فاجعه خوزستان یکجا شکست برنامهریزی آمرانه، غیر انباشتی، و رانتجویانه را برملا کرد. سرزمین داراییها اکنون به سرزمین سوخته ملی تبدیل شده است و نه تنها منابعش در معرض اتلاف جامع و مانع قرار گرفته است، بلکه مردمانش در دام بیکاری، بی آبی ، بحران های پایدار زیست محیطی و بی نفوذی مطلق اراده خود در قدرت گرفتار آمده اند و سهمشان گلولههای نشسته بر سینه جوانان معترض آن.
فاجعه سوزاندن منابع ابی خوزستان نشان داد شاکله حکمرانی طی ۴۲ ساله بعد از انقلاب بر بنیاد ناکارآمدی مطلق و بهره جویی غیر مسئولانه از منابع استوار بوده است.
اکنون نه تنها نسل کنونی تحت تنش این اتلاف منابع هستند، بلکه سهم آیندگان نیز مورد دستبرد قرار گرفته بنیادی قرار گرفته است و فرصت توسعه آن ها نیز تا حد زیادی سوخته است ویا با هزینه توسعه و احیای منابع را به شدت افزایش داده است.
یکی از اطلاعات پشت پرده پیرامون مسائل آبی که اخیرا منتشر شده است، فاجعه حکمرانی آبی کشور را به خوبی نشان می دهد.
در این کلیپ که مطالعات انتقال آب به یکی از استان های مرکزی کشور مورد گفتگو است، عدم انتشار محتوی مطالعات و درز آن به رسانه ها مورد تاکید صدر نشینان نشست قرار می گیرد. در این نشست فرمانده وقت قرارگاه خاتم هم حضور دارد وبه وی هم استناد می شود. قرارگاه خاتم یک نهاد عملیاتی وپیمانکاری نظامی است. شرکت عالی ترین مقام این نهاد دریک کارگروه مطالعاتی بسیار پرسش برانگیز است. معمولا نماینده نیروهای مسلح در این جلسات ، نماینده اعزامی وزارت دفاع است که منطقی است. اما اینکه فرمانده یک نهاد پیمانکاری خود در مسیر مطالعات قرار گیرد وبه آن جهت بدهد، قطعا فاجعه نابخشودنی نظام برنامه ریزی است.
چرا باید نتایج مطالعاتی با هدایت پیمانکار تنظیم شود؟ اساسا وقتی خود پیمانکار مطالعات را هدایت می کند آیا امکان رقابت سایر شرکت ها با این پیمانکار در مناقصات فراهم می شود؟ فاجعه آبی خوزستان نشان داد همانگونه که دخالت نظامیان در سیاست ناقض حقوقی اساسی ملت است، دخالت نظامیان در کنترل ساختار فعالیت های عمرانی وتوسعه ای کشور به فاجعه اتلاف منابع منجر می شود. بهره برداری بی رویه منابع ابی کشور تنها نتیجه اقدامات رانتجویانه مافیای آب نیست.
رهزنی ایدئولوژیک وادعای کشاورزی محور استقلال یکی دیگر از بستر سازی های تدوام کشاورزی سنتی وکم بازده کنونی است. کشت گندم وجشن گرفتن برای آن، آرزوی تکرارتجربه خوش خودکفایی گندم در بازگشت یک وزیر سابق کشاورزی به منصب خود توسط عالی ترین مقامات کشور، رونق کشت های آبی مانند برنج در۱۸ استان کشور، هندوانه وانواع محصولات باغی آب دوست از نشانه های این رهزنی ایدئولوژیک است. از نتایج این دخالت ها اکنون شاهد بزرگترین دخالت ها در هدایت آبهای سطحی و برداشت آب های زیر زمینی هستیم. عمق چاههای آب در مناطق کویری تا۳۰۰ متر هم می رسد وحتی در مناطق پرآب شمالی، چاههای با عمق ۲۰ متر هم مشاهده می شود. نتایج سیاست های جاری کشور تخلیه کامل منابع ابی را در پی داشته است ومتاسفانه راه بی بازگشتی در این زمینه فراهم شده است.
بحران در کشور اکنون زنجیره ای شده است، از یک طرف ذخیره انواع نهاده های طبیعی رو به اتمام است واز طرف دیگر تخصیص موقت تتمه این منابع به یک منطقه، شاهد انفجار واعتراض در بخش دیگر خواهیم بود. سد های خوزستان اکنون رنگین از خون هموطنانی است که دارایی های خود را صادقانه با کل کشور تقسیم کرده اند هر چند این دارایی ها در مسیر حکمرانی ناسالم ورانتجو، در هیچ جای کشور عادلانه توزیع نشده است وشکاف فقر، شکاف تمرکز صنعتی، شکاف تمرکز تجاری واداری به خوبی دیده می شود. این شکاف ،شکاف رانت ومهم تر از آن شکاف اتلاف منابع است. حمایت از اعتراضات مردم خوزستان ،بویژه شهروندان عرب آن، حمایت از ایران و آینده آن است.
یک پاسخ
ایران سرزمین سوخته ! اثر حکومت حزب الله !
دیدگاهها بستهاند.