آیا در دین اسلام اصل و یا اصول ثابتی وجود دارد؟
حسن یوسفی اشکوری
و به بهانهی نوشتهی «روشنفکری دینی علیه روشنفکری دینی» (محمد قوچانی، مجلۀ آگاهی نو، شمارۀ هشت) کوچکانگاری و ضعیفپنداری جریان روشنفکری دینی، از سوی اصحاب «مهرنامه» و مجلۀ «آگاهی نو» پدیدهای نو نیست و تازگی ندارد. عجیب هم نیست اگر
علیرضا علویتبار در نوشته ای با سرنام “دینشناسی و دینسرایی” (۱) در تکاپوی آن بوده است که به برخی از نقدهایی که پس از هواداری و همسویی او با محسن کدیور(۲) مطرح شد، پاسخ بگوید. این متن که به داوری
زیتون-طاها پارسا: عبدالعلی بازرگان، به خدای بیصورت باور دارد. او میگوید صورت دادن به خدا در قرآن برای فهمِ بشری است. تفکیک نوگرایی دینی با تجدیدنظرطلبی را دقیق نمیداند و البته از تجدیدنظرطلبی حتی در مبانی مسلم دینی هم استقبال میکند.
«تکفیر» و «تجدیدنظرطلبی» در اسلام در گفتوگو با جعفر نکونام
اصلاح دینی نمیتواند با احکام کلی -که دین اصلی نداریم یا دین اصلی واقعی به دست نمیآید- به حل مشکل نائل آید. روش این نوع نگاهها پاک کردن صورت مسئله است آن هم صورت مسئلهای که پاکنشدنی است. تجربه اروپا و غرب را در این مسیر دوره کنیم، تا متوجه شویم.
میشود به کدیور بر روی واژگان و دستهبندی غیرضروری خرده گرفت اما تلاش او را در نواندیشی برای فقه نمیتواند نادیده گرفت و با چند اصل کلی و مبهم وی را به سمت مقابل هول داد…
هسته سخت اسلامشناسی و اساسِ اسلام در گفتوگو با امیر مازیار
زبان روشنفکری ایرانی زبان گفتوگو نیست، و این نقص کمی هم نیست. این مشکل جدید هم نیست. از آن میگذرم اما این گذشتن به معنی ندیدن مشکل نیست. اخیرا آنچه «تجدیدنظرطلبیِ» سروش از سوی کدیور خوانده شد با حاشیههایی مواجه
«قلم زبان خداست، قلم امانت آدم است، قلم ودیعه عشق است، هر کسی را توتمی است و قلم توتم من است، قلم توتم ماست». دکتر علی شریعتی وقتی اولین کلمه نازل شده در قرآن «اقرء» (بخوان)، و اولین صفت ذکر شده
«اساسِ اسلام» و «هسته سخت دین» در گفتوگو با حسن محدثی
چنین مینماید که اختلاف فکری محسن کدیور و عبدالکریم سروش، از منظری کلان، بر سر نگرش ایشان به دین و معرفت دینی باشد. دین چیست و معرفت دینی چیست؟ کدام قدسی است و کدام بشری؟ کدام ثابت است و کدام
برای اینکه آگاه شوید چرا اسلام واقعی و مسلمان واقعی نداریم چند سطر زیر را که اظهارنظر دستهجمعی ۱۲ دینشناس برجسته است با دقت مورد مطالعه قرار دهید: «ذاتزدایی و طبیعتزدایی از هرگونه متعلق شناخت و معلومشدن این حقیقت که
در این نوشتار به بحث ذاتانگاری یا هسته سخت دین دو گونه نگاه خواهیم داشت: الف)نفی و سلب: در این قسمت برخی آرای دیگران در موضوع طرح و نقد و رد می شود ب)اثبات و ایجاب: در این قسمت تز
بحث ارتداد و تکفیر در اسلام به دو جهت دوباره در مرداد ماه جاری تحت توجه افکار عمومی قرار گرفت، جهت نخست که بیشتر در فضای مجازی مطرح شده اتهام تکفیرگری عبدالکریم سروش به اینجانب در سه مطلب وی (مورخ
ارتداد و تکفیر در گفتوگو با هادی طباطبایی
الف)مدخل سخن در ایران در گفتگو با اصحاب اندیشه حتی، کسانی که در سطوح بالای علمی و آکادمیک هستند، بیدقتیهایی در مفهومبندی دیده میشود که شگفتانگیز است. همین مدعا را حتی اگر بخواهم بر اساس خاطرات سال جاریام مستند کنم
اختلافات فکری عبدالکریم سروش و محسن کدیور در سالهای اخیر بر کسی پوشیده نیست. برای مخاطبان جدی روشنفکران دینی تاریخ این اختلاف البته نه به سالهای اخیر که به دهه۷۰ بازمیگردد؛ زمانی که انتشار «صراطهای مستقیم» مسبب مناظره کدیور با
میثم بادامچی
آنچه در این نوشته میآید واکنش و پاسخ(دومِ) عبدالکریم سروش به سخنان اخیر محسن کدیور است که برای انتشار در اختیار زیتون قرار گرفته. زیتون با درج توضیحی از سردبیر و اعلام آمادگی برای پاسخ آقای محسن کدیور آن را منتشر میکند…
: *** طیفهای جدید اسلامی در ایران معاصر تندروها، نوسنتیها و تجدیدنظرطلبان دینی محسن کدیورضمن تبریک عید سعید مبعث پیامبر رحمت حضرت محمد بن عبدالله (ص) خدمت همه مسلمانان و حق جویان، این گفتار شامل پنج بحث به شرح زیر
متن نوشتهی مذکور که در قالب پرسش و پاسخ با یکی از مخاطبان دکتر سروش در کانال تلگرامی عبدالکریم سروش آمده، به این شرح است: با سلام جناب دکتر سروش سوالی داشتم در مورد اختلاف نظر در بین روشنفکران و نواندیشان دینی که متاسفانه اخیرا
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401