یادداشت مهمان

موقعیتی بسیار ترسناک است

فریبا پژوه- بعد از نخستین گفت‌و‌گو با پروفسور «نوام چامسکی» درباره سرانجام مذاکرات هسته‌ای در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۱ در روزنامه شرق، به‌دنبال فرصتی بودم تا این بار و پس از شش سال، درباره تحولات سیاسی ایران و منطقه بویژه موضوع

انواع اصلاحات و چرا همچنان اصلاح‌طلبی؟

  بیست سال از زمانی که رویکرد «اصلاح‌طلبی» در مقیاس عمومی، وارد حوزه‌های نظر و عمل شد می‌گذرد؛ در همین راستا به تدریج یک نیروی سیاسی تحت عنوان «جبهه سیاسی اصلاح‌طلبان» شکل گرفت. عمده‌ترین مشکلی که این نیروی اصلاح‌طلب در

معنای فیلترینگ احتمالی

داستان امروز تلگرام در ایران، داستان دیروز رسانه در ایران است. امروز و پس از حدود دو قرن که از ورود اولین رسانه مدرن، یعنی روزنامه به این کشور می‌گذرد، داستان برخوردهای رسمی با روزنامه، همچنان با رسانه‌های بعدی نیز

نمونه‌هایی از دخالت‌های آیت‌الله خامنه‌ای در امور خارج از حیطه اختیارات

به نام خدا جناب آقای احمد توکلی با سلام و احترام یادداشت شما را در نقد توییت خود خواندم. سپاسگزارم از اینکه باب مکاتبه را درباره موضوع مهم دخالت‌های رهبر در امور خارج از حیطه اختیارات و مسئولیت‌های رهبری باز

اصلاح‌طلبان به سقف بایدهای خود رسیده‌اند

برای شروع از خودتان بگویید. شما بعد از آزادی از زندان چه می کنید؟ دلمشغولی های و کار روزهای بعد از آزادیتان چه بودند و چه هستند؟ بعد از زندان، همان طور که می دانید، از بدو آزادی تا همین

خاطراتی از قاضی مرتضوی

به خودش گفتم: «روزی در همین جمهوری اسلامی فرا می‌رسد که به اتهام ارتکاب جنایات علیه بشریت به زندان خواهی رفت و مرتضوی پوزخندی به من زد و گفت: «چنین آرزویی را به‌گور خواهی برد.»

روز قشنگ آزادی

اکنون که نوشتن این متن را آغاز کرده‌ام، دقیقه ۲۴ شهرآورد استقلال و پرسپولیس در دهم اسفند ۱۳۹۶ است و من در گوشه‌ای از ورزشگاه آزادی تهران نشسته‌ام و با چشمانی خیس این متن را می‌نویسم. من امروز یکی از

پاسخ تاج‌زاده به نامه دوم مخملباف

دوست عزیزم جناب آقای محسن مخملباف با سلام و احترام ممنون از نامه مورخ ۲۸ ژانویه (۸ بهمن ۹۶) تو که راه بر تداوم مکاتبات ما می گشاید و به شفافیت امور و تبیین مسایل ملی یاری می رساند. امیدوارم

سیمرغ ایرانى، نه سلطنت موروثى!

جناب آقاى رضا پهلوى عزیز! با سلام و احترام محسن مخملباف هستم. شهروند ایرانى که مدت چهار سال و نیم براى مبارزه با استبداد شاه در زندان پدر شما بوده ام. هنگام دستگیرى گلوله خوردم و براى مداوا تنها دو

آقای احمدی‌نژاد مچکریم

جمله‌ای معروف هست که می‌گوید: «نوستالژی خاطره‌ای است که درد از آن زدوده شده». این یعنی سازوکار ناخودآگاه ذهن آدمی طوری است که می‌تواند تلخ‌ترین دوران زندگی را فراموش کند و نه فقط فراموش کند بلکه از آن خاطراتی شیرین

آخرین روزهای زندان

زنجیرهای من فروافتاد. من آنها را برداشتم. می‌خواستم یک بار دیگر آنها را در دست گرفته و برای مرتبه آخر تماشا کنم. هیچ نمی‌توانم باور کنم که یک لحظه قبل اینها را در پای خود داشتم. زندانیان با صدای خشن

نامه‌ای به محمد خاتمی

جناب آقاى خاتمى عزیز! شما خود مى‌دانید که براى من تا چه‌اندازه عزیزید، اما در کنار همه ستایش‌هایى که سزاوار عزت شماست، به‌خاطر رنجى که همه ایرانیان از این حکومت دینى مى‌برند، ناچارم به نقد اصلاحاتى که منجر به استمرار

مگر آنکه خلافش ثابت شود

خبر تاسف‌بار بود. ادعا شد که دکتر کاووس سیدامامی استاد دانشگاه امام صادق و فعال محیط‌زیست در زندان خودکشی کرده است، در حالی که جامعه و افکار عمومی از اصل بازداشت وی که بیش از دو هفته از آن گذشته

می‌شد انقلاب نکرد؟

این سؤال بارها پرسیده شده که در مواجهه با موج انقلاب، شاه نخواست اقدام نظامی کند یا نتوانست؟ سولیوان، سفیر آمریکا، در گزارشی به کشور متبوع خود اوضاع را وخیم و بحرانی ارزیابی می‌کند که روز و شب درگیری‌ها ادامه

راه نجات این مملکت

ظلمت صریح با تو سخن گفت پس تو هم از شب به استعاره و ایما سخن مگو نامه شجاعانه جناب آقای کروبی به مستبد امروز ایران، آقای خامنه‌ای، را باید به فال نیک گرفت چرا که برای اولین بار است

دختری که از خیابان انقلاب سربرآورد…

«دختر خیابان انقلاب». آیا نامی بهتر از این ممکن بود؟ آخر این همان دختری است که از «خیابان انقلاب» می‌آید و حالا در همان خیابان که انقلاب را با خودش حمل می‌کرد و نامش «خیابان انقلاب» شد، سر به اعتراض

از چه می‌ترسیم؟

به نظر می‌رسد که یک برداشت ناصواب و نادرست از مسائل اجتماعی موجب شده است که در ایران به جای آنکه دادگاه‌ها فصل‌الخطاب مجادلات و ابهامات و تردیدها باشند، خودشان موضوع مجادلات و تنش‌های بیشتر می‌شوند. نمونه روشن آن پرونده

ابتذال مفاهیم مقدس: ثمره‌ی اجتماع زر و زور و تزویر

یکی از آفات پیوند نهاد دین و نهاد قدرت در جمهوری اسلامی، به ابتذال‌کشیده‌شدن مفاهیم و کلمات مقدس و سوءاستفاده‌های سیاسی ـ اقتصادی از آن‌هاست. یک نمونه‌ی این سوءاستفاده‌ها را در این پوستر می‌توان دید. تبلیغ پروژه‌ای با نام مذهبیِ

سوریه‌ای شدن ایران، جعل اسکناس هفت‌تومانی

طرح موضوع «سوریه‌ای شدن ایران‌» از طرف برخی از اصلاح‌طلبان و ایجاد هراس و تردید در دل مردم برای برگشتن به خانه‌های خود و عدم حمایت از معترضین و ناراضیان وضع موجود، منجر به بوجود آمدن اختلاف در اردوگاه اصلاح‌طلبان

روحانی هر ۹‌ساعت یک بحران دارد

مهشید ستوده: لب‌هایش خنده را همراه دارد اما چشمانش جدی است؛ دست را زیر چانه می‌گذارد و می‌گوید «در زندان، ضد همه انقلاب‌ها شدم». مردی که روبه‌رویمان نشسته، در کارنامه‌اش سال‌های طولانی از مبارزات انقلابی را دارد. حالا اما تنها یک

امید فرساینده

چندی پیش یادداشتی نوشتم با این مضمون که «تنها امید می‌تواند به فریاد ما برسد». به شرایط بحرانی موجود اشاره کردم و به عنوان یک شهروند نگران، محورهایی را به دولتمردان و مسئولان پیشنهاد کردم. به نظرم توجه به این

فساد عظیم و سازمان‌یافته ایران را نشانه رفته

به این صحنه توجه کنید: به ظاهر همه‌چیز قانونی است؛ سپرده‌گذار پولش را سپرده‌گذاری کرده و سودش را گرفته است، تسهیلات‌گیرنده تسهیلات گرفته و اصل تسهیلات، سود و جریمه آن به عنوان سود سهامدار پرداخت شده و ترازنامه بانک‌های هم مثبت نشان داده شده است. حال آنکه اساسا سودی ایجاد نشده و کل داستان یک نمایش بیش نیست. می‌بینید که چه فساد سازمان‌یافته‌ای شکل گرفته است.

فتیان، لوطی‌ها و خودسرها

منتقدان سینما، فیلم قیصر را سرفصل نوینی در فیلمفارسی تلقی کرده و بر همین مبنا سینمای ایران را به ماقبل و مابعد قیصر تقسیم می‌کنند. این نگاه متعاقبا در جامعه نیز وجود داشته است، چنانکه دیدیم پس از اکران فیلم،

امروز فاش می‌گویم؛ تحلیل ناآرامی‌های اخیر

سر خیابان، حجله گذاشته‌اند. کمی جلوتر ساختمان شرکت ملی نفت‌کش است که بالاسر آن، تصویر ۳۰ دریانورد جان‌باخته در حادثه سانچی را نصب کرده‌اند و صدای قرآن تا نیمه‌های کوچه به گوش می‌رسد. دسته‌های گل سفید و پلاکاردهای عزا، دو

مقصر اصلی علی خامنه‌ای است

همانگونه که آگاهان و دلسوزان این مرز و بوم به تلویح و تصریح پیش بینی می‌کردند، فساد و ناکارآمدی اقتصادی حکومت ولایت فقیه و سرکوب آزادی‌های مشروع مدنی و سیاسی جان را به لب توده محروم و مطرود رساند و

ایدئولوژی ِ خودزنی!

پرسش : ? How are you پاسخ : ! Yes این گفت و گو برایتان آشنا نیست؟! حتماً هست و جالب اینجاست که میان ِ سران دو کشوری صورت گرفته که اوّلاً هیچکدام ” انگلیسی زبان ” نیستند و دوم

و از قبیله‌ی پاکان بود…

  از آن قبیله‌ی پاکان چند تن بیشتر نمانده‌اند و از آن چند تن، یکی‌شان همین روزها پرکشید و همین جمعه تشییع شد و خبر پرکشیدنش در هیاهوی وقایع این روزها گم شد. نخستین بار نامش را در دوران نوجوانی

اندوه مرگ یک هم‌وطن

سینا قنبری به هر دلیلی که دستگیر شده باشد و به هر علتی که جان باخته باشد؛ سرنوشت اش اندوهی ژرف بر دل آدمی می نشاند. اصولاً مرگ در زندان تراژیک ترین رُویۀ حیات انسانی است. روحیۀ هم بندیان را