رایآور است اما بزرگترین ضعف او تیم مشاوره و تبلیغاتی او است. تیم رسانهای کمپین انتخاباتی او که با توجه به برخی بیسلیقگیها میتوانند در ۱۵ روز آخر کار را خراب کنند. کافی است در مورد فیلترینگ صحبت کنند تا جامعهای که آمده است تا به رئیسی رای بدهد را سر خورده کند.
کاربر اصولگرای دیگری به بیان آرزوهای اصلاحطلبان از نگاه خود پرداخت و تاکید کرد که «آرزوی دوستان اصلاح طلب آمدن جلیلی است و از آمدن رئیسی میترسند. رقیب انتخاباتی رئیسی تنها آقای پزشکیان است با تاکید بر مسائل قومیتی حتی میتوانند به صورت آبرو مندانه شکست بخورند.» از نظر او اگر رئیسی از شرکت در انتخابات نهی شود، لاریجانی تنها نامزد رقیب هر نامزدی از جناح انقلاب باشد. اصولگرایان هم باید لاریجانی را ادامه دولت روحانی و سومین دولت تدبیر و امید معرفی کنند «تا مردم از ترس هم که شده به صورت گسترده در انتخابات شرکت کنند.»
در نهایت یکی از کاربران هم به مشکلی اساسیتر از همه موارد اشاره کرده و گفت که «برای جبهه انقلاب بد است که ما تا دو ماه مانده به انتخابات نمیدانیم آیا رییسی می آید یا خیر. رقیب اصلی رئیسی بیبرنامگی و بیگفتمانی اوست.» از نگاه وی «در بین نامزدهای جریان انقلاب تنها گزینهای که برنامه دارد جلیلی است. او سالهاست که برنامه تدوین کرده است. ما نباید بر روی رئیسی تاکید کنیم که او وحدت آور است. مگر تنها گزینه مطرح وحدت است؟ این نه اسلامی است نه اخلاقی.»