چرا به «رویاهای رسولانه» رسیدیم؟
دکتر سروش گام بلند دیگری برداشته است و آن، یکی دانستن خدا و انسان است. اینکه در عالم هستی بهجز هستیِ خدا نیست. به قول ایشان محمد چنان از خدا پر میشود که آنچه او میگوید همکلام اوست، هم کلام خداوند.
دکتر سروش گام بلند دیگری برداشته است و آن، یکی دانستن خدا و انسان است. اینکه در عالم هستی بهجز هستیِ خدا نیست. به قول ایشان محمد چنان از خدا پر میشود که آنچه او میگوید همکلام اوست، هم کلام خداوند.
درآمد: در اثنای مباحث مطرح شده در سلسله جلسات «شرح فصوص الحکم» ابن عربی در بنیاد سهروردی، که کتابی است به نام پیامبران الهی، بسیار پیش آمد که «پیامبرشناسی» ابن عربی را بررسی کنیم. در واقع او در این کتاب
زیتون– غیرمنتظره، دیرهنگام، ناتمام، با قلمخوردگی و شاید هم فرمایشی و بهاکراه و از سر ریا؛ تا اینجای کار گویا نامهی عذرخواهی سعید مرتضوی نتوانسته است دلی را بهدست آورد. دادستان سابق تهران، حق یا ناحق، نه تنها دلهای زیادی
توضیح: متن پیش رو پاسخی به اقتراح زیتون در خصوص عذرخواهی سعید مرتضوی و نحوه واکنش افکار عمومی به این ماجراست. برای این که عذرخواهی آقای مرتضوی نزد افکار عمومی پذیرفته شود به زمینههایی چند نیاز است: اول این که
یکی از مهم ترین جنبه های عذرخواهی سعید مرتضوی این است که نشان میدهد که بسیاری از مردم ایران خود را دارای حقوق شهروندی می دانند و آشکار و یا به طور ضمنی این حقوق را مطالبه می کنند و
وجدان جامعه اصلا درگیر این مسایل نیست ، تا از اقناع و عدم اقناع اش سخن بگوییم . حساسیت جامعه نسبت به یک موضوع تابع حدی معینی از گذر زمان است . اصلا در متن عذرخواهی مرتضوی اقناع افکار عمومی
به دلیل اینکه فرهنگ پوزش خواهی در میان مسئولین حکومتی در این کشور چه در رژیم گذشته چه الان مرسوم نبوده و بیش از اینکه برداشت تنبه فرد باشد نشان ضعف قلمداد میشود که صداقتی در آن نیست. شاید به
نه تنها افکار عمومی از عذرخواهی ایشان راضی نشد بلکه این عذرخواهی مانند نمکی بود که بر دل رنج دیدگان ریخته شد. آقای مرتضوی در زمانی که دادستان تهران بودند مرتکب تخلفات عدیدهای شدند. از جمله من می توانم به
شانزده سال از روزی که نام سعید مرتضوی برای بار نخست بگوشم خورد می گذرد. زمان چندانی از ترور حجاریان در برابر شورای شهر نگذشته بود و رسوائی قتل های زنجیره ای در اذهان تازه بود، و حکم حکومتی بر
ویژگی اصلی نامهی پوزشخواهی مرتضوی، عدم انسجام و تناقضگوییهای آشکاری است که از صدر تا ذیل نامه به چشم میخورد؛ گویی این نامه طی چند روز و در حال و هواهای مختلف یا از سوی افراد گوناگون به رشتهی تقریر
واژه «بخشش» در فرهنگ عامه و مذهبی ایران٬ جایگاه ویژهای دارد اما با این وجود، مطالعات تئوریک و دانشگاهی و متن ترجمه در این باره بسیار اندک است. «بخشش» در دنیای امروز یک موضوع اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و
عذرخواهی آقای مرتضوی بابت جنایاتی که مرتکب شده عذر بدتر از گناه است، آقای مرتضوی جنایاتی را مرتکب شده و لکه ننگ بر دامن او به همین سادگی پاک شدنی نیست در مورد مرتضوی باید بگویم که پرونده سیاهی دارد
بگذارید اول به پاسخ این سوال برسیم بعد. اصلا مگر عذر خواهی از عموم بود تا وجدان عموم را راضی کند؟ عذرخواهیی که جای جایش و به قرینه حالیه حال و شرایط دادگاه حقیقت عذرخواهی را به روشنی بیان می
سخنان اعتذارآمیز سعید مرتضوی بعد از سالها که از ماجرای کهریزک گذشته این سؤال را ایجاد میکند که اکنون که این همه ماجرا رفته است و آن هم عتاب و خطاب بابت پیگیری حقوق صاحبان دم و جانهای از دست
روشن است که پاسخ منفی است. متاسفانه باید گفت عذرخواهی سعید مرتضوی از وقایع کهریزک عملی فرصتطلبانه و بیشرمانه است. عذرخواهی وقتی معنا دارد که فرد با قبول مسولیتش در عمل شرورانهای که مرتکب شده است، بکوشد رفتاری در جهت
من فکر نمی کنم که عذرخواهی سعید مرتضوی افکار عمومی را قانع کرده باشد بلکه بیشتر افکار عمومی را مشکوک کرده است که این چه بازی جدیدی است و به اصطلاح چه کاسه ای زیر نیم کاسه این عذرخواهی است.
یک فاجعه ای رخ داده به نام فاجعه کهریزک، فاجعهای که خود مرتضوی در نامه خود از آن به عنوان «حادثه هولناک» یاد کرده است. هرچند این حادثه، نخستین فاجعه و قتل عام سیاسی در تاریخ ایران پس از انقلاب
فکر می کنم مردم هم حتما به دنبال افشای باقی مسائل هستند٬ به خصوص خانواده های آسیب دیده… خانواده های شهدای کهریزک… باقی افراد آسیب دیده زندانی در کهریزک … پزشکی که در کهریزک مشغول به کار بوده و کشته
به نظر من البته که عذر خواهی مرتضوی نتونسته افکار عمومی را راضی کند. هر چند نفس عذر خواهی و جنایت خواندن اتفاقات کهریزک و مخصوصا شهید خواندن کشته شدگان قابل تامل است و تحلیل من این است که خواسته
اظهار شرمندگی و عذرخواهی دادستان سابق تهران قاضی سعید مرتضوی پس از هفت سال که از جنایت کهریزک میگذرد، ظاهرا تحولی بیسابقه در جمهوری اسلامی است که باید به حساب مقاومت ملت ایران بخصوص خانوادههای شهیدان: روح الامینی، جوادیفر، کامرانی
فراموش نکنیم که پیش تر نه تنها مرتضوی زیر بار خلافکاری های خود نمی رفت، بلکه با گردنکشی و لبخندهای مذبوحانه از اعمال خود دفاع می کرد. حالا تحت چه فشاری قرار گرفته است و چگونه پذیرفته است تا یک
اصل عذرخواهی امری پسندیده است و هر انسان منصفی اگر احساس کند در برابر ستمی که به وی شده است، از او عذرخواهی میشود، این عذرخواهی را به فال نیک میگیرد، هرچند آن عذرخواهی جبران زخمهای وی نباشد. اما اگر
۸۸ مقطعی از تاریخ ایران است که در آن اقشار وسیعی بدون سازماندهی تشکیلاتی درگیر جریانی بزرگ شدند و اتفاق تلخی که در کهریزک افتاد جامعه مدنی ایران را هدف قرار داده بود و از آن سو نیز این اتفاقی
اگر این متن پوزش طلبی را هر قاضی یا دادستان و یا هرمسئول گمنامی نوشته بود، شاید به شدت از سوی افکار عمومی مورد استقبال قرار میگرفت چرا که در یک متن کوتاه، چهار بار از قربانیان کهریزک عذرخواهی و
متکی بر شناخت عمومی اکثریت جامعه از کارنامه و پیشینه قاضی مرتضوی و نیز متکی بر واکنش خانواده شهدای جنبش سبز و زندانیان کهریزک، بعید است حتی از جمع اصولگرایان نیز کسی عذرخواهی مرتضوی را جدی بگیرد و صادقانه تلقی
هرگاه و هرجای دنیا هنگامی که محاکمه ای در جریان است در واقع نه یک بلکه دو قضاوت و داوری در جریان است. یکی جریان دادرسی رسمی در درون دادگاه با حضور قاضی و متهم و وکیل مدافع و …
آیا عذرخواهى سعید مرتضوى توانسته افکار عمومى را راضى کند؟بگذارید قاطعانه جواب بدهم: به هیچ وجه.نخست آنکه هر عذرخواهىاى به معناى این نیست که از اجراى عدالت چشم پوشى شود. ضمن اینکه تنها زمانى میتوان عذرخواهى را پذیرفت که دیگر
عذرخواهی مرتضوی گرچه ممکن است حاصل عوامل متعددی باشد ولی به احتمال قوی پیگیریهای یک فرد بیشترین نقش را در اتفاق افتادن آن ایفا کرده است: عبدالحسین روحالامینی پدر محسن روحالامینی. عبدالحسین که از نزدیکترین افراد به محسن رضایی است
در روزهای اخیر، بار دیگر اتاق فکر حاکمیت، زمین بازی اپوزیسیون را طراحی کرد تا دو موضوع مهم ، نوار آیت الله منتظری و رسوایی شهرداری تهران، به حاشیه رانده شود و الحق که طراحی دقیقی هم بود. گروهی از
آقای مرتضوی فردی بود که در زمان تصدی گری دادستانی تهران جوان بود و به دنبال قدرت که با بالا رفتن از پله های ترقی در قوه قضاییه به مقام دادستانی تهران رسید و در نهایت به عنوان متهم در
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401