اندیشه

نقش‌های موازی

«فروشنده» دربرگیرنده‌ی مفاهیم اخلاقی فلسفی بسیاری است؛ از انتقام گرفته تا بخشش، از خیانت تا اعتماد، از قضاوت تا تجاوز به حریم خصوصی دیگران و در انتها از رابطه‌ای صمیمانه تا حضوری سرد و تنها!

انقلاب ۵۷ و حقوق بشر

حقوق بشر چه جایگاهی در انقلاب ۵۷ داشته است؟ چرا نظام برآمده از انقلاب ۵۷ ، خیلی زود به عنوان یکی از نظام های ناقض حقوق بشر شناخته شد؟ انقلاب اسلامی ۵۷ از جمله انقلاب هایی است که در مورد

نگاهی به یک اعتراض رمانتیک

با آغاز سده بیست میلادی و تحولات ژرف در اغلب کشورهای جهان، بافت پیچیده‌ی فرهنگِ دینی-سیاسی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا نیز تغییرات شگرفی را از سر گذراند. از نمودهای این تغییرات، شکل‌گیری حرکت‌ها و پویش‌های فرهنگی-اجتماعی از جمله نضج

تجربه نبوی و نگاه علمی

همان‌طور که می‌دانید، برخی از دین شناسان و متکلمان غربی و نیز بعضی اسلام‌شناسان ایرانی و عرب، کتاب‌های دینی و به‌طور مشخص قرآن را محصول تجربه نبوی می‌دانند، دیدگاه شما در روایت پیامبر از تجربیات خود چگونه است؟ اگر منظور

بی‌قراری، بی‌تفاوتی و طمانینه

«بی‌تفاوتی» به روایت بودا، مولوی و ویتگنشتاین، هم‌عنان با بی‌عملی و دست‌شستن از زندگی روزمره و به گوشه‌ای خزیدن نیست، نگرشی که قائلانی در میان صوفیان مسلمانِ سده های پیشین داشت؛ صوفیانی که می‌گفتند « الامر اسهل من ذلک» و عملا زندگی را رها کرده بودند. بلکه، دعوت به کشیدن سرمه‌ای بر چشم و نگاه‌کردن به دنیا از منظری دیگرگون است؛ نگرشی که متضمن پرداختنِ به اموردنیوی به قدر مکفی و ضروری و نه بیشتر است، نگاهی که کمینه کردن نیازها و وابستگی‌ها را بر می‌کشد و تنظیم مجدد رابطه‌ی با تعلقات را توصیه می‌کند، نه فرو نهادنِ آن‌هارا به طور کامل بسان برخی از گذشتگان.

تشیع؛ یک حزب سیاسی یا قرائتی متفاوت از دین

هرچند ممکن است دیدگاه‌های کلامی تشیع در ماجرای اعتراض به سقیفه توسط علی(ع) مورد تاکید یا استناد قرار نگرفته باشد، اما به‌رغم نتیجه‌گیری آقای یوسفی اشکوری، نمی‌توان آن اعتراض را تنها سرآغاز ساده پیدایش تشیع دانست؛ چرا که اولا وجود دیدگاه‌های مبنی بر مفهوم خاص امامت و خلافت و انحصار آن در معصوم و لزوم پیش‌گزینی و تعیین صاحب این منصب توسط خدا و شخص پیامبر در امام علی(ع) و شیعیان خاص ایشان محرز است.ثانیا، عدم طرح این دیدگاه‌ها در اعتراض به سقیفه می‌توانسته به این دلیل بوده باشد که چنین دیدگاه‌هایی عامه‌فهم و عامه‌پسند نبوده و به همین سبب می‌توانسته منشا سوء‌برداشت و سوء‌استفاده قرار گیرد

دین، دین‌شناسی و دین‌سرایی

نوشته‌ها و گفتارهایی‌ که این روزها در مورد دین‌شناسی، نواندیشی دینی، دین‌سازی و… انتشار می‌یابند آکنده از اصطلاح‌ها و تعبیرهای گوناگون هستند. به گونه‌ای که هرگونه فعالیت بازاندیشانه در مورد آن ها بدون توافق بر سر معنای دقیق این اصطلاح‌ها

تشیع آغازین در پویه تاریخ

شیعه به مثابه یک حزب سیاسی بود که با یک اعتراض ساده و روشن آغاز شد و در گردونه تحولات بعدی در طول سه قرن به یک گروه اعتقادی-سیاسی کاملا متمایز و در پاره‌ای موارد متعارض در متن اکثریت مسلمان سامان یافت. به نظر می‌رسد عنوان شیعه از قرن دوم به بعد به جریانی اطلاق شده که یک قرن بعد به شیعه اثنی عشری (امامی) نام‌بردار شده است. در آغاز عنوان «شیعه علی» رایج بود و مصطلح ولی بعدها عنوان شیعه بر عموم شیعیان اطلاق شده است. البته تشیع از همان آغاز به گروه‌های مختلف و حتی متضاد تقسیم شده که می گ‌توان به سه شیعی کیسانیه در قرن دوم و زیدیه و اسماعیلیه در قرن دوم اشاره کرد.

رفیقانم سفر کردند هر یاری به اقصایی…

شریعتمداری اجازه گرفت که سؤالی را با آیت‌‌الله در میان بگذارد. آن‌گاه با احترام و اختصار تمام گفت: شما که مصدّق را نامسلمان خوانده‌اید، آیا اطلاعاتی به محضر شریف مستطاب حضرت‌عالی رسیده است؟ آقای خمینی تأمّلی کرد و سر برداشت و گفت: بلی، اطلاعات بسیار! ا

پیش‌گفتاری درباره‌ی «نسبت تکنولوژی با فرهنگ و دین»

با توجه به ویژگی و ماهیت ذاتی دین و تکنولوژی و هم پوشانی این دو عنصر در تاثیرگذاری و جهت دهی به افکار، اندیشه ها و رفتار و شئون انسانی، لزوم بررسی بیشتر نسبت میان دین و تکنولوژی و میزان اثرگذاری هریک در شکل گیری فرهنگ و ارزش های حاکم بر یک جامعۀ دینی به وفور احساس می شود.

بدرود فیلسوف «سفید پوش»!

سال ۲۰۱۷ شروع خوشایندی برای جامعه فیلسوفان نداشت. طبل رحیل ناگهان برای فیلسوفی خوش‌آوازه به‌صدا درآمد و جامعه فلسفی را در بهت فرو برد. دِرِک پارفیت فیلسوف، شاعر و عکاس نام‌بردار آکسفوردی در دوم ژانویه ۲۰۱۷ در سن ۷۴ سالگی

تأملی در رخداد غدیر

در این‌جا یک نکته را روشن کنم و آن این‌که محل اختلاف فضایل و مناقب و حتی شایستگی بیشتر علی برای خلافت نیست، بلکه محل نزاع دقیقا این است که آیا پیامبر، علی را به عنوان جانشین خود تعیین و در واقع نصب کرده و این تعیین نیز به فرمان خداوند و از موضع حکم شرعی بوده یا نه…

به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را

‎استاد محترم جناب آقای محمد مجتهد شبستری را اخیرا از ایراد چند سخنرانی منع کرده اند، بدین بهانه که وی با طرح مسائل «شبهه‌ناک» ایمان جوانان را بر می‌آشوبد و لذا بهتر است که سخنان‌اش در محضر یک رقیب و

فقدان مولفه تاریخ رستگاری در الهیات (کلام) اسلامی

وظیفه این سخنرانی در چهارچوب این نشست، دادن آن تصوراتی به دست ماست که در تمایز آشکار با باورمورد پذیرش عموم مسیحیان درباره رستگاری و تاریخ رستگاری و ارتباط‌اش با قوای خیر و شر قرار دارند. در این میان ما به آن نقاطی بسنده می‌کنیم که این تمایز و تضاد را به بهترین وجه روشن می‌کنند.

ذات دین؟

اشاره. طی سالیانِ اخیر، در برخی از مقالاتم در حوزۀ نواندیشی دینی، با وام کردنِ مفهوم « شباهت خانوادگی»[۱] از فلسفۀ ویتگنشتاین و برکشیدنِ آموزه های نومینالیستی، به نقد تلقیِ ذات گرایانه از دین همت گمارده ام.[۲]  در این میان،

آموزه‌های رواقی؛ در برابر «توهین»

برخی توهین‌کنندگان چنان کندذهن هستند که امتناع ما را از پاسخ‌گویی به اهانت خود، درنمی‌یابند و متوجه نمی‌شوند که ما کسر شأن خود می‌دانیم به ایشان پاسخ گوییم. این‌چنین، آنان جسورتر می‌شوند و به توهین بیشتر می‌پردازند. این امر وقتی مشکل‌ساز می‌شود که فرد توهین‌کننده شاگرد یا کودک باشد.

خلافت از دیدگاه امام علی؛ انتخابی یا انتصابی؟

کسی را به جانشینی سیاسی خود برنگزید و حتی وقتی مردم از او می پرسند پس از او چه کنند مثلا با فرزندش حسن بیعت کنند، به صراحت می گوید: نه می گویم آری و نه می گویم نه، شما بهتر می دانید. کسی پرسید: ای امیر مؤمنان کسی را تعیین نمی کنید؟ فرمود: نه، همان طور که پیغمبر خدا آنها را به خودشان واگذاشت، من نیز به خودشان وا می گذارم.

علم‌زدگی و فهم غیرروشمند از قرآن

اخیراً سایت زیتون جوابیه ایی از دکتر راوری منتشر کرده است که به بخشی از مصاحبه دکتر سروش دباغ با هومان دوراندیش پرداخته. در این جوابیه، راوری روایت دباغ را از نظرش درباره رویکرد علمی فهم آیات قرآن نقد و

قرآن؛ خوانش عرفی یا زبان علمی

سروش دباغ در مصاحبه ای که اخیرا از ایشان تحت عنوان،«عبدالکریم سروش در پی عبور از دین نیست» و در وب سایت زیتون انتشار یافته است ،در میانه مصاحبه به جهت ایضاح، نقل قولی از یک پزشک (این جانب)،آورده اند که دیدگاهش را در خصوص مقاله «الهیات روشنفکری دینی»،اختصاصا ناظر به آیاتی چند از سوره مبارکه طارق،که در آن نوشتار مورد استناد قرارگرفته، مطرح نموده است

«انحصار فرمانروایی در قریش»؛ نقد و بررسی یک حدیث

جستارهایی در تاریخ هفتاد سال نخست اسلام-قسمت پانزدهم درآمد یکی از موضوعات پر چالش و مهم و در عین حال مبهم در تاریخ نیم قرن نخست، دعوی «الائمه من قریش» است که در هنگامه نزاع سیاسی دو جناح مسلمان مکی

کارل اشمیت، اصول‌گرایان و مفهوم امر سیاسی

در مقاله «جان رالز، اصلاح‌طلبان و مفهوم امر سیاسی» نگاه لیبرال به امر سیاسی را در قالب بررسی نگاه جان رالز به خرد عمومی توضیح دادیم.[۱] در فضای سیاسی ایران نگاه رالزی به سیاست می‌تواند مورد قبول و توجه دموکراسی‌خواهان

روند شکل‌گیری نظریه «رویاهای رسولانه»

در رویارویی با جهان مدرن، اسلام همانند سایر ادیان با مشکلاتی روبه‌رو شده است. بسیاری از باورهایی که در جهان قدیم و افسون‌زدایی‌نشده مورد قبول بود، مثل رستاخیز، جهنم و بهشت و عالم ملکوت  زیر سوال رفته است. هم چنین

تأملی در باب حمله به کاروان‌های قریش

در قلمرو موضوع جهاد تتمه‌ای باقی مانده که ناگزیر لازم است بدان به طور مستقل پرداخته شود و آن موضوع چند حمله به چند کاروان تجاری و یا گروه نظامی قریش از سوی پیامبر اسلام و مسلمانان در مدینه است

عبدالکریم سروش در پی عبور از دین نیست

زیتون-هومان دوراندیش: جریان روشنفکری دینیِ لیبرال، با محوریت آرای دکتر عبدالکریم سروش، اکنون تقریباً سی ساله شده است. سروش اگرچه مرید مولاناست، ولی فردوسی‌وار در این سال‌سی، پی افکنده از عقل کاخی بلند! او با قرائتی عقلانی و انسان‌نواز از

جان رالز، اصلاح‌طلبان و مفهوم امر سیاسی

مطابق فرمولی که رالز ارایه می‌دهد، سیاست‌ورزی معقول با پایبندی به موازین خرد عمومی ممکن است و امر سیاسی از عدالت جدا نیست. یکی از لوازم سیاست‌ورزی به شیوه رالزی آن است که تکثر معقول میان آموزه‌های جامع متنوع و حتی متعارض دینی، اخلاقی و فلسفی در چارچوب عدالت پاس داشته شوند و آزادی‌های اساسی شهروندان ـ به طور مشخص حق آزادی بیان، حق آزادی دین و مذهب، آزادی تجمعات و آزادی احزاب ـ محافظت شوند.

آن که با پُتک مى‌فلسفد

فردریش نیچه انسانِ شِگَرفی ست، و اُستادانی هستند که این انسانِ شِگَرف را “غَربى تَرین فیلسوف” و “ایرانى‌مَآب تَرین فیلسوف”ـِ غَرب نام نهاده‌اند، و من مى‌گویَم نیچه “فیلسوفی آریائى” و “آریائى تَرین فیلسوفِ غَرب” و “فیلسوفِ آریائیَّت” است، و همان‌ سان که فیلسوفانِ تمامتِ نژادها گاه‌گاهی به خَطا نیز رفته‌اند، او نیز نه خُدا، بَل انسان بود، وَ زین روى گاه‌گاهی به خَطا نیز رفت، چراکه “خَطا”_ خاصّه در ارتباط با انسانِ والا_ مَحصولِ نادانى‌ىِ وِى است.