مناظره و اقتراح -1

فکر نمی‌کنم مرتضوی وجدانی داشته باشد

نامه مرتضوی من را به همان زمان روزهای فاجعه کهریزک برگرداند. به یاد دارم که همان موقع سعید مرتضوی در یکی از روزنامه‌ها گفته بود کسانی که به کهریزک آمده بودند یک‌سری اراذل و اوباش بودند که سلاح‌های سرد و

مرتضوی سهم خود را در جنایت بپذیرد

هر چند که «عذرخواهی» عاملان و آمران جنایات بزرگ، اقدامی شایسته و پذیرفتنی در مراحل «جبران خسارت» و «تضمین عدم تکرار» از مراحل چهارگانه «دادگستری انتقالی» برای تخفیف حکم و التیام قربانیان و بازماندگان تلقی می‌شود و این اقدام سعید

رؤیا در مقامِ متن

زیتون-هانا شهیدی: سه سال و چند ماه پیش، عبدالکریم سروش با انتشار مقاله‌ای در سایت «جرس» با عنوان «محمد (ص)؛ راوی رؤیاهای رسولانه» نظریه‌ای را در خصوص مکانیزم نزول وحی مطرح کرد. بر اساس این نظریه، «زبانِ قرآن، زبانِ خواب

گذر از گردنه

یکی از نواندیشان دینی (آقای اکبر گنجی) نقدی مفصل بر نظریه «رؤیاهای رسولانه» دکتر عبدالکریم سروش سامان داد و در ادامه آن به معرفی و ارزیابی طرح بلندمدتی پرداخت که گمان می‌کرد طرح نظریه «رؤیاهای رسولانه» تنها گامی در جهت زمینه‌سازی تحقق آن طرح بلندمدت است. طرح این موضوع واکنش‌هایی را علیه نویسنده پدید آورد که فضای داوری را غبارآلود ساخت و …

ملاحظاتی چند بر «رؤیاهای رسولانه»

نظریّه‌ی رؤیاپنداری وحی علی‌رغم آنکه نکات مثبتی نیز در آن به‌چشم می‌خورد، با نقض و شکست‌های بسیاری مواجه است که از قدرت تبیینی آن در برابرِ نظریّه‌های رقیب به شدّت می‌کاهد و امکانیّتِ «تعبیر» بر پایه‌ی آن را نزدیک به صفر نشان می‌دهد. این نظریّه – برخلاف ادعای سروش- به مراتب نسبت به نگاه سنتی به وحی نامحتمل‌تر و نامؤفق‌تر است و توجه به نقطه‌ضعف‌های آن در این مقاله را می‌توان دلیل این مدعا دانست.

دو عاقل را نباشد کین و پیکار

دکتر حمیدرضا جلایی‌پور اخیراً ناظر به نزاع فکری و حواشی غیرفکری‌ آن که درباره نظریه «رویای رسولانه» دکتر عبدالکریم سروش بپاخاسته، در  نوشتاری با عنوان «نکته هایی درباره گردوغبار در مدرسه نواندیشی دینی» در سایت «زیتون» ملاحظاتی را مطرح کرده

نکته‌هایی درباره گردوغبار در مدرسه نواندیشی دینی

در ماه‌های اخیر بعد از طرح نظریه‌ی «رویاهای رسولانه» و واکنش‌های به آن در مدرسه نواندیشی دینی گردوغباری ایجاد شده که فضای روشنگری و نقد و بررسی را در این مدرسه آسیب زده و غبار تندی‌ها و حواشی فضای گفتگوهای استدلال‌محور بین چهره‌های این مدرسه را آلوده کرده است.

انقلاب، شاه، خمینی و مردم

اگر پس از اطلاع از وقوع کودتا در عصر بیست و یکم بهمن ۵۷ خمینی در مقام رهبر فرهمند و بلامنازع و محبوب انقلاب، فرمان نداده بود مردم در خیابان‌ها بمانند، چه رخ می‌داد؟ هوشمندی و قاطعیت و شجاعت او سیر تاریخ را دگرگون کرد. هم مانع از سقوط یک انقلاب شد و هم از کشتار گسترده و احیانا دهشتناک جلوگیری کرد. البته می‌دانم کسانی خواهند گفت که ای کاش چنین می‌شد! اما من چنین بی پروا نیستم و چنین تصوری ندارم.

آیت الله خمینی؛ رهبری فعال و یا منفعل؟

من از تعبیر «خمینی واقعی» استفاده نمی‌کنم چرا که به گمانم تمام بروز و ظهورهای خمینی، اضلاعی از واقعیت‌های درهم تنیده اوست که مجموعه آنها «خمینی مرکب» را تشکیل می‌دهند. از این رو امروز می‌توان از خمینی‌های واقعی یاد کرد. با این همه در شخصیت او غلبه با همان ویژگی‌هایی متناقضی بود که در تمام عمر و به ویژه در دوران ده ساله ولایت مطلقه‌اش انجام داد و در همان گفت‌وگویش با نوشابه امیری آشکار بود.

عبدالکریم سروش با «رؤیاهای رسولانه»اش

این مقاله از موضع باورمندی به خدا و پیامبر و دین و قرآن، نوشته شده و نقدهایی که وارد می آید، بر نظریات یک دین باوراست؛ چه آنگاه که بحث بر سر مسایل دینی از زوایۀ بی باوری به دین، مطرح می شود و طرف، باور دینی ندارد، بحث و پاسخ های متفاوتی می طلبد.

تأملی در رازگشایی از معمای خمینی

معماگونگی آیت‌الله خمینی و رازگشایی از آن، امری بسی خطیر و مهم است چراکه تأمل در آن و رمزگشایی از آن می‌تواند تا حدودی به فهم انقلاب و تحولات پیش و پس از آن کمک کند و برخی ابهامات را برطرف نماید. شخصیت خمینی ساده و سر راست نیست و به همین دلیل داوری‌هایی شتاب‌زده و سطحی و احیاناً همراه با حب و بغض نه تنها کمکی به حقیقت نمی‌کند بلکه …

معمای شاه، خمینی و انقلاب

دوست عزیز و طنّاز دوست‌داشتنی جناب ابراهیم نبوی! واقعیت این است که فکر نمی‌کردم نقدم بر نوشته شما با عنوان «معمای خمینی» به پاسخی طولانی و مبسوط درباره بخشی از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین فصول تاریخ معاصرمان یعنی محمدرضا شاه و

شاه بدون بی‌بی، بدون سرباز، بدون آس

آقای اشکوری عزیز!

خمینی واقعی همین خمینی است که به خانم نوشابه امیری دوست من و شما پاسخ داده است. این حرف‌های آیت‌الله چه تناقضی باشخصیت او به‌عنوان یک روحانی مرتجع و عقب‌مانده دارد؟ خبرنگار دارد به خمینی تلقین می‌کند که او رهبر یک نهضت مترقی است و طرفدار آزادی زنان است، اما خمینی خودش می‌گوید که چنین نیست.

نگاهی انتقادی به نظریه «رؤیاهای رسولانه» از منظر پدیدار‌شناختی و هرمنوتیکی

مقدمه: بیش از سه سال است که از انتشار مقاله «محمّد (ص): راوی رؤیاهای رسولانه» نوشته بسیار مناقشه-برانگیز استاد بزرگوارم، دکتر عبدالکریم سروش می‌گذرد. در این سال‌ها تعداد کثیری از دانشجویان و دوستانم از بنده نیز خواستند وارد مباحثه پیرامون

رهبر واقعی انقلاب ایران که بود؟

یکی از دوستانم تعریف کرده که در بهار سال ۱۳۵۷ همایون صنعتی زاده که همیشه جزو چهره‌های مورد اعتماد شاه بود، برای گفتگو با او سوار ماشین شاه شده بود تا در سفر به شمال با او حرف بزند. شاه از او نظر صریحش را پرسیده بود. گفته بود: «می‌توانم از شما انتقاد کنم؟» گفته بود: «بله. برای همین با من آمدی.» صنعتی زاده مقدمه‌ای چیده بود و وقتی اولین جمله انتقادی‌اش را گفته بود، شاه توقف کرده بود و گفته بود: «پیاده شو» و…

شریعتی و چالش‌های بی بنیاد

آنچه مرا به نوشتن این سطور راغب کرد، انتشار مقالهٔ دوست عزیز، دکتر بیژن عبدالکریمی، تحت عنوان «شریعتی و پرسش بنیادین ما» بود. چنانکه درمی‌یابم، در این نوشتار که به مناسبت فرارسیدن سالگشت درگذشت شریعتی منتشر شده، نویسنده مرتکب خطاهای متعددی شده است. در ادامه می‌کوشم با استشهاد به فقرات مختلفِ نوشتهٔ ایشان، بدان‌ها بپردازم:

آیا انقلاب ایران اجتناب‌ناپذیر بود؟

دوست عزیزم آقای یوسفی اشکوری! در قسمت قبلی نوشته‌ام به این موضوع اشاره کردم که «آیا مردم، آیت‌الله خمینی را می‌شناختند؟» و مواردی را که لازم می‌دانستم، نوشتم. در این قسمت که در واقع بخش دوم پاسخ من به نوشته

آیا مردم آیت‌الله خمینی را می‌شناختند؟

خمینی چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب عامل بسیاری از اشتباهات انقلاب و حکومت است، اما عامل اشتباهات مرحوم بازرگان، مرحوم قطب زاده، مرحوم فروهر، آقایان بنی صدر و قطب زاده، حاج سیدجوادی و مجاهدین خلق و هاشمی و خامنه‌ای و میرحسین موسوی و بقیه و بقیه که آیت الله خمینی نیست. آیت الله خمینی هزار اشتباه کرد که باید حتما به آن اشتباهات اشاره کنیم، ولی اشتباهات حکومت پهلوی، نظامیان حکومت، ساواک، بختیار و بسیاری دیگر را که خمینی نباید جواب بدهد…

نقدی دوباره بر «رؤیاهای رسولانه»

پیرو گفتگو با آقای دکتر عبدالکریم سروش در برنامه تلویزیونی پرگار، رسانه «بی‌بی‌سی»، پیرامون نظریه ایشان «رؤیاهای رسولانه»، و نقد بعدی مکتوب این قلم (ده نکته در نقد نظریه «رویاهای رسولانه»)، نوشته‌ای تحت عنوان:«زهی مراتبخوابی که به ز بیداری است» مشتمل

نقدی بر «معمای خمینی»

آقای نبوی ظاهراً برای دفاع از آیت‌الله خمینی در برابر مدعیانی که تمام خطاها را به او نسبت می‌دهند، به حمایت تمام قد از خمینی برخاسته است اما درنهایت، هم به‌صورت مدافع بد ظاهر شده و هم تحلیل یک سویه ایشان به تحریفاتی منتهی شده است. یعنی نه تنها «معمای خمینی» حل نشده بلکه بر ابهامات نیز افزوده شده است.

معصوم پانزدهم

سال ۵۸ که اولین بهار آزادی آمده بود و مردم و رهبران انقلابی، همه به ماه عسل اتوپیایِ حکومت اسلامی رفته بودند، کسانی از آیت الله خمینی درخواست کردند تا تفسیر قرآنی بگوید. در چشم اشک‌بارِ خلایقی که شاه را بیرون

معمای خمینی

خمینی همان خصوصیتی را داشت که مردم ایران همیشه در یک رهبر دنبالش می‌گردند؛ دزد نباشد، در خانواده فقیر به دنیا آمده باشد، قاطع باشد و آشتی‌ناپذیر، حتی اگر سر ما را هم می‌برد، با همه قاطعانه رفتار کند. امروز سلطنت‌طلبان و مردم آیت‌الله را بزرگنمایی می‌کنند تا نقش و تقصیرشان را در انقلاب ایران پنهان کنند. و همه این‌ها باعث می‌شود راز خمینی دیده نشود.

زهی مراتب خوابی که به ز بیداری ست

پس از گفت و گوی پرگاری در باب «رؤیای رسولانه» با دوست مشفق مفسّر، استاد عبدالعلی بازرگان،نوشتاری توضیحی شامل ده نکته ناقدانه، از جانب ایشان مسطور و منتشر گردید که نوشتن این سطور را بر صاحب آن فرضیّه فریضه گردانید.

«رؤیاهای رسولانه» و پرسش هایی چند

اخیرا در یک گفتگو دو متفکر نامدار مسلمان آقایان مهندس عبدالعلی بازرگان و دکتر عبدالکریم سروش در برابر هم قرار گرفته و درباره مبحثی مهم از قرآن شناسی یعنی موضوع «وحی» سخن گفتند. این برنامه با عنوان «قرآن، رؤیای پیامبر؟» به وسیله آقای داریوش کریمی مجری موفق برنامه فرهنگی «پرگار» تلویزیون بی بی سی اجرا و از این شبکه پر مخاطب جهانی پخش شد و مخاطبانی پرشمار یافت…

ده نکته در نقد نظریه «رویاهای رسولانه»

از آن‌جایی که مسوولان برنامه تلویزیونی «پرگار» خواسته‌اند اگر نقطه‌نظر یا سخن دیگری در ارتباط با گفت‌وگوی تلویزیونی با جناب دکتر سروش باشد؛ در اختیار کاربران گرامی قرار داده شود، نکات اجمالی زیر را اضافه می‌کنم. با تصریح به علاقه