اندیشه

درآمدی بر آبی دریای بی‌کران

هنوز دانش آموز سال دوم دبیرستان بودم که با میراث ادبی- عرفانیِ گرانسنگ زبان پارسی آشنا شدم و آثار بزرگانی چون مولوی، سعدی و حافظ را در مطالعه گرفتم. اولین آموزگار من در این وادی، پدرم بود؛ عبدالکریم سروش. در آن روزگار، به قدر وسع از ایشان می آموختم و از این بابت خرسند بودم. دومین معلمم، دبیر ادبیات سال چهارم دبیرستان، مهدی احسانی بود که اخیراً «دچار آبی دریای بیکران» شد و به سمت بی سو پرواز کرد. مرحوم احسانی از محسنان روزگار بود و مشفقانه و دلسوزانه، کام ما را با قندهای ادبی می آکند و شیرین می کرد. روزگاری که به دانشگاه تهران پای نهادم و مشغول درس و مشق در رشته داروسازی گشتم، به سیر و سلوک عرفان سنتی و توصیه های اساتید این وادی علاقه مند شدم و آثار بزرگانی چون شیخ حسنعلی نخودکی، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، محمد علی شاه آبادی و محمد حسین طباطبایی (علامه) را در مطالعه گرفتم و آموختم؛ همچنین در جلسات حاج اسماعیل دولابی حاضر شدم و از آموزه های نغز و نفس گرم او بهره مند گشتم . پس از اتمام دوران خدمت سربازی، برای ادامه تحصیل در رشته فلسفه غرب راهی کشور انگلستان شدم. در آن دوران، افزون بر درس و مشق فلسفی، با آثارعرفای سنت خراسانی مأنوس بودم و با خواندنِ مکتوباتِ با یزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی[۲]، تذکره الأولیاء و منطق الطیرعطار نیشابوری و مثنوی معنوی و دیوان شمسِ مولوی بلخی اوقاتم خوش می شد و هم نورد افقهای دور می گشتم.

حدود دو دهه است که دل مشغول پروژه نواندیشی دینی در ایران معاصرم و در این راستا، مقالات و کتابهای گوناگونی منتشر کرده ام.[۳] چنانکه درمی یابم، نواندیشی دینی متضمنِ بازخوانی انتقادی سنت دینی و مؤلفه های مختلف آن نظیر کلام، فقه، فلسفه، عرفان، تاریخ اسلام، تفسیر و … است. در این میان، نواندیشان دینی که هم با سنت اسلامی آشناییِ نیکویی دارند و هم نسبت به فراورده های معرفتی جهان جدید گشوده اند و در یک یا چند دیسیپلین اطلاعات تخصصی دارند، به این مهم همت گمارده و نتایجِ تأملات و تتبّعات خویش را پیش چشم دیگران قرار داده اند. خوشبختانه، در دهه های اخیر، مباحث مهم و رهگشایی درباره چگونگی تفسیر متون مقدس، وحی شناسی، علم و دین، فقه و اخلاق، دین و سکولاریسم، … توسط نواندیشان دینی منتشر شده است.

«عرفان اسلامی» از سننی است که در درازنای تاریخ شکل گرفته و در ذیل آن، عارفان و صوفیان مهمی در بلاد اسلامی سر برآورده و ظهور کرده اند. چنانکه برخی مورخان و پژوهشگران آورده اند، می توان در دل سنت عرفانی، «مکتب خراسان»، «مکتب بغداد» و «مکتب شیراز» را از یکدیگر تفکیک کرد و بازشناخت.[۴] به نزد من، بازخوانی انتقادیِ این بخش از میراث ایرانی- اسلامی نیز

دین‌گریزی یا غربال حکومت؟

‏زیتون- مقصود فراستخواه، جامعه‌شناس و عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی است. او چندی پیش در دیدار جامعه‌شناسان با حسن روحانی رئیس‌جمهور خطاب به او گفته بود: «جامعه‌ی ایران در حال تحول است؛ شکاف ادراکیِ جدّی میان منظر

چرا سروش «حافظ» را برگزید؟

مقدمه: «جامعه‌ی حافظی» عنوان گفتاری است که دکتر عبدالکریم سروش درسال ۱۳۹۱ برای یکی از سخنرانی‌هایش برگزید. او در بخشی از اینگفتار که نسخه‌صوتی‌اش در وبسایت او قابل دسترسی است به اینپرسش پاسخ می‌دهد که چرا بر جامعه‌ی حافظی تاکید

نسبت قیام امام حسین با صلح امام حسن

بحث پر چالش تعیین نسبت سیاست حسنی/ حسینی از روزگاری آغاز شده که تحول الهیاتی مهمی در تفکر شیعه در باب امامت و علم و عصمت رخ داده و این تحول در فهم پاره‌ای از گفتارها و رفتارهای امامان دوازده‌گانه مشکلات و موانعی ایجاد کرده است

پرخاشگری ایرانیان و بن‌بست بدیهیات

۱- هربرت مارکوز (Herbert Marcuse) در کتاب خواندنی «انسان تک ساحتی» (One-Dimensional Man) در تحلیلی جامع در نقد دو نظام «سرمایه داری» و «کمونیستی»، به رشد و تولید «سرکوب اجتماعی»(Social Repression) همزمان و موازی با کاهش «پتانسیل انقلابی گری» اشاره

چه درونم تنهاست

معنای سومی از تنهایی هم متصور است که سپهری در هشت کتاب با آن دست و پنجه نرم کرده است، و آن عبارت است از تنهایی ای که هیچ درمانی ندارد؛ یعنی شخص خود را تنها می یابد؛ در عالم تنها به دنیا آمده، و نهایتاً، به تعبیر آن روانکاو مشهور، هیچ کسی نمی آید[

آیا قیام مسلحانه با هدف تغییر رژیم مجاز بوده است؟

از دشواری‌های رویداد کربلا و جنبش حسین بن علی، پاسخ به این پرسش بنیادین است که اگر جنبش امام حسین را جنبشی شورشی و انقلابی و براندازانه و حتی به تعبیر مطهری جنگ مسلحانه علیه حکومت وقت بدانیم، در چهارچوب گفتمان دینی و سیاسی نیم قرن نخست اسلام چه حکمی پیدا می‌کند؟ به عبارت دیگر، آیا چنین شورشی مجاز بوده و یا غیر مجاز و ممنوع؟

بی نقد خمینی نتوان رهرو آزادی شد

آقای تاجزاده یک خطای جا افتاده‌تان این است: ما قبلا شیفته افکار و شخصیت آقای خمینی بودیم. این شیفتگی مانع ادارک این مسنله بود که تفکر وی علاوه بر تصورات ما، بسیار جزمی و بسته و شخصیت وی علاوه بر برساخت‌های ما بسیار با تبختر و قساوت قلب هم بوده است. قبلا فکر می‌کردیم «بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد» اما امروز فکر می‌کنیم بدون نقد خمینی نتوان رهرو آزادی شد…از نقد آقای خمینی نهراسید. این هراس بیشتر ریشه‌های عاطفی دارد تا معرفتی. آن را در زورق هیچ مصلحت سیاسی نپیچید.

روشنفکری دینی و مسألۀ سطح شیب‎دار

 نقد مقالۀ «روشنفکری دینی و نقش آن در آینده سیاسی ایران»   مقدمه آرش نراقی در مقاله‎ای که در سایت بی‎بی‎سی فارسی با عنوان «روشنفکری دینی و نقش آن در آینده سیاسی ایران» به چاپ رسانده، ابتدا تقریری از نظریات

اصلاح‌پذیری نظام سیاسی در ایران

در جریان تلاش‌های مداوم مردم ایران برای گذار به مردم‌سالاری، در مقاطعی این پرسش که «آیا نظام جمهوری اسلامی ایران، اصلاح‌پذیر است یا خیر؟» به‌صورت پرسشی محوری درآمده است. تجربه گذشته نشان می‌دهد، هرگاه تلاش جمعی مطالبه‌‌محوری در ایران به

انگیزه‌‌ها و زمینه‌های اجتماعی رخداد کربلا

جستارهایی در تاریخ هفتاد سال نخست اسلام – قسمت سی و چهار درآمد به گمانم داستان جنبش امام حسین و واقعه کربلا و فاجعه عاشورا، مهم‌ترین و پیچیده‌ترین و به یک معنا مبهم‌ترین حادثه تاریخ اسلام و به ویژه هفتاد

بررسی حقوقی دادگاه‌های ویژه مبارزه با فساد اقتصادی

برخی از موارد دوازده‌گانه مندرج در نامه، از اختیارات رئیس قوه قضائیه بوده است و ایشان نیازی به اجازه نداشته است زیرا تحصیل حاصل است، ولی برخی دیگر از این دوازده بند، تقاضای اختیارات جدید و فراقانونی است، تفویض این اختیارات به رئیس قوه قضائیه، ناقض قانون است.
اصل یک‌صد و دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، وظائف و اختیارات رهبر کشور را در یازده بند برشمرده است. امور مفوضه در نامه فوق، خارج از شرح وظائف و اختیارات رهبر در قانون اساسی است. نه رئیس قوه قضائیه، می‌توانسته است این اختیارات را از رهبر تقاضا کند، و نه رهبر می‌توانسته است این اختیارات را به رئیس قوه قضائیه واگذار کند.

تاریخ فقه در خدمت حکمرانیِ بی‌مهار: نقدی بر کتاب مدخل علم فقه

  شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی، مجالی برای طرح بحث از نسبت میان فقه، حکومت و قانون بود. از همان ابتدای انقلاب چنین بحث­­ هایی مطرح شدند که مقتضیات حکومت جدید و طوفان حوادث، آنها را در پیچ تاریخ جا گذاشت.

«حکمرانی مطلوب» و نواندیشی دینی متاخر

چهل سال از تاسیس حکومت دینیِ  در ایران معاصر می گذرد. نواندیشان دینی با عنایت به تجربه زیسته چهار دهه اخیر، به تفاریق در آثار خود درباره ربط و نسبت میان دیانت و سیاست و حکومت، سخن گفته، آثار و

زهی خورشید در خورشید انوار

قرآن پژوه محترم، جناب مهندس عبدالعلی بازرگان، اخیراً در یادداشتی به نقد تئوری رؤیاهای رسولانه پرداخته اند و نکاتی را جهت نشان دادن تناقض این تئوری با نص قرآن بیان فرموده اند [۱]. گرچه صاحب این قلم نکته نوینی در

دموکراسی، لیبرالیسم و نواندیشی دینی

دوست گرامی و اندیشمند دکتر آرش نراقی، در گفتار و نوشتاری تحت عنوان «روشنفکری دینی و نقش آن در آینده سیاسی ایران» کوشیده‌اند، صورت‌بندی روشنی از دیدگاه‌های دو تن از نواندیشان دینی برجسته و معاصر ایران (آقایان دکتر عبدالکریم سروش

معاویه؛ بنیانگذار اشرافیت عربی-اسلامی

جستارهایی در تاریخ هفتاد سال نخست اسلام – قسمت سی و سوم  درآمد در این جستار مهم‌ترین حادثه بحث‌برانگیز دوران خلافت معاویه بن ابی‌سفیان مورد واکاوی و مناقشه قرار می‌گیرد و آن اتهام بنیانگذاری اشرافیت عربی – اسلامی است. در

موانع فلسفی فهم نظریه رویای رسولانه

موانع فلسفی فهم نظریه رویای رسولانه (با نقدی بر نوشته اخیر عبدالعلی بازرگان) هر نظریه‌ایی در علوم انسانی، مبانی فلسفی اعم از وجودشناسیک و معرفت شناسیکی دارد که آن نظریه بر آنها استوار است ولو آگاهانه یا ناآگاهانه. فهم درست

تکلیم خدا با موسی؛ معارض ماهیت رؤیایی وحی

جناب دکتر سروش اخیراً تحت عنوان «زبان رؤیا، زبان حال» از نظریه «محمد؛ راوی رؤیاهای رسولانه» که در سال‌های اخیر مطرح نموده‌اند، مجدداً دفاع کرده‌اند. ایشان در پایان پیشگفتارشان توجه می‌دهند به آیه ۱۶۳ سوره نساء که می‌فرماید: «إنَّا أوْحَیْنا

زبان رؤیا، زبان حال

پیشگفتار: دوست مشفق و قرآن پژوه محترم، جناب آقای مهندس عبدالعلی بازرگان، طال عمره و دام فضله، بر سخنان اخیر من در بی‌بی‌سی فارسی در باب قرآن، خرده گرفته‌اند و با استفاده از آیات قرآن  کوشیده‌اند تا سستی و نادرستی

روایات در ترازوی قرآن

سخن بر سر روایی و یا نارواییِ معرفتی شناختی و اخلاقیِ احکامی فقهی است که مبنای قرآنی ندارند و آیاتی در تایید آنها در متن مقدس دیده نمی شود

قرآن؛ کلام الهی یا سخن پیامبر؟

سخنان اخیر جناب دکتر سروش در برنامه ۳.۵۹ دقیقه‌ای بی‌بی‌سی فارسی، در راستای همان نظریات جدید و بیانی دیگر از سخنان سابق ایشان است که چون در رسانه‌ای با مستمعین میلیونی پخش شده، مخاطبین میلیونی هم یافته و این قلم، همچون دیگران، به خود حق می‌دهد به چند نکته از تعارضاتی که چنین سخنانی با متن قرآن پیدا می‌کند در بندهای زیراشاره نماید:

تاریخ نگری شریعتی در بوته نقد

در این نوشتار برآنم که «تاریخ نگری» و «تاریخی نگاری» دکتر علی شریعتی را طرح کنم و در حد لزوم و امکان مورد واکاوی و نقد و بررسی قرار دهم. این نقد و بررسی نه مریدانه است و نه دشمنانه بلکه تلاش بر آن است که نقاط قوت و احیانا ضعف دیدگاه ها و تحلیل های تاریخی نگرانه شریعتی مورد بحث و نقد و بررسی قرار بگیرد.

چرا به شریعتی نیازمندیم؟

ضرورت بازخوانی و نقدِ میراث فکری گذشته انسان، تنها موجودی است که از خود برای نسل‌هایی که از پی می‌رسند، میراث به جای می‌نهد. تاریخمند بودنِ آدمی، بدون میراث، قابل تصور نیست. ما عملاً و قهراً و به ‌طور مقدر،

پیمان‌شکنی آمریکا و انتقال سفارت به بیت‌المقدّس

طرح‌ پیشنهاد شناسائی بیت‌المقدّس به عنوان پایتخت اسرائیل، که تاریخ و جغرافیا و سوابق فلسطین و حقوق فلسطینی‌ها و ملاحظات دیگر ملّت‌ها و جنگ‌هاشان بر سر فلسطین و بیت‌المقدّس و همچنین، به زور و تجاوز کشور شدن اسرائیل را به‌کلّ

داریوش آشوری: دنیای مدرن، تسلیمِ زبان نشد

زیتون: «موقعیت جهان سومی» عنوان گفتاری بود که داریوش آشوری برای یکی از «سلسله نشست‌های نظری پاریس» برگزید؛ این زبان‌شناس ایرانی، مهمان این دورهمیِ نظری بود که پایان هرماه با حضور جمعی از پژوهشگران و دانشجویان در پاریس برگزار می‌شود.

پرسش از مشروعیت سیاسی خلافت معاویه

از آنجا که عموم شیعیان، ضمن دفاع و حمایت از صلح امام حسن، مشروعیت سیاسی خلافت و امارت او را مشروع و مجاز نمی‌‌دانند، از این رو در این جستار در این باب اندکی درنگ و تأمل رواست. دوم «داوطلبانه» بودن صلح و انتقال خلافت به معاویه به دست امام حسن.

ملکیان، دین‌داری و ذات‌گرایی

وقتی کسی در بحث و فحص‌های خودش به تاریخیت چنانکه باید توجهی ندارد و تطور ایده‌ها در طول تاریخ را چندان جدی نمی‌گیرد و مولفه‌ای مثل تعبد را برای یک برساخته اجتماعی در نظر می‌گیرد، که گویی رابطه این‌همانی بین تعبد و دیانت برقرار است، به نظر من چنین کسی ذات‌گراست

مستند «قائم مقام»، از آغاز تا پایان

  اول: انتخاب آیت‌اللّه منتظری به جانشینی رهبری • مستند در این باره تنها به نحو کلی به انتخاب آیت‌الله منتظری توسط مجلس خبرگان رهبری اشاره می‌کند، اما نه از فرایند آن، تعداد اعضاء و نه آراء نام می‌برد و