اگر من احمدینژادی بودم
الحمدالله، نقاب دولت خدمتگزار هم افتاد و عیان شد که دولتمردانش بیش از خیر عمومی به نفع شخصی میاندیشند و مردم را وسیلهای میدانند برای فشار به نهادهای رسمی تا شاید از مهلکهای که گریبانشان را گرفته، جان سالم بهدر
الحمدالله، نقاب دولت خدمتگزار هم افتاد و عیان شد که دولتمردانش بیش از خیر عمومی به نفع شخصی میاندیشند و مردم را وسیلهای میدانند برای فشار به نهادهای رسمی تا شاید از مهلکهای که گریبانشان را گرفته، جان سالم بهدر
موضوع این شماره جنگ است. آیا امکانپذیر بود که جنگ آغاز نشود؟ در مورد سفری که در ارتباط با جنگ به نیویورک داشتید هم برایمان بگوئید. در آن سفر شهید رجایی، بهزاد نبوی، احمد عزیزی، مهدی نواب، احمد جلالی و
گندمهای طلایی در کنار جادهای فرعی که سطح پر دست انداز آن چیزی میان آسفالت و خاکی است، تکان تکان میخورند و بالای آنها ابری تشکیل شده است. همه چیز در آن سوی گندمزار کوچک در هالهای از غبار به
هنگامی که ارتش عراق کرکوک را به تصرف خود در آورد و پیشمرگهای مستقر در آنجا عقبنشینی کردند و چاههای نفت نیز در تصرف دولت عراق واقع شد، ایده و طرح بارزانی برای استقلال کردستان و همهپرسی آن با شکست
حسین جلالی: نزدیک به چهار دهه از تسخیر سفارت آمریکا در سال ۵۸ میگذرد؛ تسخیری که به نام دانشجویان خطامام و چپها تمام شد؛ سفارت آمریکا «لانه جاسوسی» نام گرفت و تسخیر آن «انقلاب دوم». آن زمان کمتر کسی با
گفته میشود که لایههای معتدل/فرصتطلب دو جناح تصمیم گرفتهاند به زیان لایههای رادیکال- باورگرا به هم نزدیک شوند و توافق و همکاری میان خود را جایگزین تعارض و تضعیف متقابل کنند. این باعث برخاستن صدای اعتراض از سوی کسانی شده
یادش بخیر؛ هنوز به سال نکشیده که با شور و امید می نوشتیم و می گفتند: «به عقب بر نمی گردیم» خرداد تمام شد و از صندوق نامزد مورد نظر ما بیرون آمد. ما که می گویم، یعنی کسانی که
به رغم علائق موذیانه اسرائیل، نسبت دادن این تمایلات به اسرائیل و هر بازیگر دیگری در دنیا، پنهان کردن واقعیتهای جامعه کردستان عراق و کردهای عراق و سوریه و ترکیه و مناسبات آنها با دولتهای مرکزی این کشورها است
یکصدوشانزدهمین نشست تخصصی ماهانه بنیاد باران با سخنرانی عبدالله رمضانزاده و محسن امینزاده و با موضوع «بررسی تحولات اقلیم کردستان عراق»در محل مرکز همایشهای بینالمللی رایزن برگزار شد. در ادامه متن کامل سخنرانی اول، سخنان دکتر رمضانزاده آمده است: بحث
۱- روزهایی که آقای رحمانی فضلی علیرغم انتقادات سنگین در وزارت کشور ابقا شد، وزارت ارتباطات به آذری جهرمی رسید و هیچ خبری از برآورده شدن حتی حداقلی انتظارات جامعه مدنی از کابینه آقای روحانی به گوش نرسید، هنوز برنامه
به نظر بنده بهترین نهادهایی که میتوانند پاسخگو باشند و پاسخهای روشنی نیز بدهند، نهادهای حقوقی هستند. شورای نگهبان و دستگاه قضایی، از این نظر بیبدیل هستند. چرا که تمام اقدامات آنان باید براساس قانون و استدلال حقوقی باشد و
آقای ابوالحسن نجفی در کتاب مستطاب «غلط ننویسم» بحث مستوفایی کرده و توضیح دادهاند که املاء واژه «سیاستگذاری» درست و «سیاستگزاری» نادرست است. خوانندگان برای مطالعه بیشتر میتوانند به صفحات ۳۲۱-۳۱۹ کتاب مذکور [۱] مراجعه کنند اما به اختصار میتوان
دو، سه هفتهای است که تبلیغات امریکایی مبنی بر خروج از برجام، ذهن بسیاری را متوجه روز جمعه گذشته کرده بود. روز جمعه ساعت ٢٠:٣٠ به وقت تهران. الان که دارم این یادداشت را مینویسم حدود نیم ساعت به
مسعود بارزانی با وجود همه فشارها و مخالفتها، سرانجام همهپرسی را برگزار کرد و جوابی که انتظار داشت را گرفت. اینکه بارزانی مدت ریاستش تمام شده بود و تلاش کرده با این اقدام خود را در سپهر سیاسی کردستان حفظ
جامعه ما به چند دلیل تبدیل به «جامعه ای بدون جمعیت» شده است. ایدئولوژیک شدن فضای فرهنگی کشور و دخالت نظام سیاسی در منازعات فکری- فرهنگی از مهمترین عوامل در شکل دادن به چنین وضعیتی است. بزرگترین آفت برای
مهدی جهانگیری، برادر اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور دیشب بازداشت شد. علت بازداشت مشخص نیست ولی مهم ترین گمانه زنی، تخلفات اقتصادی است. اسحاق جهانگیری در واکنش به بازداشت برادرش نوشته: «اطلاع دقیقی از دلیل، چگونگی دستگیری، اتهام، ضابط
آمریکا، کشور گروههای لابی است. نه تنها در سیاست خارجی بلکه تقریباً در تمامی موضوعات میتوان از طریق لابی بر تصمیمسازیها و سیاستگذاریها در آمریکا اثرات جدی گذاشت. در شهر واشنگتن، خیابانی است به نام K Street که مرکز مؤسسات
«حال و هوای اصلاحات و اصلاحطلبان چگونه است و چه ویژگی میشود برای آنان متصور بود؟» پاسخ به این پرسش کلیدی با نگاهی معطوف به سبک تعامل رفرمیستهای ایرانی و اعتدالگرایان با محوریت حسن روحانی تنها از دریچه بررسی
مقدمه: اکنون عصر عاشوراست. کمکم به شام غریبان نزدیک میشویم. من هر سال در شام غریبان در یکی از مساجد رنان روضه میخواندم. موضوع عمومی همه روضههایم، غربت حسین «ع» در میان ما شیعیان بود. دوسال است که دیگر در
پیامدهای گسترده و در موارد مهمی ناخواسته و ناشناخته انجام همه پرسی در اقلیم کردستان بررسی این مسئله را ضروری و فوری کرده است. یکم. بزرگترین نگرانی مخالفان ایرانی همهپرسی اخیر سرایت اندیشه و مطالبه استقلالخواهی و تجزیهطلبی به ایران
فهم سیاسی از ملت، نافی ابعاد تاریخی و فرهنگی ملت نیست. صرفاً به اولویت بعد سیاسی تکیه دارد. وقتی بعد فرهنگی یا تاریخی ملت را اولویت میبخشیم، ریشههای مشترک به مساله تبدیل میشود اما هنگامی که بعد سیاسی را اولویت
از دیدگاه حقوقی محض برگزاری رفراندوم در کردستان یک مساله داخلی عراق است. منتها مسالهای داخلی است که ابعاد بینالمللی دارد. گرچه رفراندوم با استقلال برابر نیست ولی در این مورد به خصوص از مقدمات آن محسوب میشود. در نتیجه
این روزها در میان اخبار با دو رویداد مهم روبهرو هستیم. اولین آنها جشنهای هفتادمین سال استقلال پاکستان از هند است و دیگری فراخوان مسعود بارزانی برای برگزاری رفراندوم استقلال کردستان عراق. این دو رویداد برای ما از آن جهت
فردا اول مهر است. و برای من از وقتی مطالعاتم را به سوی «کودکی و توسعه» بردهام، دیگر اولِ مهر، اولِ مهر نیست، اول خلقت است. همه چیز از اول مهر آغاز میشود. سرنوشت یک ملت، اقتدار یک ملت، رفاه
شمارش معکوس آغاز شد؛ سوم مهر، تاریخ برگزاری همهپرسی استقلال اقلیم کردستان است؛ طرحی که هیچکدام از دولتهای منطقه و جهان با آن موافق نیستند. به واکنشهای ایران که نگاه کنید، از همان ابتدای طرح مسئله همهپرسی، پیشنهاد ایران تعویق
یک مؤسسه تحقیقاتی خصوصی آلمانی، ترتیب گفتوگوی تعدادی اساتید دانشگاه از ۱۴ کشور با رییس جمهور آلمان را طی هفته گذشته فراهم آورد. این ملاقات چند ساعته، هم ابعاد فکری قابل تأملی داشت و هم ابعاد خلقی و رفتاری قابل
با دیدن اظهارات آقای اژه ای یاد خاطره ای از ایشان افتادم که سال هاست از بازگو کردنش خودداری کرده ام تا مبادا ذره ای شائبه شخصی کردن تلاش های ما متبادر به ذهن شود اما وقتی که دیدم انسان بزرگ و مجتهد وارسته ای چون احمد قابل هم قربانی همین مصایب شد و باز هم از بیم پیش آمدن آن شایبه ها خویشتنداری کرده بودم این بار گمان کردم سخن نگفتن، دلیل بر تنزه طلبی و عافیت پیشگی است و وظیفه حقوق بشری و شرعی من ایجاب می کرد این خاطره شخصی را که اکنون پیامدهای غیر شخصی دارد بازگو کنم.
کتاب «تحول نامگذاری کودکان تهرانی؛۱۳۹۴- ۱۳۷۵» اثر پژوهشی عباس عبدی حاصل طرح پژوهشی مصوب پژوهشگاه است و در راستای همکاری پژوهشگاه با نهادهای زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به نام شورای فرهنگ عمومی کشور منتشر شده است.به استناد این
سخنگوی محترم شورای نگهبان در گفتوگوی چند روز پیش خود با خبرگزاری شفقنا، مسالهای را مطرح کرد که منجر به اظهارنظر بسیاری از سیاسیون و حقوقدانان در این زمینه شد. ایشان در جواب یکی از سوالات خبرنگار شفقنا درباره بحث
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401