زیتون: «اعتراض نکنید، نماز باران بخوانید»، این توصیه مقامات حکومت جمهوری اسلامی در ماهها و روزهایی است که بیش از گذشته بحران کمبود آب بر زندگی ایرانیان سایه انداخته است.
طی ماههای گذشته مردم خوزستان و اصفهان به صورت گسترده در اعتراض به کمبود آب به خیابانها آمدند و پاسخ برخی مقامات جمهوری اسلامی، که اکثرا از علمای شیعه نیز هستند، به این درخواست مردم «توسل» بود.
غلامرضا مصباحیمقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، روز گذشته (دوشنبه) در واکنش به اعتراضات اخیر مردم اصفهان گفت: «باید از خداوند برای بارش باران تقاضا صورت پذیرد.»
پیش از او نیز احمد علم الهدی، نماینده ولی فقیه و امام جمعه مشهد گفته بود که «مشکل آب با تجمع حل نمیشود؛ به جایش نماز باران بخوانید» و اضافه کرده بود: «در مقابل خدا تجمع فایده ندارد بلکه تجمع باید در نماز باران انجام شود.»
راهکار اقامه نماز باران به جای مدیریت درست منابع موجود اما اولین بار به ذهن نماینده اصفهان در مجلس رسیده بود. حسین میرزایی، نماینده اصفهان در مجلس، مهرماه امسال گفته بود: «به نظر میرسد راه حل کوتاه مدت رفع معضل آب زاینده رود توسل به معصومین به ویژه امام موسی بن جعفر (ع) و نماز باران است و لازم است بزرگان این شهر مانند آیت الله مهدوی مانند سالهای پیش نماز باران بخوانند.» این سخنان نماینده اصفهان البته با واکنش کشاورزان این شهر مواجه شده بود.
چرا این خبر مهم است؟
بحرانهای معیشتی و زیست محیطی ایران محدود به ماههای اخیر نیست؛ اما مقامات نظام که تا پیش از تشکیل دولت سیزدهم حسن روحانی را مقصر تمامی نقصانها میدانستند، به یک باره تغییر موضع دادند. ائمه جمعه و دیگر مقامات حکومتی، پس از تشکیل دولت سیزدهم تاکید دارند بحران آب حاصل مدیریت چهل ساله غلط نظام نیست و به دولت ابراهیم رئیسی نیز ربطی ندارد. این افراد اما تا پیش از این حسن روحانی و دولتش را حتی مسئول عدم پرداخت مطالبات موسسات مالی و اعتباری میدانستند که مجوزشان را دولتهای نهم و دهم صادر کرده بود.
این البته محدود به مسائل زیست محیطی نمیشود. در دولتهای نهم و دهم اگر گرانی بود، علما توصیه به خوردن اشکنه میکردند؛ در دولت دوازدهم و سیزدهم فریاد «یا جوع» از ایشان بر میخواست و دوباره در دولت سیزدهم توصیه به صبر میکنند.
آش حمایت مقامهای «انتصابی» نظام جمهوری اسلامی از دولتهای همسو به حدی شور شده است که گاه صدای آشپز نیز در میآید؛ رهبر جمهوری اسلامی مرداد ماه امسال ضمن کوچک شمردن مشکل کم آبی در استان خوزستان گلایه کرد که مقامات مسئول توصیههای متعدد قبلی او درباره آب خوزستان و فاضلاب اهواز را «رعایت» نکردهاند.
با اینحال چهرههایی مانند؛ نمایندگان استان اصفهان، ائمه جمعه و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و چند چهره دولتی از جمله استاندار اصفهان تاکید دارند که مشکل کم آبی این استان به دولت و نظام ربطی ندارد و مردم باید دست به دعا بردارند تا باران ببارد بلکه فرجی شود.
کمی عمیقتر؛ توسلهای مقطعی
مقامات جمهوری اسلامی در حالی در پاسخ کشاورزان اصفهانی از توسل سخن میگویند که به گفته ناصر اکبری، معاون بهرهبرداری و توسعه آب شرکت آب و فاضلاب اصفهان، این استان با کمبود چهار متر مکعب آب در ثانیه روبروست که به افت فشار و قطعی آب در شهرهای مختلف بویژه مناطق شرقی و شمالی اصفهان منجر شده است.
موضوع کمبود آب محدود به دو استان خوزستان و اصفهان نیست و سالهاست که کارشناسان این حوزه هشدار میدهند که در صورت عدم تغییر رویکرد نظام در مدیریت منابع آبی کشور، ایران با فاجعه زیست محیطی مواجه خواهد شد؛ با این حال تا به امروز جدیترین راهکار نظام توصیه به توسل بوده است. هرچند گویی همین توصیه کنندگان هم فراموش کردهاند که ائمه شیعه اگر توصیه به توسل و نماز باران برای رفع خشک سالی میکردند؛ خود در صف اول مومنین به نماز میایستادند نه اینکه تنها آنان را از تجمع و اعتراض منع کنند.
بیشتر بخوانید:
جمهوری اسلامی مانند هر حکومت دینی دیگری مشروعیتش را نه از رای مردم که از آسمانها میگیرد. از سوی دیگر به رغم داشتن پسوند «جمهوری» برخلاف دیگر حکومتهای دموکراتیک و شبهه دموکراتیک، مخارجش را نیز از زیرِ زمین(فروش نفت) تامین میکند. یعنی در عمل نه به رای مساعد مردم برای بقا نیاز دارد و نه به درآمد حاصل از مالیت آنان. از همین روست که آنچه روی زمین میگذرد، در آخر لیست اولویتهای جمهوری اسلامی قرار داد. حال بحران کم آبی باشد یا آلودگی هوا.
در نظامهای تمامیتخواه و توتالیتر، از جمله جمهوری اسلامی، ایدئولوژی طبقه حاکم نقش مهمی در مشروعیت و استحکام بخشیدن به پروسه تبدیل قدرت سیاسی به اقتدار دارد. در طی این پروسه است که رضایت بخش عمدهای از جامعه نسبت به نظام سیاسی حاکم جلب میشود. نظامهای تمامیتخواه به صورت عام، با استفاده از سازوکارهای مختلفی، بهویژه کنترل انحصاری رسانهها و نهادهای آموزشیـفرهنگی، ایدئولوژی خود را تبدیل به گفتمانهایی مسلط کرده در لایههای زیرین ارزشی ـ باوری جامعه نفوذ میکنند تا مشروعیت لازم برای تداوم حاکمیتِ نظام سیاسی را فراهم آورند.
نظام جمهوری اسلامی، به معنی دقیق کلمه در «برهه حساس کنونی» قرار گرفته، زمانی که یا باید فرودستان را سرکوب کند، یا بپذیرد که نتوانسته آرمانهای وعده شده را تحقق بخشد.
«اسلام سیاسی شیعی» در ایران همان ایدئولوژی فراگیری بود که در آغاز توانست به یاری ابزارهای نوین پروپاگاندا از جمله رسانه و دست بردن در آموزش و پرورش و تریبونهای سنتی مانند نماز جمعه، بخشی از جامعه را با خود همراه کند.
این ایدئولوژی اما در مقام عمل پس از بیش از چهل سال، حال با بحران ناکارامدی مواجه است و دیگر حتی نمیتواند به خواستها و نیازهای جامعه هدفش که پیشتر آنان را «مستضعفین» میخواند، پاسخ بدهد.
امروز این کارگران و کشاورزان هستند که علم مطالبهگری بلند کردهاند؛ همانهایی که رهبران مذهبی انقلاب ۵۷ مدعی نمایندگی ایشان بودند.
از همین روست که امام جمعه مشهد مدعی میشود: «امروز در همه استانها مشکل آب داریم که بخش عمده این مشکل نزولات آسمانی است» و برخلاف گذشته میگوید: «چه بخواهیم و چه نخواهیم گرفتار خشکسالی شدیم، شما کشت را تغییر دهید.» و یا استاندار اصفهان مشکل آب این استان را به گردن کاهش نزولات جوی، دولت قبل و زیادهخواهی کشاورزان میاندازد.
حال نظام جمهوری اسلامی، به معنی دقیق کلمه در «برهه حساس کنونی» قرار گرفته، زمانی که یا باید فرودستان را سرکوب کند، یا بپذیرد که نتوانسته آرمانهای وعده شده را تحقق بخشد.
استفاده از مشت آهنین برای سرکوب گزینه اول هر نظام دیکتاتوری، از جمله جمهوری اسلامی بوده و هست. اما سرکوب تا ابد ادامه نمییابد. از این رو در این بین نظام از کارت «دینی» خود نیز برای به تعویق انداختن لحظه پذیرش شکست استفاده میکند «از ما نخواهید، از خدا بخواهید.» حواله دادن مطالبهگران به خدا راه حلی کوتاه مدت است، همچون تزریق مسکن؛ تا شاید روز جراحی اندکی به تاخیر بیفتد.