زیتون ـ یلدا امیری: دیپلماسی یکی از مهمترین مسائل در سیاست سالهای اخیر جمهوری اسلامی بوده است. حسن روحانی که او را «شیخ دیپلمات» نامیدند، در دوران ۸ ساله خود بر مساله هستهای و حل بحران تحریمها تمرکز کرده بود و تیم مذاکره کننده روحانی مشغول مذاکرات هستند، هر چند هنوز کاری از پیش نبردهاند. اما اکنون با انتصاب ابراهیم رئیسی این احتمال وجود دارد که مساله سیاست خارجی و منافع ملی به چالشی برای آینده مردم و حاکمیت تبدیل شود.
در جریان انتخابات سال ۱۳۹۶ رئیسی برنامههای دولت خود را در حوزههای مختلف از جمله سیاست خارجی در وب سایت خود منتشر کرد. اما در این دوره، او اظهار نظر چندانی در مورد سیاست خارجی نکرد، ظاهرا او با اطمینان از تضمین ریاست جمهوری خود نیازی به اعلام برنامه ندید. رئیسی ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ در توییتر خود نوشت: تعامل با همه کشورهای جهان بهویژه با همسایگان برنامه سیاست خارجی دولت من خواهد بود.
اعلام پیروزی رئیسی به عنوان رئیس جمهور در انتخاباتی با پایینترین نرخ مشارکت، با واکنشهای بسیاری از کشورها روبرو شد. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه اولین کسی بود که به او تبریک گفت. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، برهم صالح، رئیس جمهوری عراق، بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، عمران خان، نخست وزیر پاکستان و بسیاری از مقامات منطقهای به او تبریک گفتند.
در این میان همزمان با تبریک حزب الله لبنان، مقامات اسرائیلی روی کار آمدن رئیسی را مایه نگرانی جامعه بینالمللی دانستند و وزارت خارجه آمریکا از فرایند انتخابات ریاست جمهوری در ایران و انتخاب رئیسی انتقاد کرد. رئیسی در لیست تحریمشدگان آمریکا قرار دارد و به دلیل نقض حقوق بشر و حضور در هیئت مرگدر دهه ۶۰ انتقادات زیادی به او مطرح است.
تمجید حزب الله لبنان و انتقاد تند اسرائیل
کمکهای مالی جمهوری اسلامی و سرمایهگذاری کلان در لبنان بارها توسط مقامات جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان به صراحت بیان شده است، بیدلیل نیست که اکنون حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، در پیام تبریک خود به رئیسی پیروزی او را «احیای امیدهای ملت ایران و ملتهای منطقه» خوانده و گفته او را به چشم «پشتیبانی قدرتمند علیه متجاوزان» میبیند.
در بخشی از پیام مکتوب نصرالله خطاب به رئیسی آمده است: «من به شما به خاطر جلب اعتماد بزرگ مردم ایران و انتخاب به عنوان رئیس جمهور در یک مرحله حساس از تاریخ ایران تبریک می گویم. آزادگان و مبارزان شما را پشتوانه محکم و قوی در رویارویی در برابر متجاوزان می دانند.»
در مقابل مقامات اسرائیلی واکنش تندی نشان دادند. یائیر لاپید، وزیر خارجه اسرائیل رئیسی را «قصاب تهران» و یک «افراطی» خواند که مسئول قتل هزاران ایرانی است. اشاره او به نقش رئیسی در اعدام دسته جمعی هزاران زندانی سیاسی در دهه ۶۰ بود. یائیر لاپید گفت که رئیسی به جاهطلبیهای هستهای حکومت ایران و کارزار جهانی تروریسم جمهوری اسلامی متعهد است و خواستار عزمی جدید برای پایان دادن به «جاهطلبیهای مخرب منطقهای» جمهوری اسلامی شد.
لیور هیات سخنگوی٬ وزارت خارجه اسرائیل در بیانیهای نوشت که «ایران افراطیترین رئیسجمهور تاریخ خود را انتخاب کرده است.»
نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل گفت: «انتخاب رئیسی به عنوان رئیس جمهور ایران، سیگنالی به قدرتها برای بیدار شدن است. نباید اجازه دهید رژیم جلاد سلاحهای کشتار جمعی در اختیار داشته باشد.»
دلیل اصلی واکنش منفی مقامات اسرائیلی نسبت به رئیسی موضعگیری های پیشین او در مورد مسائل منطقه و مساله هسته ای است. او بارها بر حمایت جمهوری اسلامی از «جبهه مقاومت» تاکید کرده و خواستار نابودی اسرائیل شده است. رئیسی در سال ۱۳۹۸ گفت که مذاکره یعنی «گذشتن از ارزشها» و «برای ملت سود ندارد». او از ایده «مقاومت» که توسط رهبر جمهوری اسلامی طرح شده بود، حمایت کرد و گفت جمهوری اسلامی اکنون در «حرف اول و دست برتر در منطقه است و این فقط حرف ما نیست.»
دبیرکل حزبالله لبنان، در پیام تبریک خود به رئیسی پیروزی او را «احیای امیدهای ملت ایران و ملتهای منطقه» خوانده و گفته او را به چشم «پشتیبانی قدرتمند علیه متجاوزان» میبیند.
برخی از رسانه های داخل ایران برای تشریح سیاست های رئیسی به همان مطالب سال ۹۶ اشاره کرده اند. در میان برنامههای سیاست خارجی رئیسی در سال ۱۳۹۶ در فصلی مجزا به قدرت و نفوذ منطقه ای پرداخته شده و آمده بود که «نفوذ منطقهای ایران ضامن امنیت و رفاه کشور و مردم ما بوده» رئیسی در برنامه خود اعلام کرد که «قدرت و نفوذ ثبات ساز ایران در منطقه بوده که سالهاست سایه جنگ را از سر ملت ایران برداشته و دشمن را از قلمروهای ما دور نگه داشته است.» در بخش دیگری نفوذ و حضور منطقهای «مهمترین عامل درهم کوبی تروریسم تکفیری» و آزاد کردن حلب و موصل ذکر شده بود.
نفوذ منطقهای یا افزایش عمق استراتژیک و دخالت در امور کشورهای منطقه، سیاستی است که جمهوری اسلامی چندین سال است در پیش گرفته و خسارتهای مادی و دیپلماتیک بسیاری به دنبال داشته است، این سیاست به خصومت اسرائیل دامن زده و روابط جمهوری اسلامی با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به قهقرا برده است.
برجام به امر رهبری
غربستیزی و به ویژه بیاعتمادی به آمریکا، خصوصا در مسئله برجام بارها توسط رئیسی در زمان ریاست بر قوه قضائیه تکرار شده است. اگر چه او در سومین مناظره انتخاباتی خود در مورد برجام گفت: «صریح بگویم، ما به برجام به عنوان قراردادی که با ۹ بند به تایید رهبری رسیده، حتما به عنوان یک قرارداد و تعهدی که دولتها باید به آن پایبند باشند، پایبندیم.»
در واقع ابراهیم رئیسی حتی در اظهار نظر انتخاباتی خود نیز در خصوص برجام پای رهبر جمهوری اسلامی را به میان کشید و اجرای این توافق را به تایید و امر رهبری مرتبط دانست.
رئیسی ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ بدون اشاره به بحث لغو تحریمها و اهمیت آن، از مذاکره مقامهای جمهوری اسلامی با کشورهای غربی انتقاد کرد و گفت: «اگر اینقدر که برخی آقایان جلسه گذاشتند برای اینکه چطور بتوانند از غربیها یک امکانی برای این کشور بگیرند، جلسه برای رونق تولید و رفع موانع تولید در کشور میگذاشتند بسیار میتوانست در گرهگشایی در کشور مؤثر باشد.»
ابراهیم رئیسی حتی در اظهار نظر انتخاباتی خود نیز در خصوص برجام پای رهبر جمهوری اسلامی را به میان کشید و اجرای این توافق را به تایید و امر رهبری مرتبط دانست.
رئیسی پیش از این هم گفته است که به جای تلاش برای ارتباط با جهان و به ویژه غرب، باید «اقدامات جهادی» در داخل ایران انجام داد. این نگاه مشخصا سیاست کلانی است که طی سالها از طرف رهبر جمهوری اسلامی ترویج و تجویز میشود.
در برنامه سیاست خارجی رئیسی در سال ۱۳۹۶ در بخش برجام با تاکید بر اجرای درست برجام و واکنش متناسب به زیاده خواهیها به مسائلی اشاره شده بود که به نظر میرسد تلویحا انتقاد از دولت روحانی بود، در بخشی آمده بود که «سیاست «تعامل و فشار»ی که مردم تاکنون شاهد آن بوده اند یک بازی «برد-باخت» برای ملت ما رقم زده است؛ ما این مسیر را به نفع مردممان باز می گردانیم.»
در بند آخر این برنامه نیز به کنایه نوشته شده بود: «دوران واگذاری امتیازات یکجانبه از جیب مردم ایران به بیگانه برای حفظ بقای سیاسی دیری نمی پاید و خیلی زود به پایان خط می رسد؛ چرا که این مسیر با ماهیت ظلم ستیز انقلاب اسلامی و روح عزت خواه ملت ایران در تعارض است.»
دیپلماسی متمرکز بر میدان
ابراهیم رئیسی هشتمین رئیس دولت جمهوری اسلامی که با حمایتهای آیت الله خامنه ای در انتخابات پیروز شد، در سیاست خارجی همسو با رهبر جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران حرکت خواهد کرد. دیدگاه رئیسی به خارج از مرز های ایران خصوصا غرب نگاهی بیگانه و بر پایه سوء ظن است. او در تیرماه ۱۳۹۵ در مراسمی در مشهد گفت: «در تاریخ ندیدیم که کشوری به دست غرب و آمریکا عزتمند شود.»
رضایت سپاه از پیروزی رئیسی در پیام حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران روز ۳۰ خرداد علنی شد. سلامی با «اعلام آمادگی همه جانبه» سپاه در پیشبرد برنامههای دولت سیزدهم گفت که این اقدام «برای تقویت و بهکارگیری ظرفیتها و فرصتهای تضمینکننده پیشرفت کشور و مانع زدایی از روند بهبود وضعیت زندگی مردم و اندیشیدن به سازندگی شایسته و در شأن میهن اسلامی» است.
دوران ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی منطبق با خواسته های رهبر جمهوری اسلامی است. این به معنای آن است که به احتمال زیاد توجه به میدان (سپاه) و گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه افزایش خواهد یافت. جمهوری اسلامی شبکهای از متحدان غیردولتی در سراسر خاورمیانه ایجاد کرده که اغلب به عنوان «گروههای شبه نظامی نیابتی» فعالیت میکنند. رهبری جمهوری اسلامی با حضور نیابتی در منطقه و به خصوص در نزدیکی اسرائیل که از آن به عنوان عمق اسراتراتژیک نام برده میشود، بر حفظ سیاست منطقهای کنونی پافشاری میکند. سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دوره رئیسی ولایتمدارانه خواهد بود. برای او ایدئولوژی بر مصلحت و حفظ جمهوری اسلامی بر منافع ملی ایران برتری دارد.
اگر آنگونه که محمد جواد ظریف در فایل صوتی خود گفت دولت حسن روحانی گاه با بیمیلی تدارکاتچی حاکمیت، میدان، سپاه و قاسم سلیمانی بود، دولت رئیسی حامی حاکمیت و سپاه است و منابع و امکانات را تمام و کمال در اختیار آنها قرار خواهد داد. دولت رئیسی با اقدامات نظامی و امنیتی همراهی خواهد کرد. بعید است اصلاح طلبان و میانهروهایی که در این انتخابات به شدت تضعیف شده اند بتوانند در مقابل صحنه حاکمیت یکدستی که رهبر جمهوری اسلامی آراسته موضع گیری کنند و انتقادات آنها از سیاست خارجی موثر باشد.
رئیسی با نگاه شعاری، ایدئولوژیک، غیرواقع بینانه رهبر جمهوری اسلامی قرار است کشور را اداره کند و با همین نگاه وارد دنیای سیاست خارجی و روابط بینالملل شود. روشی که پیش از این در دوره محمود احمدی نژاد خسارات زیادی به ایران زد. اما تفاوت مهم اینجاست که اکنون کشور و مردم توانایی تحمل خسارت های جدید را ندارند. کوچکترین اشتباه دولت سیزدهم میتواند آخرین اشتباهش برای آن دولت و حاکمیت باشد.
3 پاسخ
بخواهیم یا نخواهیم این سرنوشت ملت ما با این ماموران عرب است که برنامه اشان اخذ هزینه های جنگ از ایران(چون هیچیک از کشورهای مسلمان خاور میانه موقعیت اقتصادی ایران را ندارند ،یا شیعه نیستند)
و در غیر اینصورت نابود کردن این کشور است ! اکنون همه ملت ایران نقش امام حسین در مقابل یزید را دارند که از او بیعت میخواست یا کشته شدن! اگر تاریخ اسلام بی طرفانه بررسی شود معلوم میگردد که سپاه اسلام تا پیش از فتح ایران یارای پرداخت هزینه های جنگهای اسلامی نبودند یا چنان تحلیل اقتصادی شده بودند که ادامه جنگها برایشان تقریبا غیرممکن شده بود ، الان هم همینجور است ، اگر ایران نباشد که هزینه های سرسام آور جنگهای خامنه ای را بدهد کس دیگری اینکار را نمیتواند بکند! مردم ایران بخاک سیاه نشسته اند تا اقا برای ما امریکا بازی و شیطان بازی بکند و مردم جز اینکه جورکش او باشند ارزش دیگری ندارند ، رسیدگی به مردم یا تعریف امروزین از منافع ملی ادا اطوارهای فرنگی بزعم ایشان میباشد.
اقای احمدی نزاد از فامیل رهبر وقصد سفر شان به اسراییل میگوید
خزانه مملکت که ازبعد ازفوت ایت اله خمینی در حال غارت است .
پر ستوهای خارجی و داخلی که در حال پرواز بر سر
افراد حکومت اند .
ایا ملت سر کار گذاشته نشده است ?
ایران پایش راروی گلوی غرب ( اسراییل)
گذاشته است .
غرب پایش را روی گلوی ایران
گذاشته است .
عاقبت این بازی چیست?
ملت از چه میزان این
حرکات مطلع است .
روس و انگلیس و چین
در حال رویت و
در کیف اند.
دیدگاهها بستهاند.