درخششهای تیره
خبر رسید که زندهیاد آرامش دوستدار در نود سالگی در شهر کلن آلمان درگذشت. ضمن عرض تسلیت به خانواده و دوستان و دوستدارانش و عموم اهل اندیشه و فرهنگ، با بیان خاطرهای از آن مرحوم، به ذکر دو نکته بسنده میکنم.
خبر رسید که زندهیاد آرامش دوستدار در نود سالگی در شهر کلن آلمان درگذشت. ضمن عرض تسلیت به خانواده و دوستان و دوستدارانش و عموم اهل اندیشه و فرهنگ، با بیان خاطرهای از آن مرحوم، به ذکر دو نکته بسنده میکنم.
روند فروپاشی اجتماعی در ایران ده سالی است که جدی شده و گستردگی بیهنجاری یا آنومی تا حدی پیش رفته است که هر روز خبرهای مربوط به قتل و جنایت و گسترش روزافزون فساد اخلاقی و اجتماعی از سقوط جامعه
نماینده انقلابی ابهر در مجلس در مراسم معارفه استاندار جدید زنجان گفته که «جریانی انقلابی با درایت رهبر معظم سکان هدایت کشور را در دست گرفته است.» این سخن البته به نوعی مستقل بودن سکان هدایت کشور را از خواست
آیتاللهزادهای که مغضوب آیتالله شد، سرانجام پس از ۴۰ سال تبعید در غربت روز ۱۷ مهرماه درپاریس درگذشت. دکتر بنی صدر که از دوره دانشجوییاش سودای ریاست جمهوری را در سر داشت و گفته بود که: «من اولین رئیس جمهورایران
یکی دیگر از فعالان نامدار عصر انقلاب و یکی دیگر از دست اندرکاران تأسیس نخستین نظام برآمده از انقلاب اسلامی ۵۷ درگذشت: سید ابوالحسن بنیصدر (۱۳۱۲-۱۴۰۰). مردی با عمری بلند و زیستی پر فراز و نشیب و کارنامهای پر برگ
در این ساعات و با اندوهی سترگ، پرشمارند کسانی که در داخل و خارج وطن سوگوار درگذشت یکی از دلدادگان حقیقی بزرگی و سربلندی ایران زمین در عصر کنونی هستند. امروز ابوالحسن بنیصدر مردی از سلاله خط اصیل آزادیخواهی-در عین-استقلال
رویدادهای اخیر و چشمانداز آینده کشورمان و اینکه آقای رئیسی و دولت پنهانِ پشتیبان او چگونه میخواهد به معادلهای عملی برای پایان دادن به بحرانهای متعدد ایران برسد سخنی را به یاد من آورد که سالها پیش آقای «مالکم ریفکین»
مفهوم «خشونت»چندان تعریف دقیق و واحدی ندارد و تعاریف آن از جایی به جای دیگر، و از فرهنگی به فرهنگ دیگر تغییر میکند. همچنین این تعاریف تا حدود زیادی تحت تأثیر دیدگاههای فردی، مذهبی و حتی شرایط متفاوت، قرار می
جناب علی ایزدی بر نگارنده منت نهاده و یادداشتی را که با عنوان «استعاره معنا را میسازد» نوشته بود، نقد کردهاند. من در آن یادداشت به ماجرای بازداشت توماج صالحی و واکنش فعالان سیاسی، رسانهای و حقوقبشر، به استعارههای هنرمندانهی
ایوان کلیما میگوید:«بهتدریج دارم میفهمم که دو نوع آزادی وجود دارد: درونی و بیرونی. حتی در شرایط آزادی کسی میتواند غیر آزادانه عمل کند و بالعکس در یک وضعیت غیرآزاد، کسی دیگر میتواند رفتاری آزاد داشته باشد (با تمام خطراتی
بی ثباتی سیاسی و نظامیِ طولانی مدت (حداقل ۴ دهه) افغانستان دارای ریشه های عمیق تاریخی و ژئوپلتیکی است که شاید به زمان تشکیل این جغرافیای سیاسی جدا شده از کشورهای ایران، شبه قاره هند و روسیه تزاری در ۱۷۴۷
در حاشیه بازداشت توماج صالحی و یادداشت «استعاره معنا را می سازد» نوشته طاها پارسا تاریخ نشان داده که اساسأ قدرت سیاسی و هنرهمواره در تقابل با یکدیگر بوده اند و قدرتمندان غالبأ نهایت سوءاستفاده را ازهنرمندان نمودهاند. از احمد
از اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی بدین سو پژوهشهای گسترده و عمیقی پیرامون جنبشهای اجتماعی، در ابعاد مختلف، از سوی برخی متفکرین و محققینی چون کریستین ژاکوب، جان مک کارتی، آلبرتو ملوچی، آنتونی اوبرشال، ماریو دیانی، چارلز تیلی، هنک جانسون، پیتر
۱. در نخستین روزهای مهاجرت در یک میهمانی خانوادگی با حضور تعدادی از ایرانیان خارج کشور سخن از فردی به میان آمد که به بیادبی و بیملاحظهگی مشهور بود. یکی از میهمانان همینکه نامش را شنید گفت فلانی کارش از
چرا افغانستان به اینجا رسید؟ نقش بازیگران مختلف در این تحول کاملا ناخوشایند چه بود؟ چرا حمایت از پنجشیر و دلاوران آن برای ملت ما به یک پدیده اخلاقی تبدیل شده است و چرا دولت ایران برای امنیت کشور باید
با انتصاب حسین امیرعبداللهیان، از همان آغاز قابل پیشبینی بود که او نمیتواند مهرههای مهم وزارت خارجه را پیرامون خود جذب کند. امیرعبداللهیان نه جایگاهی رفیعی در حوزه مطالعات بینالملل دارد و نه تجربه چندانی در عرصه دیپلماسی. نهایتا یک
این روزها حالم (مانند حال بسیاری دیگر) اصلا خوش نیست. فاجعه در حال تثبیت در افغانستان امروز آرامش را از من سلب کرده است. شاید ادعای گزافی باشد ولی می پندارم که در این چند هفته هیچ ملتی به اندازه
اولین عکس العمل به صحنه های دردناک و دلخراش هزاران نفر از مردان، زنان و کودکان وحشت زده و بی پناهی که در فرودگاه کابل صف کشیده بودند تا به هر طریق که شده برای نجات جانشان به هر مقصد
آسمان پنجشیر با تیرهای «ارتجاع سیاه» طالبانیسم که برای در آغوش کشیدن ارتجاع سرخ چین و روس آغوش باز کرده است روشن میشود و لشگر شیطان آمده است تا این آخرین فروغ را نیز در خود بکشد. لحظات شکوهمندی در
به تازگی خبر اخراج آقای دکتر بیژن عبدالکریمی از هیأت علمی دانشگاه آزاد رسانهای شد. این واقعه مبارک را به این استاد بزرگوار عرصه دانش و فرهنگ کشور صمیمانه تبریک میگویم. اگرچه بیکار شدن در این سن و سال، سخت
به علت شرایط وخیم امنیتی از آوردن نام اشخاص خودداری میکنم، مگر در صورتی که قابل شناسایی نباشند. شش روز از تسلط طالبان بر کابل میگذشت. خودم را در خانه حبس کرده بودم و اخبار شهری را که در آن
زیتون- حسن یوسفی اشکوری: درآمد محمدرضا حکیمی خراسانی درگذشت. خبر کوتاه بود اما از یک سو چندان غیر منتظره نبود چرا که وی اخیرا به کرونا مبتلا شده بود و گویا هنوز از آن رها نشده بود و از سوی
اعتراضات گسترده و فراگیر در خوزستان و بسیاری دیگر ازشهرهای کشور به پشتیبانی از هم میهنان خوزستانی، که درنبود آب و برق در گرمترین روزهای تابستان، زندگی مردم بیپناه، محروم و کرونا زده را به نقطه انفجار رساند، صدای بحران
تا آنجا که تجربۀ تاریخ معاصر نشان می دهد استقرار دموکراسی با روشهای غیر دموکراتیک، مانند کودتا و جنگ، هرگز موثر و مفید نبوده است و در میان نمونه های متعدد توجه به دو تجربۀ همچنان جاری عراق و افغانستان
آقای خامنهای رهبر حکومت جمهوری اسلامی ایران اخبار منتشره در رسانههای رسمی کشور گویای این واقعیت تلخ و دردناک است که روزانه ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر از مردم ایران به دلیل بیماری کرونا(کووید-۱۹) کشته شده و به این ترتیب ماهانه
بحران کرونا در امروز ایران، مارا به فهم دو واقعیت نزدیک میکند. اول؛ نظام در ایران خود زمانی پیشقدم برای ایجاد یک بحران میشود و دوم؛ در ایران، نظام ما در مدیریت بحران بسیار ناکارامد است و کشوری که دائم
انتقال قدرت از حسن روحانی به ابراهیم رئیسی، یکی از اعضای هیات های موسوم به عفو زندانیان سیاسی سال ۶۷ با سی و سومین سالگرد قتل چند هزار زندانی سیاسی در سراسر کشور مصادف شد. ابراهیم رئیسی که نام وی
نرجس سلیمانی، عضو شورای شهر تهران، به تازگی یادداشتی سرگشاده درباره انتخاب شهردار پایتخت نوشته است. این یادداشت پس از آن در آمد که خبرگزاریها فایل صوتی صحبتهای خصوصی مهدی چمران (رئیس شورای شهر تهران) را با او در مورد «فشارها» براعضای شورا
مردم و کشور دچار بحرانهای گوناگون داخلی و خارجی هستند که آن هم محصول طبیعی عملکرد طولانی مدت استبداد دینی و نبود فضای دموکراتیک و مردمسالار است. با یادآوری فضای نیمههای سال ۱۳۵۷ تاکنون، مشاهده میشود منحنی صعودی گفتمان آزادی
اگرچه در جهان رویهای چندان مرسوم نیست، اما جمهوری اسلامی از مهمانان خارجی برای شرکت در مراسم تحلیف دعوت می کند. دعوت از مهمانان خارجی برای این منظور از سال ۱۳۹۲ به مناسبت پیروزی حسن روحانی آغاز شد. تا پیش
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401