
آیا مرتضی مردیها نژادگراست؟
پذیرش مسئولیت حملههای تروریستی تهران به وسیلهی داعش، بهانهای شد که هویت قومی و مذهبی تروریستها، در کانون توجه رسانهها و افکار عمومی قرار گیرد. در میان انبوه کسانی که تاکید بیش از حد بر مولفههای قومی و مذهبی را
We value your privacy
We use cookies to enhance your browsing experience, serve personalized ads or content, and analyze our traffic. By clicking "Accept All", you consent to our use of cookies.
We use cookies to help you navigate efficiently and perform certain functions. You will find detailed information about all cookies under each consent category below.
The cookies that are categorized as "Necessary" are stored on your browser as they are essential for enabling the basic functionalities of the site. ...
Necessary cookies are required to enable the basic features of this site, such as providing secure log-in or adjusting your consent preferences. These cookies do not store any personally identifiable data.
No cookies to display.
Functional cookies help perform certain functionalities like sharing the content of the website on social media platforms, collecting feedback, and other third-party features.
No cookies to display.
Analytical cookies are used to understand how visitors interact with the website. These cookies help provide information on metrics such as the number of visitors, bounce rate, traffic source, etc.
No cookies to display.
Performance cookies are used to understand and analyze the key performance indexes of the website which helps in delivering a better user experience for the visitors.
No cookies to display.
Advertisement cookies are used to provide visitors with customized advertisements based on the pages you visited previously and to analyze the effectiveness of the ad campaigns.
No cookies to display.
پذیرش مسئولیت حملههای تروریستی تهران به وسیلهی داعش، بهانهای شد که هویت قومی و مذهبی تروریستها، در کانون توجه رسانهها و افکار عمومی قرار گیرد. در میان انبوه کسانی که تاکید بیش از حد بر مولفههای قومی و مذهبی را
حالت طبیعی این است که هر یک از ما اجازه دهد که وقایع و حقایق خارجی، بخشی از پیشفرضها، پیشداوریها و حتی داوریهای او را اصلاح کند. یعنی اگر به واقعیتی برخوردیم که با پیشفرضهای قبلی ما مغایرت داشت، باید
در این یادداشت میخواهم به دو مغالطۀ متعارف در رسانهها و بحثوجدلهای زندگی روزمره اشاره کنم. یکی از آنها مغالطۀ «توسل به اکثریت» است و دیگری«مغالطه توسل به دلسوزی و جلب ترحم». چه در مکالمات متعارف در فضای خانواده و
امروزه با ظهور پدیدههایی مثل رسانههای جمعی که موجب افزایش سرعت و سهولت تبادل اطلاعات شدهاند، افرادی که دانش و توانایی بازی با لغات و مفاهیم را دارند به راحتی میتوانند به اذهان عمومی در راستای مقاصدشان جهتدهند. در این
عبارت «اگر کسی از کسی بپرسد» که به ظاهر در محتوای توییت حداد عادل نقشی جدی ندارد، محور اختلافها، سوءتفاهم و سوءاستفادهها از مثال اصلی است. هشتگ «#این_سوال_است_یا_تهمت» در شبکههای اجتماعی، به خوبی استعداد این عبارت را در مغلطه کردن، نشان داد…
حکم جلب و احضار شبانهی محمود صادقی، نماینده مردم تهران در مجلس دهم، مخالفان و موافقان زیادی پیدا کرد. غلامعلی حدادعادل، رئیس مجلس هفتم، از معدود کسانی بود که در دفاع از عملکرد قوه قضائیه وارد عمل شد و در
وزیر آموزش و پرورش دولت یازدهم، در آستانهی دومین استیضاح خود قرار گرفته است. هفته گذشته علی لاریجانی رئیس مجلس دهم، اعلام کرد که طرحِ استیضاح وزیر به هیات رئیسه مجلس تحویل داده شده است . در این طرح آمده،
نقل است که وقتی خواجه نصیرالدین طوسی، همراه با سپاه مغول به فرماندهی هلاکوخان، وارد بغداد شدند و میخواستند آخرین خلیفه عباسی را بکشند، خواجه نصیر که عالمی دینی و فلسفه دان بود، دستور داد خلیفه را درون یک نمد
خانواده آیتالله منتظری فایل گفتگویی را از او منتشر کردهاند که یک سند تاریخی است و کمک شایانی به مورخان و پژوهشگران تاریخ معاصر میکند. این فایل در جای خود نیز این امکان را دارد که بهعنوان یک سند حقوقی
اخیراً یک فایل صوتی منتشر شده که حاوی گفتگویی است میان آیتالله منتظری و چند نفر از متصدیان اعدامهای دستهجمعی سال ۱۳۶۷؛ این فایل میتواند به عنوان یک سند تاریخی و احیاناً حقوقی مورد استفاده قرار گیرد.محتویات این فایل صوتی،
افکار عمومی برای سیاستمداران از جایگاه ویژهای برخوردار است و به همین خاطر اغلب تلاش میکنند آن را به نفع خود تغییر دهند و در این راه ابایی ندارند که از انواع مغالطات هم بهره بگیرند. از رایجترین مغالطاتی که
دولت یازدهم وارثِ بسیاری از سیاستها و عملکردهای نادرست دولتِ دهم است؛ اما اگر کسی همهی اتفاقهای نادرستی را که در دولت فعلی رخ میدهد، ناشی از سیاستها و عملکردهای نادرست دولت قبلی بداند، مرتکب مغالطه شده است. نام این مغالطه «علت
در روزهای اخیر، افشای فیشهای حقوقی با ارقام نجومی، به افشای دستمزدهای نجومی پزشکانِ دولتی هم تسری یافته است. وزیر بهداشت که خود یک پزشک است، بهجای آنکه مشکل را بپذیرد و درصدد حل آن برآید، در گفتگویی با خبرگزاری خانه ملت، تلاش کرده است از این موضوع دفاع کند و برای قانع کردن ذهن مخاطب دلایلی بیاورد. اما ازآنجاکه یکجای کار میلنگد، در توضیحات خود مرتکب مغالطههای متعددی شده است.
عدهای از نزدیکان و بستگان آیت الله خمینی، هنگامی که از او یاد میکنند او را به جایگاهی فرا انسانی و غیرقابل دسترس میبرند و متوجه نیستند که این جایگاه فرا انسانی، راه را بر هرگونه نقدی میبندد و در
در نشست پرسش و پاسخ با سخنگوی قوه قضائیه، خبرنگاری می پرسد «آیا امید کوکبی زندانی محکوم به ۱۰ سال حبس و بیمار سرطانی، آزاد می شود؟» سخنگوی قوه قضائیه، بدون اشاره به قانونی* که شرایط را برای آزادی زندانیان
مغالطه ی «اهمال سور» ( fallacy of concealed quantification) نوعی اهمال در استفاده از سورهای کلی و یا استفاده ی نادرست از سورهای مبهمی مانند «اغلب، اکثرا،گاهی،خیلی کم،معمولاً و…» است. کسی که می گوید«احمد اصفهانی است و اصفهانی ها زرنگ اند»
مغالطه ی «پهلوان پنبه»( Straw man) نوعی واکنش به مدعایی است که نمی توان آن را رد کرد و نادرستی آن را نشان داد. دراین مغالطه، مدعای جدیدی مطرح می شود که به ظاهر شباهتی با مدعای اصلی دارد، اما
مغالطه ی «دلیل نامربوط» یا « گم کردن موضوع» (۱)، سه حالت کلی دارد. حالت اول – که مورد نظر این یادداشت است-حالتی است که مقدمات و ادله ی ارائه شده در استدلال، نمی تواند نتیجه مورد نظر را به
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401