۱. جمهوری اسلامی و در رأس آن آقای خامنهای استعداد و توانایی خاصی در به ابتذالکشاندن مفاهیم دارد. تهیکردن واژهها از معنی و یا مفهومسازی وارونه و جعلی یکی از ابزارهای تاکتیکی و گاه استراتژیک حکومت در چهار دهه بوده است؛ ابزاری که به مدد سانسور و انحصاری بودن رسانههای جریان اصلی به قدرتی نرم در روند حکمرانی تبدیل شده و در تداوم و نفوذ فرهنگ و زبانِ جمهوری اسلامی حتی نزد منتقدان و مخالفانش نقشی بیهمتا داشته.
۲. گویا رهبری نظام که به مفاهیم مبهمی چون «مهندسی فرهنگی» و «تهاجم فرهنگی» باور دارد، از این طریق میخواهد فضای سیاسی را مهندسی کند و یا یارانش را تشویق کند که به کنشهای اجتماعی و جریانهای سیاسی هجوم ببرند. این ممارست و تکرار و مهارت در نزد او و جمهوری اسلامی چنان رایج است که وقتی صداو سیما خبر «حمله» روسیه به اوکراین و این جنگ تمام عیار را «عملیاتی ویژه در منطقه دونباس» خواند، ابتدا گمان رفت که کار «خودشان» است تا اینکه معلوم شد دستور از بالاتر رسیده و لوان جاگاریان، سفیر روسیه در تهران، آشکارا به رسانههای ایرانی توصیه کرد «در موضوع اوکراین از لفظ عملیات ویژه نظامی روسیه استفاده کنید. این، حمله نظامی نیست». (شاید هم همیشه همین بوده و دستور و راهکار از بالا میآید!)
۳. رهبر جمهوری اسلامی، در سال ۸۸ «جنبش سبز » را «فتنه» خواند تا رسانهها و تریبونهای رسمی با تکرار آن یک جنبشِ اجتماعی اصیل را از ریشه انکار کنند، اعتراضهای مردمی را توطئه خارجی بدانند و یکی رأیسازی را انتخابات بخوانند. او ۲۰ ماه بعد، رهبران جنبش را به «حصر» افکند؛ «حصر»ی که تا چندسال هیچ مقام مسئولی جرأت نمیکرد از آن یاد کند و هنوز هم کسی مسئولیتش را نپذیرفته.
۴. مقاومتِ محصوران، از «حصر»، مفهومی دیگر برساخت؛ مفهومی که هم ضعف و ترس و بیقانونی و ناتوانی حکومت را یادآوری میکرد و هم به نمادی برای مقاومت و امید و زنده بودن جنبش سبز بدل شد.
۵. اینبار مهندسی فرهنگیِ آقا شکست خورده بود. «عملیاتی ویژه» برای تهیکردن معنا از «حصر» لازم شد. اخبار جعلی و عکسهای جعلی و کاندیداهای جعلی و سیاستمداران جعلی و اپوزیسون جعلی هم خواسته و ناخواسته بهکمک آمدند یا در دام مهندسی آقا افتادند تا در ذهن و زبان جامعه «شکستنِ حصر» را با «حذف تدریجی محدودیتهای سرانِ فتنه» جاسازی کنند و اندیشیدن به مقاومت و اعتراض و مبارزه و جنبش ناممکن شود. هر چقدر «شکستنِ حصر» نمادِ شکست حکومت بود و پیروزی محصوران؛ «حذف محدودیتها» به سازشکاری و بیاثری آنها تعبیر شد.
۶. و حالا در آخرین تلاشِ مذبوحانه (با لبخند بخوانید) میخواهند برداشتن یک درب آهنین زنگزده را بهنامِ شکستن ارادهای پولادین و سبز به مردم قالب کنند. خبرگزاری فارس اعلام کرد با تصمیم شورای عالی امنیت ملی، دو دری که در کوچه اختر محل زندگی و حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد پس از حصر خانگی آنها تعبیه شده بود، روز دوشنبه پنجم اردیبهشت برداشته شده است. خبرگزاری رسمی قوه قضائیه هم نوشته است محدودیت فیزیکی مقابل منزل یکی از محصورین در خیابان پاستور، برطرف شد.خبرگزاری ایرنا، ارگان رسمی دولت، تیتر میزند: کوچه«اختر» باز شد؛ شعاری که روحانی داد و رئیسی عمل کرد. حساب کاربری نورنیوز، رسانه نزدیک به شورایعالی امنیت، توییت میکند: کاهشتدریجی محدودیت های حفاظتی آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی از چند سال قبل اغاز شده بود و روند فوق همچنان ادامه دارد و … اما روایتِ محسن رهامی، روایتِ شکستنِ حصر نیست، حکایتِ شکستِ مهندسیِ«آقا»ست. رهامی میگوید: زمانی که این روند به سمع مهندس موسوی رسید، ایشان اعلام کردند: «من یا آزاد هستم که در آن صورت، خودم میدانم که صلاح است با چه کسی ملاقات کنم یا نکنم یا اینکه آزادیهای قانونی را ندارم که در آن صورت دلیلی برای ملاقات با کسی نمیبینم.»