برای گرفتن اعتراف اجباری در انفرادی نگهداری شده و چند روز در سلولی بوده که تخت و پتو نداشته و…
پیکر نیکا را وقتی در سردخانه تحویل‌مان دادند، دندان‌هایش خرد شده بود، نیکا بی‌دندان به خاک سپرده شد. جوجو بی‌دندان…
در زندان به سعیدی سیرجانی، یکی از خوراکی‌های مورد علاقه‌اش یعنی ارده داده شد و به دلیل آن که این…
او را بر روی صندلی نشاندند و استفاده از ضربات چاقو فقط برای ترساندن او به کار رفته است.از پشت با…
بردیم توی انباری. مقاومت. بیهوش. درازکش. آمپول. جوراب. داخل تاکسی. سمت چپ عقب. عادی. در همان مسیر. نیش ترمز کنار…
انسان با یک انسان دیگر چنین کاری نمی‌کند. شما یک خودکار یا یک مداد بردارید ۱۷ بار روی کاغذ بزنید…
گفت دخترم را بیاور حرف بزنیم. گفتم تو سالم بودی رفتی بیرون. گفت خیلی حالم بد است. تلفن قطع شد.تا…
با کارون بازی می‌کردیم. بچه بود دیگر. آدم دلش می‌خواهد ببوسدش، بغلش کند. یک جایی که می‌بوسیدم، سینه‌اش بود. همان‌جا…
برای گرفتن اعتراف اجباری در انفرادی نگهداری شده و چند روز در سلولی بوده که تخت و پتو نداشته و…
موقعی که مأموران بازداشتگاه کهریزک مرا زدند، من خیلی تب بالایی داشتم. محسن در آن شب لباسش را در آورد…